شناسهٔ خبر: 30031686 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

اکونومیست: ناتوی عربی سعودی ها یک افسانه بود

تهران - ایرنا - نشریه اکونومیست درگزارشی با اشاره به اینکه ائتلاف قدیمی؛ ناجور و پرفراز و نشیب آمریکا - عربستان، سر از سیاست داخلی آمریکا در می آورد، افزود:ناتوی عربی سعودی ها یک افسانه بود.

صاحب‌خبر -

این نشریه انگلیسی روز دوشنبه افزود:
از سال 1945که ' فرانکلین روزولت' رئیس جمهور وقت آمریکا بر روی عرشه کشتی 'یو اس اس کوئینسی' USS Quincy با 'ابن سعود' ولیعهد وقت عربستان دیدار و به سعودی ها اظهار ارادت کرد؛ هیچ رئیس جمهوری از آمریکا به اندازه 'باراک اوباما' نسبت به خاندان آل سعود اظهار ارادت نکرده است.
اوباما در دو دوره کاری خود چهار بار به عربستان سفر کرد. هیچکدام از سایر روسای جمهور آمریکا به این اندازه از سعودی بازدید نداشته است. تعداد سفرهای اوباما به عربستان دو برابر سفرهای او به دیگر کشورهای خاورمیانه بود.
در دولت اوباما؛ آمریکا 112 میلیارد دلار سلاح به عربستان فروخت و کمکهای اطلاعاتی در اختیارش قرار داد و سوخت جت های جنگنده اش برای جنگ یمن علیه شورشیان 'حوثی' را فراهم کرد.
اوباما همه این خدمتها را به سعودی ها کرد اما سعودی ها دل خوشی از اوباما نداشتند.
سعودی ها از اینکه اوباما سمت توجهش را از خاورمیانه برگردانده و متوجه آسیا ساخته است؛ از او دلگیر بودند. از اینکه اوباما تلاش می کرد با ایران آشتی کند؛ از دست او عصبانی بودند. از اینکه او مشتاق و طرفدار قیام دمکراسی طلبانه اعراب در 'بهار عربی' بود، از دستش خشمگین بودند.
اگر رئیس جمهور 'دونالد ترامپ' اندکی کارنامه سیاست خارجی اوباما و روابطش با عربستان را مرور کرده بود؛ می توانست با دید بازتری؛ راغب به گرم کردن روابط با عربستان باشد و این رابطه را محور سیاستهایش برای خاورمیانه قرار بدهد و امید موفقیتش را داشته باشد.
اما ترامپ این مآل اندیشی را نکرد و نرفت تا از تجربیات مقام سلف خود درس بگیرد. او فقط سعی کرد هر سیاستی که اوباما داشت، متضادش را انجام بدهد.عقیده ترامپ این بود که این سیاستهای اوباما بود که کهنه ترین ائتلاف آمریکا در خاورمیانه را به یک بحران بزرگ بدل کرده است.
اوباما به حق رابطه آمریکا - عربستان را 'پیچیده' می نامید.
دو کشور از بسیاری جهات دارای وجوه اشتراک فراوان اند.
هردو منافعشان یکسان است. آمریکا آرزویش این است که بازار جهانی نفت همیشه پر از نفت باشد تا چرخ اقتصاد جهان بچرخد. آمریکا سخت خواستار حفظ امنیت و ثبات عربستان است. هر دو؛ اراده شان بر دفع پروژه قدرت ایران در منطقه، جدی است.
اما قابل تأمل است که آمریکا و عربستان در حالی با هم ائتلاف دارند که از منظر اصول و ارزشهای اعتقادی و سنت سیاسی؛ هیچ وجه اشتراکی با هم ندارند.
این را حتی فرانکلین روزولت هم که اولین رئیس جمهور آمریکا بود که با یک مقام پادشاهی خاندان آل سعود دیدار می کرد نیز می دانست. روزولت در سال 1945حین بازگشت از 'کنفرانس یالتا' با 'ابن سعود' دیدار کرد.
فلسفه سیاست و ساختار سیاسی آمریکا و عربستان؛ کاملا مغایر با هم است.
عربستان سعودی؛ یک پادشاهی مطلق است. این پادشاهی؛ امروز در قرن بیست ویکم؛ هنوز که هنوز است مجرمان را گردن می زند. فقط در چهار ماهه اول امسال، تعداد 48 نفر در عربستان گردن زده شده اند. به دستور مقامات بالای این پادشاهی همین امسال ستون نویس 'واشنگتن پست' در کنسولگری عربستان در استانبول خفه می شود و بعد هم اندامهای بدنش قطعه قطعه می شود.
