شناسهٔ خبر: 30566819 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

هاشم آقاجری: هویت ما در گرو روایت از گذشته تاریخی است

تهران-ایرنا- هاشم آقاجری گفت: ورود اسلام به ایران خواستگاهی دینی داشت و برخلاف حمله مغول و یونانیان که جنبه صرفا نظامی داشتند و در فرهنگ ایران حل شدند اسلام با یک پشتوانه فکری و عقیدتی وارد ایران شد و سازنده فرهنگ،تمدن،جامعه و احساس ملت ما تا به امروز بوده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایرنا، هاشم آقاجری عصر شنبه در نشست 'اصلاحات و مسایل ایران' در دفتر حزب اتحاد ملت ایران اسلامی اظهار داشت: نسبت ما با تاریخ که گفتمان های مختلف از جمله گفتمان اصلاح و اصلاح طلبی نیز در آن قرار می گیرد، نسبتی چندجانبه و گاه متعدد است. وقتی از نسبت خود با تاریخ سخن می گوییم باید از دو رهیافت به آن بپردازیم.
آقاجری افزود: رهیافت اول نگاهی جبرگرایانه، ساختارگرایانه و عینی به تاریخ دارد و قصد دارد آن نگاه را عینا در زندگی امروز پیاده کند. نگاه و رهیافت دوم بازگشتی روایتی و نظری است که می گوید آنچه از گذشته به ما رسیده الگو و هدایت گر مسیر آینده است.
وی اضافه کرد: در نگاه دوم، گذشته ما همان است که ما می دانیم و آن چیزی است که در روایت تاریخ به ما رسیده و بیان می شود. این نوع از رهیافت را می توان نگاه اراده گرایانه ما با توجه به نوع نگاهی است که تمایل داریم به تاریخ داشته باشیم.
آقاجری ادامه داد: من به هیچ کدام از این دو رهیافت و نگاه معتقد نیستم و بر این نظرم که باید به صورت ترکیبی تاریخ و گذشته خود را در امروز احضار کنیم. زیرا نگاه جبری گرایانه به تاریخ توضیح کاملی به ما نمی دهد و نگاه روایتی نیز عمدا خود را به روایت و ذهنی گرایی می سپارد؛ بنابراین فقط بخشی از هر کدام تعاریف و نگاه های گذشته به صورت زنده در تجربه زیستی امروز ما ظهور و تبلور پیدا می کند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب خاطرنشان ساخت: نسبت اکنون با گذشته نسبتی دوگانه است بدین معنا که از یک طرف گذشته و سنت زنده ای که همچنان در جامعه به حیات خودش ادامه می دهد بخشی از اکنون ماست و درعین حال نوع روایتی که ما از این گذشته با خود داریم و به عبارتی دیگر آگاهی و خودآگاهی تاریخی ما نیز بخشی از اکنون و امروز است.
آقاجری سه مفهوم تاریخ، آگاهی تاریخی و خودآگاهی تاریخی را سه نگاه و کنش امروز به گذشته دانست و تاکید کرد: ما باید این مفاهیم را ابتدا از هم تفکیک کنیم. خودآگاهی تاریخی نوعی وجدان تاریخی است، نوعی آگاهی بازتابنده است.
وی یادآور شد: در واقع وجدان تاریخی خاطره،حافظه و هویت ملی، قومی و آن چیزی است که بودن اکنون ما را تشکیل می دهد. یعنی بخشی از واقعیتی که امروز ما به عنوان هویت خودمان درک می کنیم در گرو نوعی روایت است که ما از گذشته تاریخی خود می کنیم.
آقاجری افزود: ما در تاریخ خود سنت های متعدد داریم و باید تصمیم بگیریم با کدام وجه از گذشته و سنت های خود ارتباط برقرار کنیم و با کدام مفهوم و وجه قصد داریم آینده خود را بسازیم.
