شناسهٔ خبر: 30011942 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

در نشست «پایان‌نامه‌های دانشجویی در دانشگاه‌ها» مطرح شد

تردید در اثرگذار بودن پایان‌نامه‌های دانشجویی-1

تهران - ایرنا- همزمان با هفته پژوهش خبرگزاری جمهوری اسلامی میزگردی با عنوان «پایان‌نامه‌های دانشجویی در دانشگاه‌ها و نسبت آن با دولت، جامعه و صنعت» با حضور چهار نفر از دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه‌های تهران برگزار کرد ، در این نشست تردیدهایی در اثرگذار بودن پایان‌نامه‌های دانشجویی مطرح شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش روز یکشنبه خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا ، آغاز هفته پژوهش فرصت مناسبی است تا مروری بر وضعیت پژوهش‌های دانشگاهی در ایران صورت بگیرد. این بار ایرنا به سراغ دانشجویان تحصیلات تکمیلی رفته است تا از نگاه آنان وضعیت پایان‌نامه‌های دانشگاهی و نقش آن در بخش‌های مختلف جامعه را مورد بررسی قرار دهد.
این نشست با حضور، حسام حسین زاده دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و دبیر سابق اتحادیه‌ی انجمن‌های علمی- دانشجویی، رسول رجایی دانشجوی دکتری و دبیر مجمع انجمن‌های های علمی – دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس، رضا نوری زاده دانشجوی دکتر و دبیر اسبق انجمن علمی- دانشجویی مهندسی مکانیک دانشگاه امیرکبیر و امین اقرلو فارغ التحصیل کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه تهران و مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه تهران برگزار شد. به دعوت ایرنا، محمد امین زندی، فارغ التحصیل علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی مسئولیت مدیریت این جلسه را بر عهده داشت.

** ایرنا: مدتی قبل بود که از طرف معاون وزیر صنعت معدن و تجارت در مورد طرح هدفمندی پایان‌نامه‌های دانشجویی صحبت شده و گفته شده است مطابق با تصویب این طرح، پایان‌نامه‌های دانشجویی صرفا مشروط بر داشتن مشتری در بازار و صنعت، در گروه‌های آموزشی تصویب خواهد شد. به عنوان اولین سوال، به نظر شما جایگاه پایان نامه‎های دانشجویی در دانشگاه چیست؟ و اگر اثرگذارند، چرا تا کنون اثرگذار نبودند؟

* بی توجهی به جایگاه پایان‌نامه‌های حوزه علوم انسانی
** حسام حسین زاده: در حوزه‌ی علوم انسانی که من نزدیک‌تر به فضای آن هستم، پایان‌نامه جایگاهی نمادین دارد و بناست به شکل نمادین این موضوع مطرح شود که دانشجو کاری به عنوان پروژه‌ی نهایی انجام داده است. در این روال، هم اساتید و هم دانشجویان در موارد قابل‌توجهی حتی پایان‌نامه‌ها را نمی‌خوانند. در سطح دانشکده‌ علوم اجتماعی دانشگاه تهران هم اساتید استدلال می‌کنند که چون کسی نمی‌خواند، پس جای نگرانی دربارۀ موضوع پایان‌نامه‌ها نیست.
در مورد اثرگذاری هم در فضای علوم اجتماعی و علوم انسانی، به نظر من یک پیش‌فرضی وجود دارد، چه در دانشگاه و چه در سطوح مدیریتی، آن هم اینکه پایان‌نامه‌های این رشته به درد نمی‌خورد چون بیشتر تئوری است و جنبه‌ی عملی ندارد. برآیند هم این است که در حوزه‌ی ما، پایان‌نامه‌ها یک چیز شکلی هستند و شاید تجربه‌ی جالبی باشد که روی پایان‌نامه‌ها و موضوعات و محتوای آن‌ها کار شود. مثلاً من برای پایان‌نامه‌ی خودم مجبور شدم چند پایان‌نامه را مطالعه کنم، موردی بوده است که در یک پایان‌نامه، چندین صفحه پیوسته ارجاع مستقیم داشته است و آن پایان‌نامه تصویب شده است یا این اتفاق می‌افتد که بدون اینکه استاد داور پایان‌نامه را مطالعه کند، در جلسه‌ دفاع دانشجو حضور پیدا می‌کند.

