شناسهٔ خبر: 30017256 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه خراسان | لینک خبر

خاطرات یک مشاور دوشنبه ها

گریه کردن با آهنگ شاد !

نویسنده : دکتر المیرا لایق روان پزشک

صاحب‌خبر - این هفته از مادری خواهید خواند که بایدهای خانه داری خسته اش کرده، دختری که نگران مادر افسرده اش شده و دغدغه هایی که یک بچه هفت ساله نابینا دارد. از نقش های تکراری مان خارج شویم! 45 ساله است، مرتب و آراسته. با شروع حرف زدنش، چشم هایش هم به اشک می نشیند و می گوید: «خسته ام اما واقعا خجالت می کشم بگم از چی؟» می گویم: «راحت باشید.» می گوید: «از صبح و صبحانه آماده کردن، از دلواپسی برای ناهار، از ریختن لباس ها در لباس شویی، از پهن کردن شان روی بند، از تمیز کردن خانه، از جارو کشیدن، از پختن، از همه کارهایی که «باید» بکنم...». همه ما جایی از زندگی شاید آرزو کرده باشیم برای لحظاتی هم که شده از نقش های تکراری مان خارج شویم. از «بایدهایمان» فاصله بگیریم. برای ساعتی هم که شده، بزنیم زیر همه وظایف مان. لذت بخش ترین قسمت های زندگی هم وقتی با «باید»ها همراه می شوند، نفس گیرترین اند. آدم هایی که فقط دنبال آرامش هستند ستایش هفت ساله است و نابینا. امروز برای من انگشتری هدیه آورد که خودش درست کرده بود. دستم کرد و من گفتم: «خیلی قشنگه». از من پرسید: «دستت بمونه؟» و من قول دادم تا آخر امروز دستم باشد. رفت و 20 دقیقه بعد با پدرش برگشت. پدرش تا وارد شد به دست من نگاه کرد. حس کردم نفس راحتی کشید و فورا به ستایش گفت: «بیا، اینم خانم دکتر، برو خودت دست بزن تا مطمئن شی.» با هم کنارم آمدند و ستایش به دست هایم دست زد تا مطمئن شود هنوز انگشتر در انگشتم است. آن وقت لبخند زد. پدرش گفت: «خیلی بده به خانم دکتر اعتماد نکردیا.» به ستایش گفتم تمام امروز هر وقت دلش خواست بیاید تا مطمئن شود انگشتر دست من است. به اعتماد یا بی اعتمادی فکر نمی کنم. گاهی آدم ها دنبال آرامش هستند. درست مثل وقتی که برای هزارمین بار از کسی می پرسی: «دوستم داری؟» و دلت می خواهد مثل بار اول بشنوی: «دوستت دارم». وقتی آسمانت ابری باشد مادر و دختر با هم آمده اند. برای مادر با تشخیص افسردگی، درمان را شروع می کنم. از در که بیرون می روند، دختر با تردید برمی گردد و می گوید: «ببخشید، یه چیزی می خواستم بگم. مامانم با آهنگ های شاد هم گریه می کند. این دیگه خیلی عجیبه.» با خودم می گویم که عجیب نیست. وقتی آسمانت ابری باشد، هر صدایی در شرشر باران و رعد ابرها گم می شود. زیباترین تصویرها هم از پشت شیشه باران زده تار و مبهم اند.

نظر شما