شناسهٔ خبر: 30001640 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جهان نیوز | لینک خبر

راه حل جایگزین افزایش سن ازدواج چیست؟

صاحب‌خبر -
به گزارش جهان نيوز به نقل از فارس، طرح افزایش حداقل سن ازدواج با پیگیری‌های فراکسیون زنان مجلس دهم و معاونت زن و خانواده ریاست جمهوری دوازدهم در دست بررسی قرار دارد، یکی از دلایل مطرح شدن این طرح در مجلس عدم بلوغ عقلی و اجتماعی فرد تا سن 18 سالگی مطرح شده است، این در حالی است که بسیاری از روانشناسان، متخصصان خانواده و پزشکان بر این باورند که ادله کافی برای چنین ادعایی وجود ندارد و نباید بدون کار علمی و آماری دقیق در این مورد دست به طراحی ماده قانونی زد.

دکتر فاطمه محمد نجار پزشک و متخصص زنان و زایمان که در سال‌های گذشته استاد دانشگاه و رئیس بیمارستان زاهدان بوده است و هم اکنون مشغول طبابت و پژوهش است. در مورد شرایط بلوغ و نقشی که در زندگی و ازدواج فرد بازی می‌کند با او به گفتگوی تفضیلی پرداخته‌ایم، که مشروح آن در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد.

* سن بلوغ جسمی به علت محیط تحریک‌آمیز کاهش یافته است
*: بلوغ جسمی در دختران و پسران دارای چه خصوصیاتی است و با چه علائمی و در چه سنی ظاهر می‌شود؟
بلوغ دارای علائم اولیه و ثانویه است. بلوغ دختران به صورت جسمی حدود سه سال طول می‌کشد که معمولا از رویش جوانه پستان شروع می‌شود و بعد از آن مو‌های زائد ظاهر می‌شود و کم کم چرخه قاعدگی آن‌ها کامل می‌گردد و سپس فرآیند تخمک‌گذاری شروع می‌شود. وقتی دختری با پدیده قاعدگی مواجه می‌شود اصطلاح بلوغ جسمی را برای او به کار می‌برند البته تخمک‌گذاری و امکان باروری یک تا دو سال بعد از شروع قاعدگی اتفاق می‌افتد.

بلوغ پسران هم به صورت جسمی با حضور علائمی چون تکامل بیضه‌ها، خشن شدن صدا، زبر شدن موی بدن و سر، ظاهر شدن مو‌های زائد و انزال‌های شبانه رخ می‌دهد.
نکته قابل توجه این است که بلوغ جسمی نسبت به حالت طبیعی آن جلو افتاده است و یک علت آن تحریکات روانی بالا است که در اثر محیط محرک رخ می‌دهد.

این عوامل محرک می‌تواند شامل تصاویر و برنامه‌های ماهواره‌ای و شبکه‌های اجتماعی و دیگر رسانه‌ها تا رفتار نامناسب در اطرافیان یا جامعه باشد و جالب این است که بلوغ جسمی نه تنها در ایران بلکه در کل جهان جلو افتاده است یعنی فرد از نظر جسمی علائم بلوغ را از خود سریع‌تر نشان می‌دهد و در حدود سن ۱۲- ۱۱ سالگی بلوغ جسمی وجنسی کامل می‌شود.
 
ازدواج اجباری در هر سنی ظلم است چه در 13 سالگی چه در 33 سالگی/قربانی را به جای مجرم مجازات نکنید
*: یک دلیلی که طراحان افزایش سن ازدواج به آن می‌پردازند ازدواج اجباری و به اصطلاح فروش دختران در سنین 13-14 سالگی است، چقدر ممکن است که این طرح بتواند مانع از این ازدواج‌ها بشود؟

ببینید با بلوغ جسمی، خود فرد نسبت به جنس مخالف تحت تاثیر هورمون‌ها احساس تمایل پیدا می‌کند و اگر این موارد بلوغ در فرد رخ ندهد اصلا علاقه و گرایش به جنس مخالف در او شکل نمی‌گیرد.

اما اینکه ممکن است کسی علاقه ورود به زندگی مشترک نداشته باشد ربطی به سن زیر ۱۶ و ۱۸ سال و یا بالای ۳۰ سال ندارد در هر سنی ممکن است که فرد علاقه‌ای به تشکیل خانواده نداشته باشد. کما اینکه آمارهای رسمی هم از جمعیت میلیونی افرادی خبر می‌دهد که به سن تجرد قطعی رسیده‌اند.

