گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی در طول شبانه روز گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و منعکس کرده است.
** داستان ادامهدار لابی موسسات «افراد خاص» زیر سقف هرمی مجلس
وبسایت خبری «خبرآنلاین» در گفت و گو با کارشناسان اقتصادی نوشت: لابیها قصهای است که وقتی به فصل بودجه میرسد تمامقد در راهروهای ساختمان هرمی بهارستان ظهور و بروز پیدا میکند.
دو هفتهای میشود که لایحه بودجه سال 98 به مجلس آمد و روی میز کمیسیون تلفیق قرار گرفت که بعد از بررسی به صحن بیاید تا بهارستانیها تکلیف مهمترین لایحه اقتصادی دولت را مشخص کنند؛ لایحهای که قرار است برای درآمد و هزینه یکسال مالی کشور برنامهریزی کند اما هرساله بخشی از این برنامهریزیها تحت تاثیر لابیها تغییر میکند. امسال هم از قواعد هرساله مستثنا نبود و کار تا جایی پیشرفت که صدای اعتراض نمایندگان بلند شد؛ محمود صادقی نماینده مردم تهران در توئیتی نوشت: «قرآن کریم: چه بسا از چیزی بدتان بیاید و آن برای شما خیر باشد. تحریمهای ظالمانه خیری بزرگ برای کاهش وابستگی کشور به نفت است؛ دستگاههای مختلف به جای لابی کردن با مقامات و نمایندگان، کسری بودجه را به خیری بزرگ برای افزایش بهره وری تبدیل کنند. گرفتن بودجه با لابی ظلمی مضاعف است.»
روحانی یکسال پیش وقتی رشته کلامش به موسسات مالی رسید، صحبت هایش تندتر شد. او گفت «فشارهای زیادی از کانال های مختلف به ما وارد می کردند. اینها رفته بودند همه جا را دیده بودند، از تمام ارگان ها به من نامه می نوشتند که این آدم خوبی است، چرا دارید حسابش را می بندید آدم های عجیب غریب می آمدند و سفارش اینها را می کردند که جای تعجب داشت! معلوم بود که آنها با دغل بازی رفته اند و آدم های خوب را هم مدافع خودشان کرده بودند!» این صحبتها مهر تائیدی بر داستان پرغصه لابیها دارد.
در همین راستا محمدعلی پورمختار به خبرآنلاین گفت «سال گذشته بخش قابل توجهی از انتقادات در این زمینه متوجه بازنگری در جدول شماره 17 بودجه بود، موضوعی که سر و صدای زیادی به پا کرد. گرچه این جدول به طور کامل حذف نشد اما شکلش تغییر و بخشی از ردیفهایش به ردیفهای اصلی بودجه انتقال یافت تا نظارت بر هزینهکرد بودجه موسسات فرهنگی بیشتر شود.»
حسام الدین آشنا در مراسم روز دانشجو درباره وضعیت نظام بودجهریزی در کشور و بودجههای پرداختی به موسسات فرهنگی از جمله جامعهالمصطفی، حوزه علمیه و شورای هماهنگی نماز جمعه و هرزرفت بودجه کشور تصریح کرد «در طول زمان ردیفهای بودجهای پادار شدهاند. به این صورت که در ابتدا فردی با لابی، فشار، تماس و توافق یک بند در بودجه سالانه کشور به عنوان کمک به فلان موسسه باز کرد که در آغاز نیز اعتبار این بند 10 میلیون تومان بوده، اما به مرور زمان این بند و مبلغ اعتبار آن رشد کرده است.»
در همین رابطه محمدباقر نوبخت معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز به خبرآنلاین گفت: «نمایندگان و کمیسیون ها حداکثر دقت را انجام می دهند، من امیدوارم که به دیدگاههای کارشناسی توجه شود نه اصرار و ابرام دستگاه ها.» البته باید منتظر ماند و دید، با همه این اوصاف کار بررسی لایحه بودجه در مجلس چه خروجی پیدا می کند؟
** شیوه تخصیص ارز کالاهای اساسی تغییر میکند
وبگاه «خبرآنلاین» در گزارشی با عنوان «رانت 18.900.000.000.000 تومانی در اختیار چه کسانی قرار گرفت؟» نوشت: شیوه تخصیص ارز به کالاهای اساسی تغییر می کند، همین جمله کوتاه نشان از آن دارد که کالاهای اساسی در سال آینده میتوانند منظر قیمتی تغییراتی جدی را تجربه کنند.
حالا نمایندگان مجلس از تغییر این مکانیزم سخن میگویند و معتقدند لازم است تدبیری در این حوزه به کار گرفته شود. پیش از این نیز نایب رئیس اتاق ایران خواستار حذف ارز 4200 تومانی شد و گفت: سالانه 200هزار میلیارد تومان یارانه به کالاهای اساسی اختصاص مییابد.
بر اساس پیش بینیهای صورت گرفته دولت پیش بینی کرده است در سال 98 برابر با 14 میلیارد دلار ارز برای واردات کالاهای اساسی اختصاص دهد. این میزان اعتبار با ارز 4200 تومانی تخصیص خواهد یافت. این ارز صرف تامین مایحتاج سفرم مردم و اقلام اساسی پر کاربرد خواهد شد اما نکته اینجاست که شیوه کنونی تنها به تخصیص رانت به جمعی کوچک منجر می شود و اتفاقا افزایش قیمت کالاهای اساسی در اثر رشد تورم، رخ خواهد داد. مابه التفاوتی که در این میان در اختیار برخی قرار میگیرد موضوعی است که به دغدغه ای جدی در عرصه اقتصاد تبدیل شده است، آن هم زمانی که در اثر سختی تحریم و فشار تورم، شرایط اقنصادی چندان مساعد نیست.
