شناسهٔ خبر: 29994593 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

ستارگان مدفون در تخت‌فولاد اصفهان| نمود زهد و پارسایی در فیلسوف میرفندرسکی

R41346/P4001/S6,51/CT7

تخت فولاد اصفهان در دل خود ستاره‌هایی دارد، یکی از این ستاره‌ها میر ابوالقاسم فندرسکی حکیم و فیلسوف، شاعر و ریاضی‌دان در دوره صفویه است.

صاحب‌خبر -
- اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، اصفهان در دل خود مشاهیر و حکیمانی داشته که می‌توان از ابعاد مختلف زندگی آن‌ها بارها نوشت، یکی از آن شخصیت‌ها میر ابوالقاسم فندرسکی حکیم و فیلسوف، شاعر، ریاضی دانی است که در دوره صفویه بوده است.

حکیمی که نام آن بر تابلوی یکی از خیابان‌های اصفهان نیز نقش بسته؛ از میرفندرسکی داستان‌ها و روایت‌های بسیاری نقل شده است؛ وی فرزند میرزابیک فرزند میرصدرالدین از حکمای طراز اول مکتب اصفهان است که افزون بر آن شهرت بسزایی در حکمت ریاضی و طبیعی، جفر و کیمیا و فنون تسخیر و عجائب دارد. حکایاتی درباره تیزهوشی، بلندمرتبگی، و بی پروایی او در پاسخ گفتن به خرده‌گیریهای حاکمان و شاهان نقل کرده‌اند، که نشان دهنده دقت نظر، نیروی ذهن، شجاعت اخلاقی، وارستگی و آزادمنشی اوست.

مهم‌ترین مشخصه روحی شخصیت فندرسکی، زهد و پارسایی و بی‌اعتنایی به مظاهر فریبنده زندگی و هم‌نشینی با خاک‌نشینان و تهی‌دستان است.

به گفته محمد حسین ریاحی اصفهان‌شناس، یکی از ویژگی‌های بارز میرفندرسکی این بود که با تفحص در جهان آن روزگار به اطلاعات و ایده‌های جدید از تعالی معنوی دست پیدا کرد. میر ابوالقاسم فندرسکی به همراه شیخ بهایی و میر داماد مکتب فلسفی اصفهان را پایه ریزی کردند و به دلیل اینکه محیط فکری و علمی آن روزگار با روحیه آزادی‌طلب و تقلیدناپذیر او سازگاری نداشت، مانند استادش چلبی‌بیک تبریزی و بسیاری دیگر از اهل علم، ادب، عرفان و هنر عازم هندوستان که دارای محیطی آزاد و به دور از تعصب بود، شد.

ستارگان مدفون در تخت فولاد| 2 ادعای بزرگ حاج آقا رحیم ارباب
ستارگان مدفون در تخت فولاد| لسان‌الدین خطاطی شاعر و خطیب؛ تسلط به ادبیات فارسی و عربی
ستاره‌های مدفون در تخت فولاد| تسلط شیخ محمدباقر صدیقین بر علوم ظاهرى و شرعى+تصاویر

وی در سال 1015ق عازم سفر به هندوستان شد و نزد میرزا جعفر آصف‌خان از شاعران و ادیبان فارسی مقیم آنجا رفت روایت شده که آصف‌خان اسباب بازگشت او را به ایران فراهم نمود، ولی میرفندرسکی به طور مکرّر بین سال‌های 1021-1024ق به هند سفر کرد و سپس یکبار در سال 1037 ق و بار دیگر در 1046 ق به آن دیار رفت و در این روزها سفرهای متعدّدی نیز به عراق داشت.

در روایت‌ها آمده که " از وی پرسیدند دلیل مسافرت زیاد شما به هند چیست، در حالی که در ایران بسیار کرامت و احترام داشته‌اید؟ در پاسخ گفته بود: دهلیز منزل رفیع‌الدین صدر نزد من طولانی‌تر از مسافت کشور هند است. یعنی برای من گذشتن از تمامی خاک هند خیلی راحت‌تر است تا گذر از درگاه خانه‌های بزرگان و علمای ایران"

میرفندرسکی در ادبیات نیز دست داشت و اشعار لطیفی سروده است. نخستین چیزی که به شخصیت‌های علمی عصر خود توصیه می‌کرد معنویت بود. این عالم ربانی شاگردان زیادی داشته و هم اکنون قبر ایشان زیارتگاه عاشقان عرفان است.

در یکی از حکایت‌ها آمده که  روزی شیخ بهائی و میر فندرسکی در کنار باغی در حاشیه زاینده‌رود نشسته بودند، شیری از نزدیکی آنان گذشت، شیخ بهائی هراسان شد، ولی میرفندرسکی شیر را به نگاهی رام کرد و نزد خود خواند و به آرامی قلاده بر گردنش نهاد. این حکایت به گونه‌های مختلفی نقل شده است و دستمایه‌ی یک پرده نقاشی در بنای تاریخی کاخ هشت بهشت گردیده است.

مهم‌ترین اثر میرفندرسکی رساله فارسی معروف به صناعیه است که به عنوان "حقایق الصنایع" نیز شهرت دارد. او در این رساله صناعت را به مفهومی بسیار گسترده و به معنی هرچیز که از نیروهای عقلی و کاری آدم به ظهور و حصول پیوندد، گرفته است.

مزار وی در فضایی باز در تخت فولاد اصفهان، و با فاصله‌ای زیاد در شمال غربی تکیه بابارکن‌الدین قرار دارد که اکنون خود به "تکیه میر فندرسکی" شهرت دارد، بر مزار او بر کتیبه‌ای به خط ثلث برجسته مورّخ1050قمری است.

انتهای پیام/ ز

نظر شما