شناسهٔ خبر: 30434488 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران | لینک خبر

گزارش «ایران» از درآمدها و هزینه‌های فدراسیون فوتبال و باشگاه‌های ایرانی و مقایسه آن با جهان

اقتصاد در آفساید!

صاحب‌خبر -
حامد جیرودی
خبرنگار
سال 1396 در حالی روزهای پایانی خود را سپری می‌کند که سال 1397 یکی از سال‌های مهم فوتبالی ایران به شمار می‌رود. سالی که در آن، تیم ملی فوتبال کشورمان باید در جام جهانی 2018 روسیه به میدان برود و پنجمین دوره حضور خود در این رقابت‌ها را تجربه کند. مسابقاتی که در آن تیم ملی در گروه B با تیم‌های مطرح اسپانیا، پرتغال و مراکش همگروه شده و با اینکه تیم ملی در گروه بسیار سختی قرار گرفته که هر کدام از آنها از جایگاه بسیار خوبی در فوتبال اروپا و آفریقا برخوردار هستند و بازیکنان سرشناسی را هم در ترکیب خود دارند، اما باز هم بارقه‌های امیدی وجود دارد که شاگردان کارلوس کی‌روش بتوانند به مرحله یک‌شانزدهم نهایی جام جهانی صعود کنند. نکته مهمی که درخصوص جام جهانی و صعود به مرحله دوم این رقابت‌ها وجود دارد، سود مالی سرشاری است که از حضور در این مسابقات نصیب فدراسیون فوتبال، بازیکنان و مربیان تیم ملی، داوران و باشگاه‌هایی که بازیکن در تیم ملی دارند (یا حتی داشته‌اند) می‌شود. برای همین است که از فوتبال نه تنها یک ورزش پرطرفدار بلکه به عنوان یک اقتصاد کلان در جهان کنونی یاد می‌شود. به هر حال، این موضوع
غیر قابل انکار است که ورزش در بسیاری از کشورهای دنیا، علاوه بر جنبه‌هایی چون سرگرمی، سلامتی و هیجان، بخش مهمی از درآمدزایی را نیز برعهده دارد اما ایران از معدود کشورهایی است که ورزش و فوتبال در آن بیشتر مصرف کننده بوده و درآمدزایی در آن بسیار اندک است. اما ما در این گزارش، سعی کردیم تا به اقتصاد فوتبال ایران که بسیار بیمار نیز به نظر می‌رسد، بپردازیم و آن را از جنبه‌های مختلف مورد نقد و بررسی قرار داده و آن را با اقتصاد کشورهای صاحب فوتبال نیز مقایسه کنیم. موضوعی که می‌تواند باعث شود علاقه‌مندان به فوتبال و هواداران تیم‌های مختلف به کنه ماجرا بیشتر پی ببرند و بهتر با وضعیت اقتصادی فوتبال ایران آشنا شوند.


 راه پر پیچ و خم خصوصی‌سازی
یکی از راه‌هایی که از آن برای درآمدزایی خصوصاً از زمان حرفه‌ای شدن فوتبال در ایران به آن اشاره شده است، خصوصی‌سازی باشگاه‌های ورزشی است که می‌تواند سبب تولید ثروت در ورزش شود و آغازی برای درآمدزایی باشد. خصوصی‌سازی دو باشگاه پرطرفدار ایران از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم به صورت جدی دنبال شده و مسعود سلطانی‌فر وزیر ورزش و جوانان نیز این موضوع را در اولویت برنامه‌های خود قرار داده است اما در این میان، واگذاری استقلال و پرسپولیس موافقان و مخالفان بسیاری داشته که سبب شده این پروسه به کندی پیش برود. چه آنکه خصوصی‌سازی باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال در دولت‌های قبل نیز همواره مطرح بود ولی هیچ ‌یک از آن دولت‌ها اقدامی عملی در این راستا انجام ندادند.

موافقان خصوصی‌سازی چه نظری دارند؟
اما واگذاری سرخابی‌ها موافقانی هم دارد. آنها معتقدند مزایده این دو باشگاه و واگذاری‌شان به بخش خصوصی، می‌تواند سبب شود بخش زیادی از هزینه‌هایی که از سوی وزارت ورزش و جوانان به آنها داده می‌شده، در دیگر بخش‌ها هزینه شود. برخی هم معتقدند خصوصی‌سازی باعث می‌شود تا مالکان پرسپولیس و استقلال، هزینه‌های خوبی را برای پیشرفت آنها صرف کنند. بخش دیگری از موافقان خصوصی‌سازی، طیفی را تشکیل می‌دهند که همواره از دادن هزینه‌های بی‌ضابطه به این دو باشگاه گله‌مند بودند. آنها معتقدند اداره این دو باشگاه توسط بخش خصوصی سبب می‌شود تا پولی که توسط دولت به آنها پرداخت می‌شده، در دیگر بخش‌های ورزش هزینه شود. شمار دیگری از موافقان هم اعتقاد دارند خصوصی‌سازی سرخابی‌ها سبب می‌شود بخش زیادی از حاشیه‌ها و البته مسائل پیرامون دو باشگاه پرسپولیس و استقلال، از روی دوش وزارت ورزش و جوانان برداشته شود و متولی ورزش کشور فرصت بیشتری را برای پرداختن به موضوعات دیگر داشته باشد. موافقان دیگر بر این باورند که واگذاری سرخابی‌ها دریچه‌ای به سوی خصوصی‌سازی در دیگر باشگاه‌های ایران و حتی ورزش ایران است.