اما برعکس؛ آمریکا قدیمی ترین دمکراسی دنیاست.
دراین هفتاد سالی که از ائتلاف آمریکا و عربستان می گذرد؛ تقریبا همیشه و بطور مداوم؛ یک حالت عدم درک متقابل، منافع متقاطع، و انفجارهای دوره ای این رابطه را تحت الشعاع خود قرار داده است.
'بروس ریدل' از کارشناسان 'مرکز سابان' در 'موسسه بروکینگز' در ثبت تاریخچه رابطه دو کشور درکتابی تحت عنوان'سلاطین و روسای جمهور' نوشته است؛ ' این رابطه در لحظاتی رو به موت می رفته است '
این لحظات رو به موت شامل تصمیم گیری عربستان به بایکوت نفت بعد از جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1973 و تهدید به دومین بایکوت نفتی در 'انتفاضه دوم' در سال 2001. و اینک هم رسوایی قتل 'جمال خاشقچی' که به ظن قوی به دستور ولیعهد عربستان صورت گرفته است و هیاهو های بعد از این جنایت؛ ضربه دیگری بر پیکره این رابطه دوستانه زده و آن را پیچیده تر کرده است و اصلا حیات آن را تهدید می کند.
حالا که ماجرای قتل خاشقچی اتفاق افتاده است؛ هر دو جناح حاکم در سنا اصرار دارند که 'محمد بن سلمان' ولیعهد عربستان سانسور شود. این یعنی مردود دانستن رابطه عاشقانه آمریکا و عربستان. اما ترامپ سخت مشتاق حفظ این رابطه است و اجازه برهم زدنش را نمی دهد.
همین موضوع نشان می دهد که چقدر وجود ولیعهد برای هردو کشور ضروری است. دولت ترامپ به خصوص دامادترامپ'جرد کوشنر' آمد و بر روی اهمیت این قضیه شرط بندی کردونقطه نظرات شاهزاده سعودی در باره اسرائیل را قدری معتدل کرد.امکان دارد بن سلمان راضی شود فلسطینیان را به پای میز مذاکره بیاورد. کوشنر همچنین با علم به دشمنی قلبی که سعودی ها باایران دارند، امیدوار است ازطریق او فشار بر ایران را بالا ببرد.
ترامپ؛ اولین سفر خارجی اش در کسوت ریاست جمهوری را به عربستان انجام دادو چشم امید به قول سعودی ها برای خریدهای میلیاردی سلاح دوخته است.اما سنا که در سلطه جمهوریخواهان است و عموما جزء خودی های رئیس جمهور به حساب می آید؛ هرگز فریب این وعده های مبالغه آمیز سعودی ها را نخورده است.سناتورجمهوریخواه ' مارکو روبیو' پیش بینی کرده است که قتل خاشقچی استراتژی خاورمیانه ای ترامپ را'منفجر' خواهد کرد. سنا به خصوص از اینکه ترامپ حاشا می کند که بن سلمان در قتل خاشقچی دست داشته با اینکه آژانسهای اطلاعاتی خود آمریکا این امر را تائید کرده اند؛ بشدت از دست ترامپ ناراحت است.
ترامپ؛ پیش از این هم در مورد ' ولادیمیر پوتین' که مظنون است در هک کردن ای میل ها در انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا دست داشته است؛ نیز مثل امروز حقیقت را در مورد رئیس جمهور روسیه حاشا کرده است. سنا در آن قضیه هم با وجود اینکه سخت از دست رئیس جمهور ناراحت بود اما نتوانست محکم جلوی او بایستد.
یک جنجال در حوزه سیاست خارجی؛ سایه اش را بر سر سیاستهای داخلی هم افکنده و بر شدت اختلافات و دو دستگی ها در این حوزه افزوده است و حل آنها را مشکل تر کرده است.
این همان چیزی است که همه روسای جمهور آمریکا از روزولت به این سو، همگی تلاش کردند اجازه ندهند کار بدینجا برسد.با دو راهکار.
اول آنکه، این روسای جمهور با ناز و نوازش کردن سعودی ها آنها را تشویق کرده اند رفتارشان را در زمینه رعایت حقوق بشر در کشور بهتر کنند.
