ابتلا به شعارزدگی به ویژه درموضوعاتی که با مسایل ملی در ارتباط است جز ابهام آفرینی و انحراف افکار عمومی نتیجه ای به دنبال ندارد و در این گونه موارد در صورت طرح ادعا و نقد، ارائه راهکار ازالزامات است، درغیراین صورت می تواند برای کشور هزینههایی داشته باشد.
نگاهی به فضای سیاسی کشور به ویژه در یکی دو دهه اخیر نشان می دهد که شعار زدگی یکی از مسائلی است که در دهههای اخیر کشور به آن دچار شده و اشخاص، جناحها و جریانهای سیاسی تلاش میکنند به وسیله آن، اهداف و مطامع خود را پیش ببرند؛ مساله ای که وجهی از پوپولیسم و مانعی برای توسعه سیاسی به شمار میرود، اما در پنج سال و نیم اخیر، بیشتر به عنوان ابزاری برای تهدید، توهین و تخریب علیه دولت کاربرد داشته است.
حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی در نشست با وزیر معاونین و مدیران وزارت راه و شهرسازی گفت: میگوییم FATF باشد یا نباشد، یک نفر نمیآید بگوید اگر FATF باشد یعنی 20 درصد ارزانتر، اگر FATF نباشد یعنی 20 درصد گرانتر. کسی که شعار میدهد هزینهاش را هم پرداخت کند، نمیشود در این کشور یک نفر در نهاد یا ارگانی شعار بدهد و آثار شعارش را برای مردم ترجمه نکند، باید ترجمه کنیم.
رییس جمهوری تاکید کرد: برجام باشد یا نباشد؟ این را ترجمه کنیم. برجام باشد یعنی چه، برجام نباشد یعنی چه؛ این را ترجمه کنیم که بودنش چقدر سود دارد، نبودنش چقدر سود دارد، این را از مردم بپرسیم که اگر میخواهید زندگی کنید، زندگی گران میخواهید یا زندگی ارزان؛ اگر فرمودند زندگی گران میخواهیم ما همه این شعارها را قبول داریم.
خطاب دکتر روحانی به کسانی است که علیه دستاوردها و سیاستهای دولت و نظام شعار را خط مشی خود قرار داده اند و بی توجه به ضرورت حفظ سرمایه اجتماعی کشور، از هر تریبونی برای زیر سوال بردن دستاوردهای دولت در طول پنج سال اخیر استفاده میکنند.
انتقادها به رییس جمهوری، دولتمردان و سیاستهای دولت فقط به نشستهای سیاسی و جناحی محدود نبوده، بلکه تریبونهای عمومی از جمله نماز جمعه و هر مراسمی که به مناسبتهای سیاسی، مذهبی و... در کشور برگزار شده است؛ مسندی برای قضاوت ناعادلانه، کذب پراکنی و اتهام آفرینی علیه سیاستهای دولت در طول دو دولت روحانی قرار گرفته؛ تریبونهای عمومی در کشور به محلی برای تسویه حسابهای سیاسی و جناحی علیه دولت تبدیل شده است.
پرونده هستهای کشور پس از 12 سال بلاتکلیفی و مذاکرههای بی نتیجه با توافق برد- برد به سرانجام رسید؛ دستاوردی که وجهه ایران را به عنوان نافی و تهدید کننده امنیت و صلح جهانی را به ایجابی و مثبت تغییر داد و جایگاه کشور را به عنوان حامی صلح و امنیت پایدار در جامعه بینالمللی بهبود بخشید؛ مخالفان و منتقدان دولت، اما همچنان این امر را نادیده میگیرند و با افتخار به مذاکرههای بی نتیجه و زیانهایی که به سبب هموارسازی مسیر تحریمها به منافع ملی وارد آورده اند، کارنامه و گذشته خود را تبرئه ومشکلات و مسائل چند دهه اخیر را به دولتهای یازدهم و دوازدهم نسبت میدهند.
در شرایطی که دولت تلاش میکرد با طی کردن مسیر تعاملات تجاری با جهان و مروادات و تبادلات پولی و بانکی، از فرصتهای به وجود آمده به واسطه برجام، مناسبترین بهره برداری را در تامین منافع ملی به عمل آورد، منتقدان و مخالفان نه تنها بر طبل سیاه نمایی درباره برجام و دیگر سیاستهای دولت میزدند بلکه الزاماتی را که برای عملیاتی سازی اهداف ترسیم شده در این راه نیاز بود، دستخوش افراط و تفریطها و کذب گوییهای سیاسی قرار داده اند.
عضویت در کنوانسیونهای بینالمللی و رعایت استانداردها و شفافیت پولی و مالی با محوریت خروج ایران از لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی(FATF) و ... از جمله کانونهای مورد هجوم و کنشهای سیاه نمایانه مخالفان و منتقدان دولت بوده است بی آنکه به گفته رییس جمهوری آن را «ترجمه» و سود و زیان آنچه را که ادعا دارند برای مردم و جامعه شفاف سازی کنند.
سیاه نمایی و بزرگنمایی درباره FATF و به خصوص لوایح چهارگانه «اصلاح قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم»، «اصلاح قانون مبارزه با پولشویی»، «الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم(CFT)» و «الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با جرائم سازمان یافته (پالرمو)» در دو سال و ماههای اخیر و توجیههای غیر عقلانی که برای تحریف واقعیتهای موجود و انحراف افکار عمومی از سوی مبتلایان به شعارزدگی پیگیری میشد؛ ترجمانی از شعارهایی است که به منظور ابهام آفرینی از مسیر شفافیت و بدون شفاف سازی درباره واقعیات کشور ارائه شده است.
اعمال و پافشاری بر سیاستهای نادرست و به کارگیری تیمهای غیرمتخصص در طول چند سال کشور را به جای حرکت در مسیر تقویت سیاست خارجی و تامین منافع ملی در عرصه بینالمللی به سمت انزوا هدایت کرد و بر موجهای ایران ستیزی در جهان دامن زد؛ مبتلایان به شعارزدگی به جای مقایسه کارنامه و عملکرد خود و کارنامه دولت روحانی در عرصه سیاست خارجی، در مقام مدعی و خواهان از دولت برآمده اندو با انحراف افکار عمومی و از بین بردن اعتماد به حاکمیت و دستگاه اجرایی کشور، زیانهایی را که در دوره مدیریت خود به بار آورده و منافعی را که در این دوره ازکف داده اند، از دولت مطالبه میکنند.
خط مشی شعارزدگی در برخی شخصیتها و جناحهایی که انتقاد مغرضانه و مخالفت با دولت را پیشه فعالیتهای سیاسی خود قرار داده اند، به دور از شفاف سازی ادعاهای مطرح شده و اغلب بدون ارائه راهکارهای سیاسی و عملیاتی و با وارونه سازی واقعیتها صورت میگیرد؛ غافل از اینکه شعار جای واقعیت را نمیگیرد و نمیتوان با این ابزار افکار عمومی را فریب داد و جامعه را نسبت به ساختار سیاسی بدبین کرد.
واقعیتهای غیر قابل انکار
صاحبخبر -
نظر شما