نکته اساسی دیگر این است که اگر فردی به اجبار والدین وادار به زندگی مشترک با کس دیگری شود در هر سنی که باشد به او ظلم شده است اگر خانمی در سن 33 سالگی مجبور به ازدواج شود به او ظلم شده و اگر در سن زیر ۱3 سال هم ازدواج به او تحمیل شود به او ظلم شده است؛ لذا با اظهارنظر‌های غیرعلمی و غیرکاشناسی شده نباید آسیب‌های اجتماعی یا رفتار‌های غلط خانواده را با موضوع بلوغ و سن ازدواج درهم آمیخت.

مثلا گفته می‌شود که برخی پدران دختران خود را در سن 14-13 سالگی به اسم شوهر دادن می‌فروشند مسئله این است که حتی اگر سن ازدواج را در ۲۵ سالگی هم بگذاریم آن پدر بی‌صلاحیت کار خودش را می‌کند و قانون مانع عمل بد او نمی‌شود و او به اجبار دخترش را در سن پایین شوهر می‌دهد؛ لذا به خاطر یک فرد بی‌نماز درب مسجد را به روی همه نمی‌بندند.

 راهش این نیست که به ۸۵ میلیون دیکته کنیم که چه موقع ازدواج کن و یا چه موقع ازدواج نکن، چون مثلا چند موردی وجود داشته که پدرشان آن‌ها را به زور در سن ۱۵ سالگی شوهر داده است. راه حل چنین قضیه‌ای ممانعت از عمل غلط آن پدر است چرا که او در این مسئله او خاطی است و ما نباید برای افراد بی‌گناه مجازات تعیین کنیم.

*در افزایش مرگ و میر مادر‌ها در بارداری‌های زیر ۱۸ سال به آمارهای خارجی استدلال می‌کنند نه مطالعات داخلی
*: مورد دیگری که طرح افزایش سن ازدواج بسیار روی آن تاکید دارد افزایش مرگ و میر مادران با بارداری‌های زیر 18 سال است، چنین استدلالی چقدر علمی است؟ 
توجه کنیم که طراحان افزایش سن ازدواج در مورد افزایش مرگ و میر مادر‌ها در بارداری‌های زیر ۱۸ سال به مطالعات داخلی استناد نمی‌کنند. اکثر کتاب‌های درسی ما که کتاب‌های آمریکایی هم است به چنین مسئله‌ای پرداخته‌اند که بارداری‌های زیر ۱۸ سال و بالای 35 سال برای مادر خطرناک است، اما توجه کنید که این کتاب‌ها چنین مواردی را برای جوامعی، چون آمریکا و خود غرب مطرح می‌کنند.

روش بررسی علوم تجربی به این صورت است که براساس آزمون و خطا تجربه می‌کنند، آمار می‌گیرند و سپس بعد از بررسی آمارها عنوان می‌کنند که بارداری‌های زیر ۱۸ یا بالای ۳۵ سال خطرناک است.

اما این بارداری‌ها و نتایج آزمایشات مربوط به آن‌ها تماما مربوط به همان جامعه آمریکایی و غربی است ما هیچ مقاله‌ای در ایران نداریم که عنوان کند یک کار علمی متقن، صحیح و گسترده انجام شده، آزمایشات و بررسی‌هایی صورت گرفته که آیا چنین موردی در ایران هم صدق می‌کند یا نه؟ آیا بارداری زیر ۱۸ سال برای زنان ایرانی و مطابق با فرهنگ خانوادگی در ایران خطرناک است یا نه؟ و اگر هست چند درصد جامعه را در برمی‌گیرد؟ 

نکته این است که اگر مادری ۱۳- ۱۴ ساله ازدواج کند و بلوغ فیزیولوژیک کامل پیدا نکرده باشد اصلا حامله نمی‌شود که حاملگی بخواهد برایش ضرر داشته باشد یا نه، و اگر حامله بشود یعنی بلوغ فیزیولوژیک و جسمی او کامل شده است.

یکی از استادان ما که در دانشگاه‌های آمریکا درس خوانده عنوان می‌کند که کتاب ویلیامز برای متخصصان زنان و زایمان همچون انجیل است چرا که ارزش علمی آن بالاست، اما همه نتایج علمی آن کتاب در مورد کشور ایران صدق نمی‌کند و برخی از این موارد صرفا  مربوط به جوامع خودشان است.

