شناسهٔ خبر: 29975661 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

برجسته های امروز مطبوعات

سودای مناظره ای دیگر

تهران- ایرنا- محمود احمدی نژاد رییس دولت های نهم و دهم، پس از پایان دوران ریاست جمهوری با وجود آنکه دیگر مسوولیتی ندارد همچنان به سفرهای استانی خود ادامه می دهد. او روز پنجشنبه هفته گذشته در صومعه سرا با ادبیاتی منحصر به فرد حسن روحانی رییس جمهور کنونی را به مناظره تلویزیونی دعوت کرد.

صاحب‌خبر -

گروه اطلاع رسانی ایرنا در راستای ایفای رسالت آگاهی بخشی به انعکاس برجسته ترین گزارش های روزنامه های مختلف با عناوینی چون سودای مناظره ای دیگر، در همیشه بر یک پاشنه نمی چرخد، «فشار اقتصادی» عامل دین‌گریزی مردم، رضایت نامه های وحشتناک قبل از جراحی، تلاش حزبی در خلاء فرهنگ تحزب، نگرانی‌های معیشتی و جراحی بودجه، خانه‌به‌دوشی مستاجران در پی رشد اجاره‌بها، فرصت سوزی، بحران مشروعیت کاسبان کنکور، دست‌های آلوده در قتل خاشقجی، لهجه هویت ملی، هجمه ناحق و چگونه صنعت پتروشیمی با خصوصی سازی نادرست لقمه لقمه شد؟» پرداخته است، در ادامه به بازتاب گزیده ای از این مطالب می پردازیم:

** سودای مناظره ای دیگر
روزنامه اعتماد با انتشار عنوان «سودای مناظره ای دیگر» نوشت: محمود احمدی نژاد رییس دولت های نهم و دهم، پس از پایان دوران ریاست جمهوری با وجود آنکه دیگر مسوولیتی ندارد همچنان به سفرهای استانی خود ادامه می دهد. او روز پنجشنبه هفته گذشته عازم صومعه سرا در استان گیلان شد و در مسجد المهدی این شهر سخنرانی کرد. رییس جمهور سابق ایران در این سخنرانی با ادبیاتی منحصر به فرد حسن روحانی رییس جمهور کنونی را به مناظره تلویزیونی دعوت کرد.

به گزارش بعضی از سایت ها احمدی نژاد در جمع هواداران خود گفت: «در مناظره حاضر شوید تا پوز شما را بزنیم.» ادبیات محمود احمدی نژاد که در طول سال های ریاست جمهوری مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان و فعالان سیاسی هر دو جناح قرار گرفته بود، بار دیگر حاشیه ساز شد و انتقادهای فراوانی به همراه داشت.

**در همیشه بر یک پاشنه نمی چرخد
روزنامه شرق در گزارشی تحت عنوان «در همیشه بر یک پاشنه نمی چرخد» آورد: «احمدی نژاد به روحانی: «آقای رییس جمهور را دعوت می کنم در تلویزیون مناظره کنیم»؛ اگر خاطرشان باشد یک بار به اسم مناظره در همین تلویزیون 19 ددقیقه و 44 ثانیه وقت سفارشی اضافی تک نفره گرفتند و از آن نهایت استفاده را کردند. متاسفانه در همیشه بر یک پاشنه نمی چرخد.» این توییت حسام الدین آشناست، در واکنش به درخواست رییس سابق دولت از رییس فعلی دولت.

معنی کنایه آشنا به احمدی نژاد این است که معلوم نیست اگر رییس سابق دولت دوباره در یک مناظره شرکت کند، از امکان وقت اضافه تک نفره بهره مند شود. این محتمل است که این بار وقت اضافه به رییس دولت مستقر اختصاص پیدا کند. همان طور که سال 88 به محمود احمدی نژاد تعلق گرفت.