مخالفان خصوصی‌سازی چه می‌گویند؟
مخالفان خصوصی‌سازی پرسپولیس و استقلال از طیف‌های مختلفی تشکیل شده‌اند. گروهی واقعاً دغدغه این دو باشگاه را دارند و نگران نحوه واگذاری آنها هستند و گروهی صرفاً با انگیزه‌های سیاسی مخالفت خود را با این اقدام ابراز می‌کنند. عده‌ای از مخالفان معتقدند چرا باید خصوصی‌سازی در باشگاه‌های ورزشی ایران از سرخابی‌ها آغاز شود؟ این افراد می‌گویند بهتر است ابتدا خصوصی‌سازی در دیگر باشگاه‌های کشور اجرایی شود تا با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف، به سراغ خصوصی‌سازی دو باشگاه‌ پرطرفدار ایران برویم.  بخشی از مخالفان، استقلال و پرسپولیس را جزو سرمایه‌های اجتماعی دولت می‌دانند که در همه کشورهای دنیا جزو ارزشمندترین دارایی‌های یک کشور محسوب‌ می‌شود. آنها معتقدند این سرمایه اجتماعی با میلیون‌ها طرفدار باید در اختیار دولت بماند و نباید به فرد واگذار شود تا همه هواداران خیال‌شان از آینده سرخابی‌ها راحت باشد. عده‌ای از مخالفان نیز نسبت به نحوه واگذاری این دو باشگاه و ابهاماتی که وجود دارد، نگرانی دارند. آنها می‌گویند واگذاری برند دو باشگاه با قیمت‌های درنظر گرفته شده اصلاً منطقی نیست و در صورت واگذاری، باید تمامی سرمایه‌های این دو باشگاه واگذار شوند. شماری دیگر از مخالفان روی نحوه قیمت‌گذاری این دو باشگاه‌ نقدهایی را وارد می‌کنند. برخی قیمت در نظر گرفته شده برای این دو باشگاه را بسیار بالا و برخی دیگر پایین می‌دانند. عده‌ای از مخالفان خصوصی‌سازی، معتقدند که این دو باشگاه باید دولتی بمانند و نباید در اختیار یک بخش خصوصی قرار گیرند. آنها معتقدند اداره این دو باشگاه صرفاً در توان دولت است و نباید آنها را به بخش خصوصی داد. شماری از مخالفان خصوصی‌سازی هم نسبت به آینده این دو باشگاه پس از واگذاری سؤالاتی را مطرح می‌کنند و معتقدند ممکن است افراد یا شرکت‌هایی که سرخابی‌ها را خریداری می‌کنند، در ادامه نسبت به تیم‌داری چندان تمایلی نداشته باشد و این امر می‌تواند ظرف چند سال لطمه‌ای جدی به استقلال و پرسپولیس بزند و حتی سبب کنار رفتن یا انحلال تیم‌های فوتبال این دو باشگاه شود. برخی از مخالفان هم از ابتدا بدون داشتن دلیل خاصی و صرفاً بر اساس موضعگیری سیاسی مخالف واگذاری این دو باشگاه بودند. شماری از مخالفان نیز معتقدند بر اساس قانون، شرکت‌هایی که دو برابر دارایی خود بدهی دارند، باید منحل شوند و چون سرخابی‌ها واجد چنین شرایطی هستند، واگذاری این دو باشگاه باید متوقف شود.


   گرفتن حق پخش تلویزیونی
موضوع گرفتن حق پخش بازی‌های لیگ فوتبال ایران، اولین بار در سال 1373 کلید خورد. زمانی که تیم‌ها خواهان گرفتن حق پخش شدند و چند بازی پخش نشد. در آن زمان تیمسار کریم ملاحی که در آن مقطع جزو مدیران فوتبال ایران و باشگاه پاس به شمار می‌رفت، پیگیر موضوع شد و باشگاه‌ها توانستند پولی را از تلویزیون بگیرند. این پرونده تا اوایل دهه 80 مسکوت ماند تا اینکه دوباره ساز و کار آن فراهم شد و مجلس شورای اسلامی هم با تصویب، آن را به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاد اما سیدکاظم اولیایی، مدیرعامل پیشین استقلال بعداً مدعی شد که دو مدیرعامل استقلال و پرسپولیس پولی از تلویزیون گرفتند و اعلام کردند که ما دیگر حق پخش نمی‌خواهیم که این اتفاق باعث شد تا این پرونده از مسیر خود منحرف شود. در اواخر دهه 80 و در زمان ریاست عزیزمحمدی بر سازمان لیگ، طی صحبت‌ها و مذاکراتی که با سید عزت‌الله  ضرغامی رئیس اسبق سازمان صدا و سیما انجام شد، باز هم پرونده حق پخش باز شد و با شیب ملایمی، حق پخش بازی‌های لیگ برتر داده شد. به این ترتیب که از 5/13 میلیارد شروع شد و به 20 میلیارد تومان هم رسید. در آخرین روزهای حضور ضرغامی در سازمان صدا و سیما دوباره قرارداد جدیدی بسته شد اما با ریاست محمد سرافراز بر صدا و سیما، او با این دلیل که این کار غیر قانونی است و دولت نباید به دولت پول بدهد، پرداخت حق پخش فوتبال را متوقف کرد و این موضوع تا به امروز هم محقق نشده و با اینکه فدراسیون و باشگاه‌ها بارها به ندادن حق پخش از سوی تلویزیون اعتراض کرده‌اند، پرداخت حق پخش محقق نشده است. هر چند که زمزمه‌هایی مبنی بر راضی شدن تلویزیون به گوش می‌رسد و باید دید اهالی جام جم چه زمانی به پرداخت حق قانونی فوتبال ایران رضایت می‌دهند!