ماجرا تنها تخصیص ارز 4200 تومانی و بهره مندی برخی از این رانت نیست. محمد دهقان، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون حقوقی و قضایی نیز پیش از این در توییتی گفته است متخلفان 2 میلیارد و 700 میلیون دلار ارز دولتی را به نرخ آزاد فروخته اند.
قیمت ارز در سال جاری حتی پا را از محدوده 17 هزار تومان نیز فراتر گذاشته است. اقدامات بازدارنده بانک مرکزی در بازار پولی سبب شده است قیمتها بار دیگر به محدوده یازده هزار تومان بازگردد. آنچه دهقان ، عضو کمیسیون قضایی در این خصوص اعلام کرده است اما نشان میدهد رانتی عظیم در مدت زمانی کوتاه در اختیار کسانی قرار گرفته که ارز 4200 تومانی را برای واردات کالا دریافت کرده اند اما در بازار فروخته اند. کمترین آورده برای متخلفان در این حوزه 18 هزار و 900 میلیارد تومان بوده است چرا که امروزه قیمت ارز در کانال یازده هزار تومان، هفت هزار تومان بالاتر از 4200 تومان است.
این بدان معنی است که حداقل سودی در حدود 18 هزار و 900 میلیارد تومان در اختیار برخی قرار گرفته است در حالی که ممکن است این رقم حتی بیش از این میزان باشد چرا که قیمت فروش ارز در بازار میتواند بیش از اینها نیز باشد. به نظر میرسد همین رانت عظیم الزامات ورود دستگاههای نظارتی را برای شناسایی و معرفی متخلفان از یک سو و تغییر مکانیزم تخصیص ارز برای واردات کالاهای اساسی آشکار کرده است.
** 7 نکته درباره سانحه 707
سایت تحلیلی خبری «عصری ایران» گزارش داد: این اولین باری نیست که خلبان ها این فرودگاه ها را اشتباه گرفته اند. ایرلاین پرس در آبان امسال گزارش داد که یک فروند هواپیما با 150 مسافر که از مشهد عازم فرودگاه پیام کرج بود، اشتباهاً در فرودگاه فتح فرود آمد و یک متر مانده به زمین، خلبان متوجه اشتباه شد و مجدداً اوج گرفت و به پیام رفت. اگر خلبان در آخرین لحظه متوجه نمی شد، یک فاجعه بزرگ با دهها کشته شکل می گرفت. چند نکته در این باره قابل تأمل است:
1 - بوئینگ 707، هواپیمایی متعلق به قرن گذشته است. تولید این هواپیما در شرکت بوئینگ در سال 1958 آغاز شد و تا 1979 ادامه یافت. هواپیمای سانحه دیده بیش از 40 سال عمر داشت.ای کاش جریان تنش زدایی با جهان که در دوره اصلاحات آغاز شده و در برجام به نقاط مثبتی رسیده بود ادامه می یافت تا در کنار همه برکات حاصل از ارتباطات جهانی، ناوگان هوایی ایران نیز نوسازی می شد تا شاهد حوادث اینچنینی نباشیم.
2 - در اردیبهشت 1392 خبری منتشر شد مبنی بر این که آخرین هواپیمای 707 جهان در ایران زمین گیر شد. سوال این است که وقتی هواپیمایی از استانداردهای ایمنی برخوردار نبوده ، چرا مجدداً به آن اجازه پرواز می دهند، ولو آن که مسافری نباشد؟
3 - هواپیما به جای فرودگاه پیام در فرودگاه فتح فرود آمده است. یک فرودگاه دیگر هم از نظر جغرافیایی درست پایین باند فرودگاه پیام قرار دارد. اینکه خلبان اشتباهی فرود آمده یا ناگزیر شده، موضوعی است که در بررسی های فنی مشخص می شود ولی نکته اینجاست که چه لزومی دارد سه فرودگاه در فاصله بسیار اندکی از همدیگر با باندهای تقریباً همسو وجود داشته باشد؟
4 - انتهای باند کوتاه فرودگاه فتح، دیواری است و درست پشت دیوار، یک مجتمع مسکونی! هواپیما نیز بعد از عبور از دیوار فرودگاه وارد محوطه مسکونی شده و خسارت هایی را به خانه های مردم زده است. سوال این است که با کدام منطق شهرسازی یا فرودگاه سازی، خانه و انتهای باند، در کنار هم ساخته شده اند؟ آیا خانه ها اول بوده اند و بعد فرودگاه را بی توجه به خانه های مردم بنا کرده اند یا اول فرودگاه بوده و سپس بی اعتنا به آن، مجوز ساخت در انتهای باند را داده اند؟!
5 - سازمان هواپیمایی کشوری در اولین اطلاع رسانی های خود مدعی شد که هواپیمای سانحه دیده، متعلق به کشور قرقیزستان بوده است. با این حال، خبرنگاران در بررسی های خود متوجه شدند هواپیما متعلق به ارتش بوده است. این نحوه اطلاع رسانی بسیار غیرحرفه ای و ناامید کننده بود و جا دارد سازمان هواپیمایی در این باره توضیح دهد و عذر بخواهد.
6 - از عجائب است که هواپیمای سانحه دیده که متعلق به ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده، هیچ نشانه مشخصی روی بدنه و دم خود نداشت و افکار عمومی در این باره سوال دارند که چرا؟!
