شناسهٔ خبر: 30042926 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: بانی فیلم | لینک خبر

دلایل موفقیت نسخه تازه «هیولاهای فوق العاده» از زبان کارگردان آن

همسو با هری پاتر، دور از پاتر!

صاحب‌خبر -

بانی فیلم، گروه سینمای جهان – وصال روحانی: اگر پیتر جکسون نیوزیلندی را که خالق و تهیه کننده و کارگردان هر شش قسمت فرانچیزهای «ارباب حلقه ها» و «هابیت» بوده است، نادیده بگیریم معدود افرادی توانسته اند در سری فیلم های پرتعداد هدایت و کارگردانی چند قسمت از فیلم ها را برعهده بگیرند و یکی از آن معدود آدمها دیوید ییتس است که از ۸ قسمت هری پاتر و دو قسمت «هیولاهای فوق العاده» که برخاسته از پاترها است وظایف کارگردانی را مجموعاً در هفت قسمت در اختیار داشته و تقریباً شانه به شانه دیوید هیمن می ساید که در ۸ فیلم از این ۱۰ فیلم در امر تهیه کنندگی مشارکت اعلا داشته است.
قسمت اول «هیولاهای فوق العاده» نوعی بازگویی اتفاقات هری پاترها با تمرکز بر برخی چهره های جانبی پاترها مثل البوس دامبل مور و نیوت اسکاماندر با بازی امثال ادی ردماین بود، ولی فیلم دوم که اخیراً در آمریکا و اروپا و آسیا با وسعت اکران شده، از آن فراتر می رود و قصه ای از روابط گمشده، رفت و آمدهای مشکوک و مخلوقاتی است که در فیلم های هری پاتر مشاهده شده بودند و در دو فیلم جدید با نگاهی وسیع تر و عمیق تر مورد بازبینی قرار می گیرند. آن روابط و مسائلی از این دست البته در کتاب های هری پاتر مورد اشاره و توضیح قرار گرفته اند اما ییتس و هیمن این بار با رجوع به چیزهایی فراتر از نوشته های جی.کی.رولینگ خالق رمان های هری پاتر به افسانه سازی پیرامون آن کاراکترها دست زده اند و از آنها پرسید که به چه خط و خطوط و نتایجی رسیده اند.

