گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی در طول شبانه روز گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و منعکس کرده است.

** «کاسبان کنکور» و دروغ هایی که از تهران به قم بردند
سایت تحلیلی خبری «عصر ایران» گزارش داد: وزیر آموزش و پرورش نامه‌ای به رئیس سازمان صدا و سیما نوشت و از او خواست تبلیغات غیرقانونی مؤسسات کنکور و کمک آموزشی را از این رسانه متوقف کند. سید محمد بطحایی به عبدالعلی علی عسگری نوشت که طبق قانون، تبلیغات مؤسسات غیردولتی که محصولات آموزشی ارائه می کنند باید بعد از تأیید کارشناسان وزارت آموزش و پرورش صورت گیرد.

طی سال های اخیر، مؤسسات تست و کنکور و کمک آموزشی با بمباران بی وقفه تبلیغاتی در صدا و سیما و حتی ساخت برنامه های مشترک با برخی تهیه کنندگان این سازمان، هزینه های میلیاردی پرداخت کرده و سودهای نجومی برده اند. ایجاد نیاز کاذب به کتاب‌های به اصطلاح کمک آموزشی و سپس تجارت با نیاز ایجاد شده، کاروِیژه بسیاری از این موسسات است. برخی از آنها حتی توانسته اند در مدارس - به ویژه مدارس غیر دولتی - نفوذ کنند و امروزه، بسیاری از مدارس، خانواده‌ها را ملزم به خرید کتاب های مؤسسات خاص یا شرکت در آزمون های آنان می‌کنند!

آنها یک هفته بعد از نامه وزیر آموزش و پرورش به صدا و سیما، راهی قم شدند تا با علما دیدار کنند، آن هم نه با عنوان موسسات تست و کنکور و آگهی‌دهندگان نامدار به صدا و سیما که تحت نام پرطمطراق «انجمن فرهنگی ناشران آموزشی کشور»(!) . آنها در این دیدارها، علما را نسبت به برخی اقدامات آموزش و پرورش نگران کردند و احتمالاً بسیار ذوق زده شدند وقتی از زبان آنها اظهاراتی علیه وزارت آموزش و پرورش شنیدند، مانند انتقاداتی که از حذف مشق شب شد!

البته که سخت است باور این که مدیران موسسات کنکور، از سر دغدغه ملی و دینی و برای صیانت از حقوق کودکان و نوجوانان و خانواده ها از تهران به قم رفتند ولی با بررسی اظهارات آنها در این دیدار می توان دریافت که چه اطلاعات غلطی داده اند تا اظهارنظری باب میل خود بگیرند.

** هر هفته علیه کنسرت؛ چون کنسرت دغدغه مردم نیست!
تارنمای «عصر ایران» در گزارشی دیگر آورده است: مشکل کشور کنسرت و فضای مجازی نیست؛ این جمله آشنایی برای همه ماست. هر گاه بحث کنسرت، فضای مجازی و یا ورود زنان به ورزشگاه مطرح می‌شود از تریبون‌های مختلف فریاد زده می‌شود که درد این کشور، بیکاری جوانان است نه کنسرت رفتن آنها.

بالاخره کنسرت مسئله این کشور هست یا نه؟ جوان امروز در کنار تمام مشکلات اقتصادی به دنبال تفریح و جایی برای سپری کردن وقت خود است. این معنا نه مختص جوانان ایران بلکه دربرگیرنده همه جهان است. تفاوت جهان با ما در این است که آنها اجازه می‌دهند جوان انرژی پنهان خود را در مکان‌های فرهنگی و اجتماعی تخلیه کنند.

در ایران اما جوانان به دلیل نبود چنین امکاناتی مجبور هستند انرژی خود را در فضای مجازی و در حال ناسزاگفتن به این و آن صرف کنند. کاش مسئولان کشوری بگویند جوان به کنسرت نرود کجا برود؟ چه برنامه‌ای برای خالی کردن انرژی جوانان طراحی کرده‌اند؟ کاش پاسخ می‌دادند برای جوانان مشهدی چه امکاناتی تدارک دیده‌اند که آنها زمان را خود را در این مکان‌های فرهنگی و اجتماعی سپری کنند.
نکته جالب ماجرا این است که می‌گویند کنسرت و امثال اینها دغدغه مردم نیست و هر هفته در نماز جمعه یا تریبون‌های مانند آن در مورد کنسرت و فضای مجازی حرف زده می‌شود.
رفتار قهرآمیز تنها باعث می‌شود، جوانان به راحتی و بدون هیچ زحمتی به سمت درهای خروجی کشور راهنمایی شوند. مواظب باشیم با سخت‌گیری‌های فرهنگی نسل سوم خود را از دست ندهیم. ضمن این که در دنیای امروز سرگرمی تنها سرگرمی نیست یک صنعت است و عده ای در این صنعت سرگرم اند و اشتغال تنها در کارگاه و کارخانه تبلور نمی یابد.

** تشریفات قانونی تقاضای طلاق غیابی چیست؟
تارنمای خبری «تابناک» در گزارشی نوشت: طلاق اصولاً یک عمل حقوقی یک‌جانبه از سوی مرد است. اگر چه او می‌تواند همسر یا نماینده قانونی خود یا دیگری را به عنوان وکیل در طلاق انتخاب کند یا اینکه علی‌رغم مخالفت مرد با طلاق دادن همسرش در شرایطی خاص، دادگاه خانواده با درخواست زوجه، حکم الزام مرد به طلاق دادن زوجه‌اش را صادر می‌‌کند.

