طی روزهای گذشته موضوعی که مجدداً بازتاب پیدا کرد درخواست 6 وزیر و دو نماینده مجلس از جمله خود شما بود برای رفع فیلتر شبکه اجتماعی توئیتر که تعداد زیادی از کاربران عادی هم با آن اعلام همراهی کردهاند. چرا با وجود گذشت ماهها از مطرح شدن، این درخواست همچنان معطل مانده است؟ با توجه به حضور شما در کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه آیا این درخواست به دست کمیته رسیده و جلسهای برگزار شده است؟
من و آقای سبحانی فر بهعنوان دو نماینده عضو کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه از جمله درخواستکنندگان آن درخواست بودیم. اما متأسفانه هنوز پاسخی از طرف رئیس محترم کارگروه دریافت نکردهایم. علی القاعده این موضوع باید در همان کمیته مطرح میشد اما فعلاً خبری نیست. اما تا جایی که میدانیم وزیر ارتباطات هم پیگیر موضوع است.
آخرین باری که کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه تشکیل جلسه داده کی بوده؟
مدتهای زیادی است که تشکیل جلسه نداده...
مثلاً چند ماه؟
واقعاً خاطرم نیست. اما ماهها است که جلسهای تشکیل نشده است.
چه کسی مسئول برگزاری جلسات است؟
مسئولیت برگزاری جلسات برعهده دادستان محترم کل کشور است و ایشان باید از سایر اعضا دعوت کنند. ما هم علاقهمند به این هستیم که دعوتی انجام شود و برخی از مسائل مبتلابه در کارگروهی که از هر سه قوه در آن حضور دارند بررسی شوند.
یعنی عملاً اگر دادستانی صلاح نداند یا ضرورتی نداند که برای مسدودسازی یا رفع آن جلسهای برگزار کند موضوع مسکوت میماند؟
بله، البته این موضوع در شورای عالی فضای مجازی هم قابل طرح است. اگر رئیس جمهوری عنایت کنند شاید این موضوع در آن شورا هم قابل طرح و تصمیمگیری باشد.
منتقدان دولت میگویند که دولت پهنای باند کمتری را به پیام رسانهای داخلی اختصاص داده است و پیام رسانهای خارجی از پهنای باند بیشتری برخوردارند. بعضی دیگر از آنها هم مدعی آن هستند که علت موفق نشدن پیام رسانهای داخلی در جلب مخاطبان حمایت نکردن دولت بوده است. تا چه حد با این گزارهها موافقید؟
من درباره بحث پهنای باند و اینکه اقدامات دولت در این باره چه بوده است اطلاعات فنی در اختیار ندارم که بخواهم اظهار نظر کنم. اما در اینکه پیام رسانهای داخلی موفق نشدند که اعتماد مردم را جلب کنند شکی نیست زیرا همان کسانی که خودشان پیشگام فیلترینگ تلگرام بودند خودشان امروز یا همچنان در تلگرام حضور دارند یا به آن بازگشتهاند. زیرا گویا این پیام رسان به لحاظ فنی و امکان بهرهبرداری خیلی موفقتر عمل کرده است. بنابراین اینکه دولت مانع این مسأله بوده است را خیلی قبول ندارم و معتقدم با انجام فیلترینگ به جایی نمیرسیم. چنان که در مبارزه با ویدئو و ماهواره با وجود تصویب قانون به جایی نرسیدیم. بنابراین باید فرهنگسازی کنیم. اینکه بخواهیم با بگیر و ببند و فیلترینگ، استفاده از فضای مجازی را محدود کنیم امر عملی و مفید فایدهای نیست. بعد هم نگاه ما باید خوش بینانه باشد یعنی فرض را بگذاریم بر اینکه مردم ما از این فضاها استفاده مشروع میکنند مگر هر کس که ماهواره دارد الزاماً شبکههای غیراخلاقی و معاند و... را نگاه میکند. این امکانات امکان حسن و سوءاستفاده را توأمان دارد. پس باید فرهنگسازی کرد و اطمینان داشت که محدودیتها موفقیتآمیز نخواهد بود.
آیا حضور نخبگان سیاسی و مسئولان و نمایندگان بهعنوان کاربر در توئیتر و حتی وجود حساب کاربری عالیترین مقام کشور نتوانسته است شاهد مدعای خوبی برای رفع فیلتر توئیتر باشد؟
معتقدم از فضای توئیتر هم میشود حسن استفاده کرد. بخصوص چنان که اشاره کردید شخصیتها و مقامات سیاسی از این امکان استفاده میکنند و یک امکان جا افتادهای است. بویژه اینکه از توئیتر برای بیان موضع سیاسی ایران در روابط بینالملل استفاده میشود.بنابراین اتفاقاً الان وقت مناسبی برای رفع فیلتر توئیتر است. برای این موضوع هم به نظرم آقای رئیس جمهوری باید گام اساسی را بر دارد. ظاهراً وزیر ارتباطات و سایر وزیران و نمایندگان مجلس زورشان نرسیده است. اما معتقدم که این یک خواست عمومی است و رئیس جمهوری باید به آن جواب مثبت بدهد.
آیا به لحاظ روال قانونی این امر ممکن هست؟
چون فضای مجازی فضای جدیدی است که وارد کشور ما شده است ، قوانین دقیق و روشنی در این باره نیست. بنابراین هیچ اشکالی ندارد که وقتی قانون در موردی مسکوت است رئیس جمهوری بهعنوان نماینده مستقیم مردم درباره آن تصمیمگیری کند و به خواست عمومی پاسخ دهد. خاصه که ایشان ریاست شورای عالی فضای مجازی را هم برعهده دارد.
با توجه به حضورتان در جلسات کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه به نظرتان اصل دلیل طرف مقابل برای دفاع از فیلترینگ شبکهها و پیام رسانهایی مانند توئیتر و تلگرام چیست؟
طرف مقابل هم انسانهای با حسن نیتی هستند. بیشتر نگران مصون ماندن نسل جوان از بخش منفی این فضاها هستند و به همین دلیل معتقدند که باید این فیلترینگها ادامه پیدا کند و آنچه مسدود نشده مسدود شود.
پرسشم این است که آیا این نگرانیها زمینه سیاسی دارد یا اجتماعی و فرهنگی است؟
به نظرم بیشتر نگرانیها زمینه سیاسی ندارد. اینها بیشتر بهدلیل دلسوزی و انگیزهای که نسبت به مصونیت نسل جوان دارند خواستار مسدود سازیها هستند.
بنابراین اگر وزارت ارتباطات بتواند به نحوی این نگرانیها را از طریقی مانند مسدودسازی محتواهای حاوی مصادیق غیرفرهنگی برطرف کند، میتوان به تغییر نگرش طرف مقابل امیدوار بود؟
من معتقدم ما باید همدیگر را قانع کنیم و بنشینیم در جلسات کارشناسی و علمی و فرهنگی در فضای رسانه یکدیگر را قانع کنیم و مردم را از این بلاتکلیفی نجات دهیم.
نظر شما