* لزوما سیر تحول تاریخی دانشگاه‌ها در ایران مورد توجه قرار نمی‌گیرد
** رجایی: لازم می‌دانم مقدمه‌ای کوتاه در مورد این موضوع بگویم و سپس وارد بحث شوم. به هر حال این واضح است که دانشگاه نهاد نوپایی در ایران است. سابقه دانشگاه تهران که قدیمی ترین دانشگاه ایران است، حدود 80 تا 90 سال است. این سابقه کوتاهی است در مقایسه با بستری که در غرب شکل گرفته است. بنابراین اگر اتفاقاتی از دست طرح هدفمندی پایان‌نامه‌های دانشجویی، مطرح می‌شوند، کاملا واضح است که یک شتابزدگی در مطرح کردن این پروژه‌ها وجود دارد.
دانشگاه ها به عنوان نهاد مروج آموزش و در نسل دوم، مروج پژوهش بوده‌اند. در نسل‌های جدیدتر دانشگاه، یعنی نسل سوم و چهارم، دانشگاه‌ها باید بتوانند اثرگذاری داشته باشند. در گام اول به دلیل تمایل غرب به صنعتی سازی، دانشگاه های نسل سوم به وجود آمدند که دانشگاه‌های کارآفرین هستند. بنابراین دانشگاه می‌توانسته در حوزه صنعت نقش‌آفرینی کند و به تولید شغل و ثروت مشغول شود.
در گام چهارم، دانشگاه‌ها به عنوان دانشگاه‌های جامعه ‌محور شناخته می‌شوند و درهای دانشگاه به روی مردم باز می‌شود و مخاطب دانشگاه، صرفا افراد درون دانشگاه نیستند و اقشار و گروه‌های مختلف جامعه می‌توانند از محصولات مختلف دانشگاه استفاده کنند.
آن چیزی که در بررسی موضوع اثرگذاری پایان‌نامه‌ها باید مورد توجه قرار گیرد، این سیر تاریخی است که در غرب اتفاق افتاده است و باید در ایران هم در نظر گرفته شود. ما دانشگاه‌هایی داریم که هنوز بستر آموزشی اولیه مناسبی ندارند و بنابراین صحبت کردن از اثرگذاری پژوهش‌ها، موضوع خنده‌ داری خواهد بود. قطعا دانشگاه‌های موفق دنیا در حوزه پژوهش، دانشگاه‌هایی هستند که گام اول را که همانا آموزش است بتوانند به خوبی اجرا کنند و اثرگذاری که در نسل های جدید دانشگاهی اتفاق می‌افتد، به بستر آموزشی و پژوهشی موثر و کارآمد نیاز دارد.
از آنجایی که در ایران دانشگاه‌هایی داریم که به تازگی درحال تجربه نسل دوم هستند، اگر موضوعاتی برای اثرگذاری پایان‌نامه‌ها مطرح می‌شود، باید این سیر تاریخی در نظر گرفته شود. من در ادامه صحبت‌‌ها مثال‌هایی را مطرح می‌کنم که نشان دهم صحبت کردن از اثرگذاری شاید تنها یک شوخی باشد.