برای آشنایی با طلاق غیابی باید مفهوم حکم غیابی را نیز بدانیم. اگر دادخواستی علیه شخصی داده شود و کسی که علیه او خواسته مطرح شده است، ابلاغیه وقت رسیدگی دادگاه را شخصا تحویل نگرفته باشد و به تعبیر حقوقی به او «ابلاغ واقعی» نشده باشد یا اینکه در جلسات دادگاه حاضر نشود و لایحه‌ای نیز در خصوص ماهیت موضوع نفرستاده باشد، درصورتی‌که محکوم شود، رأی صادره غیابی است و این حکم، ظرف 20 روز پس از ابلاغ در همان شعبه قابل واخواهی و رسیدگی مجدد است. چنین شخصی می‌تواند در مدت مذکور از دادگاه صادرکننده حکم غیابی با ذکر دلیل، تقاضای رسیدگی مجدد کند. برای طلاق به صورت غیابی نیز ترتیب به همین شکل است بنابراین اگر وقت رسیدگی به خوانده ابلاغ واقعی نشده باشد و در دادگاه نیز حضور نیابد و لایحه نداده باشد، حکم طلاق صادره، غیابی است.

- طلاق غیابی از سوی زوج
در قانون مدنی به پیروی از فقه، حق طلاق اصولا در اختیار مرد است و به موجب ماده 1133 این قانون، مرد می‌تواند با مراجعه به دادگاه، چه زن در دادگاه حاضر شود و چه نشود، طلاق همسرش را تقاضا کند البته او باید قبل از اجرای صیغه طلاق، حقوق قانونی همسرش را پرداخت کند. این در حالی است که اگر زن در دادگاه حضور نیابد و لایحه ندهد، حکم راجع به طلاق، غیابی است و زوجه ظرف 20 روز حق واخواهی دارد. در این حالت، امکان صدور رای طلاق به درخواست مرد وجود دارد اما برای ثبت طلاق، مرد باید حق و حقوق مسلم زن مثل مهریه را بپردازد و این موضوع در رای دادگاه درج می‌شود. اما به استناد ماده 16 آیین‌نامه اجرایی قانون حمایت خانواده که در سال 1393 ابلاغ شده،‌ ممکن است به لحاظ عدم حضور زوجه، دادگاه حکمی راجع‌ به سایر حقوق مالی احتمالی زوجه مثل نفقه، جهیزیه و اجرت‌المثل صادر نکند و این موضوعات مفتوح باقی بماند.

- طلاق غیابی از سوی زوجه
اگر دادخواست طلاق از طرف زن باشد و دلیل موجه طلاق را هم داشته باشد و زوج با وجود ابلاغ، در دادگاه حضور نیابد و لایحه نیز نفرستد یا ابلاغیه به خود شخص زوج داده نشود، رای دادگاه غیابی محسوب می‌شود. چند حالت را می‌توان برای درخواست طلاق از سوی زوجه متصور شد:
1- خودداری یا عدم توانایی شوهر در دادن نفقه:( طبق ماده 1129 قانون مدنی)،
2- عسر و حرج:( طبق ماده 1130 قانون مدنی)،
3- هرگاه کسی چهار سال تمام غایب مفقودالاثر باشد ، زن او می‌تواند با حکم دادگاه، طلاق بگیرد (مطابق ماده 1029 قانون مدنی)،
4- وکالت زن در طلاق: ممکن است شوهر در ضمن عقد نکاح، به زن وکالت برای طلاق داده باشد که در صورت تحقق بعضی امور یا حتی مطلق و در هر شرایطی، بتواند از طرف شوهر، خود را طلاق بدهد.

** چشم انتظار افزایش نرخ جرایم راهنمایی و رانندگی باشید!
این سایت خبری در گزارش دیگری آورده است: در آستانه بازگشت سهمیه بندی سوخت و در شرایطی که بسیاری از شهروندان در تکاپو برای دریافت کارت سوخت یا صدور المثنی آن هستند، شواهد حکایت از تدارک برنامه‌های جدید برای اعمال بر رانندگان دارد؛ این را می‌شود از سخنان چند روز پیش رئیس جمهور دریافت که بر ضرورت چندنرخی شدن سوخت تأکید کرد و یکی از ضرورت‌ها مهم پرداختن به این موضوع را، تشویق رانندگانی خواند که قانون را رعایت می‌کنند؛ تشویقی که به گفته وی، می‌تواند از جنس در نظر گرفتن سهمیه سوخت برای ایشان باشد.

روحانی که در نشست هیأت دولت سخن می‌گفت، روی دیگر رانندگی خوب و منظم را، رانندگی خطر آفرین و مشکل ساز خواند که خوب است افراد مبتلا به آن را به نحوی متوجه اشتباهشان کرد؛ رانندگانی که رئیس جمهور تأکید دارد در نتیجه همکاری وزارت ارتباطات و وزارت راه قابل شناسایی هستند و باید این گونه شود.

اما چگونه می‌شود رانندگانی که قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی را زیر پا می‌گذارند، متوجه اشتباهشان نمود؟ این پرسشی است که ظاهرا حالا، به فاصله چند روز از اظهار نظر رئیس جمهور در این خصوص، پاسخش در حال آشکار شدن است!