7 - در همه جای دنیا، شبکه های خبری هنگام مواجهه با چنین حوادثی خبرهای عادی خود را قطع می کنند و موضوع را به طور زنده پوشش می دهند. شبکه خبر صدا و سیما که چند روز قبل انفجاز گاز در یک نانوایی در پاریس را پخش مستقیم می کرد، خبر سانحه هواپیمایی در کرج را به صورت کوتاه پخش کرد و سپس به موضوعات دیگری مانند تنظیم بازار مرغ پرداخت. این در حالی است که مردم تشنه اطلاعات دست اول بودند. صدا و سیما بیش از هواپیما سقوط کرده است.
** اصولگرایان مسئولیت دولت احمدینژاد را بپذیرند؛ اصلاحطلبان مسئولیت دولت روحانی را
پایگاه خبری «تابناک» با درج این عنوان که « مدل انتخاباتی جدید که تئوریپردازان سیاسی دنبالش هستند؛ اصولگرایان مسئولیت دولت احمدینژاد را بپذیرند؛ اصلاحطلبان مسئولیت دولت روحانی را!، گزارش داد: طبیعتا همانطور که اصولگرایان در نهایت نتوانستند از مسئولیت پذیری در قبال دولت احمدی نژاد شانه خالی کنند، اصلاح طلبان هم نخواهند توانست مسئولیت دولت تدبیر و امید و حداقل فراکسیون امید در مجلس دهم را نپذیرند. اینکه اصلاح طلبان بخواهند بدون ارائه لیست انتخاباتی صرفا حضور در انتخابات 98 و یا 1400 داشته باشند؛ معنایش چیزی جز تجربه دوباره آنچه در سال های 92 و 96 اتفاق افتاد و آنها امروز حاضر نیستند در قبال آن مسئولیت بپذیرند، نیست.
این روزها اصلاح طلبان در مورد دولت نظرات متفاوتی دارند، دسته ای نظیر «بهزاد نبوی» و «عبدالواحد موسوی لاری» که به نوعی می توان آنها را طیف های عمل گراتر این جریان برشمارد، اعتقاد دارند که همچنان باید با دولت تدبیر و امید همراهی کرد و «حسن روحانی» را مورد حمایت قرار داد؛ چراکه سرنوشت جریان اصلاحات در انتخابات آتی مجلس و انتخابات ریاست جمهوری 1400 به عملکرد دولتی بستگی دارد که با حمایت همه جانبه این جریان در رأس امور قرار گرفته است.
یک دسته دیگر نیز در بین اصلاح طلبان هستند که اعتقاد دارند همین الان هم برای کنار کشیدن چهره های اصلاح طلب از دولت و انتقاد جدی از اقدامات قوه مجریه دیر است و بهتر بود از سال گذشته اصلاح طلبان دست به چنین اقداماتی می زند. این افراد شامل چهره هایی نظیر «سعید حجاریان»، «عباس عبدی» و بیشتر چهره های تئوری پرداز جریان اصلاحات هستند.
در فاصله یکسال به برگزاری انتخابات مجلس یازدهم ایده های مختلفی برآمده از این دو دیدگاه از سوی اصلاح طلبان مطرح می شود که در یکی از آنها اخیرا عنوان شده است «ممکن است اگر شرایط مثل گذشته باشد اصلاح طلبان نتوانند در انتخابات شرکت کنند و لیست انتخاباتی ندهند. بدین معنا که احتمال دارد اصلاح طلبان برای یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی که اسفندماه سال آینده (98) برگزار میشود لیست انتخاباتی ندهند.»
«محمدرضا باهنر» رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری خواستار مسئولیت پذیری جریان اصلاحات شده و توضیح داده است: «مسئولیت دولت و مجلس کاملاً به عهدۀ اصلاح طلبان است در این تردیدی نیست باید پاسخگو باشند، پاسخگوی مشکلات باشند و البته باید به دولت کمک کنند و فرار به جلو نباید بکنند، فکر نکنند اگر مثلاً دولتِ آقای روحانی عدم موفقیتش زیاد شد آنها برنده میشوند، نه باید تلاش کنند بله اگر نقدی یا راهنماییای یا کمکی میتوانند به دولت بکنند باید بکنند.»
** 191.5 میلیارد تومان بودجهای که نظارتی روی آن نیست
سایت خبری «تابناک» در بررسی لایحه بودجه سال 1398 نوشت: رقم «بودجههای در اختیار» در سال آینده در مقایسه با قانون بودجه سال جاری کاهش یافته است، ولی باز هم میتوان گفت: این بودجه رقم چشمگیری را از آن خود کرده است؛ بودجهای که هیچ گونه نظارتی بر روی تخصیص آنها وجود ندارد و مدیران هر گونه که صلاح بدانند، آن را به اشخاص حقیقی و حقوقی اختصاص میدهند و امکان انحراف در تخصیص این بودجهها بسیار بالاست.