**ایرنا: خب با توجه به توضیحات شما من سوال را به صورت پیشینی‌تری می‌پرسم؛ جایگاه دانشگاه چیست؟

* اساتید ما دیگر نقش آفرینی برای تاثیر در بیرون از دانشگاه ندارند
**رجایی: می‌توانیم در مورد این صحبت کنیم که سیاست‌هایی که اخیرا در دانشگاه‌ها در حال اجراست، باعث شده که نقش‌آفرینی که دانشگاه در غرب دارد، در ایران نداشته باشد. تا چند سال پیش، دانشگاه کعبه آمال بود، ولی اکنون به عنوان یک نهاد ناکارآمد شناخته می‌شود. آن سرمایه اجتماعی که در دانشگاه شکل می‌گیرد و در غرب که دانشمندانشان انسان‌هایی تاثیرگذار در جامعه هستند، در ایران رو به زوال می‌رود. بنابراین نهادهای دانشگاهی ما دیگر در جامعه تاثیرگذار نیستند. اساتید ما دیگر نقش آفرینی برای تاثیر در بیرون از دانشگاه ندارند. در نظر نگرفتن نقش دانشگاه باعث شده است که این آسیب به دانشگاه وارد شود و یکی از اولویت های فوری در وزارت علوم، باید بازگرداندن نقش دانشگاه در نهادهای اجتماعی باشد.

* ارتباط دانشگاه با بیرون از خود کاملا قطع شده است.
** نوری زاده: در مورد جایگاه پایان نامه شما پرسیدید، در حال حاضر ما با پدیده فانتزی تحت نام دانشگاه روبرو هستیم. یعنی چیزی که با آن روبرو هستیم، با چیزی که باید باشد یا می‌توانسته باشد بسیار تفاوت دارد و تناقض‌های درونی که در آن وجود دارد در حدی غیرقابل قبول است که نمی‌شود آن را توصیف کرد.
پایان‌نامه‌ها می‌توانند نمادی از خروجی یک گروه آموزشی باشند؛ وضعیتی که پایان‌نامه‌ها دارند اصلا قابل قبول نیست، چرا که پایان‌نامه را اگر محصول پژوهش در نظر بگیریم، اینجا باز با تناقض جالبی مواجه هستیم. دانشجو برای اپلای کردن به دنبال مقاله ' آی اس آی' است، خود سواد کافی ندارد و استاد هم امکانات کافی ندارد و موسسات 'آی اس آی' دهی هم به وفور وجود دارند. یعنی اینجا هدفی وجود دارد به عنوان پژوهش که انجام نمی‌شود. هدفی وجود دارد به عنوان 'آی اس آِی' دادن که آن هم به روش مستقیم جلو نمی‌رود. در واقع یک بازی کاملا درونی است.
اگر روابط دانشگاه با خودش را درونی و با بیرون از نهاد دانشگاه را بیرونی توصیف کنیم، دانشگاه ایرانی در روابط درونی، کاملا موفق بوده و در روابط بیرونی بسیار ناموفق. در روابط بیرونی که وجود دارد، یک سری دانشجوی کم سواد دانش‌آموخته می‌شوند، همان‌جا هیات علمی می‌شوند با روابطی که وجود دارد و در همان ساختار به جلو می‌روند. به صورت درونی که نگاه کنیم تعداد مقالات بیشتر می‌شود و رتبه ایران در تولید دانش افزایش می‌یابد و ما خوشحال هستیم، ولی وقتی نگاه می‌کنیم رابطه‌اش با بیرون دانشگاه عملا قطع است.
آقای رجایی فرمودند دانشگاه ما الان به زور به نسل دوم رسیده است. من با این نگاه مقداری زاویه دارم. این طور نگاه کردن، مستلزم این است که بپذیریم دانشگاه ما با بیرون هیچ ارتباطی ندارد. یعنی ما می‌خواهیم دانشگاهی بدون رابطه با بیرون به عنوان نسل اول داشته باشیم، بعد برای نسل دوم، دانشگاه بدون ارتباط با بیرون به شکل گسترده‌تر داشته باشیم و در ادامه می‌خواهیم وارد دانشگاه نسل سوم شویم. این سیر در یک بستر تاریخی و فرهنگی و اجتماعی اتفاق افتاده است. اینکه این سیر باید مجددا اتفاق بیافتد، من فکر می‌کنم روشی است که اصلا امکان پذیر نیست.
سوال من این است که آیا این سیر رو به پیشرفت بوده؟ من در این 10 سالی که در دانشگاه هستم، می‌توانم یک قضاوت حدودی در مورد کیفیت پایان‌نامه‌ها داشته باشم. عملا الآن پایان‌نامه‌های کارشناسی در بدترین شرایط ممکن وجود دارند. یعنی اصلا پایان نامه کارشناسی شده کپی کردن از ویکی‌پدیا و زدن منابع آن در پایین پایان‌نامه و اساتید هم چون دانشجوهای زیادی دارند نمی‌رسند همه را مدیریت کنند.
این روندی که ما حرکت می‌کنیم نشان از یک سیر صعودی ندارد. به جای پیشرفت، سقوط در حال اتفاق است. اگر این مسائل را کنار هم قرار بدهیم، دانشگاه ارگانی است که زیست خود را از محیط پیرامون قطع کرده و در زمینه‌های اقتصادی و فرهنگی، امکان پیشرفت و امکان بقا برایش وجود ندارد. در حال حاضر با مسئله‌ای مواجهیم که اگر درمان نشود، تبدیل به بحران می‌شود.