**«فشار اقتصادی» عامل دین‌گریزی مردم
روزنامه آرمان در گزارشی با عنوان ««فشار اقتصادی» عامل دین‌گریزی مردم» نوشت: «آقازادگی وجود دارد و فرزندان برخی علما کشور را ترک کرده و در اروپا و آمریکا زندگی می‌کنند». این جملات سخنان محسن غرویان در گفت‌وگو با «آرمان» است. این مدرس حوزه علمیه قم در پاسخ به این پرسش که‌آیا نوع زندگی مسئولان به شکلی است که به خوبی از مشکلات روزمره مردم آگاهی داشته باشند؟ چرا بین زندگی مردم و مسئولان فاصله افتاده است، گفت: این مسأله از سال‌ها قبل آغاز شد و در دولت آقای احمدی‌نژاد شدت پیدا کرد. در گذشته برخی از آقازاده‌ها در کشورهای عربی خلیج فارس مانند دوبی، قطر و کویت منزل و املاک خریداری کردند تا هر زمان خواستند به این کشورها مهاجرت کنند.

وی در ادامه اظهار می دارد: در شرایط کنونی نیز برخی از آقازاده‌ها در کشورهای خارجی و از جمله کشورهای اروپایی و آمریکا زندگی می‌کنند. دلیل اصلی این فاصله نیز به مسائل داخلی کشور بازمی‌گردد. اگر آزادی‌های لازم برای فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی بیشتر مهیا شود بسیاری از کسانی که از ایران مهاجرت کردند در کشور باقی می‌ماندند.

**رضایت نامه های وحشتناک قبل از جراحی
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی عنوان «رضایت نامه های وحشتناک قبل از جراحی» را برجسته کرد و نوشت: جدا از آن که ادبیات این رضایت نامه ها رعب آور است اما مردم بایستی به خاطر داشته باشند که امضای مفاد این برگه ها به معنای سلب شکایت از متخلف نیست بلکه صرفا اثبات خطای پزشکی را بر عهده بیمار می گذارد.

پزشکان زیادی از برائت نامه به عنوان اهرم فشار استفاده می کنند تا بیماران را به عدم اخذ شکایت تشویق کنند! موضوعی که به نظر می رسد دلیل اصلی این گونه برخوردها باشد، عدم آگاهی افرادی جامعه از حقوقشان است. سوالی که در این بین مطرح می شود این است که آیا نحوه برخورد پزشکان با موضوع برائتنامه یا رضایت نامه نوعی سوء استفاده از عدم آگاهی جامعه به شمار نمی آید؟

** تلاش حزبی در خلاء فرهنگ تحزب
روزنامه همدلی در گزارشی با عنوان «تلاش حزبی در خلاء فرهنگ تحزب» آورد: احزاب اصلاح‌طلب به‌ویژه پس از دوم خرداد و با گذشت 21 سال هنوز نتوانسته‌اند کارکرد حزبی به معنای واقعی و حقیقی کلمه و عام آن‌را اجرا کنند. هنوز کارکردهایی مانند آموزش، عضوگیری، فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی و... در این احزاب شکل نگرفته و فراگیر نشده است. هرچند بسیاری از احزاب برای رسیدن به این نقطه مشکلات قانونی و فراقانونی دارند اما بزرگان این احزاب حتی نتوانسته‌اند تاکنون از ظرفیت‌های قانون اساسی برای فعالیت‌های خود استفاده کنند.

«داریوش قنبری» معاون پارلمانی شهرداری تهران و عضو شورای مرکزی حزب مردم‌سالاری، در گفت‌وگو با «همدلی» ضمن نقد نگاه دستگاه سیاسی به احزاب و بی‌تاثیری احزاب در نظام سیاسی، گفت: « بدون شک ما باید به سمت تحزب و حزب‌گرایی در کشور برویم. تا هم علاوه بر فعالیت‌های سیاسی حزبی، احزاب بتوانند مسئولیت‌های ناشی از این نظام را نیز بپذیرند». او افزود:‌ « بدون شک، قوانین خوب در انتخابات یکی از عوامل اصلی در مدیریت چالش‌های مربوط به رقابت‌های سیاسی است. به نظر من آنچه در شرایط کنونی از اهمیت شایانی برخوردار است، اصلاح قانون اساسی است».