وی ادامه داد: ما از یک طرف گذشته چندمفهومی و چندوجهی خود را داریم و از طرفی امروز و آینده را باید منطبق با چشم انداز خود بسازیم و ترسیم کنیم. فکر می کنم تاریخ ایران تا امروز سه نقطه عطف مهم و تاثیرگذار داشته است که تناقض ها و چنددستگی ها و درعین حال نوعی از وحدت از دل این نقاط عطف به وجود آمده است.
این فعال سیاسی اصلاح طلب سه نقطه مهم عطف تاریخی ایران را 'سقوط ساسانیان'، ' تاسیس صفویه' و ' نهضت مشروطه ' خواند و ادامه داد: سقوط ساسانیان پایانی بر دوره باستان و آغازی بر دوران میانه و زیست سیاسی و مذهبی اسلام و ایران بود، سده های سوم ، چهارم و پنجم در همین دوره قرار دارد که باید این مقاطع را دوران زایش ایران نامید.
وی افزود: در قرن های سوم تا پنجم هجری نسبتی بین اسلامیت و ایرانیت ما برقرار شد و فرایند اسلامی شدن ایران در این دوره اتفاق افتاد که تا آغاز قرن دهم هجری این نسبت ها در حال تکمیل و شکل گیری بودند و یک هویت ملی و مذهبی شکل گرفت.
آقاجری اضافه کرد: ورود اسلام به ایران در کنار فتح سیاسی و نظامی، خواستگاهی دینی داشت. برخلاف مغول و یونانیان که حمله صرف نظامی داشتند و در فرهنگ ایران حل شدند اسلام با یک پشتوانه فکری و عقیدتی وارد ایران شد و سازنده فرهنگ، تمدن، جامعه و احساس ملت ما تا به امروز بوده است.
آقاجری اظهار داشت: نقطه عطف دوم؛ تاسیس دولت صفویه است که برخلاف دولت های پیش از خودش شاهد یک فرایند در مسیر تاریخ و تاریخ سازی هستیم. در واقع پروسه شیعی شدن جامعه ایران در این فرایند اتفاق می افتد که سازه و بنیان فکری امروز جامعه و ملت ایران است، تنها دولت نبود که شیعه شد بلکه جامعه هم شیعی شد.
وی خاطرنشان ساخت: نقطه عطف سوم تاریخ ایران نهضت مشروطه بود که دوران تازه ای را در تاریخ ایران آغاز می کند که نسب و رابطه تازه ای میان ایران؛ مدرنیته و غرب و دستاوردهای تجدد برقرار کرد.
فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: ایران امروز تحت تاثیر این سه نقطه و مولفه قرار دارد، یعنی هم پدیده اسلام حضور جدی دارد. هم تشیع و مدرنیته سلول های بنیادی هویت امروز ما را تشکیل می دهد. از انقلاب مشروطیت تا امروز ما دو تجربه دیگر نیز داریم؛ یکی نهضت ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد و دیگری پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 است.
وی خاطرنشان کرد: ما تجربیات تاریخی بسیط، یکدست و بدون چالشی نداشته ایم و نمی توانیم به صورت یک وجهی و جبری یک تجربه مشخص را مبنای حرکت امروز و چشم انداز آینده قرار دهیم.
وی افزود: باید روشن شود ما قرار است با کدام ایران و کدام تجربه رابطه برقرار کنیم؟ در یک تقسیم بندی کلی من سه نوع ایران تاریخی را درنظر می گیرم . ایران طبیعی (کوه و دشت و دریا)، ایران سیاسی که ایرانی است با تعاریف و جغرافیای امروزی و ایران فرهنگی که مرزهایی حدود چهار برابر ایران امروزی را در برمی گیرد.
وی ادامه داد: ما با کدام ایران رابطه برقرار کنیم، با ایران آزادی خواهی و عدالت خواهی یا با ایران پادشاهی و دیکتاتوری؟
این فعال سیاسی اصلاح طلب اظهار داشت: اگر زنان امروز ما بخواهند هویت خود را بر مبنای حافظه تاریخی گذشته منطبق کنند نمی توانند چون در یک تاریخ سراسر مذکر و مردسالار متاعی برای رجوع و افتخار نمی یابند. اگر بخواهیم از آن گذشته استفاده کنیم معنایش این است که زن ایرانی باید همچون گذشته زیر سلطه مرد بماند و تمام نگاه پدرسالارانه تاریخی را گردن نهد.