  تبلیغات محیطی
یکی دیگر از راه‌هایی که تیم‌های فوتبال از راه آن به درآمدزایی می‌پردازند، از طریق تبلیغات محیطی استادیوم‌هاست. این کار از اواسط دهه 80 به صورت نامنظمی از طریق شرکت شبکه سبز شکل گرفت اما در ادامه و با مدیریت فردی به نام «شیرازی» سر وشکل بهتری به آن داده شد. سپس در 25 اسفندماه سال 92 فدراسیون تبلیغات محیطی فوتبال ایران را به مزایده گذاشت که طی آن شرکت کانون ایران نوین برنده شد و با قراردادی به ارزش 7/160 میلیارد تومان به مدت دو سال تبلیغات محیطی را در اختیار گرفت. در آن زمان مهدی تاج که رئیس سازمان لیگ حرفه‌ای بود، در اظهارنظری معروف گفت: «این فقط پول دکمه کت است!» و در مصاحبه‌ای دیگر نیز عنوان کرد که «اگر این قرارداد در سال بعد 400 میلیارد تومان شد، تعجب نکنید.» اما پس از اینکه علی کفاشیان رئیس سابق فدراسیون فوتبال در اعتراض به پرداخت نشدن بازی‌های لیگ برتر، اجازه پخش دو هفته از مسابقات لیگ برتر در مهرماه 93 را نداد، کانون ایران نوین شکایت کرد و 23 میلیارد تومان خسارت دریافت کرد که در ادامه به 69 میلیارد تومان رسید! موضوعی که جنجال زیادی به پا کرد و علی کریمی بارها در کانال تلگرامی خود و همچنین در برنامه 90 که 23 بهمن پخش شد، درباره آن به عملکرد فدراسیون فوتبال شدیداً انتقاد کرد.
   پول فیفا
فدراسیون‌های فوتبال کشورهای مختلف، معمولاً پولی را هر ساله از فیفا دریافت می‌کنند که مبلغ آن یک میلیون دلار است. ضمن اینکه فیفا به تیم‌هایی که به جام جهانی صعود می‌کنند، مبلغ 5/10 میلیون دلار پاداش می‌دهد. مشکلی که فدراسیون فوتبال در این سال‌ها دچار آن بوده، این است که به خاطر تحریم‌های بانک‌های ایرانی، در وصول این پول دچار مشکل شده است و از طریق واسطه‌ها این پول را دریافت می‌کرده است؛ واسطه‌هایی مانند هوشنگ مقدس که علی کریمی نام او را در برنامه 90 مطرح کرد و کارشناسان مسائل حقوقی درباره این نوع انتقال پول صحبت کردند.
   پول حضور بازیکنان در جام جهانی
فیفا از ناحیه حضور بازیکنان در جام جهانی نیز مبلغی را بابت هر روز حضور بازیکنان در جام جهانی به باشگاه‌های مربوطه پرداخت می‌کند که روزشمار آن، دو هفته قبل از نخستین بازی تیم ملی آغاز می‌شود و تا آخرین روز حضور تیم ملی در جام جهانی ادامه خواهد داشت. این مبلغ در جام جهانی 2018 روسیه سه برابر شده است و باشگاه‌های دارای بازیکن در جام جهانی، بابت هر بازیکن روزی 8 هزار یورو دریافت می‌کنند و به این ترتیب از قبال حضور بازیکنان ما در جام جهانی تا پایان مرحله گروهی، حدوداً دو میلیارد تومان به باشگاه‌های ایرانی می‌رسد. به این ترتیب که دو سال آخر حضور بازیکن در یک باشگاه را محاسبه می‌کنند و به آن باشگاه پول می‌دهند. مثل مهدی طارمی که یک سال‌ونیم در پرسپولیس بوده و نیم سال هم به طور طبیعی باید به الغرافه می‌رسید که پرسپولیس در زمان دادن رضایتنامه طارمی به الغرافه شرط کرد که پولی بابت حضور احتمالی طارمی در جام جهانی به باشگاه قطری نرسد و تمام آن به پرسپولیس تعلق پیدا کند اما اگر مورد دیگری را بخواهیم مثال بزنیم، می‌توان به رضا حقیقی‌ هافبک سابق پرسپولیس اشاره کرد که در جام جهانی 2014 عضو سرخپوشان بود اما در سال قبل از آن در فجر سپاسی توپ می‌زد و برای همین پول خوبی هم در آن مقطع به باشگاه شیرازی رسید.