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ادامه، موانع حزب‌گرایی در ایران را برشمرد، و نقش و تاثیرشان بر بی‌تاثیری یا کم‌تاثیری احزاب در ایران را توضیح داد، او در این باره گفت: «متاسفانه با توجه به اینکه جز اولین کشورهای خاورمیانه هستیم که نظام حزبی را راه اندازی کرده‌ایم اما آنگونه که باید و شاید نتوانستیم تحزب‌گرایی را در ایران توسعه دهیم. یکی از عواملی که می توان، آن‌را به‌عنوان مانع تحزب‌گرایی و توسعه آن معرفی کرد، همانا، وجود رقبای سیاسی دیگری هستند که متاسفانه در همه دولت‌ها نیز حضور داشته است. این رقبا به نوعی فعالیت و رشد احزاب را تحت شعاع خودشان قرار دادند و مانع رشد طبیعی احزاب شدند. در مجموع راهی جز این نداریم که احزاب را تقویت کنیم، چون سرنوشت توسعه ما در گروه تحزب گرایی و میدان داری به احزاب است».

** نگرانی‌های معیشتی و جراحی بودجه
روزنامه ابتکار در گزارشی با اشاره به این که براساس قانون، بودجه کل کشور هر ساله باید تا 15 آذر تقدیم هیات رییسه مجلس شود، عنوان «نگرانی‌های معیشتی و جراحی بودجه» را منتشر کرد و آورد: طبق نظمی که دولت تدبیر و امید بر خلاف دولت‌های نهم و دهم در‌این‌باره داشته است به جز موارد استثنایی، همیشه در وقت مقرر بودجه کشور را تهیه و تقدیم مجلس کرده است. محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه هم پیش از این از آمادگی دولت برای ارائه بودجه 98 در 15 آذر توسط رئیس جمهوری خبر داده بود‌ ولی به دلایلی این زمان تغییر کرد و 18 آذر به عنوان روز تقدیم بودجه به مجلس معرفی شد.

این در حالی است که بهروز نعمتی، سخنگوی مجلس پیش از تعطیلی مجلس، سفر استانی رئیس جمهوری و سرکشی نمایندگان به حوزه‌های انتخابیه را وسط کشید و گفت که «طبق رایزنی‌های صورت گرفته بین دولت و مجلس، قرار است دولت لایحه بودجه سال 98 را روز یکشنبه (25 آذرماه) به مجلس تقدیم کند.» هر چند که باز نعمتی طی خبری اعلام کرد: «بودجه 98 در وقت مقرر 25 آذر به مجلس نخواهد آمد چون رهبری در دیدار سران سه قوه رهنمودهایی درباره بودجه سال آینده داشتند که بر این اساس قرار شد اصلاحات مورد نظر ایشان در لایحه بودجه اعمال شود.»

ولی نکته قابل توجه بودجه سال 98 نسبت به بودجه سال‌های گذشته، وضعیت نابسامان اقتصادی کشور پس از تحریم‌های اعمال شده توسط آمریکا است. موضوعی که ترامپ درصدد است با اعمال فشار به سایر کشورهای خریدار نفت ایران، زمینه کاهش فروش نفت ایران را تا جای امکان فراهم کند. بنابراین با توجه به تک‌محصولی بودن کشور ما و وابستگی شدید ایران به فروش نفت، قطعا موضوع کاهش صادرات نفت بر بودجه سال 98 تاثیر عمیق و غیرقابل انکاری خواهد داشت.

** خانه‌به‌دوشی مستاجران در پی رشد اجاره‌بها
روزنامه آرمان در گزارشی با عنوان «خانه‌به‌دوشی مستاجران در پی رشد اجاره‌بها» نوشت: گزارش‌های دفتر برنامه‌ریزی و اقتصاد مسکن معاونت مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی نشان می‌دهد که تعداد خانه‌های خریدوفروش‌شده در آبان سال جاری، 7017 فقره بوده که به نسبت آنچه برای مهر سال جاری به ثبت رسیده (9561 فقره)، 1.26درصد کاهش را تجربه کرده است. همچنین در آبان سال گذشته، حجم واحد‌های معامله‌شده 14هزار و 956 واحد بوده که این رقم در مقایسه با اعداد گزارش‌شده در سال جاری 113درصد بیشتر بوده است.

