فیلمهای «آنجا که باد میوزد» به کارگردانی مینا مشهدیمهدی، «آواز جغد کوچک» ساخته مهدی نورمحمدی، «در قلمرو افعی دم عنکبوتی» اثر فتحالله امیری، «اسرار دریاچه» ساخته آرمین ایثاریان دیگر آثار مورد پسند مخاطبها بودند. جایزه تماشاگران جشنواره سینما حقیقت از سوی انجمن صنفی تهیهکنندگان سینمای مستند ایران و با نظارت نماینده خانه سینما به بهترین فیلم از نگاه تماشاگران اعطا میشود.در یادداشت زیر کارگردان درباره این اثر توضیح میدهد.
«جوکر»، روایت مستند از یک رویداد تلخ اجتماعی است، که بارها هم در رسانهها گزارشهایی از این آسیب و چالش اجتماعی منتشر شده است. داستان مستند «جوکر» روایت زندگی چند فرد است که برای کلاهبرداری از سازمانهای بیمه، اقدام به صحنهسازی تصادف میکنند و با رقم زدن تصادف ساختگی و آسیب وارد کردن به دست و پا و بدنشان دنبال کسب درآمد از سازمانهای بیمه هستند. آنها میخواهند از این طریق پولی به دست بیاورند و ایران را به مقصد کشورهای اروپایی ترک کنند. ایده شکلگیری این فیلم به سه چهار سال پیش باز میگردد. در آغاز هرگز فکر نمیکردم تولید این اثر اینقدر سخت و سنگین باشد و الان که با اقبال خوب مخاطبها روبهرو شده است خستگی چند سال پیگیری و کار سنگین از جان من و دیگر عوامل فیلم بیرون رفته است و امیدوارم در ادامه هم این اثر بتواند نظر هیأت داوران را جلب کند. سه – چهار سال پیش در نورآباد ممسنی شهر محل زندگیام مکرر با گزارشها و حرف و نقلهایی از این دست روبهرو میشدم که کسانی برای کسب درآمد با صحنهسازی تصادف و صدمه زدن به خودشان از نهادهای بیمهگر حق بیمه و... میگیرند. به طور اتفاقی یکی از اعضای گروههایی که این کارها را میکردند، همکلاسیام در سالهای مدرسه بود و من با آن سابقه آشنایی به او نزدیک شدم و روابطم را تقویت کردم و از ایدهام برای ساخت مستندی در اینباره با او صحبت کردم و او پذیرفت در این زمینه با من همکاری کند. این روایت در بخشهای مختلفی پیگرفته میشود، از جمله بخشهایی که مربوط به صحنهسازی تصادف و شکستن دست و پاست و آنها برای مستندسازی تصادفشان و ارائه مدارک به مراکز بیمه از این رویدادها هم با گوشی تلفن همراه فیلم تهیه میکردند و من از این تمهید استفاده کردم و از آن فیلمها نیز در این مستند استفاده کردم. روایت صرفاً در صحنهسازی تصادف متوقف نمیشود و در ادامه وارد زندگی هر یک از این شخصیتها میشویم تا به دلایل و ریشههای این اقدامها پیببریم و بفهمیم غیر از منفعت مالی چه انگیزههای دیگری اعم از چالشهای روانی و خودآزاری و... در رقم خوردن این بزهکاری مؤثر است یا خیر؟! برایمان مهم بود بدانیم اصلاً بیکاری، بیپولی و فقر چقدر در انجام این اعمال اثر دارد. بخش دیگری از این روایت هم به سرنوشت هر یک از شخصیتها برمیگردد، بهدلیل اینکه لو میرود این اقدامها صحنهسازی است، دو نفر از آنها تحت پیگرد قضایی قرار میگیرند و به حبس و جریمه نقدی محکوم میشوند و دو نفر دیگر هم متواری میشوند و به کشورهای اروپایی میروند. من سعی کردم فارغ از هر داوری و قضاوتی رنجها و مصائب این افراد را به چالش بکشم و در پایان هم برای انتشار فیلم از تک تک افراد برای انتشار تصویرشان در مستند اجازه گرفتم و یک نفر که با انتشار تصویرش مخالف بود ، چهرهاش مات شده که در فیلم قابل شناسایی نیست. رنج عظیم آنها برایم تا مدتها و ماهها سهمگین و سخت بود، با وجود فشارهای روانی که به خاطر صحنههای پر از خشونت فیلم هنگام تدوین تحملشان کردم برایم مهم بود که با ساخت این مستند ذهن مخاطب، جامعه و مقامهای مسئول را درگیر چالشهای بیکاری و فقر در جامعه بکنم.
نظر شما