   گرفتن تبلیغات روی لباس و فروش پیراهن
باشگاه‌های ورزشی برای درآمدزایی راه‌های مختلفی را دنبال می‌کنند که یکی از آنها از طریق تبلیغات یا اسپانسر روی پیراهن است. در اوایل دهه 70 پرسپولیس و استقلال با بستن قرارداد با دو شرکت بزرگ بیمه‌ای در ایران، تبلیغات روی پیراهن‌های خود را آغاز کردند و بعد با قرارداد با شرکت‌های مختلف صوتی و تصویری کره‌ای ادامه دادند. از طریق درج نام این شرکت‌ها، پول خوبی هم نصیب دو باشگاه شد اما از وقتی که مشکلات اقتصادی زیاد شد، صاحبان کالا و خدمات خیلی برایشان سود نداشت که در تیم‌های ورزشی فعالیت تبلیغاتی داشته باشند و برای همین درآمدها پایین آمد.
   سامانه هواداری
پرسپولیس، استقلال و تراکتورسازی نخستین تیم‌هایی بودند که بحث سامانه هواداری را آغاز کردند. موضوعی که با فلسفه اقتصاد همخوانی ندارد و بیشتر جمع‌آوری مکانیزه کمک از هواداران فوتبال است و با ذات تجاری در تناقض است اما در حال حاضر تنها راه اصلی درآمدزایی باشگاه‌های پرطرفدار فوتبال ایران است که از طریق سرویس‌های پیامکی پولی را از هواداران خود دریافت می‌کنند و در ازای آن خدمات کمی مانند دادن اخبار مربوط به باشگاه خود را انجام می‌دهند.
   حق بلیت‌فروشی ورزشگاه‌ها
بلیت‌فروشی در همه جای دنیا در اختیار باشگاه‌هاست اما در ایران تا همین چندی پیش در اختیار فدراسیون فوتبال بود. به این ترتیب که سهمی را خود فدراسیون برمی‌داشت و مابقی را به باشگاه‌ها می‌داد تا اینکه ماجرای قرارداد با شرکت برهان مبین به وجود آمد. قراردادی که طی آن، فدراسیون بلیت‌فروشی استادیوم‌ها را به مدت 10 سال از سال 1394 تا سال 1404 به این شرکت واگذار کرد اما دریافت سود 45 درصدی این شرکت از بلیت فروشی، اعتراض شدید باشگاه‌ها را در پی داشت و فدراسیون هم مجبور شد آن را به صورت یکطرفه فسخ کند. در پی این اتفاق، شرکت برهان مبین هم به دادگاه شکایت کرده و این پرونده در جریان است!
ساز و کار بلیت‌فروشی هم در استادیوم‌های ایران بسیار نامنظم است و قیمت‌های مختلفی دارد اما اگر قیمت 10 هزار تومان را برای ورود به استادیوم‌های ایران در نظر بگیریم، معادل حدود 2 دلار است که قیمت بسیار پایینی نسبت به  قیمت بلیت سایر استادیوم‌ها در جهان است اما باید این را هم در نظر داشت که در سایر استادیوم‌ها چقدر امکانات رفاهی در اختیار تماشاگر است و در استادیوم‌های ما چقدر!
درباره بلیت فروشی ورزشگاه‌ها باید به این نکته اشاره کرد که پول پرسنل نیروی انتظامی حاضر در ورزشگاه‌ها و اورژانس از طریق بلیت‌فروشی پرداخت می‌شود. ضمن اینکه اجاره ورزشگاه‌ها مثل استادیوم آزادی که استقلال و پرسپولیس بابت هر بازی در آن باید اجاره بهایش را بپردازند، از محل بلیت فروشی پرداخت می‌شود.
در مجموع 80 درصد از درآمدهای بلیت فروشی به تیم میزبان می‌رسد، 10 درصد آن را فدراسیون برمی‌دارد، 5 درصد به سازمان لیگ می‌رسد و 5 درصد هم به هیأت فوتبال استان میزبان تعلق می‌گیرد.
   بودجه فدراسیون
یکی از راه‌های درآمدزایی، بودجه‌ای است که به فدراسیون‌ها و تیم‌های باشگاهی مختلف ورزشی از سوی وزارت ورزش و نهادهای مختلف تعلق می‌گیرد. رشته‌های فوتبال و کشتی در میان تمام ورزش دوستان ایرانی به نسبت سایر رشته‌های ورزشی از اهمیت و طرفداران بیشتری برخوردار است و پیرو آن در چند سال گذشته والیبال هم با درخششی که داشته، توانسته جایگاه خوبی برای خود پیدا کند. طبعاً برای فوتبال و کشتی بودجه بیشتری را هم از سوی وزارت ورزش دریافت می‌کنند.
رسول خادم، رئیس فدراسیون کشتی در مصاحبه‌ای که در سال 96 داشت، درخصوص بودجه فدراسیون خود گفته بود: «بودجه فدراسیون کشتی در سال ١٣٩٦، ١٧٥ میلیارد تومان است. سهم دولت در بودجه نقدی فدراسیون حدوداً ١٢ درصد است.» به این ترتیب می‌توان گفت بودجه‌ای که امسال از سوی وزارت ورزش به کشتی اختصاص پیدا کرده بود، 21 میلیارد است.
در مجمع فدراسیون فوتبال که درسال 96 برگزار شد، بودجه سال 1396 فوتبال ایران رقمی در حدود 60 میلیارد تومان اعلام شد. البته فدراسیون فوتبال درآمدهای دیگری هم دارد که بودجه این فدراسیون را بسیار بیشترمی کند. مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال در مصاحبه‌ای که آبان ماه 95 انجام داده بود، گفته بود: «کشور کره امسال 167 میلیون دلار اعتبار به فدراسیون فوتبال خود اختصاص داده و بودجه فدراسیون فوتبال ایران هم حدود 15 میلیون دلار است.»