 آقای ییتس، صحنه های عظیم و برخوردهای خیره کننده فیلم جدیدتان از نقاط اوج آن است. این طور نیست؟
– تهیه اینگونه صحنه ها همیشه پردردسر اما جذاب است و پای هر یک از عناصر و آدمها و اجزای فیلم را به میان می کشد و بخصوص اعضای کادرهای فنی را و ما در این زمینه افرادی را در اختیار داریم که کارشان در حد اعجاز است. اینها با کوششی گروهی حاصل می آید و با این حس و نیاز عمومی که پایه های قصه به حدود و شرایطی برسد که می خواسته ایم و قصه، آن را می طلبیده است. وقتی داستان تان آنقدر فانتزی و جذاب باشد که شما را در یک چشم به هم زدن از مدرسه معروف جادوگری هاگ وارتز به سوی متروهای زیرزمینی لندن و به میان موجودات ناشناخته سوق بدهد، طبعاً به اسپشیال افکتی احتیاج دارید که در هر فیلم دیگری نمی توان آن را یافت.
 آیا داستان فیلم تازه بیش از حد پیچیده و تودرتو نیست؟
– خیر و برعکس سرراست و روشن است. ما کاراکترهای نیوت اسکاماندر و جاکوب کووالسکی (دن فوگلر) را مشاهده می کنیم که به پاریس سفر می کنند تا کویینی (آلیسون سودول) و تینا (کاترین واترستون) را بیابند و این در حالی است که تینا هم در صدد یافتن کره دنس (ازرا میلر) است. همسو با این کنکاش ها گریندل والد هم از زندان می گریزد و افرادی همسو و هم عقیده با خود را برمی گزیند تا در تلاش هایش او را همراهی کنند و باز همزمان با آن دامبل مور در هاگ وارتز هم به بررسی می پردازد تا دریابد که چه سهم و نقشی را می تواند در پروسه عملیاتی گریندل والد برای خود فراهم بیاورد. اگر اینها را که گفتم، با متن و سیر حوادث در فیلم های هشت گانه پاتر قیاس کنید، می بینید که هیچ پیچیدگی خاصی در آنها نیست.
 با این حال نمی توان انکار کرد که نوعی انباشت اطلاعات و زیادی رویدادها در ارتباط با این فیلم سبب شده که تماشاگر برای تعقیب دقیقه به دقیقه فیلم مشکل داشته باشد و نتواند از بعضی کارها سر دربیاورد.
– مشکل به این نقطه بدیهی و اصلی باز می گردد که افراد آشنا با کل وقایع هری پاتر مشکلی برای لمس و فهم اتفاقات ندارند اما ناآشناها و کسانی که فقط با شروع «هیولاهای فوق العاده» وارد این پروسه شده اند، طبعاً خط و ربط بعضی کاراکترها و برخی اتفاقات را کشف نمی کنند و قادر به برقراری ارتباط با پاره ای از رویدادها نیستند. باید برای اینگونه آدمها و اتفاقات یک حد وسط را تعیین و همان را هم اجرا و دنبال کرد و به گونه ای به حرکت درآمد که بینندگان جوانتر هم دچار عوارض غریبگی با موضوع نشوند و بتوانند خط و مسیر اتفاقات را دنبال و موضوع را درک و لمس کنند.
 آیا از نظر خود شما «هیولاهای فوق العاده» به لحاظ فضا و محتوا به حد و حدود پاترها رسیده اند؟
– از آن چندان هم دور نیستند و تکرار می کنم که ما در بین دو طیف بینندگان قدیمی و تماشاگران جدید این سری آثار در حرکت بوده ایم. شما باید در این زمینه بسیار ظریف و حساب شده عمل کنید و نه غرق در افکار عشاق هری پاتر شوید و نه فقط معروف تأمین نیازهای هواداران این فیلم های تازه «هیولاهای فوق العاده» و همان طور که قبلاً گفتم باید یک خط و روال را برگزید که بین دو طیف فوق در حال حرکت باشد و هر دو دسته را قانع و مطلع سازد.
 دیوید هیمن در مقام تهیه کننده اصلی فیلم گفته است که برای او نسخه دوم از «هیولاهای فوق العاده» تا سر حد امکان از هری پاترها سوا و متفاوت است و این به سبب تعدد بیشتر کاراکترها در قیاس با پاترها است.