آن گونه که امروز سردار تقی مهری، رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا گفته، «احتمال افزایش نرخ جرایم راهنمایی و رانندگی در قانون بودجه سال آینده وجود دارد؛ برابر قانون هر سه سال یکبار با هماهنگی وزرای کشور، مسکن راه و شهرسازی، دادگستری و فرمانده ناجا پیشنهاداتی برای افزایش نرخ جرائم رانندگی داده می‌شود که امسال هم در دستورکار هست.»

اظهار نظری همسو با سخنان اخیر رئیس جمهور که نشان می‌دهد در صورت طرح پیشنهاد افزایش جریمه‌های راهنمایی و رانندگی، احتمال قریب به یقین هیأت وزیران به آن پاسخ مثبت خواهد داد. با این ملاحظه که رئیس پلیس راهور تأکید کرده که برخی کد جرایم بازدارندگی کافی را ندارند و ضرورت دارد به روز شوند.

** راه حل مشکل بودجه، تفکیک بودجه جاری از عمرانی است
پایگاه خبری تحلیلی «انتخاب» در گفت و گو با اکبر ترکان، مشاور عالی پیشین رئیس‌جمهور نوشت: راه حل مشکل بودجه برگشت به همان جایی است که از آنجا راه را کج رفتیم. آن نقطه هم نامش تفکیک بودجه جاری از بودجه های سرمایه ای و توسعه ای است. ما باید بودجه جاری را به وزارت دارایی ببریم و بودجه عمرانی را هم به سازمان برنامه و بودجه بیاوریم و به جای یک ساله آن را 5 ساله کنیم.

او ادامه داد: تاریخچه بودجه در ایران به این صورت بود که تا قبل از اینکه در سال 1327 برنامه های توسعه ما شکل بگیرد، بودجه در وزارت دارایی بود و برای اداره امور جاری کشور تنظیم می شد. هم درآمدهای آن و هم مصارفش هر دو در وزارت دارایی بود. منابع دارایی گمرکات و مالیات بود و مصارف آن نیز بودجه جاری کشور که البته آن موقع همان بودجه می گفتند نه مثل امروز بودجه جاری. یعنی همه آن در قسمت مالیه عمومی انجام می شد یعنی بودجه های دولتی.

بر اساس طرح مارشال، پول صرف برنامه می شد نه صرف حکومت- ترکان گفت: بر اساس طرح مارشال، ایده آمریکایی ها برای توسعه کشورهای تحت پوشش آنها این گونه بود که پول را دست حکومت ها نمی دادند تا مصرف کنند. بلکه ترجیح می دادند که پول صرف برنامه شود نه صرف حکومت. مثلا در برنامه های قبل از انقلاب، برای ساخت سد امیرکبیر، بودجه آن را مستقیما سازمان برنامه می داد و خود سازمان برنامه نیز مدیر برای اجرای پروژه می گذاشت. امور اداره معمولی کشور هم در وزارت دارایی بود. وزارت دارایی فقط به اندازه ای پول داشت که درآمد مالیاتی داشته و پول گمرکات را می گرفت. بنابراین ناچار بود هزینه های کشور را هم در همان سقف ببندد.

«اصل تمرکز بودجه» نقطه انحراف در بودجه ریزی بود- مشاور پیشین رئیس جمهور گفت: در دهه 40 تا 50 در مجلس وقت، قانونی به نام «اصل تمرکز بودجه» تصویب می شود. نقطه انحراف اینجاست. در این اصل گفتند همه درآمدها را در یک ظرف می ریزیم و هر کس هرچه مصرف داشت، از همین ظرف به او می دهیم. یک طرف آن درآمدهای نفتی در سازمان برنامه و بودجه بود برای توسعه و طرف دیگر مالیات و گمرکات برای امور جاری بود. وقتی این دو در هم آمیخت دستشان باز می شود تا هرچه خواستند صرف امور جاری کنند.

بودجه عمرانی کشور تقریبا صفر است- او گفت: این موضوع این قدر جلو می رود تا بالاخره به این نقطه می رسیم که بودجه سال های اخیر از نظر بودجه عمرانی تقریبا صفر است. زیرا همه آن را به جاری می دهیم و به بودجه عمرانی، صرفا یک سری اوراق قرضه یا اوراق مشارکت بانکی یا اسناد خزانه می دهیم.

** محنت بیماران صعب‌العلاج در دوران تحریم‌ها
سایت خبری «فرارو» در این گزارش آورده است: اگر چه دولت آمریکا ادعا می‌کند که تحریم‌هایش علیه ایران موارد انسانی، مانند داروها، را شامل نمی‌شود، اما مشکلات بانکی به تجارت دارویی ایران با سایر کشور‌ها آسیب زده است و برخی بیماران ایران را در موقعیت دشواری قرار داده است.

مقامات آمریکا مکررا گفته‌اند که تحریم‌ها برای هدف قرار دادن «رژیم» ایران طراحی شده‌اند و حتی کشورشان برای کالا‌های بشردوستانه معافیت صادر کرده است. اما در عمل، با اعمال تحریم بر تراکنش‌های بانکی ایران، آمریکا عملا تنها راه خرید دارو برای بیماران ایرانی را مسدود کرده است.