بودجه های در اختیار از سال 1394 توجه همگان را به خود جلب کردند. مرداد ماه سال 1394 و در جریان قرائت گزارش جنجالی تحقیق و تفحص از سازمان تأمین اجتماعی بود که مشخص شد، سعید مرتضوی رئیس وقت سازمان تامین اجتماعی کارت های هدیه 500 هزار تومانی را در سال 1391 و نیمه نخست سال 1392 به افراد خاصی پرداخت کرده است. در سال 1394، برخی نمایندگان مجلس که این کارت های هدیه را دریافت نموده بودند، گفتند: این کارت های هدیه با هدف کمک به مردم و مراجعان بوده است. علی لاریجانی رئیس مجلس نهم در همان زمان با طرفداری از همین نمایندگان، عنوان نمود که بودجه ای که از سوی آن برای کمک به مردم در اختیار نماینده ها قرار می گیرد ناکافی است؛ سخنانی که این سؤال را در ذهن برخی ایجاد کرد که مبالغ اینچنینی با چه قانونی در اختیار نمایندگان مجلس برای کمک به برخی افراد قرار میگیرد و آیا چنین بودجه ای تنها منحصر به مجلس شورای اسلامی است یا بقیه قوا نیز از چنین امتیازی بهره میگیرند؟
در قانون بودجه سال 1397، سهم بودجه های در اختیار حدود 257.4 میلیارد تومان بوده که این سهم در لایحه بودجه سال 1398 به 191.5 میلیارد تومان کاهش یافته است. از آنجا که در سال آینده به دلیل تحریم های نفتی درآمدهای نفتی به شدت کاهش خواهد یافت و احتمال تحقق درآمدهای پیش بینی شده مالیاتی در بودجه به دلیل رکود اقتصادی بسیار کم است.
در هر دو سال، سهم دولت و نهادهای زیرمجموعه آن از بودجه در اختیار در مقایسه با دو قوه دیگر و شورای نگهبان بسیار بیشتر بوده است. سهم شورای نگهبان از بودجه های در اختیار نیز در هر دو سال در مقایسه با سه قوه، کمترین سهم بوده است.
** چرا موسوی خویینیها که 10 سال یکبار هم مصاحبه نمیکند، در سالگرد هاشمی این حرفها را میزند؟
پایگاه خبری تحلیلی «انتخاب» در گفت و گو با حجت الاسلام رسول منتجب نیا، فعال اصلاح طلب، نوشت: قائم مقام سابق حزب اعتماد ملی ضمن انتقاد از آیت الله موسوی خویینی ها گفت که «هاشمی ستیزی» رفتاری همیشگی اما بی اثر است.
نماینده ادوار مجلس گفت: درباره اینکه یکی از آقایان هاشمی را متهم به این کرده است که بی قانونی را برای انجام امور بد نمی دانست، هیچ چیزی نمی گویم. چرا که آن مرحوم با رفتار و کرداری که در آخرین سالهای حیاتش داشت، به همه نشان داد که به خوبی سره را از ناسره تشخیص می داد و برایش هیچ چیز و هیچ هدفی مهمتر از حق مردم و مطالبه عمومی نبود.
منتجب نیا با اشاره به ماجرای اعتراض به هاشم صباغیان در مجلس اول گفت: دقیقا به یاد دارم، آقای هاشم صباغیان که در جمع یاران مهندس بازرگان قرار داشت، در نطق میان دستور اظهاراتی به زبان آورد که در آن برهه تند بود و ایشان هم از تعابیر رادیکالی حتی درباره امام بهره گرفتند. همه ما ناراحت شدیم و چرایی کارش را پرسیدیم که چند نفر از چهار گوشه صحن علنی به سمت صباغیان حمله ور شدند، اما آقای هاشمی که ریاست جلسه را بر عهده داشت، معترضان عصبانی را آرام کرد و با گفتن اینکه «قانون به نماینده مجلس اجازه هرگونه اظهارنظری را می دهد» از هاشم صباغیان علی رغم تندروی هایی که کرده بود، دفاعی جانانه به جای آورد.
این چهره اصلاح طلب در ادامه اظهاراتش با اشاره به مصاحبه موسوی خویینی ها و ابراز تعجب از این موضوع می گوید: برای من و خیلی ها این سئوال به وجود آمده که آقای موسوی خویینی ها که 10 سال یکبار هم با خبرنگاران گفت وگو نمی کند، چطور می شود در سالگرد این بزرگوار چنین حرفهایی را مطرح می کند. مخصوصا اینکه آیت الله در سال های واپسین عمرشان، به دلیل همصدایی با اصلاحات و پشتیبانی از اصلاح طلبان بیشترین هزینه ها را متحمل شدند و 2 سال بعد از رحلت هم، هنوز تندروها انواع و اقسام توهین ها و تهمت ها را نسبت به آن مرحوم دریغ نمی کنند. پس به حکم انصاف و دین، باید در ازای کارهایی که ایشان در سال 88 به بعد داشتند، باید تکریمش کنیم.
رسول منتجب نیا در پایان سخنانش گفت: دوست و دشمن به توانمندی های هاشمی اعتقاد داشتند، اما برخی از دوستان ما فضا را برای ایشان به قدری مسموم کردند که در انتخابات مجلس ششم، جایگاه سی ام را تصاحب کرد. البته دوستان ما بعدها و بعد از اینکه کشور در دهه گذشته خسارت های زیادی را به دلیل انشقاق متحمل شد، به اشتباه خود اذعان کرده و افسوس می خوردند که چرا در هنگام قدرت داری، از توانایی و پتانسیل بالای آیت الله هاشمی بهره نبرده اند.
** دروغ جدیدی که شریعتمداری به آیت الله هاشمی نسبت داد
پایگاه خبری تحلیلی «انتخاب» در مطلبی آورده است: حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان اخیرا در اظهاراتی مدعی شده که عبدالکریم سروش در ملاقاتی با آیت الله هاشمی از اتهام زنیهای روزنامه کیهان به وی گلایه میکند و هاشمی در پاسخ او میگوید که ادعاهای کیهان مستند است و وی از خود باید در برابر آنها دفاع کند، شریعتمداری خواستار مراجعه به خاطرات آیت الله هاشمی در این موضوع توسط خانواده وی شده تا صحت اظهاراتش اثبات شود؛ با این حال، خاطرات آیت الله هاشمی خلاف نظر شریعتمداری را اثبات می کند.
