سید مسعود رضوی در یادداشتی در روزنامه اطلاعات، نوشته است: چه فرآیندهایی طی میشود تا یک مجموعه به نتیجه و سرانجامی مناسب و نافع دست یابد؟ این مسایل از جهت اثبات یا نفی اهمیت ندارد زیرا هر جریان و برنامهای با مقدمات و استدلالهای مختلف مدتی مورد بحث قرار میگیرد و سپس ابلاغ و اجرا میشود و یا رد و بایگانی خواهد شد. شاید هم برای رفع اشکال و تکمیل برنامه، مجدداً در اختیار کارشناسان نهاده شود.
باری این موضوعات جزو طبیعت کار اجرایی و برنامههای آن است. اما از حیث اثر و تأثیری که بر مردم و مجموعه زیر نظر نهادها و دستگاههای مربوطه میگذارد بسیار بااهمیت تلقی میشود وای بسا سرنوشت تعداد زیادی از افراد بدان وابسته باشد. در آموزش و پرورش که نونهالان و کودکان ما تابع تصمیم و نظر مسئولان و خانوادهها هستند، ممکن است سرنوشت یک نسل به این نوع موضوعات وابسته باشد.
امروزه وضع تغییر کرده و سرعت زندگی نیز قابل قیاس با گذشته نیست. مردم از شیوههای متنوع آموزش و پرورش در دورترین مناطق جهان اطلاع یافتهاند و خود نیز تجربه و دیدگاههایی دارند که نشانگر حساسیت و تمایل به تاثیر در فرآیند رشد و دانشپذیری فرزندان است. اما موضوعات و دلایل دیگری نیز هست.
در گذشته هزینه تحصیل تقریبا صفر بود و بخشی از هزینه اوقات فراغت و ورزش و نقاشی و امور به اصطلاح فوق برنامه نیز در مدارس دنبال میشد. اما امروزه هزینههای فراوان بر عهده مردم و خانوادههاست. گاهی هزینه ثبت نام و فهرست مطالبات و حتی ایاب ذهاب که یک مسئله بسیار مهم و حساس در مدارس امروز محسوب میشود، خود موجب دغدغههای عجیب و غریبی برای والدین خواهد بود. اینها تنها اندکی از مشکلات و دغدغه والدین و دانش آموزان در روزگار ماست.
اما موضوعی که مربوط به افراد و موسسات اقتصادی و انتشاراتی فراتر از آموزش و پرورش است و شایبه دخالت و حتی دیدار با بزرگان دین و سیاست را به میان آورده، بازتابی عظیم در شبکههای اجتماعی یافته و این موضوع از هر جهت ناگوار و حتی دردناک است.
ایران کشوری بزرگ و دارای صدها هزار مدرسه و میلیونها دانش آموز است. معلمان و کارمندان این وزارتخانه از سختکوشان و از یک نظر در زمره کم درآمدترین اقشار هستند. اساسا آموزش و پرورش دولتی نمیتواند انتفاعی باشد. بگذریم که از طنز روزگار، مدارس پولی و سودآور را زمانی «ملی» و اینک «غیر انتفاعی» میخوانند.
در موضوع اخیر باید هر تصمیمی گرفته میشود بر اساس مصالح کودکان این آب و خاک باشد و فعالیت و درآمدهای ناهنجار و ناعادلانهای که علم و فرهنگ و آموزش را به تستهای چهارجوابی فروکاهید، یک بار برای همیشه به موزه تاریخ برود. مشق یا تکلیف هم بر اساس نظر کارشناسان در جریان آموزش و تعامل دانش آموز و معلم به صورتهای گوناگون و متناسب با توان هر دانش آموز تعیین میشود. این را دیگر همه مردم جهان دانستهاند.
زیبنده نیست که ما بیتوجه به توان کودک و نوجوانمان، مشقتی به او تحمیل کنیم و برای حفظ منفعتی ناپیدا، روز و شب را بر کودک و نوجوان سیاه کنیم. علم و آموزش و خلاقیت و اخلاق و شادی به هم در پیوستهاند. اگر مشقت و رنج به نام تکلیف یا مشق تحمیل شود، نه تنها نتیجه نخواهد داد بلکه موجد تنفرهم خواهد شد، و شاید وضع کمّی به دور از کیفیت، و شرایط گسستهای که میبینیم، نتیجه همین ساختار باشد.
فرزندان ما شایستهاند و میتوانند آموزهها و آزمونهای والاتری را تجربه کنند. در این باره ابتدا کارشناسان و صاحب نظران را به طرح موضوع و ادامه بحث دعوت میکنم و این بحث را از جهات دیگر در روزهای بعد دنبال خواهیم کرد.
منبع: روزنامه اطلاعات؛ 1397.9.25
گروه اطلاع رسانی**9370**2002
درس و مشق
تهران- ایرنا- ماجراهای اخیر درباره آموزش و پرورش و تصمیمات مرتبط با حذف مشق شب، موجب بحث و جدلهای عجیبی شد و ذهن بسیاری را درگیر این موضوع مهم کرد که آیا میتوان به تخصص و برنامههای مهمی که تصمیمات نهایی آن باید توسط کارشناسان گرفته شود و به سرنوشت جمعی ما و فرزندانمان ارتباط مییابد اعتماد کرد؟
صاحبخبر -
نظر شما