یک مدیر بلندپایه در یک شرکت ایرانی واردکننده دارو، به شرط فاش نشدن نامش گفت: «وقتی که بانک‌ها از انجام تراکنش‌های مرتبط با ایران می‌ترسند، این بدین معناست که ما حتی دارو هم نمی‌توانیم بخریم و حتی اگر بخریم، نمی‌توانیم آن را به ایران منتقل کنیم. زیرا که خطوط هوایی محموله‌های به مقصد ایران را نمی‌پذیرند.»

ترس، سلاح عمده آمریکا در اجرای تحریم‌هایش علیه ایران است. جرارد آرود، سفیر فرانسه در سازمان ملل متحد به روزنامه نیویورک‌تامیز گفت: «حقیقت این است که بانک‌ها چنان از تحریم‌ها وحشت‌زده هستند که نمی‌خواهند هیچ کاری با ایران انجام دهند. بنابراین، این امر بدین معناست که ریسک بزرگی وجود دارد که ظرف چندماه واقعا در ایران کمبود دارو اتفاق بیافتد.»

در سوم اکتبر 2018، قضات دیوان دادگستری بین المللی حکم دادند که آمریکا باید «هرگونه موانع» صادرات کالا‌های بشردوستانه، از جمله غذا، دارو و قطعات یدکی، تجهیزات و خدمات مورد نیاز برای ایمنی پرواز‌های هواپیمایی غیرنظامی، را برطرف کند. مقامات آمریکا با بیان اینکه کشورشان به تراکنش‌های بشردوستانه اجازه داده است، مدعی شدند این حکم، «شکستی» برای ایران است.

حسن قاضی‌زاده هاشمی، وزیر بهداشت ایران، گفت: «مستثنی کردن دارو‌ها از تحریم‌ها فقط یک ادعای نادرست است. ما محموله‌های پزشکی بسیاری داریم که باید سریعا منتقل شود، اما به دلیل تحریم‌های آمریکا، هیچ کشتی یا هواپیمایی برای انتقال آن‌ها وجود ندارد.» اکبر برندگی، مدیرکل امور دارویی سازمان عذا و داروی ایران، گفت: «اگر همین الآن واردات دارو متوقف شود. ما می‌توانیم 50 درصد نیاز‌های دارویی کشور را تامین کنیم.»

بین سال‌های 2012-2013، به دلیل تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا، ایران با کمبود دارو‌های حساس مواجه شد. دارو‌ها از تحریم‌ها معاف بودند. با این حال، اروپایی‌ها اساسا به دلیل نگرانی‌های پرداخت، از تامین دارو خودداری کردند. زیرا بانک‌های غربی از انجام تراکنش‌های مالی با ایران نگران بودند.
جواد امینیان، کارشناس روابط ایران با جنوب آسیا، گفت: «هر بار که ایران با تحریم‌های شدید کشور‌های غربی مواجه می‌شود. تجارتش با کشور‌های آسیایی، خصوصا کشور‌های جنوب شرق آسیا، بیشتر می‌شود.... بنابراین، پیش‌بینی می‌کنیم که طی دور جدید تحریم‌ها، تجارت ایران با آسیا مجددا بیشتر شود.»

** خطای رحیم‌پور ازغدی کجاست؟
این سایت با بیان اینکه «تغییرات تازه ای در روند فرهنگی کشور در راه است» در این گزارش نوشت: حسن رحیم پور ازغدی عضو شورای انقلاب فرهنگی و از سخنرانان و چهره‌های شناخته شده فرهنگی در جریان اصولگرا این روز‌ها با سخنرانی‌های جنجال و بیان اظهارات متفاوت خبرساز شده است. او که خود را در قامت یک تئوریسین می‌بیند، منتقد وضعیت کنونی فرهنگی کشور است. او سیاست‌های فرهنگی را زیر سوال می‌برد و عملکرد نهاد‌های فرهنگی را غیرقابل دفاع می‌داند.

به گزارش فرارو، آخرین انتقاد رحیم پور روز جمعه و از تریبون نماز جمعه مطرح شد. او از این تریبون استفاده کرد و در بخش‌هایی از سخنانش به همین تریبون هم تاخت. این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد حوزه، دانشگاه و مدیریت‌ها همه باید شجاع و مسئولیت‌پذیر باشند و هرکدام تقصیر‌ها و قصور‌های خودشان را بپذیرند، حکومت باید شفاف باشد. او همچنین درباره مفاسد و مشکلات اقتصادی گفت: «برای دفاع از حیثیت جمهوری اسلامی چند مسئول فاسد و دزد و حقوق نجومی‌بگیر را به صف اول بیاورید و مثل حضرت امیر، گردن بزنید تا ببنید نماز جمعه علوی چگونه هم جوان‌تر و هم هزار برابر می‌شود.»

این اولین بار نیست که رحیم پور ازغدی به این تندی در نقد نهاد‌های حکومتی سخن می‌گوید. او پیشتر 25 مرداد ماه در سخنرانی جنجالی در فیضیه قم به شدت از نهاد حوزه و روحانیت انتقاد کرده بود. سخنانی که با اعتراض تند دو تن از مراجع تقلید روبه رو شد.