*دانشجو خود را کارگری در خدمت نهادهای خصوصی تصور می‌کند
** اقرلو: فکر کنم مسئله جدی دانشگاه این است که مسائلی در دانشگاه به عنوان مسئله مطرح می‌شود، ارتباط مشخصی با بیرون داشگاه ندارد. مسائلی در این سیستم خلق می‌شود که مشخص نیست به چه نقطه‌ای ختم شود. همیشه برای پاسخ به این مسئله گفته شده که دانشگاه باید با نیازهای جامعه گره بخورد. اما سوال اینجاست که «گره خوردن» به چه معناست؟ ثانیا نیازهای جامعه نیازهای چه کسی است؟ نیازهای سرمایه داران، نیازهای جامعه است؟ نیازهای دولت، نیازهای جامعه است؟ مغالطه‌ای که اینجا صورت می‌گیرد این است که نیازهای جامعه به نیازهای صنعتی تقلیل پیدا می‌کند و از بین واحدهای صنعتی شما برمی‌خوری به نهادی به نام اتاق بازرگانی.
من تصور می‌کنم این طرح]هدفمند کردن پایان‌نامه‌های دانشجویی[ یا عملی نخواهد شد یا نهایتا به یک استبداد عظیمی در نهادهای آکادمیک ختم خواهد شد. این حرف مهمی است که یک سامانه‌ای قرار است طراحی شود که صدهزار بنگاه اقتصادی کشور ملزم‌اند در آن ثبت نام کنند و مشکلاتشان را اعلام می‌کنند و اگر هم دانشجویان قرار است عنوان پایان نامه خود را انتخاب کنند باید از بین معضلات این صدهزار شرکت و بنگاه اقتصادی انتخاب کنند. اولا که این موضوع اجرایی نخواهد شد و منجر به بلاتکلیفی خیلی از دانشجویان خواهد شد.
همچنین جمله کلیشه‌ای گفته‌اند که از این پس هیچ پایان‌نامه‌ای در گروه‌های آموزشی دانشگاه ها پذیرفته نمی‌شود، مگر اینکه در بازار کار برای آن تقاضایی وجود داشته باشد. عملا تقاضای بازار کار را محدود کرده‌اند به چیزهایی که خودشان در نظر دارند و بقیه جایگاهی ندارند. یعنی این طرح با سازوکار شبه خودگردان و مستقل دانشگاه‌ها آشنایی ندارند. به نظر می‌رسد ساختارهای فعلی دانشگاه را به شدت تضعیف خواهد کرد.
کیفیت پایان‌نامه‌ها پایین است و این هم طبیعی است. نه استاد وقت دارد و نه دانشجو و نه داور. شما می‌بینید داوری که باید پایان نامه‌ای را مطالعه کند، حق‌الزحمه‌ای که دریافت می‌کند، خنده‌دار است. استاد اگر بخواهد پایان‌نامه‌ای را درست مطالعه کند و نقد جدی بکند، باید یک هفته وقت بگذارد. از یک طرف هم می‌خواهند هزینه‌های دانشگاه را کم کنند، پس به فروختن دانشگاه به نهادهای خصوصی روی می‌آوردند. خروجی این رویکرد این است که دانشجو و استاد فقیرتر می‌شوند و نهادهای خصوصی روز به روز بیشتر دانشگاه را تصاحب می‌کنند. نتیجه‌ این است که دانشجو تصور می‌کند که باید کارگری باشد در خدمت نهادهای خصوصی که اینجا را اداره می‌کنند. نهایت این است که این طرح نه تنها مشکل فعلی را حل نخواهد کرد، بلکه نهادهای دانشگاهی را تضعیف می‌کند و تبدیل می‌شود به سیستم مدرک‌گرایی.
چیزی که من فکر می‌کنم برای سامان دادن به وضعیت پایان‌نامه‌ها باید اتفاق بیافتد، این است که بازتعریفی از نیازهای جامعه و بازار کار انجام دهیم و بر این مبنا بتوانیم طرحی بیاوریم که مسئله را حل بکند.