   بودجه باشگاه‌ها
باشگاه‌هایی مثل استقلال و پرسپولیس هم تا همین اواخر به صورت رسمی پول خود را از وزارت ورزش و جوانان یا همان سازمان تربیت بدنی سابق دریافت می‌کردند اما وزارت ورزش در چند سال اخیر اعلام کرد که دیگر پولی را به سرخابی‌ها نمی‌دهد. با این حال، این زمزمه همچنان وجود دارد که این دو باشگاه از طریق دولت تأمین می‌شوند. هر چند که پرسپولیس و استقلال در چند سال اخیر از طریق اسپانسرها و سامانه‌های هواداری و تبلیغات روی پیراهن به درآمدهای خوبی دست یافته‌اند.
همچنین باشگاه‌های نظامی مانند تراکتورسازی با بودجه نهادهایی مانند سپاه اداره می‌شوند و تیم‌های صنعتی هم اگرچه در ظاهر خصوصی شده‌اند اما توسط نهادها و سازمان‌ها یا شرکت‌های مختلف کسب درآمد می‌کنند. در این میان، باید گفت گسترش فولاد تبریز که مالکیت آن را فردی به نام زنوزی برعهده دارد و دارای ورزشگاه اختصاصی است، تنها باشگاه لیگ برتری است که به صورت خصوصی اداره می‌شود.
  درآمدهای جانبی باشگاه‌ها
باشگاه‌ها معمولاً درآمدهای جانبی دیگری هم دارند. مانند رستوران زنجیره‌ای، موزه افتخارات، بازدید از ورزشگاه اختصاصی مثل بارسلونا که هواداران در سراسر دنیا به استادیوم خالی نیوکمپ می‌روند و ورزشگاه را می‌بینند. در ایران، مدیرانی مانند محمد رویانیان مدیرعامل سابق پرسپولیس هم سعی کرد با ارائه خدماتی مانند دانشگاه پرسپولیس، تلویزیون خصوصی پرسپولیس، رادیو اینترنتی باشگاه، آب میوه و نوشابه پرسپولیس و نیز رستوران زنجیره‌ای درآمدزایی کند که البته چندان منظم نبود و به سرانجام درستی هم نرسید.
   درآمد از طریق کمیته انضباطی
یکی از منابع درآمد فدراسیون فوتبال، جرایمی است که کمیته انضباطی فدراسیون برای تیم‌های مختلف فوتبالی در نظر می‌گیرد که به طور سالیانه رقم بسیار کلانی می‌شود. حدود 10 سال پیش یکی از رؤسای سابق کمیته انضباطی در محفلی دوستانه عنوان کرده بود که فدراسیون از طریق جرایم کمیته انضباطی، سالی 2میلیارد تومان درآمد دارد! اما حالا می توان دید که این درآمدها چقدر است؟ به عنوان مثال، در هفته نهم لیگ برتر فصل جاری، کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال موفق شد با جرایم تیم‌های مختلف 838 میلیون ریال درآمدزایی کند!
آیین‌نامه جدید کمیته انضباطی هم که توسط کمیته حقوقی تدوین شده، باعث افزایش چشمگیر جرایم نقدی برای باشگاه و بازیکنان و مربیان شده که زمینه‌ساز درآمدزایی قابل توجهی برای فدراسیون فوتبال هم ‌شده. جرایم و محرومیت‌هایی که از دوره‌های قبلی بسیار سنگین‌تر خواهد بود و به ٥٠ تا ١٠٠‌ میلیون تومان هم می‌رسد. این مبالغ هنگفت از جمله سؤالاتی بود که علی کریمی درباره آن سؤال داشت و اینکه این پول‌ها کجا خرج می‌شود!
   پول صدور مجوزها
گرفتن پول حق عضویت از باشگاه‌ها برای حضور در مسابقات رده‌های مختلف،  پول صدور مجوز جابه‌جایی بین استانی برای بازیکنان و گرفتن 3 درصد از قرارداد هر بازیکن، از جمله منابع درآمد دیگری است که فدراسیون دارد.
   اسپانسرهای تیم ملی
تیم‌های ملی فوتبال هم معمولاً اسپانسر دارند. در گذشته شرکت‌هایی مانند سایپا و ایرانول حامی مالی تیم ملی بودند و در حال حاضر هم سامانه 9090 حامی مالی تیم ملی است که هواداران حق عضویت خود در این سامانه بهره‌مند می‌شوند و از خدماتی مانند قرعه‌کشی برای رفتن به جام جهانی یا دیدار با بازیکنان تیم ملی بهره‌مند می‌شوند.
   کمک‌های مردمی
در این بین کمک‌های مردمی هم گاهی به تیم ملی صورت می‌گیرد. مانند زمانی که حسین هدایتی هوادار متمول پرسپولیس، ماشینش را به کارلوس کی‌روش هدیه داد یا زمان مدیریت محمد دادکان در فدراسیون فوتبال که او اعلام می‌کرد از اهالی بازار و کسبه‌ها برای دخل و خرج‌های فدراسیون یا تیم ملی کمک می‌گیرد.
