نداسیجانی
خبرنگار
تلاشهای بیوقفه علی رهبری، هنرمند نام آشنای موسیقی ایران، موسیقیدانی با آوازه بینالمللی و رهبر پیشین ارکسترسمفونیک تهران، درعرصه موسیقی برکسی پوشیده نیست. سالها تدریس و مدیریت او برهنرستانهای موسیقی، طبعاً یکی از پربارترین ادوار آموزش موسیقی را در کشورمان رقم زد. او از شاگردان هنرستان موسیقی ملی است و دستی هم در موسیقی سنتی دارد و به گفته خودش ردیفهای استاد صبا را بهطور کامل آموخته است؛ هرچند حرفه تخصصیاش موسیقی غربی است و با آکادمیهای بزرگی چون وین همکاری داشته و تا به امروز بیش از120 ارکستربزرگ را رهبری کرده است.
علی رهبری ازجمله هنرمندان و بهتراست بگوییم مدیرانی است که ریاست هردو هنرستان؛ موسیقی ملی و هنرستان موسیقی عالی را برعهده داشته است، هنرستانهایی که تا پیش ازمدیریت ایشان دورئیس مجزا داشتند، چرا که فعالیت هر دو مرکز تقریباً تفکیک شده بود.اما رهبری این روزها دلخور از اتفاقاتی است که برسرموسیقی آمده است؛ کم توجهی به هنرمندان پیشکسوت و مشکلاتی که همچنان برسر اهالی موسیقی باقی است، ازجمله دلخوریهای اوست. شاید از همین روی باشد که جشن صدسالگی هنرستان موسیقی، که روزگاری در آنجا روزهای خوشی را درکنار هنرمندان نام آشنای موسیقی سپری کرده، چندان خوشحالش نکند و به درخواست نماینده هنرستان موسیقی پاسخی ندهد و بدین مناسبت پیامی نفرستد.
رهبری به بهانه جشن صد سالگی هنرستان موسیقی درگفتوگو با «ایران» بیان داشت: این روزها خیلیها ازمن میپرسند چرا به درخواست مسئولان هنرستان موسیقی در خصوص ارسال پیام ویدئویی پاسخی نداده ام! باید بگویم بسیارعلاقهمند به این کار بودم اما وقتی به مشکلات نگاه میکنم بخصوص اتفاقاتی که پیش آمده دلم نمیآید این جشن را تبریک بگویم و به عقیده من جایی برای گفتن تبریک به هنرستان 40 سال گذشته وجود ندارد؛ البته به معلمان و استادان هنرستان تبریک ودستمریزاد میگویم.
او یکی ازدلایلی ناراحتی خود را کم توجهی مسئولان به استاد حسن ناهید بیان کرد وافزود: استاد ناهید نوازنده برجسته ساز نی هستند وسالهای بسیار درهنرستان سابقه تدریس داشته است و در حال حاضر بازنشسته شده اما من در مصاحبهای خواندم که ایشان با حقوق بازنشستگی کمتر از یک میلیون تومان زندگی خود را میگذراند و هیچ حمایتی برای این استاد بزرگ انجام نگرفته است، البته ایشان تنها نیستند و این موضوع برای برخی ازموزیسینها هم صدق میکند اما در مقابل درهمین ایران خودمان هنرمندانی هستند که اوضاع مالیشان بسیارخوب است و انگار نه انگار در ایران مشکلاتی وجود دارد.
دوران طلایی هنرستان موسیقی
علی رهبری حدوداً سه سال پیش از انقلاب ایران را ترک کرد و پیش از آن به مدت سه سال ریاست هنرستانهای موسیقی را برعهده داشت و آن را بهترین دوران یا دوران طلایی خود میداند. اوبیان کرد: حدود 13 سال پیش و بعد ازسی سال بیخبری به ایران آمدم و اولین کاری که انجام دادم رفتن به هنرستان بود چرا که میخواستم بدانم دراین سالها اوضاع معلمها درچه حال بوده وچه اتفاقی افتاده است وجای تعجب داشت!عدهای دراین سالها برای خود استادی شده بودند و یک زندگی شیک تشکیل دادند وعدهای دیگراز موزیسینها بهدلیل اوضاع بد مالی به کارهایی مشغول هستند که در شأنشان نیست تا بلکه یک زندگی معمولی را بگذرانند؛ ازجمله نوازندههای ارکسترسمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران.
او در ادامه گفت: بهترین خاطرات من به دوران هنرستان موسیقی برمی گردد آن زمان که دانشجوی این هنرستان بودم؛ زمانی که با همکلاسیهایی چون آقایان کامبیزروشنروان، اسماعیل تهرانی و خانمها سوسن اصلانی و ملیحه سعیدی و...گذشت و البته هنرمندان سال پایینتر چون حسین علیزاده، داریوش طلایی، شهریار فریوسفی که در راهروهای هنرستان سازمینواختند. آن دوران ریاست هنرستان موسیقی ملی برعهده استاد حسین دهلوی بود و بعد از ایشان زنده یاد مصطفی کمال پورتراب عهده دار شدند و بزرگترین افتخار خود را در این دیدهام که در سن 25 سالگی، توسط این دو استاد بزرگ موسیقی ایران از اتریش به ایران دعوت شدم تا بعد از خودشان با موافقت وزیر وقت به ریاست هنرستان عالی موسیقی ملی وسپس کنسرواتوار تهران منصوب شوم.