خوشبختانه خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی تا پایان سال 1374 منتشر شده است و همه میتوانند با مراجعه به این خاطرات، موارد مورد ادعای آقای شریعتمداری را جستجو کنند. هاشمی رفسنجانی در روز 14 تیر سال 1371 مینویسد: «شب با رهبری جلسه داشتیم ... و درباره حمله جراید به آقای سروش مذاکره وتصمیم گیری شد.»
1 مرداد: «آقای سروش آمد از حملات کیهان وبعضی دیگر از مقدس مابان به او گله و شکایت نمود و از اینکه در نظام به فرهنگ عوام بیش از متفکران توجه میشود، انتقاد نمود، او را دلداری دادم وگفتم باید در مقابل بعضی از اظهارات خود، منتظر چنین حملاتی باشد.»
11 مرداد: «شام میهمان رهبری بودم درباره عبدالکریم سروش مذاکره کردیم.»
همان گونه که از متن خاطرات مشخص است آیت الله هاشمی رفسنجانی نه تنها حق را در ماجرای حمله به دکتر سروش، به کیهان نداده است بلکه هم او را دلداری داده وهم دوبار با رهبرمعظم انقلاب در این باره مذاکره کرده است.
** حاشیههای پایانناپذیر خاوری
سایت خبری «فرارو» با طرح پرسش «شایعه قتل مفسد فراری را چه کسی منتشر کرد؟» نوشت»: در روزهای گذشته نام محمود رضا خاوری در خبرها منتشر شد، این بار بحث بر سر محکومیت، پیگیری دستگیری، یا فعالیت تازه اقتصادی او در کانادا نبود، این بار شایعه قتل او رسانهها و فضای مجازی را در نوردید. البته این اولین بار نیست که شایعه قتل خاوری منتشر میشود سال گذشته نیز خبری مشابه انتشار یافته بود.
براساس این شایعه، محمودرضا خاوری متولد 1331 شامگاه دو روز پیش توسط افراد ناشناس در کانادا به قتل رسیده و پلیس این کشور جسد وی را حوالی منزل شخصیاش در سان کرست از منطقه بردیل پت شناسایی کرده است. این شایعه به سرعت در فضای مجازی پخش شد. اما برخی رسانهها صحت آن را از پلیس کانادا جویا شدند که رد شد.
آذر ماه سال گذشته نیز خبری مشابه درباره قتل خاوری منتشر شد که به سرعت تکذیب شد. هدف از انتشار شایعات پیاپی درباره مرگ خاوری روشن نیست، اما پس از شایعه سال گذشته، مصطفی ترک همدانی وکیل پایه یک دادگستری در گفت وگو با رسانههای داخلی با بیان اینکه «انتشار خبر مرگ، شگرد بدهکاران و کلاهبرداران برای فرار از پیگرد قضایی است» عنوان کرد که خاوری خود شایعه کرده که در کانادا کشته شده است.
ممکن است که این شایعه به هر دلیلی از سوی خاوری منتشر شده باشد، اما گمانه زنیهای دیگری نیز در این باره مطرح است. عدهای معتقدند که این شایعه برای تخریب نظام منتشر شده است. با این تصور که افکار عمومی میگوید قتل خاوری کار نظام بوده است. با وجود اینکه اثر گذاری این شایعات اندک است، اما عدهای ممکن است فریب آن را بخورند. این گمانه زنی وقتی اهمیت پیدا میکند که چندی پیش برخی رسانههای معاند نظام مدعی شده بودند که محمود رضا خاوری به استرالیا رفته است و میخواهد با افرادی در داخل ایران وارد زدوبندهایی شود.
مدتی است که برخی دولتهای اروپا ایران را متهم کرده اند که در حذف فیزیکی تعدادی از مخالفان نظام نقش داشته است. ادعایی که قویا از سوی ایران رد شده است. برخی معتقدند برای خاوری نیز سناریویی شبیه به همین موارد در نظر بوده است. شاید به همین دلیل است که عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در اظهار نظری در این باره گفت: «جمهوری اسلامی ایران از آغاز کار محاکم و مراجع قانونی داشته و هر اقدامی را در چارچوب قوانین و مقررات مصوب انجام میدهد. بر این اساس هیچ نیازی نمیبیند اقداماتی که برخی از کشورها و دولتها مرتکب میشوند را در دستور کار قرار دهد؛ اگر کسی مجرم باشد طبق قوانین مجازات اسلامی هر زمان که در ایران مشاهده شود محاکمه خواهد شد.»
به هر صورت حالا مشخص شده که شایعه قتل خاوری صحت ندارد. با وجود اینکه پرونده خاوری در قوه قضائیه ایران بسته شده و محکومیت او قطعی است و از سوی دیگر عدم استرداد خاوری به ایران نیز تقریبا قطعی است، اما حضور او در رسانهها پر رنگ است.
** چرا کاردار لهستان اخراج نشد؟
سایت خبری «فرارو» در گزارشی با عنوان «چرا کاردار لهستان اخراج نشد؟» نوشت: برخی بر این باورند که باید ایران بعد از اینکه مایک پمپئو اعلام کرد ایالات متحده قصد دارد یک نشست ضد ایرانی در لهستان برگزار کند، وزارت امور خارجه کاردار لهستان را از کشور اخراج میکرد و با محقق نشدن این خواسته حالا عدهای محمدجواد ظریف و وزارت امورخارجه را متهم به بی کفایتی و انفعال کرده اند.