ازغدی گفته بود: «فقه بی‌ربط با زندگی، زندگی بی‌ربط با فقه، درس خارج‌هایی که به جای تئوریزه حکومت و تمدن دینی، عملا فقه سکولار می‌سازند، فقه فردی، عباد سکولاریسم یعنی همین است. همه می‌گویند سکولاریسم در دانشگاه است، بگذارید بگویم ریشه سکولاریسم در حوزه است. » او افزود: «شنیدم 700-800 رساله می‌خواهند در قم بدهند، ما اصلا 700 تا مرجع می‌خواهیم؟ این جور که کارخانه انبوه تولید مرجع تقلید شروع شده کاری نیست. کسی 4 شرح و حاشیه بخواند و همان را بگوید مرجع می‌شود؟ حساسیت سر مسائل جزیی درجه 6، عدم حساسیت درباره مسائل درجه یک.»

این سخنان ازغدی طوفانی به پا کرد دو تن از مراجع تقلید یعنی آیات مکارم شیرازی و نوری همدانی از این بیان انتقاد کردند. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز این اظهارات را رد کرد.آیت الله مکارم شیرازی در بیانیه‌ای تند بدون اشاره مستقیم به ازغدی گفت: «گوینده‌ای را که هیچ اطلاعی از وضع حوزه‌های علمیۀ شیعه نداشت، دعوت کرده و بدترین اهانت‌ها را به حوزه علمیه و مراجع شیعه کرد.» آیت الله نوری همدانی نیز این سخنان را «بی انصافی» خواند و گفت: «حوزه هیچ‌گاه سکولار نبود و نیست و نخواهد بود. چرا باید کسی را به حوزه بیاورند که از حوزه بی‌اطلاع باشد.» در رسانه‌ها نیز موجی انتقادی درباره سخنان ازغدی به راه افتاد با این حال او از مواضعش عقب نشینی نکرد و همچنان بر آن‌ها پافشاری نمود.

سخنان ازغدی با وجود واکنش تند از سوی برخی علما و مراجع با استقبالی نسبی از طرف پیاده نظام اصولگرایان روبه رو شد. بسیاری سخنان او در فیضیه را درست دانستند و از آن استقبال کردند رسانه‌های اصولگرا آن را نقد نکردند. به گونه‌ای در بخش قدرتمندی از اصولگرایان دیدگاه مثبتی نسبت به او و اظهاراتش وجود داشت. شاید همین نگاه مثبت به او باعث شده است که دوباره تریبونی با زمینه دینی یعنی تریبون نماز جمعه تهران را در اختیار او قرار دهند تا مواضع خود را بیان کند. شاید اگر این اظهارات ازغدی 10 سال پیش از سوی یک چهره اصولگرا مطرح می‌شد مغضوب این جریان می‌گشت، اما حالا برای این مواضع فرش قرمز پهن می‌کنند.

** دهقان: هوشیار نباشیم داستان سال 84 در 1400 تکرار می‌شود
وبگاه «خبرآنلاین» گزارش داد: «دشمن مشترک را فراموش نکنیم» این جمله کلید واژه گفت وگوی غلامعلی دهقان عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه با خبرآنلاین بود. موضوعی که به نظر او ائتلاف پیروز سال 92 یعنی سه گانه اصلاح طلبان، اعتدالیون و اصولگرایان معتدل باید روی آن تمرکز کنند و اگرچه اختلاف سلیقه بین اصلاح طلبان، اعتدالیون و اصولگرایان معتدل در ائتلاف 92 را قابل پذیرش می داند اما به شدت معتقد است که نباید تضادهای فرعی تشدید شوند.

دهقان رابطه اعتدالیون و اصلاح طلبان را رابطه ای دیالکتیکی و دوسویه می داند و می گوید: شاید عده قلیلی از اصلاح طلبان در تلاشند تا حساب خود را از دولت جدا کنند اما روح حاکم بر اصلاحات همچنان در مسیر حمایت از دولت است.

دهقان بر این باور است که ائتلاف گفتمانی و فکری بین اصلاح طلبان، اعتدالیون و اصولگرایان معتدل همچنان پابرحاست و عقل حکم می کند در انتخابات آینده همچنان این جریانات به هم نزدیک باشند تا بتوان از پس دشمن مشترک برآمد.

** دیکتاتوری به نام حاجی‌بابا در قاب دوربین
این وبگاه در گفت‌وگو با ناصر ضمیری، کارگردان مستند «روابط خانوادگی»، در گزارشی با عناوین «دیکتاتوری به نام حاجی‌بابا در قاب دوربین آورده است: فیلم مستند «روابط خانوادگی» به کارگردانی ناصر ضمیری، در دو نوبت (19 و 22 آذر) در دوازدهمین جشنواره سینماحقیقت به نمایش درآمد.

«روابط خانوادگی»، فیلمی است که به روابط 11 فرزند حاجی‌بابا کوهی با یکدیگر و پدرشان می‌پردازد. حاجی‌بابا فردی صاحب ملک و بسیار دیکتاتور است که بچه‌های زن اول و دومش از او راضی نیستند و این مسئله از او شخصیتی نه چندان محبوب ساخته است. فرزندان حاجی‌بابا برای گرفتن زمین‌های پدری تلاش می‌کنند و ...