دوم آنکه، آنها سعی می کنند هر تنشی که در بدنه این رابطه ایجاد می شود را آرام کنند.
تنها رئیس جمهوری که در این راه موفق بوده است؛'جان اف. کندی' بود که موفق شد سعودی را قانع کند در سال 1962 قانون برده داری را لغو کند.
اما باز هم به یمن این اصول و ارزشهای آمریکا؛ تا به امروز هردو جناح حاکم از لزوم حفظ رابطه با عربستان حمایت کرده اند. منتها؛ رهبران آمریکا همواره همه شان عاقلانه سعی کرده اند نگذارند به خاطر نفت و به خاطر اهداف سیاست خارجی، رابطه با عربستان یک 'رابطه کلیدی' باشد. هرکجا این رابطه بطور موقت قطع شده، گسست رابطه فقط بین پادشاهان و روسای جمهور اتفاق افتاده است؛ نه میان دو کشور.
اتفاقا این ترک ها باعث شده تا رابطه بهتر و ترمیم شده ای از نو میان دو کشور سر بگیرد و به یک نوع سازش بیانجامد.
یکی از مصادیق تاریخی این ترک برداشتن رابطه دو کشور و ثمره دادن آن؛ در سال 1973اتفاق افتاد. در آن هنگام عربستان به نشانه اعتراض به تجاوز اسرائیل به خاک سوریه، صدور نفت به آمریکا را قطع کرد.'هنری کیسینجر' وزیر خارجه وقت آمریکا هم اسرائیل را مجاب کرد که از خاک سوریه عقب نشینی کند.درادامه همین روند حتی درسال 2001 ' جورج بوش پسر' حمایتش را از تشکیل یک دولت فلسطینی اعلام کرد.
اما ترامپ اینطور نیست که بی گدار به آب بزند. او در قبال عربستان؛ خیلی دست به عصا راه می رود.
او هرگز نیامد به رابطه میان دو کشور یک خاصیت قراردادی ببخشد، بلکه فقط از آن تجلیل کرد.
درمورد خاشقچی هم؛ این فقط ترامپ نیست که معتقد است قتل این خبرنگار منتقد سعودی به دستور بن سلمان انجام شده؛ بسیاری از دیگر افراد هم همین نظر را دارند.
ترامپ اصولا هر کاری می کند آشکار و علنی است.
او نیامد ائتلاف با عربستان را یک راز سرپوشیده نگاه دارد؛ بلکه حتی آن را جار هم زد. او حتی ماجرای قتل خاشقچی را هم جار زد؛ در صورتی که اگر این هیاهو ازسوی دولت او به راه نیفتاده بود؛ ممکن بود این ماجرا همچون خیلی از ماجراهای مشابه در جهان، سرپوشیده بماند. اگر ترامپ هم رهبری همچون خود پادشاهان سعودی بود؛ امکان نداشت به ماجرای قتل خاشقچی واکنش نشان دهد. سنا هم به همین علت کوتاه آمد.
این گستاخی شاهزاده سعودی در ماجرای قتل خاشقچی را حتی خیلی از متحدان سعودی هم محکوم کرده اند؛ از جمله مراکش. این مسئله یقینا نارضایتی هایی را در داخل عربستان پرورش خواهد داد.
شاید بدترین تبعات حادثه؛ این باشد که امروز بعد از این ماجرا؛ وادی سیاست آمریکا؛ رابطه آمریکا - سعودی را گروگان گرفته است. هیچوقت پیش نمی آید که پهنه سیاست عربستان؛ رابطه با آمریکا را گروگان بگیرد.
با فاجعه ماجرای خاشقچی؛ ثابت شد که چقدر فتح باب دولت ترامپ در مورد سعودی؛ غیرواقع بینانه بوده است.
محمد بن سلمان یک انسان متغیر و ناپایدار است.
این ذهنیت که جاده منتهی به صلح خاورمیانه از ریاض می گذرد؛ خواب و خیالی بیش نیست.
حتی دیکتاتورهای صاحب تاج وتخت هم با همه هیمنه شان، از افکار عمومی می ترسند. این افکار عمومی در عربستان؛ بیزار از سازش با اسرائیل است.
' ناتوی عرب' که سعودی ها آن را ساختند و پرداختند؛ فقط یک افسانه بود.
پوچ بودن این ذهنیت غلط که می گوید سعودی ها در انجام عملیات سری فوق العاده اند را هم دیدیم. دیدیم که شبکه تلویزیونی CCTV چین به همه دنیا نشان داد که یک مشت از آدم کش های سعودی دارند اره به دست درخیابانهای استانبول به سمت کنسولگری عربستان قدم می زنند.
اروپام**1591**1590

نظر شما