آیا صد ساله شدن افتخار است!
در آن سه سالی که من درهنرستان فعالیت میکردم همچنین این افتخار را داشتم که استادانی چون فرامرز پایور، مرتضی حنانه، فرهاد فخرالدینی، هوشنگ ظریف، جواد معروفی، علی اکبرخان شهنازی و تمامی استادان بزرگی که نامشان را این روزها میشناسید آهنگسازی و رهبری ارکستر تدریس میکردند و هنرستان در سطح بسیار بالایی قرار داشت و حتی برای هنرآموزان کمبضاعت ، خوابگاه تعبیه شد وهمچنین ارکسترصد نفری کنسرواتوار را راهاندازی کردیم که همه اعضای آن ایرانی بودند. آن روزها
40 سالگی هنرستان را جشن گرفتیم اما این سؤال را از مسئولان دارم آیا صد ساله شدن افتخار است! آیا کسی که از40 سال به صد سالگی میرسد باید به آن احترامهای متعارف گذاشت! در صورتی که وقتی هنرستان موسیقی از 40 سالگی که میشناختیم به صد سالگی میرسد باید انتظار 60 سال پیشرفت خوب و بهتر را داشت، اما متأسفانه انتظارما آنگونه که میخواستیم نشد و نیازی به دیدن حال امروز هنرستان نیست. شرایط امروز موسیقی ما را شوکه میکند ؛ نه به این خاطر که سطح نوازندگی نوازنده ها پایین است بلکه عکس این قضیه بوده و نوازندگان سازهای ملی و سنتی به مراتب از پیش از انقلاب بهترشدهاند. این رهبرارکستر میگوید: به استادان هنرستان افتخارمی کنم آنهایی که زحمت کشیدند تا هنرجویان به این سطح برسند، ولی نتیجه آن چیست! نتیجهاش این است که ارکستر سمفونیک باید به نسبت
40 سال گذشته قویتر باشد که نیست و با وجود آنکه نوازندههای ارکسترملی و ارکسترسمفونیک ازآن دوران بهترهستند اما به لحاظ کیفی و شرایط مالی نیاز است برنامهریزیهای اصولی صورت بگیرد تا ارکسترها بتوانند درآمد زایی داشته باشند.
کم لطفی موزیسین ها به اهالی موسیقی
اوافزود: 30 سال در این اندیشه بودم مقصر تمامی این اتفاقات نهاد دولت است و میشنیدم در ایران مسئولان فرهنگی دولت به موسیقی رسیدگی نمیکند اما وقتی از نزدیک این اتفاقات را دنبال کردم متوجه شدم اینگونه نیست و تصور اشتباهی بود بلکه تمامی سالهای بعد از انقلاب مبالغ بالایی هزینه موسیقی شده اما متأسفانه صرف کارهایی بود که نه به درد امروز میخورد نه آینده. بهطورمثال ضبط برخی قطعات موسیقی هنرمندان با هزینههای بالا از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد در کشورهای مختلف انجام گرفته و جای تأسف است که خود موزیسینها حق هنرمندان دیگر را پایمال کردند.اینها چیزهایی است که دلم را به درد میآورد.
رهبری گفت: از بعد از انقلاب هنرستان موسیقی اوضاع مالی چندان خوبی ندارد و حقوق معلمان پایین است و در مقابل امکاناتی هم فراهم نیست اما وقتی به بودجه دولت نگاه میکنیم میبینیم بیش از کشورهای دیگر بودجه صرف شده است ودرحال حاضرهم این کار ادامه دارد ومتأسفانه بودجههای دولتی صرف موزیکهای سرگرمی میشود که به عقیده من نیازی نیست چرا که این خوانندههای مشهورهرجا که بخوانند میتوانند پول خود را دربیاورند.
این موزیسین یکی دیگر از اتفاقات ناخوشایندی که در این 30-40 سال افتاده و مقصرآن را خود موزیسینها میداند این است که برخی ازهنرمندان که تعدادشان به 8 نفر هم نمیرسد تنها به فکر منافع خود هستند و هیچ کمکی به نهادهای دولتی نمی کنند و تمامی کارهایشان عوامفریبی و شوآف است درحالی که با وجود نوازندههای خوب و درجه یک میتوانیم ارکسترهای بسیاری در تهران و شهرستانها دایر کنیم که هفتهای یک برنامه ارائه کنند.اینکه بیشتر به ارکسترها اشاره میکنم به این دلیل است که درهنرستان سختیهای بسیاری برای پرورش و تربیت نوازنده انجام شده اما بهدلیل عدم برنامهریزی درست بسیاری ازآنها بیکار هستند و آنهایی که مشغول به کارند باید در کنار کارهایشان آنقدرکارهای خالتوری (مطربی) انجام بدهند تا چرخ زندگیشان بچرخد.
علی رهبری به آینده موسیقی ایران بسیار خوشبین است و بیان میکند: این اطمینان را دارم یک روز وضعیت ارکسترها و هنرستان موسیقی درست خواهد شد اما به شرط آنکه مسئولان فرهنگی همیاری و همکاری لازم را داشته باشند اما تا زمانی که شخص وزیر ورود نکند نه وضع ارکسترها درست میشود نه هنرستانها البته شرایط حال حاضر برای وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونانشان تازگی دارد و اطمینان دارم با یک برنامهریزی دلسوزانه و همکاری هنرمندان مشکلات برچیده خواهد شد.
نظر شما