   واگذاری نام لیگ
یکی از راه‌های خوب درآمدزایی فدراسیون‌ها در کشورهای مختلف، واگذاری نام یا عنوان لیگ است. مانند لیگ برتر انگلیس که سال‌هاست نام لیگ فوتبال خود را به بانکی به نام «بارکلیز» واگذار کرده است. در فوتبال ایران هم یک بار نام لیگ برتر به شرکت مخابراتی ایرانسل واگذار شد و قرار بود پول خوبی هم نصیب فدراسیون فوتبال و باشگاه‌ها شود اما مجلس قبلی شورای اسلامی با این دلیل که نام لیگ برتر فوتبال ایران «جام خلیج فارس» است و با اصلی شدن نام اسپانسر، آن نام تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد، با آن مخالفت کرد.
   مالیات در فوتبال
گرفتن مالیات قرارداد بازیکنان و مربیان، یکی از راه‌های درآمدزایی از فوتبال در دنیاست مثل لیگ‌های فرانسه، اسپانیا یا انگلیس که از 30 تا 50 درصد قرارداد بازیکنان یا مربیان را به عنوان مالیات کم کرده و پول آن صرف عمران و آبادانی آن کشورها در بخش‌های مختلف می‌شود.
در اروپا، لالیگا اسپانیا با ۵۲ درصد، بیشترین مالیات را از بازیکنان می‌گیرد و به ترتیب بوندس‌لیگای آلمان ۴۷ درصد، لیگ برتر انگلیس ۴۵ درصد، سری  A ایتالیا ۴۵ درصد، لوشامپیونه فرانسه ۴۵ درصد و کشورهای روسیه و اوکراین با ۱۷ و ۱۳ درصد، کمترین مالیات را از بازیکنان فوتبال می‌گیرند. هرچند که در بسیاری از پرونده‌های مشهور در سطح بین‌المللی که برخی ورزشکاران مثل لیونل مسی، محکوم به فرار مالیاتی و مواردی نظیر آن می‌شوند. البته رونالدو و مسی تنها بازیکنانی هستند که دستمزد آنها پس از کسر مالیات به آنها پرداخت می‌شود و مبلغی خالص است اما برای دیگر بازیکنان این چنین نیست.
اما دلیل اینکه بازیکنان سرشناسی همچون پپ گواردیولا، ژاوی هرناندز، گابریل باتیستوتا، لوکاتونی و رائول گونزالس برای کسب درآمد قبل از بازنشستگی خود به لیگ‌های عربی حوزه خلیج فارس آمدند، صفر بودن مالیات بردرآمد در این کشورها است. در این میان چین هم جزو کشورهایی است که ستاره‌های جوان فوتبال دنیا را با قراردادهای سنگین جذب می‌کند و چون آنها در لیگ چین مالیاتی پرداخت نمی‌کنند و تمام پول قرارداد خود را می‌گیرند، جذب این کشورها می‌شوند.
اما یکی از دلایل اینکه بسیاری از بازیکنان و مربیان خارجی به ایران می‌آیند، محول شدن بحث پرداخت مالیات به باشگاه‌ها یا فدراسیون‌هاست. اگر چه سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال اعلام کرده‌اند پرداخت مالیات برعهده افراد است نه باشگاه و فدراسیون اما چه بسیار بازیکنان و مربیانی بودند و هستند که از این کار طفره می‌روند و پرداخت مالیات‌شان را برعهده طرف قرارداد می‌گذارند. میزان مالیات در ایران هم براساس فرمول خاصی که وجود دارد، محاسبه و گفته می‌شود حداقل آن ۱۵ درصد است.
اما در فوتبال ایران، باشگاه‌ها به عنوان یک نهاد فرهنگی از مالیات معاف هستند به شرطی که اظهارنامه مالیاتی خود را تکمیل کنند اما در اکثر اوقات، برای جذب بازیکن و مربی قبول می‌کنند که مالیات افراد را بپردازند ولی بعد هر کس توپ را مدام به زمین دیگری پرتاب می‌کند. به این ترتیب که اکثر بازیکنان یا مربیان وقتی که با باشگاهی قرارداد می‌بندند، پرداخت مالیات خود را به گردن باشگاه‌ها می‌اندازند و بعد از آن، تقریباً هفته‌ای نیست که خبری از شکایت، محرومیت، جریمه یا ممنوع‌الخروجی یکی از فعالان در عرصه ورزش منتشر نشود. بازیکنان یا مدیرانی که به‌ رغم لبخندها و عکس‌های یادگاری هنگام امضای قرارداد، بعد از جدایی با مشکلات عدیده‌ای مواجه شده‌اند.
   هزینه‌های فدراسیون
اما فدراسیون فوتبال، به غیر از درآمدهایی که از منابع مختلف به دست می‌آورد، مخارج‌های مختلفی هم دارد. آب، برق، گاز، تلفن، حقوق پرسنل، برگزاری بازی‌های لیگ در سطوح مختلف، دستمزد داوران، ناظران و نمایندگان فدراسیون در بازی‌های مختلف، هزینه سفرهای تیم‌های ملی و اسقرار آنها در هتل‌ها و اجاره زمین در خارج از کشور، برگزاری اردو و بازی‌های تدارکاتی برای تیم‌های ملی، بودجه هیأت‌های مختلف استان‌ها، بودجه اداره تیم‌های ملی در رده‌های مختلف بزرگسالان، امیدها، جوانان، نوجوانان، نونهالان، بانوان، فوتسال، فوتبال ساحلی که 19 تیم می‌شوند.