– به نظر او احترام می گذارم و معتقدم که او دلایل کافی برای نگرشی از این دست به موضوع دارد و با اینکه در پاترها هم آدمها بیش از حد زیاد بودند اما تعدد کاراکترها در «هیولاهای فوق العاده» و به ویژه حرکات محیرالعقول آنها بیشتر از پاترها است. در فیلم های پاتر دست های ما به سبب لزوم تاسی از داستان های این کاراکتر و خط فکری جی.کی.رولینگ بسته تر از «هیولاهای فوق العاده» بوده و ما در این دو فیلم تازه براساس داستان های در اختیارمان قدرت پرواز بیشتری داشته ایم. شاید عنوان شود که نویسنده «هیولاهای فوق العاده» نیز جی.کی.رولینگ بوده، ولی اختیار و آزادی عملی که در مورد این فیلم ها داریم بسیار بیشتر از پاترها است. مسئله دیگر و تفاوت عمده در سیاهتر و جدی تر و خطیرتر بودن اتفاقات این فیلم های تازه در قیاس با پاترها است. در داستان ها و فیلم های هری پاتر ما مجبور بودیم تمی ملایم تر را به سبب متمرکز بودن اتفاقات بر چند نوجوان مستقر در مدرسه هاگ وارتز در پیش گیریم اما این بار کودکان کمتر و بزرگسالان پرشمارتر هستند و می توان سفت و سخت تر ماجراسازی کرد و چیزهایی را به تصویر کشید که فضای کودکانه پاترها اجازه آن را نمی داد. البته منکر این نیستیم که هنوز با داشتن مهره هایی کلیدی و پاتری مثل دامبل مور، اسکاماندر و لسترانژ در بطن داستان های «هیولاهای فوق العاده» چندان هم از پاتر فاصله نداریم.
 بازگشت البوس دامبل مور که حالا جود لاو در قالب وی ظاهر می شود، قطعاً از اتفاقات مهم و عوامل جذابیت فیلم تازه به حساب می آید و نمی توان انکار کرد که لاو چنان در مسئولیت تازه اش درخشیده که انگار از همان آغاز عهده دار این وظیفه بوده است.
– من نیز بر همین اعتقادم. توفیق جود لاو بیشتر از آن رو مهم است که به جای تقلید صرف و حتی اندک از ریچارد هریس و مایکل گامبون ایفا کنندگان قبلی این رل راه انتخابی خودش را طی کرده و به چیزها و روش هایی پرداخته که خودش صلاح دانسته است. البته ناگفته نماند که جود لاو در زمان تهیه این فیلم دیدارها و گفت وگوهای متعدد و مفیدی با جی.کی.رولینگ داشت که او را قادر ساخت به فهم بیشتری از کاراکتر دامبل مور برسد و این رل را به گونه ای بازی کند که بسیار بالاتر و بهتر از اندازه های یک فرد تازه وارد به پروژه است.
 آیا دامبل مور در این ورسیون های تازه موجودی تیره تر و منفی تر از گذشته نیست؟
– بله، ما وجود سیاه کاراکتر او را که در فیلم های قبلی به آن اشاره ای نشده بود، عمده و عیان کرده ایم و به واقع آنچه در «جنایات گریندال والد» می بینید، نشان می دهد گذشته او تا چه حد سرشار از ناآرامی و دارای حوادث تراژدیک بوده و قسمتی قابل توجه از درون رفت و آمدهای وی با گریندل والد بیرون آمده است و او بیش از هر چیزی از تراژدی های خانوادگی لطمه دیده است، چیزهایی درون او شکسته و از مرحله و شرایط بهره دهی خارج شده و به سمت تیرگی رفته است و خوشبختانه جود لاو توانسته است این حس ها و رویکردها را با نوع بازی اش به نمایش بگذارد.
 آیا دامبل مور در این فیلم تازه دارای یک ارتباط موهوم با گریندل والد در بخش هایی از مسیر قصه نیست. چرا او را با اینگونه ابهام ها همراه ساخته اید؟
– انواع نظرها در این باب مطرح شده و ما هم کوشیدیم هم به روشنی و صراحت از او سخن بگوییم و هم بعضی ابهام ها را که در داستان جی.کی.رولینگ آمده، حفظ کنیم. مشکل ما برداشت های متفاوت رسانه ها و نشریات و دوستداران سینما از متن قصه و شرح اتفاقات فیلم ها است و بخشی از تلاش ما صرف اثبات غلط بودن این نظرها و بیان حقایقی می شود که درباره دامبل مور و سایر کاراکترها وجود دارد و رسانه ها از آن غافل می مانند. امروزه هری پاترها و داستان های برخاسته از آن به قدری معروف و مردم در غرب چنان به آن علاقمند هستند که هرگونه شایعه سازی های عجیب و حرف های جور و ناجور در این ارتباط ساخته و بیان می شود. حسن فیلم های «هیولاهای فوق العاده» این است که با به تصویر کشیدن چشمگیرترین حوادث و به لطف جلوه های تصویری عالی شایعات را از یادها می برند و حقایق جالب تر را البته در قالب قصه های خیالی رولینگ مقابل چشم ها قرار می دهند و این البته کوچک ترین حسن این سری فیلم ها است.
منبع: Times

نظر شما