بعد از آن ویچخ اونلت، کاردار لهستان به وزارت امور خارجه فراخوانده شد. در این دیدار رئیس اداره اول شرق اروپای وزارت امور خارجه مراتب اعتراض رسمی جمهوری اسلامی ایران نسبت به اقدام طرف لهستانی در همراهی با آمریکا برای برگزاری این کنفرانس را اعلام کرد و کاردار لهستان در این دیدار با ارائه توضیحاتی در خصوص کنفرانس مذکور، بر ضد ایرانی نبودن آن و بیان اینکه مواضع لهستان با اظهارات اخیر مقامات آمریکایی متفاوت است، تاکید کرد. اما با این وجود رئیس اداره اول شرق اروپای وزارت امور خارجه کشورمان با ناکافی دانستن این توضیحات و تاکید بر ضرورت اقدام جبرانی فوری دولت لهستان تاکید کرد: در غیر این صورت جمهوری اسلامی ناچار به اتخاذ اقدامات متقابل است.
در همین خصوص نعمت احمدی کارشناس مسائل حقوق بین الملل طی گفت و گو با فرارو عنوان کرد: «در عالم دیپلماسی مواردی مانند احضار سفیر، فراخواندن یا اخراج از جمله مسائلی است که در شرایط خیلی خاص به وجود میآید. اما در موضوع اخیر که قرار است یک نشستی در لهستان برگزار شود که ضدایرانی است و اصلا معلوم نیست چه کشورهایی در آن شرکت میکنند و چه دستاوردها و نتایجی در برخواهد داشت و به طور کلی ابهامات بسیاری دارد، دلیل کافی برای اینکه کاردار لهستان را اخراج کنیم، نیست و اصلا خیلی زود است که بخواهیم از این دست واکنشها نشان دهیم.»
** نگاه برخی مدیران؛ رشد اقتصاد ایران و بزرگترین خیانت به اقتصاد مقاومتی
وبسایت جامعه خبری تحلیلی «الف» با درج این عنوان نوشت: آن دسته از شرکتهای دانشبنیان که محصولشان را معمولاً به سازمانها و نهادهای حکومتی میتوانند بفروشند، حیات و مماتشان به تصمیم و نگرش دولتمردان وابسته است. همین دلیل، نوع و شروط خریدهای دولت، میتواند مسیر رشد یا سرکوب این دسته از کارآفرینها و فنآفرینها را تعیین کند.
مسیری که این کارآفرین نخبه رفته، مصداق کامل اقتصاد مقاومتی است: یعنی خلق ثروت از مسیر دستیابی به فناوری برتر و تجاریسازی و صادرات آن. این مسیری است که همه اجزای حکومت باید با تمام توان در هموار کردنش بکوشند و همه کارآفرینان را به پیمودن آن تشویق و کمک کنند. این همان مسیری است که ایران را ثروتمند، قدرتمند و مرفه میکند.
با وجود اهمیت حیاتی تولید و صادرات کالاهای دانشبنیان برای ایران، برخلاف تصور و شعارها، آنچه در عمل در حال وقوع است، نه تشویق واحدهای تولیدی دانشبنیان، بلکه سرکوب و لگدمال کردن انگیزهها و تواناییهای آنهاست.
در واقع مسوولان، فنآفرین ایرانی را که با زحمت بسیار توانسته همتای اروپایی و آمریکایی خود را در بازارهای جهانی عقب براند، برای فروش محصولش در کشور خود، ناچارکردهاند از شرکت رقیب خارجیاش، لیسانس و دانش فنی گدایی کند که خودش آن را با زحمت و تلاش علمی بهدست آورده است. این رفتار مسوولان دولتی، قبلاً هم توسط فنآفرینان و کارآفرینان دانشبنیان دیگر کشور هم گزارش شده و خیانتی غیرقابل باور و شرمآور است.
نکته غمانگیز ماجرا اینکه برخی مدیران دولتی حاضرند برای خرید محصول خارجی، صد درصد وجه را پیشپرداخت کنند و بدون هیچ ضمانت و با تحقیر و منت در این شرایط تحریم، از خارجیها بخرند؛ اما حاضر نیستند همان محصول را با ضمانت و بیمه و خدمات پس از فروش، حتی بهصورت قسطی از شرکت ایرانی خریداری کنند.
چه بسیار شرکتهای دانشبنیان ایرانی که بر اثر استیلای این بینش در همان بدو تولد، جوانمرگ شده و چه بسیار نخبگان علمی و فنآفرین ایرانی که در مواجهه با این نوع برخورد مدیران دولتی، مایوس و سرخورده از ایران مهاجرت کردهاند.
** حجتالاسلام مغیثی: وحدت، ولایتمداری و تلاش برای کسب علم از توصیه های آیت الله نوری همدانی به طلاب است
پایگاه خبری «شفقنا» از مجموعه گفتوگوهایی برای معرفی سلوک مراجع عظام تقلید، نوشت: حجتالاسلام عباسعلی مغیثی در سال های 54 تا 57 از جمله شاگردان حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی بوده و در درس هایی چون نهج البلاغه، فقه و اصول ایشان شرکت کرده است. بعد از پیروزی انقلاب نیز مرتب خدمت آیت الله نوری همدانی بود و در دفتر این مرجع تقلید مشغول فعالیت بود تا اینکه به دستور آیت الله نوری همدانی در سال 61 به نهاوند منتقل و تا به امروز نزدیک به 38 سال است که امام جمعه شهر نهاوند می باشد.