 زن ایرانی که در خانواده و از همسر خود صاحب فرزند می‌شود را با زن غربی که پدر فرزندش مشخص نیست مقایسه نکنید
*: بارداری‌ زن ایرانی چه تفاوتی می‌تواند با زنی در آمریکا و جوامع غربی داشته باشد؟
بببینید مثلا دختران ۱۸ ساله‌ای که در کشور‌های اروپایی و آمریکایی زیر ۱۸ سال باردار شده‌اند و بارداری‌های بدی داشته‌اند که منجر به مرگ آن‌ها شده درگیر مسائل جانبی دیگری غیر از بارداری هم بوده‌اند. مثلا خود مادر به مصرف ماری جوآنا، الکل، کم خونی، بیماری‌های قلبی، آسم و ... دچار بوده است، اما چرا با این مسائل جانبی دست به بارداری زده؟ چون بارداری در یک رابطه همسری و در خانواده اتفاق نیفتاده است.

یعنی فرد به خاطر خود بارداری زیر ۱۸ سال دچار مشکل نشده بلکه مسئله جانبی دیگری داشته است و با بارداری که برای آن آمادگی نداشته و از طریق یک رابطه نامشخص شکل گرفته است بیماری‌های مخفی او بارز شده و یا مشکل اعتیادش به الکل و مواد مخدر دردسرآفرین گشته است. 

اما دخترانی که در ایران باردار می‌شوند بارداری آن‌ها ذیل ازدواج رقم می‌خورد و از همسر خود و در خانواده صاحب فرزند می‌شوند، ولی دختر ۱۸ ساله در آمریکا از رابطه همسری باردار نشده است بلکه از رابطه خارج از آن بوده لذا نوع تصمیم‌گیری در ایران باید متفاوت از آنجا باشد چرا که شرایط کاملا متفاوت است. 

همچنین در ایران از لحاظ پزشکی اجبار است که همه باید سه ماه قبل از بارداری مراجعه کنند چکاب کامل بشوند که آیا مادر بیماری زمینه‌ای دارد یا نه، یعنی اگر مادری کم خونی، کم کاری تیروئید، مشکلات تنفسی و ... نداشته باشد می‌تواند باردار شود و در طول ۹ ماه هم باید تحت نظر پزشک باشد. 

چرا چنین زن ایرانی که پایبند به خانواده است باید با دختری در آمریکا که روابط نامشروع متعددی داشته و اصلا نمی‌داند پدر بچه‌اش کیست و تنها و یا بدون همسر زندگی می‌کند و در رابطه نامشروع و ناگهانی باردار شده و در بارداری خود مورد مراقبت پزشکی و یا حمایت خانواده قرار ندارد و یا از بیماری‌های زمینه‌ای هنگام بارداری نامشروع خود بی‌خبر است.

چنین زنانی در غرب بعد از حاملگی یا بچه خود را سقط می‌کنند و یا بعد از زایمان بچه را تحویل دولت می‌دهند آیا چنین کسانی باید مرجع استناد سیاستمداران ما برای طراحی یک قانون باشد؟ 

*افزایش مرگ و میر مادران به خاطر بارداری زیر سن 18 سال یک ادعای کذب است
*: آمار رسمی کشور در مورد مرگ و میر مادران زیر 18 سال چه می‌گوید؟
اما موضوع دیگری که به بهانه آن افزایش حداقل سن ازدواج را مطرح می‌کنند افزایش مرگ و میر مادران به خاطر بارداری زیر سن 18 سال است، این درحالی است که چون کاهش مرگ و میر مادران یکی از شاخص‌هایی است که هر ساله وزرات بهداشت باید در مورد آن به سازمان ملل پاسخگو باشد طبق آمار خود وزارت بهداشت بسیار بسیار ناچیز است و بر طبق آمار رسمی مرکز پژوهش‌های مجلس سال گذشته حتی یک مورد هم مرگ مادر زیر ۱۸ سال به علت بارداری نداشته‌ایم، لذا آماری که در این زمینه هم ارائه می‌کنند جز دروغ چه منبع دیگری می‌تواند داشته باشد؟

اگر چنین مواردی وجود دارد مسئولان وزرات بهداشت باید آمار مرگ و میر مادران زیر 18 سال را رسما اعلام کنند، و در گزارش‌های رسمی خود به آن اشاره کنند.