  فروش حق ساعت
یکی از راه‌های جالب درآمدزایی در فوتبال که در سال‌های اخیر در بین کشورهای صاحب فوتبال باب شده است، گرفتن حق ساعت پخش بازی از بازارهای بین‌المللی و بخصوص آسیایی نظیر چین است. به این ترتیب که بازی‌های مهم فوتبال اروپا نظیر لیگ برتر انگلیس زمانی بخش می‌شود که در چین ساعت مناسبی برای تماشای فوتبال باشد. به این ترتیب، بازیکنان در لیگ برتر انگلیس صبحانه‌شان را که می‌خورند، آماده می‌شوند که ظهر برای تیم‌شان به میدان بروند.
   فروش محل برگزاری بازی
در این بین محل برگزاری بازی هم گاهی به فروش می‌رسد. مانند سوپرجام ایتالیا. این رقابت از سال ۱۹۸۸ آغاز شد و به صورت تک بازی انجام می‌شود. این دیدارها اغلب در کشور ایتالیا برگزار شده اما این مسابقه دو بار در امریکا، یک بار در لیبی، چهار بار در چین و دو بار در قطر برگزار شده است.
   پرداخت حق تصویر
یکی از منابع درآمد باشگاه‌های اروپایی، گرفتن حق تصویر بازیکنان است. به این ترتیب که تمام بازیکنان شاغل در فوتبال اروپا به استثنای لیونل مسی ابرستاره فوتبال جهان، تمامی بازیکنان اگر در تبلیغاتی شرکت کنند، یک درصد از آن قرارداد را باید به باشگاه‌شان بدهند. در این میان، مسی در قرارداد خودش قید کرده که بارسلونا از این بابت سودی نبرد و آبی و اناری‌ها هم با این موضوع موافقت کرده‌اند.
البته در نقل و انتقالاتِ فوتبال اروپا، حقِ تصویر، یک روی دیگر هم دارد که قبل از امضای قرارداد در موردش صحبت می‌شود و معمولاً مشکلی هم ایجاد نمی‌کند. به این ترتیب که در طول نقل و انتقالات، بازیکنان به باشگاه جدید خود اجازه می‌دهند که از تصویرشان در تبلیغات باشگاه استفاده شود و به درآمد برسند. جدا از این داستان، بازیکنان می‌توانند خودشان شخصاً با اسپانسرهای مختلف مثل برندهای لباس یا ساعت قرارداد امضا کنند و آن یک درصد را هم به باشگاه بپردازند.
البته مواردی هم وجود داشته که مشکل‌ساز شده است. مثل اورلیو دی لورنتیس، رئیس باشگاه ناپولی که فصل گذشته از بازیکنان تازه وارد خود خواسته بود که تمامیِ ‌حق تصویرشان را به باشگاه دهند! یعنی اگر بازیکنی با شرکتی مثل آدیداس و... قرارداد امضا کرده، باید به آن پایان دهد و فقط برای باشگاه کار کند و در این میان بازیکنانی مانند فابینیو، هررا، کلاسن و اکسل ویتسل، بازیکنانی بودند که از یک قدمی سن پائولو دور شده‌اند.
   اسپانسری پوشاک
درآمدزایی بازیکنان، باشگاه‌ها و تیم‌های ملی از طریق اسپانسری پوشاک هم انجام می‌شود. معمولاً ستاره‌های فوتبال و تیم‌های بزرگ، با کمپانی‌های مطرح پوشاک و برندها قرارداد می‌بندند. هم پولی بابت این قرارداد دریافت می‌کنند و هم پوشاک مورد نیاز خود در طول فصل را هم دریافت می‌کنند و در آن شرکت با فروش لباس باشگاه و بازیکنان به درآمدزایی برای خود می‌پردازد اما در فوتبال ایران، چون قانون کپی رایت اجرا نمی‌شود، اسپانسرها چندان رغبتی به همکاری با باشگاه‌های ایرانی یا فدراسیون فوتبال ندارند و در طول سال‌های اخیر اسپانسرهای پوشاک مختلفی با فدراسیون به مشکل خورد‌ه‌اند.
در این میان، پوشاک معتبری مانند آدیداس حاضر شد با دریافت مبلغی، لباس تیم ملی در جام جهانی 2018 را تأمین کند که این موضوع هم به محل بحث میان اهالی فوتبال تبدیل شد و اعتراض کریمی را هم در آن بر نامه 90 در پی داشت.
اما درخصوص اسپانسرهای پوشاک، باید به این نکته هم اشاره کرد که ممکن است اسپانسر باشگاه و بازیکن همان باشگاه با یکدیگر فرق داشته باشد. به عنوان مثال، پوشاک بارسلونا نایک است اما اسپانسر فردی مسی، آدیداس است و بازیکن در طول بازی فقط حق دارد که از کفش تولیدی آن اسپانسر استفاده کند. یوهان کرایف فقید درباره احتمال جدایی مسی از بارسلونا گفته بود: «فقط یک عامل می‌تواند باعث جدایی مسی از بارسلونا شود و آن اختلاف بین نایک و آدیداس است.»