**ایرنا: بحثی در مورد دانشگاه های نسل اول و دوم صورت گرفت، این نسل‌بندی که بخشی از وزارت علوم هم به آن اعتقاد دارد، باعث شده است یک سری پارک‌های علم و فن‌آوری در دانشگاه‌های بزرگ تاسیس شود. شما شکل‌گیری این پارک‌ها در دانشگاه‌ها، نسل‌بندی تغییرات در دانشگاه‌ها و انطباق روند آن با آنچه را که در دانشگاه‌های خارج از کشور صورت گرفته، چگونه تحلیل می‌کنید؟

*لزوم توسعه‌ آموزشی به منظور مقدمه‌ای برای توسعه‌ پژوهشی
** رجایی: در مورد سیر تکاملی نسل‌های دانشگاهی که به آن معتقدم، در واقع منظورم این است که اگر در دانشگاه، نهادهای آموزش و پژوهش موفقی نداشته باشید، در ارتباط با بیرون از دانشگاه هم موفق نخواهید بود. سالهاست که در جریانید بحث ارتباط با صنعت در ایران داغ بوده است و هیچگاه موفق نبوده است.
در قانون هدفمندی پایان‌نامه‌های دانشجویی سایتی وجود دارد و به واسطه ارتباطات با یک سری بنگاه اقتصادی صحبت می‌شود که شما عضو سایت باشید و پروژه‌هایتان را مطرح کنید. این چیزی است که سال‌ها مطرح است و چیز جدیدی نیست.
گام اول این بود که یک دریچه و درگاهی نیاز داریم تا تقاضای این بنگاه‌ها و ارتباطاتشان با دانشگاه از این درگاه پیگیری شود. کار خاصی نشده است. یک طرح شتابزده‌ای مطرح شده بدون اینکه اصلا پیشینه و توان دانشگاه‌های ایران را در نظر بگیرند. وقتی پایان‌نامه درستی می‌توانید داشته باشید که یک کورس آموزشی مناسب با یک استاد توانمند پشت سر گذاشته باشید، از آنجا به بعد می‌توانید بگویید می‌خواهید وارد بحث پژوهشی شوید. وقتی خیلی از اساتید ما توان آموزشی مناسبی ندارند و دوره‌های آموزشی‌مان نیز کیفیت لازم را ندارند یعنی در گام اول متوقف شدیم.
آن چیزی که من در مورد سیر تکاملی می‌گویم، معنی‌اش این نیست که ما صبر کنیم تا به ترتیب اتفاق بیافتد. منظورم این است که تمام گام‌های دانشگاه تاثیرگذار اجتماعی باید برداشته شود تا بتوانیم حرفی از این درگاه و سامانه ملی بزنیم. اگر این گام‌ها برداشته نشود همانطوری که شما گفتید و من هم معتقدم این طرح در گام اول شکست خواهد خورد. هم دستوری است هم اینکه کارشناسی شده نیست.