*جایگزین طراحان افزایش سن ازدواج برای جوانان چیست؟ سرکوب، خودارضایی یا روابط نامشروع؟
*: از نظر شما با حذف ازدواج در سن نیاز جوانان دچار چه مخاطراتی می‌شوند؟
دختران نهایتا تا سن ۱۳ و حداکثر تا ۱۴ سالگی و پسران هم تا ۱۶ سالگی بلوغ در آن‌ها تکامل می‌یابد، یعنی چرخه هورمونی در آن‌ها به طور طبیعی تمایل به جنس مخالف را ایجاد می‌کند. بنابراین این سوال مطرح می‌شود که اگر راه تامین نیاز آن‌ها به صورت قانونی بسته شود باید چه راهی را در پیش بگیرند؟ 

اگر فرد خیلی خیلی اعتقادات بالایی داشته باشد مجبور است که نیاز خود را سرکوب کند مثلا اینکه مشغولیات زیادی برای خود ایجاد کند و اگر زیاد معتقد نباشد به راه خلاف شرع و عرف جامعه دچار می‌شود.

هم اکنون چند درصد از دختران و پسران درگیر مسئله خودارضایی هستند؟ بسیاری از روانشناسان اذعان دارند کهخودارضایی ضربات روانی شدیدی به افراد وارد می‌کند بنابراین کسانی که نسخه افزایش حداقل سن ازدواج را پیچیده‌اند جایگزین‌شان برای تامین نیاز دختران و پسران ایران چیست؟ برای مسئله‌ای که یک نعمت خدادادی و یک نیاز غریزی است و در فرد بیدار است چه جوابی دارند؟ من به آن‌ها پیشنهاد می‌کنم هر کدام آثار خودارضایی را تنها در اینترنت جستجو کنند تا متوجه حجم بالای بیماری‌های روان‌تنی مربوط به این قضیه بشوند.

همچنین بحث هم‌باشی‌ها یا همخانه نامحرم داشتن از کجا پیش آمد؟ از آنجا که نیاز عاطفی و جنسی دختر و پسر جامعه بی‌پاسخ ماند.کسانی که چنین طرحی را ارائه می‌دهند باید راه حلش را هم ارائه دهند.

وقتی فرد جسمش شکل گرفته و طوفانی جنسی در او ایجاد شده و تمایل به جنس مخالف و ازدواج دارد و خانواده هم حمایت می‌کند و امکان عقد شرعی هم است و خود فرد هم رضایت دارد چرا نباید ازدواج کند؟ در اینجا مجلس چه کاره است که اجازه دخالت به خود را می‌دهد؟ 

بسیاری از مراجعه کنندگان من به خاطر دیر ازدواج کردن و مسائل غیراخلاقی، چون خودارضایی و یا رابطه نامشروع در زندگی مشترک خود هم انسان موفقی نیستند. برخی مضطرب‌اند و عذاب وجدان دارند که مبادا همسرشان متوجه روابط قبل از ازدواج آن‌ها بشود و برخی هم توانایی برآوردن نیاز همسر خود را در رابطه زناشویی از دست داده‌اند.

 لذا کسانی که چنین طرحی به مجلس می‌برند باید راه حل جایگزین آن را هم ارائه دهند و اگر راه حلی ندارند باید مسئولیت عواقبی، چون روابط نامشروع و یا سرخوردگی‌ها را برعهده بگیرند.

 مسلماٌ با چنین طرحی ناراحتی‌های اعصاب بیشتر می‌شود. نیاز عاطفی و جنسی هم مثل غذا خوردن و خوابیدن یک نیاز طبیعی است شما نمی‌توانید به یک فرد بگویید تا فلان سن آب و غذا نخور و یا نخواب و بعد از فلان سن اجازه داری غذا بخوری و یا بخوابی. 

مراجعه‌کنندگان زیادی داشتم که به خاطر اینکه ازدواج نکرده بودند دچار اختلالات شدیدی شده‌اند. دختران یا پسرانی که بالای ۳۵ سال سن دارند و به خاطر نداشتن روابط زناشویی و همسری دچار لطمات بسیاری گشته‌اند و درگیر بیماری‌های روان‌تنی ناشی از خودارضایی و به تبع آن افسردگی‌های شدید هستند و یا دارو‌های قوی اعصاب استفاده می‌کنند.

چنین طرحی عین زیر پا گذاشتن آزادی است که دین و شرع و خود خدا برای فرد قائل شده است چرا که در انسان این نیاز به صورت غریزی قرار داده شده و اگر در مجرا و کانال خودش قرار نگیرد از مسیر خود خارج و دچار مشکلات می‌شود.