اقتصاد فوتبال ایـران؛ غیرقابل پیش‌بینی است

سعید فائقی
معاون سابق سازمان تربیت بدنی

بسیاری بر این عقیده‌اند که برای رونق اقتصادی در هر زمینه‌ای، وجود مدیران کارآمد، محیط قانونی شفاف، قابل پیش‌بینی بودن حوزه مورد نظر، قابلیت پس‌انداز و تجمیع سرمایه، جلب و جذب سرمایه‌گذاری خارجی و در نهایت توسعه صادرات، اصولی هستند که با رعایت آنها اقتصاد طراوت پیدا می‌کند و توسعه حاصل می‌شود.
فوتبال، پدیده‌ای است که امروزه در دنیا به دلیل برخوردار بودن از یک اقتصاد محکم و مستحکم، نظرات زیادی را به سوی خود جلب کرده است. آنجا که سرمایه‌گذار روسی‌تبار یا سرمایه‌دار عرب و حتی پولدار بنگلادشی مبادرت به سرمایه‌گذاری در باشگاه‌های اروپایی می‌کنند و در بورس‌های معتبر دنیا سهامداران جزء از همه جا بیشتر رو به سهام باشگاه‌ها می‌آورند که از شفافیت بالاتری برخوردار هستند.
بهمن مداح، از جمله آن مدیران کارآمدی بود که آغازگر تحول در اقتصاد فوتبال ایران شد و متأسفانه به دلیل آماده نبودن شرایط آن روزها، نتوانست ادامه دهنده راهی باشد که فوتبال ما را به سوی شکوفایی رهنمون ‌سازد. هرچند که هنوز هم نه قانونی برای ورزش حرفه‌ای داریم و نه قانونی برای باشگاه‌های حرفه‌ای و نه باشگاهی در بازار سرمایه.
محیط فوتبال ما نه تنها شفاف نیست، بلکه بسیار غیرقابل پیش‌بینی است. به عنوان مثال در تغییرات نرخ ارز، سرمایه‌گذاری که در مدت کمتر از دو ماه، 30 درصد دارایی‌اش دود می‌شود و به هوا می‌رود، چگونه می‌تواند اطمینان داشته باشد سرمایه‌گذاری‌اش از امنیت برخوردار است؟ بهمن مداح، واردکننده خودرو بود. همین تغییرات نرخ ارز در آن روزها، امنیت شغل اصلی او را به خطر انداخت و او یک شبه با زیان هنگفت مواجه شد. پس‌اندازش باشگاه بهمن بود که به ایران خودرو آن روز فروخت و باشگاه پیکان امروز با امتیاز بهمن آن روز در لیگ حرفه‌ای ماند. پس‌انداز هم دود شد و به هوا رفت.
اما مداح لژیونری را راه انداخته بود، یعنی همان صادرات بازیکن. جناب موسویان، از مدیران کارآمد که سفیر جمهوری اسلامی ایران در آلمان بود، برای تحقق صادرات فوتبال بسیار زحمت کشید. بازیکنان ما در بوندس‌لیگا می‌درخشیدند اما درخشش یوروهای حاصل از این امر بیشتر جذاب بود. استار تی‌وی از ینگه دنیا آمده بود دو تا استادیوم 50 هزار نفری برای استقلال و پرسپولیس در تهران بسازد، به شرطی که پخش بازی‌های آنها را انحصاراً داشته باشد غافل از اینکه فوتبال ملی نمی‌تواند حق خود را از صدا و سیما بگیرد، چه برسد به باشگاه‌ها. متأسفانه ما عادت کرده‌ایم فرصت را تبدیل به تهدید کنیم. در فرصت‌سوزی سرآمد همه هستیم و به قول مدیرعامل سازمان توسعه تجارت کره جنوبی، ما خریدن بلدیم و مصرف کردن اما فروختن کار ما نیست حتی فروش نفت. باز خاطره‌ای از ورزش نقل کنم. روزی شرکتی آلمانی که هتل پکن را ساخته بود، برای سرمایه‌گذاری و ساخت هتلی در کنار دریاچه آزادی به ایران آمده بود. در مراجعات به مراکز مختلف با مسائلی برخورد کرده بود که باعث شد از سرمایه‌گذاری منصرف شود. در آخرین ملاقات، علت را جویا شدم و عجز و التماس که نرود و سرمایه‌گذاری کند. دلش به حالم سوخت و گفت آقا! من به هر کسی مراجعه می‌کنم، حداقل پنج درصد می‌خواهد؛ تا حالا حساب کرده‌ام که حدود 40 درصد باید بدهم. خود قضاوت کنید با شرایط شما، سرمایه‌گذاری جور نیست. وقتی رفت، سرم را کوبیدم به دیوار! حال قضاوت کنید اقتصاد فوتبال با نداشتن قانون، با این اقتصاد غیرقابل پیش‌بینی و در روزگاری که نه تنها لیگ برتر که لیگ‌های دسته 2 و 3 از دروازه‌بان گرفته تا فوروارد از بازیکن خارجی استفاده می‌کنند و باشگاه‌هایی که نه تنها ارزش افزوده ندارند، از پس‌انداز محروم و هشت‌شان گروی نه‌شان است و قطره‌ای سرمایه‌گذاری خارجی وجود ندارد. با این مدیران ناکارآمد، می‌شود امیدوار بود اقتصاد فوتبال رونق داشته باشد؟ وقتی باشگاه‌های صنعت نفت، فولاد و پیکان مشکل دارند، وای به حال فوتبال!




نظر شما