اصرار دارم بخش های اولیه توسعه آموزشی برداشته شود و اساتید کیفی در حوزه‌ی آموزش داشته باشیم؛ نهادهای مردمی‌تر و دانشجویی‌تر در داخل دانشگاه برای کمک به تکمیل برنامه‌های آموزشی داشته باشیم. انجمن‌های علمی دانشجویی با این فلسفه به وجود آمدند. در وزارت علوم، انجمن‌های علمی نهاد مکمل آکادمیکی هستند که بتوانند آموزش های تکمیلی ارائه کنند. بنابراین، ما تا این بخش‌ها را به طور موثر اصلاح نکنیم، نمی‌توانیم وارد فاز پایان‌نامه‌های موثر شویم. چون بدون در نظر گرفتن تقاضاها و توانمندسازی‌هایی که لازم بوده در حال اتفاق افتادن است.
در مورد پارک علم و فناوری، اتفاقا این مدل در داخل ایران به وجود نیامده است؛ ما یک انجمن بین المللی پارک‌های علم و فناوری داریم که ایران هم در آن نماینده دارد. پارک علم و فناوری در راستای برآوردن ارتباط بین دانشگاه و نهادهای بیرونی آن به وجود آمده است و پایان‌نامه‌ها را سعی کردند سوق دهند به سمت پارک‌های علم و فناوری و در این نهادها، یک سری مجموعه‌های تسهیل‌گر به وجود آمدند برای اینکه پایان نامه‌ها بتوانند با صنعت ارتباط برقرار کنند و بتوانند ثروت آفرین باشند.
فلسفه پارک‌های علم و فناوری در دنیا بد نبوده است. پارک علم و فناوری اگر در دانشگاه قرار است موثر باشد، باید در دل دانشگاه شکل بگیرد که اتفاقا داریم به آن سمت حرکت می‌کنیم که دانشگاه‌ها در حال تاسیس مراکز نوآوری هستند. این مراکز نوآوری جای پارک‌های علم و فناوری را که یک نهاد بیرون از دانشگاه است، می‌گیرند. بنابراین در مدل جدیدتر پارک‌های علم و فناوری، ما دیگر نهاد بیرون از دانشگاه نداریم، همان دانشگاه خود یک نهاد تسهیل‌گر خواهد بود. دوره‌های آموزشی با هدف توانمند کردن دانشجویان برای تدوین پایان‌نامه‌های موثر اجتماعی در آنجا ارائه می‌شود.

** حسین زاده: شما می‌گویید که «مراحل اولیه‌ی این سیر کامل نشده است ولی این پارک‌ها و مراکز نوآوری موفق بوده‌اند؟»

**رجایی: من می‌گویم سیر تاریخی آن در جهان طی شده است و ما باید به این سیر تاریخی توجه کنیم. بنابراین پارک‌های علم و فناوری در حال حاضر ناموفق بوده‌اند. دلیل اصلی آن این است که ما به بخش‌های آموزش و پژوهش بی‌اعتنا بودیم و باید مدل‌های جدید آن را از دنیا بگیریم. مدل جدید پارک‌های علم و فناوری که در داخل دانشگاه‌ها شکل می‌گیرند، مدل های جدیدتری هستند که باعث می‌شوند این سیر کاملی طی شود.

**م.م**1601**

نظر شما