آقاجری با بیان اینکه دوران حکومت صفویه دوران رشد و شکوفایی جامعه ایران بود، افزود: ایران در این دوره، آخرین مرحله رشد کلاسیک خود را تجربه کرد. در این دوره ایران همچنان با جهان شرق و غرب در توازن به سر می برد. ایران مستقل و قدرتمندی که می توانست مقابل امپراتوری گسترش خواه عثمانی بایستد.
وی افزود: اگر صفویان نبودند سرنوشت تاریخ ایران در قرن 16-19 میلادی همان تقدیر کشورهای خاورمیانه بود. از منظر تاریخ ملی و مذهبی، صفویان با هویت سازی برای ایجاد وحدت نقش مثبتی ایفا کرد.
آقاجری ادامه داد: در دوره رضاشاه تبعیض دیگری جای فرقه گرایی صفویه را گرفت و آن نوعی همگون سازی و شبیه سازی اجباری و تبعیض آداب، رسوم و فرهنگ اقوام غیرفارس بود.
آقاجری ادامه داد: نقطه سوم مشروطیت است. فرایندی پرچالش برای ملت سازی و مدرنیته که می خواست ایران را از بحران نجات دهد. این انقلاب حاصل اصلاحات از بالای شکست خورده بود. هر سیستمی نتواند اصلاحات از بالا را اجرا کند به ناچار با انقلاب از پایین مواجه می شود.
وی تاکید کرد: ما نسبت خودمان را با انقلاب مشروطه باید تعریف کنیم. امروز راست گرایان از طریق شیخ فضل الله نوری با مشروطیت ارتباط برقرار می کنند. ما باید میان نوری و علامه نائینی یکی را انتخاب کنیم.
آقاجری یادآور شد: یکی از گفتمان های انقلاب ایران گفتمان مشروطه خواهی به روایت علامه نائینی بود. اما امروز گفتمان مسلط با وجهه شیخ فضل الله نوری این همانی می کند. از استدلال های راست گرایان طنین صدای شیخ فضل الله نوری شنیده می شود.
وی با بیان اینکه دکتر محمد مصدق میراث تاریخی ماست، گفت: کودتای 28 مردادماه سال 32 مسیر بیست و پنج سال بعد ایران را عوض کرد آنچه که در سال 57 رخ داد حاصل کودتای 28 مرداد بود. از یک جهت تداوم دولت دکتر محمد مصدق مسیر تاریخ را در جهت خاص هدایت کرد.
آقاجری با یادآوری این نکته که ما از کدام ایران حرف می زنیم و با کدام ایران می خواهیم نسبت برقرار کنیم، گفت: می خواهیم با ایران مصدق، ستارخان، امیرکبیر و مدرس ارتباط برقرار کنیم یا ایران قوام السلطنه، وثوق الدوله و میرزا رضای کرمانی. مصدق روبروی استعمار و امپریالیسم ایستاد بی آنکه مبارزه با استعمار را بهانه ای برای سرکوب داخلی قرار دهد.
وی ادامه داد: ما چه نسبتی با انقلاب و کدام گفتمان می توانیم برقرار کنیم. انقلاب در تکامل انقلاب مشروطیت و نهضت ملی نفت می خواست دمکراسی و آزادی را جایگزین خودکامگی، استقلال را جای وابستگی و جمهوریت را جانشین سلطنت کند. انقلابی بود که می خواست با حداکتر آزادی، بقایای استبداد کهن را برطرف کند.
وی تصریح کرد: ما برای آینده باید تاریخ را بار دیگر بازخوانی کنیم و روایت خودمان را از این تاریخ ارائه دهیم.
شبک**سیام*ا.ع*3202**1751**1392

نظر شما