*بخش زیادی از بلوغ عقلی و اجتماعی بعد از ازدواج شکل می‌گیرد
*: گفته می‌شود که اینها، چون بلوغ عقلی و اجتماعی ندارند نباید وارد ازدواج شوند، اما سوال من این است که چه کسی براساس کدام مدارک مستند و علمی می‌گوید که فرد زیر ۱۸ یا ۱۶ سال برای ورود به زندگی مشترک و همسر داشتن بلوغ عقلی و اجتماعی ندارد؟ 

باید توجه کنیم که بسیاری از مراحل بلوغ اجتماعی و پختگی بعد از ازدواج برای فرد رقم می‌خورد و همان طور هم که آمار رسمی کشور عنوان می‌کند افرادی که در سنین زیر ۱۹ سالگی ازدواج کرده‌اند موفق‌تر از کسانی هستند که در سنین بالا ازدواج می‌کنند و زندگی‌شان از دوام بیشتری برخوردار است. 

یعنی هم بچه دارند، هم دانشگاه رفته و مدارج علمی را طی کرده‌اند و هم توانسته‌اند نسبت به دیگران شغل بهتری پیدا کنند و همه این‌ها را با برنامه‌ریزی و مدیریت می‌شود محقق کرد. آنچه مهم است این است که کسی حق ندارد به جای فرد دیگری تصمیم بگیرد. 

خطر دیگر این است که اگر نیاز جنسی به موقع پاسخ داده نشود دیگر بلوغ‌ها مثل بلوغ عقلی و اقتصادی به تعویق می‌افتد یعنی دختر و پسری که تحت فشار جنسی و عاطفی قرار دارد نمی‌تواند به مراتب بالاتر عقلی و اجتماعی دست پیدا کند چرا که ذهنش درگیر مسئله اول است و چندان هم در مدارج علمی با کیفیت خوب ظاهر نمی‌شود.

اصلا همان چالشی که فرد در زندگی مشترک با همسرش می‌کند باعث رشد و بلوغ عقلی او می‌شود و تا کسی وارد کارگاه زندگی مشترک نشود، بلوغ او کامل نمی‌گردد. 

*انتقام کم‌کاری نظام آموزشی را از جوانان می‌گیرند/کارگاه‌های آموزشی قبل از ازدواج را اجرایی کنید

*: از نظر شما راه حلی برای کمک به جوانان برای ورود به زندگی مشترک وجود دارد یا نه؟
بسیاری از نهاد‌های تربیتی از جمله خانواده و مدرسه و یا رسانه تاکنون کار قوی آموزشی برای آماده کردن فرزندان ایران برای ورود به زندگی مشترک انجام نداده‌اند و می‌شود گفت کاملاٌ در این زمینه کوتاهی کرده‌اند، لذا راه حل این نیست که ما نیاز جنسی و عاطفی میلیون‌ها جوان را معطل بلوغ عقلی و کم‌کاری خانواده یا نظام آموزشی نگاه داریم. 

در واقع می‌شود گفت امروز روز حساب نظام آموزشی و رسانه است که در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی چه حرفی برای گفتن در این زمینه دارد؟ چقدر سعی کرده که دانش‌آموز را مسئولیت‌پذیر بار بیاورد؟ هنوز هم نسبت به آموزش مهارت‌های زندگی به فرد در نظام آموزشی دافعه وجود دارد و باید خجالت بکشیم از این که فردی به 18 سالگی برسد و تمام مراحل بلوغ را پشت سر بگذارد بعد به او کودک اطلاق کنیم، مراجعه کنندگان به مطب‌های ما اصلا کودک به نظر نمی‌رسند.

می‌توانیم برای تسهیل ورود  جوانان به زندگی مشترک و دوام زندگی آنها برنامه‌های کوتاه مدت آموزشی را به صورت مکرر در فرآیند ازدواج آنها قرار بدهیم تا آمادگی‌های لازم را فرد در ابتدای زندگی مشترک کسب کنند و نهادهای مسئول در تربیت و آموزش باید برنامه‌های بلند مدتی که در اسناد بالادستی نظام برای آموزش مهارت‌های رفتاری و زندگی تنظیم شده است را اجرایی کنند و مورد پیگرد نهادهای نظارتی واقع شوند.

اینکه برای راحتی کار خودمان  با وضع یک قانون فرد و نیازهایش را به حال خود رها کنیم نهایت همکاری با کسانی است که دنبال انحراف جوانان ایرانی هستند.

برچسب‌ها:

نظر شما