فیلم «روابط خانوادگی» به گونه‌ای است که به نظر می‌آید مدت‌ها روی این موضوع و شخصیت اصلی‌اش مطالعه داشته‌اید. حاجی بابا را از چه زمانی می‌شناختید؟ شخصیت اصلی فیلم، یعنی حاجی‌بابا کوهی را از سیزده سالگی می‌شناختم اما از وقتی که وارد فضای فیلمسازی شدم، این فرصت به‌وجود نیامد که فیلمی درباره او بسازم. حتی سه سال قبل از شروع این فیلم هم تصمیم گرفته بودم مستندی درباره‌اش بسازم که به سرانجامی نرسید.

این فیلم حال و هوایی کمدی دارد. طنز بودن این فیلم از کجا به وجود آمده و چه‌قدر آن مربوط به شخصیت حاجی‌بابا است. آیا شما طنز این شخصیت را پر رنگ کردید؟ حاجی بابا خودش شخصیت جذاب و طنازی دارد و من هم سعی کردم مثل یک آینه عمل کنم و بازتاب شخصیتش را بگیرم، دراماتیزه کنم و به مخاطبان برگردانم. تلاشم بر این بود که شخصیت را در موقعیتی قرار دهم که خودِ واقعیت حاجی‌بابا باشد؛ نه کم نه زیاد.

شما فیلم داستانی هم ساخته‌اید. وارد شدن از عرصه فیلم داستانی به فیلم مستند سخت نبود؟ من فیلم بلند سینمایی «با دیگران» و چند فیلم‌ کوتاه از جمله «سوم شخص مفرد» را هم ساخته‌ام. قبل از «روابط خانوادگی» هم فیلم مستند کوتاه کار کرده بودم و اصلا بین این دو قالب تبعیضی قائل نمی‌شوم. من به عنوان یک فیلمساز، سوژه و موضوعی دارم که ممکن است در قالب فیلم داستانی خوب باشد یا تبدیل به مستند شود. انتخاب مستند یا داستانی، تصمیم از پیش تعیین شده من نیست، بلکه بستگی به سوژه و رویکردم به موضوع دارد.

** خطر بازگشت پوپولیسم جدی است
سایت جامعه خبری تحلیلی «الف» در گفت گو با ناصر ایمانی با درج عناوین « خطر بازگشت پوپولیسم جدی است/ احمدی‌نژاد به دنبال بهره‌برداری به نفع خود است»، نوشت: محمود احمدی نژاد این روزها سفرهای استانی خود را در دستور کار قرار داده تا با مردم در شهرها و روستا ها سخن بگوید. رییس‌جمهور سابق هفته گذشته به یکی از شهرهای گیلان سفر کرد که تا حدودی با استقبال مردمی نیز مواجه شد. در همین راستا، ناصر ایمانی، فعال اصولگرا به پرسش هایی در این باره پاسخ داد .

- اقدامات اخیر آقای محمود احمدی‌نژاد را چطور ارزیابی می‌کنید؟ بنده معتقد هستم که عمده مشکلات اصلی کشور به دلیل عملکرد دولت فعلی است، زمانیکه مطالبات اقتصادی و اجتماعی مردم زیاد میشود هر کسی می‌تواند از فضای به وجود آمده به نفع خود بهره‌برداری کند. این شرایط فرصت مناسبی برای اصلاح طلبان و احمدی نژاد فراهم کرده است .

- مردم در دو انتخابات گذشته به روحانی رای دادند که از احمدی‌نژاد انتقاد میکرد، اما باز هم از وی در سفرهای اخیری که داشته است، استقبال صورت می‌گیرد؟ این موضوع زمانی شکل میگیرد که مردم با مشکلات زیادی روبرو هستند و فضای جامعه مطلوب آنان نیست . غالب کسانی که در حال حاضر با مردم صحبت می‌کنند یا از مقامات دولتی هستند و یا اینکه سازگاری خوبی با مردم ندارند هر دو گروه تلاش می‌کنند شرایط اقتصادی موجود را توجیه کنند لذا هنگامیکه فردی مانند احمدی‌نژاد بی‌پرده با مردم صحبت میکند، با چنین استقبالی از سوی مردم مواجه میشود.

وقتی دولت‌ها در شرایط خاصی گرفتار می‌شوند ، همیشه عده‌ای هستند که از این فضا استفاده میکنند . در واقع باید گفت که فضای پوپولیستی در کشور شکل گرفته است و البته این موضوع مختص ایران نیست بلکه در سایر کشورها نیز چنین موضوعی اتفاق میافتد. تاسف آنجاست که افرادی بخواهند از این فضا به نفع خود استفاده کنند که عملکرد دولت خودشان نیز قابل قبول نبوده است.

- آقای احمدی نژاد درخواست مناظره با آقای روحانی داده است؟ هیچ مناظره‌ای رخ نخواهد داد، چراکه احمدی‌نژاد با حجم زیادی از شبهات و پرسش ها درباره عملکرد دولت خود مواجه خواهد شد.

- برخی معتقدند باید مانع سفرهای وی شد، باتوجه به اینکه بسیاری از یاران وی در بازداشت هستند.
بیان کردن چنین موضوعاتی ممنوع نیست و آزادی بیان وجود دارد اما به شرطی که خلاف قانون عمل نکنند و یا اینکه افترا و تهمت نزند . اما همانطور که گفتم موضوع این است که بیان کردن این مطالب تنها بهره‌برداری از فضا به نفع خود است. متاسفانه مردم مطالبات زیادی از دولت روحانی دارند که همگی انباشته شده ولذا شرایط اقتصادی و ناکارآمدی دولت در بخشهایی منجر به استقبال از چنین اظهاراتی میشود.