حجتالاسلام عباسعلی مغیثی در گفت وگو با شفقنا، به چند ویژگی و سلوک شخصی حضرت آیت الله نوری همدانی اشاره و اظهار کرد: نظر به اینکه بنده سال ها در محضر ایشان تلمذ کردم و شاگرد ایشان بودم، چند ویژگی را می توانم در زندگی ایشان نام ببرم که تقریباً در کمتر افرادی وجود دارد؛ اولین ویژگی نظم در کارها، درس، ساعات مطالعه و برنامه ریزی روزانه و ورزش است؛ مساله دیگر جدّیت و پشتکاری هست که در تدریس، تدوین و نوشتن دارند که این هم نتیجه همان برنامه ریزی و نظم است که به هر دو عرصه ی کاری به خوبی رسیدند و مایه برکاتی هم در تدریس و هم در نوشتن کتاب ها و آثار قلمی شده که از ایشان به یادگار مانده است.
امام جمعه نهاوند ادامه داد: نکته دیگر اینکه آیت الله نوری همدانی نظم خاصی در تغذیه و پیاده روی دارند که شاید مهمترین عامل سلامتی و نشاط ایشان در این سن بالا، همین مساله است. زمانی از خود ایشان شنیدم که فرمودند: «من سوء هاضمه ای داشتم و به افراد بسیاری مراجعه کردم، یک نفر مداوایی کرد که بسیار موثر واقع شد و آن مداوا این بود که شما صبح ها وقت اذان صبح یک سیب میل کنید و چند ساعتی چیزی نخورید و بعد صبحانه را بخورید، پس از این رویه سوء هاضمه ایشان مداوا شده و تقریباً این رویه را همچنان ادامه هم می دهند. پیاده روی ایشان هم که هر روز در ساعت معین زبانزد است.
وی درباره سلوک و ویژگی های فقهی و علمی حضرت آیت الله نوری همدانی، گفت: بنده درس نهج البلاغه و پس از آن درس فقه و اصول آیت الله نوری همدانی رفتم، ایشان فقیهی صاحب نظر و عمیق در مطالعات و بررسی اقول بودند. آیت الله نوری همدانی یکی از فقهای پر کار، عمیق و اهل مطالعه هستند که در صدور فتاوی هم این پرکاری و پشتکاری و عمق در مطالعه ایشان اثرگذار است لذا کمتر دیده شده که تغییر فتوایی از ایشان نقل شود.
وی در مورد توصیه های حضرت آیت الله نوری همدانی به طلاب و شاگردان خود، گفت: بنده علاوه بر اینکه شاگرد ایشان بودم مدتی در دفتر ایشان فعالیت می کردم؛ فعالیت هایی چون تنظیم کتابخانه و پشت نویسی کتاب های ایشان براساس موضوع بندی. در مدتی که خدمت ایشان بودم، توصیه های بسیاری به همه شاگردان داشتند چون روال مراجع این است که در آخر هفته و در شروع یا پایان درس تذکرات اخلاقی به شاگردانشان می دهند، من در بین تذکرات اخلاقی ایشان تقریباً سه مورد را برجسته تر از مسایل دیگر می دانم. یکی مساله وحدت و ولایتمداری است؛ درست هست که ممکن است در یک زمان 10 فقیه و مجتهد باشند و از آنها تقلید کنند، ولی در هر زمانی اگر بنا باشد که وحدت جامعه حفظ شود مخصوصاً در مسایل اجتماعی و سیاسی باید محور ولایت باشد؛ این نکته ای است که آیت الله نوری همدانی در طول این چهل سال به وضوح نشان دادند. یکی از مراجع ولایتمدار که در زمان امام(ره) مطیع ایشان بود و بعد از امام(ره) هم در محضر مقام معظم رهبری هیچ وقت تخطی نکرده است و این توصیه را عملاً و قولاً به شاگردانشان داشتند و دارند.
** نیاز است که حتما به نحوهی صدور اسناد مالکیت ورود کنیم
وبسایت خبری «شفقنا» در گفت و گو با علی ابراهیمی عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی نوشت: علی ابراهیمی در گفت و گو با خبرنگار شفقنا با اشاره به مشکلات اسناد اراضی کشاورزی اظهار کرد: اسناد مالکیت اراضی زراعی در کشور ما همچنان از قانون اصلاحات اراضی سال 1342 تبعیت می کند. بر اساس لیستی که آن زمان وجود داشت مالکین مشخص بودند اما خرید و فروشهایی که بعدا صورت گرفت عمدتا به صورت قولنامه و دست نوشته بود که الان هم همان دست نوشته ها یا قولنامه ها در دست مردم است؛ بنابراین سندها گویای موقعیت اراضی نیستند.
او در ادامه افزود: در گذشته کشاورزی به صورت دوره ای انجام می شد؛ بنابراین شاید اقتضای زمان سال 1342 به گونه ای بود که بر اساس همان تعیین تکلیف خوانین و مالکین، کشاورزان قسمتی از زمین را کشاورزی میکردند، قسمتی را آیش می گذاشتند و قسمتی را برای شخم سال بعد می گذاشتند و به صورت نوبتی هم مناطق را اشغال می کردند؛ لذا سهم مشاع معنی داشت. اما الان هر کسی در عرصهی خودش سرمایه گذاری کرده است پس نیاز است که ما حتما به نحوهی صدور اسناد مالکیت ورود کنیم. چراکه اصلا در محاکم قضایی هم قابل ترهین(رهن و وثیقه) نیستند یعنی در دریافت وام به عنوان وثیقه قبول نمی شوند و از همه مهمتر وقتی که شما سهم مشاع داشته باشید معمولا ارزش افزوده سرمایه ثابت شما هم قابل برآورد نیست.
عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی در خصوص مشکلات اراضی وقفی گفت: بسیاری از مناطق کشور هم مورد اختلاف بین مردم با سازمان اوقاف است. یک بخشی که مورد اختلاف میباشد منابع طبیعی است که کشاورزان برای دفاع از سهم خود سردرگم هستند و نمی دانند حدود هکتار مربوط به آنها کجا است. شاید مردم در برخی از موارد بر اساس نقشه بتوانند از خودشان دفاع کنند ولی واقعیت این است آنچه که در زمینهی کشاورزی در 10 دورهی مجلس قبل مغفول مانده است، تعیین تکلیف نحوه صدور اسناد زراعی کشاورزی است که حدود 54 سال می گذرد و آنطور که باید و شاید به روز نشده است.
ابراهیمی باطل کردن اسناد اراضی وقفی را ضایع کردن حقوق کشاورز دانست و ادامه داد: شاید یک سری اشکالات شرعی و حقوقی بر این مساله وارد باشد، ولی قابل انجام است. وقتی که سال 1363 اسناد اراضی وقفی را باطل اعلام کردند بر اساس موازین شرعی گفتند که زمین های موقوفات قابل فروش نیست پس اسناد را باطل کردند ولی تقصیر کشاورز چیست که بابت زمین پول داده و روی زمین حساب کرده بود؟! پس یکطرفه آنها را باطل اعلام کردن و حقوق کشاورز را ضایع کردن جزو مواردی است که باید به آن بپردازیم.
** هاشمی طبا در واکنش به مصاحبه اخیر آیت الله موسوی خوئینی ها و انتقادات وی از آیت الله هاشمی رفسنجانی
نامه نیوز در گفت و گو با هاشمی طبا در واکنش به سخنان موسوی خوئینی ها نوشت: آیت الله موسوی خوئینی ها کم حرف می زند اما با حرف های اخیرش حسابی سر و صدا به پا کرد. بخش دوم مصاحبه او با ایرناپلاس که به انتقاد از آیت الله هاشمی رفسنجانی اختصاص داشت در روزهای اخیر منتشر شد و از قضا مورد استقبال گسترده مخالفان هاشمی قرار گرفت. خانواده، یاران و همفکران هاشمی اما از بیان این اظهارات دلخور شده اند. آنان بیان این حرف ها را آن هم همزمان با سالگرد آیت الله هاشمی چندان منصفانه نمی بییند و به بخش ها مختلفی از اظهارات وی نقد دارند. مثلا محمد هاشمی برادر آیت الله با این نقد که چرا این اظهارات در زمان حیات وی بیان نشده است، در روزنامه شرق نوشت: «به نظر میرسد که اظهار چنین سخنانی برای عقبنماندن از عرصه سیاسی است. برخی وقتی تصور میکنند که دیگر در یاد مردم نیستند با انتقاد به شخصیتهای برجسته خود را دوباره مطرح میکنند که چنین رویکردی منصفانه نیست. »
سید مصطفی هاشمی طبا وزیر دولت هاشمی نیز به خاطر این مصاحبه از موسوی خوئینی ها گلایه دارد. او در گفت و گو با نامه نیز گفت: «حداقل آقای خوئینی ها نباید بگوید که هاشمی قانون گریز بود، مگر خود او خیلی به قانونی پایبند است؟ به اضافه اینکه تلاش آقای هاشمی برای کسب اجازه از رهبری مصداق قانون گریزی نیست. درست است که این روش برخورد درست نیست اما کسب اجازه از رهبری به خودی خود مذموم نیست. اگر آقای هاشمی هم این کار را نمی کرد به هر حال باب این کار باز شده و خیلی از مسائل به ایشان ارجاع می شد. اصلا مگر این کار ممنوع است؟»
او با این اعتقاد که مصاحبه مذکور به نفع شخصیت هاشمی رفسنجانی بوده است، گفت: «صحبت های آقای خوئینی ها این نبود که بگوید آقای هاشمی نقطه ضعف دارد. کما اینکه همه نقطه ضعف دارند و کسی معصوم نیست. به نظر من بیان این حرف ها حتی به نوعی آقای هاشمی را تایید کرد». «نمی توان نیت خوانی کرد اما همین قدر می توان گفت که آقای خوئینی ها کار خوبی نکرد. حرف های او در نهایت به نفع شخصیت آقای هاشمی است اما ظاهرا قصدشان از بیان این حرف ها منکوب کردن هاشمی بوده است.»
پژوهشم**1699**9131
برجسته های تارنماها؛
ادامه داستان لابیگری های پر غصه در ردیف های بودجه
تهران- ایرنا- حسن روحانی رییس جمهوری، سال گذشته که به منظور ارائه لایحه بودجه 97 به مجلس رفته بود از اعمال فشارهای برخی برای افزایش بودجه گله مند بود و اظهار داشت: «فشارهای زیادی از کانال های مختلف به ما وارد می کردند. اینها رفته بودند همه جا را دیده بودند...آنها با دغل بازی رفته اند و آدم های خوب را هم مدافع خودشان کرده بودند.» این صحبتها مهر تائیدی بر داستان پرغصه لابیهای لایحه بودجه دارد.
صاحبخبر -
نظر شما