بهناز ضرابیزاده خبرداد
اثر جدید راوی«دختر شینا» در راه نمایشگاه کتاب
«بهناز ضرابیزاده» نویسنده نام آشنایی است؛ راوی «دختر شینا» که این روزها کارشناس مسئول آفرینشهای ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است به تازگی اثر جدید خود را به انتشارات سورهمهر تحویل داده تا همزمان با سی و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، روانه بازار کتاب شود. این نویسنده بنام حوزه دفاع مقدس با «فارس» گفت وگویی داشته است که بخش هایی از آن در پی می آید.
صاحبخبر - تازهترین اثر شما به زودی راهی بازار کتاب خواهد شد. این اثر هم شبیه «دختر شینا» است؟ «ساجی»، عنوان اثری است که به خاطرات نسرین باقرزاده، همسر سردار شهید بهمن باقری میپردازد. این کتاب از سالهای کودکی وی در خرمشهر آغاز میشود و تا زمان جنگ در این شهر ادامه مییابد. چند روز ابتدای جنگ هم این خانواده در خرمشهر بودند، اما به ناچار خرمشهر را ترک کرده و مانند دیگر زنان حاضر به شیراز میروند، اما مردها در خرمشهر مانده و از این شهر حفاظت میکنند. این دفاع تا پایان جنگ ادامه مییابد. بانوان یا به خرمشهر و بوشهر یا در شهرهای دیگر پراکنده میشوند، اما راوی این خاطرات به خاطر اینکه در خرمشهر میماند و کنار همسرش قرار دارد به شهرهای مختلف مثل قم، ماهشهر و آبادان میرود و مدتی در این شهرها سکونت دارد. او روزها و شرایط سختی را سپری میکند و سالهای پایانی دوباره به خوزستان برمیگردد تا اینکه در ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ سردار باقری به شهادت میرسد. مانند دختر شینا این اثر از متن جنگ دور است؟ اراده پولادین این زن و مهر وافر به همسرش که همواره در جنگ بود، برایم جالب بود. این اثر هم آن زنانگی را دارد؛ چون راوی زن است. تمام تلاشها را برای حفظ زندگیاش میکند تا در طول جنگ خانه داشته باشد و همسر و فرزندانش را گرد هم آورد. اما این زن به ناگاه در متن جنگ قرار میگیرد. در همان وضعیتی که زنها هم ناگهان سرباز میشوند. پس از سقوط خرمشهر، عزاداریهایی میکنند که در نوع خود شگفتانگیز است و از سوی دیگر، وقتی خرمشهر آزاد میشود، خوشحالیهای تکاندهندهای انجام میشود. چرا که آنها خونینشهر را پس گرفتهاند. آنها تصمیم میگیرند خرمشهر را آباد کرده و زندگی جدیدی آغاز کنند، ولی جنگ، این عشقها را نمیفهمد. در خیلی از سرگذشتنامهها، مقطع کودکی تا شهادت روایت میشود و ما میبینیم در بسیاری از کتابهای دفاع مقدس، برش و قطعه پیش از جنگ، جذابیتی ندارند، اما از مقطعی که وارد عرصه قهرمانی میشویم کتاب جذاب میشود. در کتاب شما هم راوی از مقاطع قبل از جنگ شروع کرده است؟ جالب این است که ویژگی خاص خانم باقرزاده دوران کودکی اوست. او در خرمشهر زندگی مرفهی داشته و در خانواده بسیار شلوغی زندگی میکرده است. پدربزرگ او از مبارزان دوران پهلوی بوده که برایش اتفاق خاصی رخ میدهد و در سانحه دریایی از دنیا میرود. راوی از همینجا افسردگی میگیرد و... او در پی یک عشق است که از آن وضعیت به آرامش برسد، اما به ناگاه جنگ، اتفاقات بدتری را رقم میزند. به زیستنامه برخی از شخصیتها که رجوع میکنیم میبینیم اغلب افرادی که به قهرمان در دفاع مقدس تبدیل شدهاند از حیث سواد و معلومات و دانش اجتماعی، جایگاه قابل توجهی نداشتند و این زحمت نویسنده را مضاعف میکند تا مطالعات خود را برای نوشتن درباره او و جامعهاش بیشتر کند. برای شما هم اینطور بود؟ بله، آداب، سنن و رسوم و موارد جزیی را مطالعه کردم. حتی نوحهها و ترانههایی را از آبادان و خوزستان گوش میکردم که اگر یک خوزستانی کتاب مرا بخواند از آن راضی باشد، ولی در طول نوشتن هیچ وقت نخواستهام گزارشدهنده باشم. خودم پس از اتمام کار از آن راضی بودم. دختر شینا جذابیتی داشت و این کتاب هم جذابیتی دیگر که افراد بسیاری را راضی خواهد کرد. چهار سال برای نوشتن این کتاب وقت صرف کردم. خودم به شخصه ۷۰ ساعت مصاحبه گرفتم و ۲۰ ساعت مصاحبه را نیز فرد دیگری انجام داد. رنجهای زیادی کشیدم و بارها این مسیر را طی کردم، اما خوشحالم که توانستم اثر خوبی ثبت کنم. پس از انتشار کتاب «دختر شینا» توقع از شما بالا رفت. هر کتابی که منتشر کنید با این کتاب موفق مقایسه میشود. کتاب حاضر را چطور ارزیابی میکنید؟ نمیتوان هر اثری را با دیگری مقایسه کرد. اساس هر دو کار، خاطره است، اما خاطره فردی که در بطن جنگ بوده و حوادث واقع شده در کتاب «ساجی» بسیار زیاد است. هر فصل یک حادثه و خاطره تکاندهنده دارد و به لحاظ حوادث قابل مقایسه با «دختر شینا» نیست. در بطن جنگ بودن، خود جذابیتهایی دارد که فردی که جنگ را درک کرده یا شخصی که هیچ چیز از جنگ نمیداند، خود را در میانه جنگ میبیند که بسیار مهیج است. شما در «دختر شینا» به عنوان نویسنده گاهی از واقعهها جا میماندید. در «ساجی» چطور؟ روایت دختر شینا ریتم تندی دارد، اما ریتم «ساجی» کندتر است و این مجال را دارم که مخاطب با کتاب زندگی کند و همراه راوی باشد. در دختر شینا دوست داشتم عاشقانههای جنگ را با شدت بیشتری نشان دهم، در گلستان یازدهم زندگی کوتاه یک سال و هشت ماهه یک سردار را با استفاده از تکنیکها ترسیم کردم، اما در ساجی زندگی طولانی است که قبل از جنگ تا سال ۶۷ به آرامی روایت میشود، اما باید همین آرامش چیزی داشته باشد که مخاطب را پای کار نگه دارد. تلاش کردم مطلب همان باشد که بوده و وقتی ساجی را تمام کردم، پنج بار پیش از آن کتاب را بازنویسی کرده بودم، اما هر چه تلاش و توان داشتم روی کتاب گذاشتم. «ساجی» نام مکان یا شخصیتی است؟ بله، اسم یکی از شخصیتهای کتاب است. گویا «ساجی» را به سوره مهر دادهاید. درست است؟ بله و قول دادهاند که تا سی و دومین نمایشگاه کتاب تهران منتشر شود.∎
نظر شما