** طمع همایونِ رضا پهلوی‎
پایگاه خبری تحلیلی «الف» در گزارشی با درج عنوان طمع همایونِ رضا پهلوی‎ نوشت: پوشیده نیست که ساختن و تکرار تصویر دروغین «ناآرامی مداوم در ایران» نیاز حیاتی سیاست های تبلیغاتی دولت ترامپ علیه ایرانیان است. به وضوح ردپای ادبیات سازمان مجاهدین خلق در سخنرانی های ترامپ (از جمله اولین سخنرانی او در مجمع عمومی سازمان ملل) دیده می شود. علاوه بر این، اظهارات مایک پمپیو طی دیپلماسی عمومی علیه ایران، بوی مهملات سلطنت طلبان را به خود گرفته است.

امروزه افسانه «تسلط اطلاعاتی واشنگتن بر دشمنان» رونقی ندارد و سردرگمی امریکا در افغانستان و عراق، سند معتبر دروغین بودن تبلیغات هالیوودی است. بنابراینها تردیدی نیست که دولت ترامپ جهت سیاه نمایی از ایران با وطن ستیزان مشورت می کند و بدون خیانت امثال رجوی و پهلوی، سیرک تبلیغاتی واشنگتن دلقکی برای جلب توجه نخواهد داشت!

رضا پهلوی بارها با ترفندهای های کودکانه تقلا کرد وزن خود را سنگینتر نشان دهد شاید که سهم بیشتری از بودجه ضد ایرانی واشنگتن نصیبش شود. یکی از مفرح ترین نمونه های آن دست و پا زدن عجولانه ای بود که طی بیانیه های مضحک درباره مومیایی حرم شاه عبدالعظیم [س] نمایش داد.

اینبار سرتیم خیانت پیشگان سلطنت طلب در «انستیتو واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» کمی پیچیده تر ظاهر شد. در روزی که سازمان مجاهدین خلق اعلام کرد در 50 شهر جهان به طور همزمان گردهمایی ضد ایرانی برگزار می کند، گویی رضا پهلوی با احساس عقب ماندگی درگیر بود! او ضمن طلب دستمزد بیشتر، راه تامین بودجه اضافه را هم پیشنهاد داد (توقیف اموال مقامات ایران به سود براندازان). شاهزاده که حتی به اندازه یک تشکیلات تروریستی بدنام ظرفیت جلوه گری ندارد، هر چه در چنته داشت بکار گرفت تا به پشتوانه جلب توجه رسانه ها، این پیام را به دولت ترامپ برساند که تقویت مشارکت خبیثانه اش در گرو پرداخت های مالی بیشتر واشنگتن است!

این خیانت پیشگان متوهم، ناکامی توطئه هایشان را به کمبود بودجه ربط می دهند اما کیست که نداند هر انسانی که توانایی، دانایی و آبرو داشته باشد هرگز به وطن و هموطن خود خیانت نمی کند و البته بقای هیچ کشوری وابسته به اراده خائنین نیست. دشمنان ملت ایران نیز علی رغم خصومت ها نمی توانند به فرومایگانی که حتی به وطن خود رحم نمی کنند، اعتماد داشته باشند.

** کشف پهپادها و موشک‌های بالستیک ایرانی سخت‌تر شد
سایت «مشرق نیوز» در گزارشی با درج عناوین «از تولید نسل جدید «رنگ‌ جاذب رادار» تا بومی سازی رنگ ضد امواج/ کشف پهپادها و موشک‌های بالستیک ایرانی سخت‌تر شد» با نگاهی به حمایت عملی نیروهای مسلح از بخش خصوصی نوشت: در سالهای اخیر با نسل جدیدی از اخلالگرهای رادار مواجه هستیم که دست به نوعی تهاجم الکترونیک می زنند و تراشه های الکترونیکی به کار رفته در سامانه های راداری و یا کامپیوتری نظامی را از کار می اندازند.

پنهانکاری و جنگ الکترونیک یکی از مباحث بسیار مهم در فضای نبردهای امروزی و آینده محسوب می شود و طبیعتا هر کشور و نیروی مسلحی سعی می کند به نوعی سطح مقطع راداری وسایل پرنده خود را کاهش دهد و در عین حال توان اخلال روی رادارها و سیستم های ارتباطی دشمنان خود را در اختیار داشته باشد. بعد از تجربیات رزم های هوایی از دوره جنگ ویتنام به این سو، کشورهای مختلف به این مسئله پی بردند که تهدید موشک های ضد هوایی یا هوا به هوا در رزم های هوایی در حال گسترش است و لذا، مفهوم پنهانکاری به معنی کاهش سطح مقطع راداری و سیگنال های فروسرخ خارج شده از یک هواپیما یا هر وسیله پرنده‌ای از آن دوران تعریف شد. در حوزه پنهانکاری در برابر امواج رادار دو بحث اصلی مطرح شده؛ یکی طراحی و دیگری مواد جذاب امواج رادار.

اخلال های فرکانسی؛ میدانی برای جنگ های قرن جدید- در عین حال، موضوع مهم دیگر، مسئله اخلال های راداری و سیستم های جنگ الکترونیک است که یک مسئله بسیار جدی و با عمومیت بیشتر در بین ارتش های جهان محسوب می شود. شاید خیلی از کشورها به پرندها و یا موشک های پنهانکار دسترسی نداشته باشند ولی سامانه های اخلال گر راداری به نسبت، در ارتش های بیشتری وارد خدمت شده و در کشورهای زیادی نیز به صورت بومی در حال تولید است. اخلالگرهای راداری در وضعیت های مختلف فعالیت می کنند اما یک تعریف ساده برای نحوه عملکرد آنها این است که طرف اخلال کننده، امواجی را از خود ارسال می کند که باعث اخلال در امواج اهداف مورد نظر می شود. در سالهای اخیر با نسل جدیدی از اخلالگرهای رادار مواجه هستیم که دست به نوعی تهاجم الکترونیک می زنند و تراشه های الکترونیکی به کار رفته در سامانه های راداری و یا کامپیوتری نظامی را با استفاده امواج الکترومغناطیسی از کار می اندازند.

طبق این اخبار جدید منتشره در رسانه ها، اخیرا یک شرکت دانش بنیان موفق به تولید رنگی شده که در زمینه مقابله با تداخل الکترومغناطیسی به کار می آید. این رنگ رسانای الکتریکی و تک جزیی ترموپلاست است که برای اعمال بر روی تمام سطوح به منظور حفاظت EMI فرموله شده است. این رنگ محافظ، برای استفاده در منازل مسکونی، اتاق‌های جراحی و بخش‌های مختلف پزشکی، آزمایشگاه‌ها و ساختمان‌هایی که دارای دستگاه‌های حساس به نویز هستند، مناسب است.

** مکرون، ترامپ و آینده ایران
پایگاه خبری «مشرق» گزارش داد: ماجرای شهر استراسبورگ فرانسه سناریویی بسیار بدوی بود برای مواجهه با بحران اجتماعی و سیاسی عمیقی که دولت مکرون با آن دست به گریبان است.

عبدالله شهبازی پژوهشگر تاریخ در کانال تلگرامی خود نوشت: ماجرای شهر استراسبورگ فرانسه سناریویی بسیار بدوی بود برای مواجهه با بحران اجتماعی و سیاسی عمیقی که دولت مکرون با آن دست به گریبان است.

همانگونه که پیش‌بینی می‌شد، کریستف کاستانه،‌ وزیر کشور فرانسه، اعلام کرد: فرد «تروریست»، کسی که راست یا دروغ او را بعنوان عامل تیراندازی استراسبورگ معرفی کرده بودند،‌ ساعت 9 شب (به وقت محلی) پنج‌شنبه 13 دسامبر/ 22 آذر در درگیری خیابانی با سه پلیس به قتل رسید. اندکی بعد داعش با انتشار اطلاعیه‌ای تیراندازی و کشتار استراسبورگ را به خود منتسب کرد.

از سوی دیگر، در روز پنج‌شنبه، سنای آمریکا به اتفاق آراء بن‌سلمان را مسئول قتل خاشقچی معرفی کرد و از ترامپ خواست که به حمایت از جنگ سعودی در یمن پایان دهد. این شروع بحرانی بزرگ است در سیاست آمریکا که در روزهای پایانی 115مین دوره کنگره رخ داد؛ کنگره‌ای که هم سنا و هم مجلس نمایندگانش تحت کنترل حزب جمهوری‌خواه است. این رویداد نشان می‌دهد که با آغاز کار 116مین دوره کنگره (از 3 ژانویه 2019)، که کنترل مجلس نمایندگان آن در دست حزب دمکرات است، وضع ترامپ به شدت وخیم خواهد شد. بیاد داشته باشیم که پرونده تحقیقات رابرت مولر درباره نقش روسیه در انتخابات ریاست جمهوری 2016 در راه است.

باید نگرانی‌های ناشی از وضع مبهم بازار بورس آمریکا را نیز افزود. هم‌اکنون منحنی بازده معکوس شده به این معنا که میزان سپرده بانکی کوتاه‌مدت بیش از سپرده درازمدت است. تحلیل‌گران مالی منحنی بازده معکوس Inverted Yield Curve را نشانه جدی بر احتمال وقوع کسادی و بحران مالی می‌دانند زیرا بیانگر بی‌اعتمادی مردم به آینده اندوخته بانکی‌شان است.

بر این اساس، برخی‌ تحلیلگران محافظه‌کار، مانند مایکل ویلسون استراتژیست ارشد بانک مورگان استانلی، احتمال کسادی بازار در سال 2019 را 50 درصد پیش‌بینی کرده‌اند. اگر چنین شود، «دوره طلایی»، که از نیمه دوم سال 2009، سال نخست دولت اوباما، آغاز شد و در دو سال اولیه دولت ترامپ ادامه یافت، به پایان می‌رسد. چنین وضعی بر سیاست خارجی آمریکا تأثیرات جدی خواهد داشت.

دنیایی که چرخ بازیگر اینگونه عجیب رقم می‌زند، بار دیگر برای ایران فرصتی تاریخی فراهم می‌آورد تا، همپای سیاست خارجی فعال و هوشمندانه، با در پیش گرفتن راه اصلاحات داخلی بنیادین به نوسازی نظام سیاسی- اقتصادی دست زند که چهل سال پیش پی افکنده شد.

پژوهشم**1699**9131