به نظر می‌رسد قصه پرماجرای مسکن را پایانی نیست؛ قصه‌ای که از یک رکود در اوایل سال92 شروع شد، اما اکنون پس از گذشت بیش از پنج سال دولت و وزارت راه و شهرسازی نتوانسته‌اند پایانی برای آن بنویسند. به این ماجرا باید تورم قیمتی را هم اضافه کرد؛ تورمی که هرچه افزایش یابد به دارایی خوابیده مالکان مسکن می‌افزاید، اما از سوی دیگر آرزوی خرید مسکن برای متقاضیان روز به روز بزرگ‌تر می‌شود. مهم‌تر از آنها این مستاجران هستند که در پی افزایش اجاره‌بها به خانه‌ به دوشانی تبدیل شده‌اند که هر سال پس از اتمام قراردادشان چاره‌ای جز کوچ به خانه‌‌های کوچک‌تر و حتی شهرهای اقماری ندارند. زیرا مالکان واحدهای مسکونی به دنبال رشد قیمت خرید و فروش مسکن، هر سال انتظار دریافت اجاره‌بهای بیشتری دارند.

این در حالی است که بسیاری از مستاجران به دلیل رکود مسکن طی این سال‌ها رویای خرید آن را در سر می‌پروراندند، اما اکنون مسکن به کابوس هر شب آنها تبدیل شده است. چون دیگر بانک‌ها هم در پرداخت تسهیلات مسکن چندان مناسب عمل نمی‌کنند و حتی در این زمینه متهم به کارشکنی هستند. از سوی دیگر به نظر می‌رسد تسهیلاتی که بانک‌ها در نظر می‌گیرند چندان متناسب با واقعیت‌های جامعه نیست. چراکه بسیاری از مستاجران اکنون حداقلی‌بگیر هستند و دستمزد بسیاری از آنها به دومیلیون تومان هم نمی‌رسد.

**فرصت سوزی
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «فرصت سوزی» آورد: روز 12 آذر علیرضا رحیمی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس رکوردهای لایحه CFT را این‌گونه فهرست کرد؛ «اولین آبستراکسیون در کمیسیون امنیت، اولین استیضاح وزیر امور خارجه، اولین اعتراض رسمی به رئیس مجلس، اولین طومار پراکنی در صحن و بیشترین جلسه غیرعلنی در یک موضوع» واقعیت هم همین است، شاید تا حالا هیچ لایحه‌ و طرحی در مجلس با سرنوشت عجیب لایحه CFT مواجه نشده باشد. سرنوشتی که البته هنوز پایان آن مشخص نیست و تمام این رکوردها مربوط به نیمی از مسیر آن هستند. رکوردهایی که معلوم نیست بر تعداد آنها در نیمه دوم مسیر بررسی لایحه افزوده شود یا خیر؟

جنجال‌ها بر سر لایحه CFT ابتدا همپوشانی کاملی با کل موضوع FATF داشت، درست هم اندازه 3 لایحه دیگر مرتبط با این موضوع. اما روز بیستم خرداد حمله‌های مستقل به این لایحه شروع شد. در آن روز قرار بود مجلس کلیات CFT را بررسی کند. موافقان FATF از قبل هم می‌دانستند که باید منتظر فشارهای سخت مخالفان باشند. مخالفانی که در روزهای قبل از آن از هر موقعیتی، از راهپیمایی روز قدس گرفته تا نماز جمعه و تجمعات پراکنده دیگر برای بیان مخالفت با لوایح چهارگانه بهره برده بودند.

پیشتر در جریان بررسی لوایح پالرمو و مبارزه با پولشویی هیأت عالی نظارت مجمع وارد موضوع شده بود و اعلام نظر کرده بود. چیزی که قاطبه مجلس و خصوصاً رئیس قوه مقننه آن را قبول ندارد و خارج از چارچوب قانون می‌داند. در مورد CFT هم همین موضوع تکرار شد با این تفسیر که این هیأت نظرات خود را خارج از چارچوب زمانی 20 روزه به مجلس اعلام کرده بود. همین هم بهانه‌ای شد تا رئیس مجلس و رئیس کمیسیون امنیت ملی رسماً اعلام کنند که این ایرادات را بررسی نمی‌کنند و تنها به ایرادات شورای نگهبان رسیدگی خواهند کرد. در آن طرف اما اصرار از سوی طیفی از اعضای مجمع همچنان ادامه دارد. اختلافی که به نظر می‌رسد همچنان حل نشده باقی مانده و کمیسیون امنیت ملی در میانه آن وارد گود بررسی ایرادات لایحه CFT شده است تا این سؤال همچنان باقی باشد که آیا رفع ایراد بدون در نظر گرفتن نظرات هیأت عالی نظارت مجمع به جایی خواهد رسید یا خیر؟

** بحران مشروعیت کاسبان کنکور
روزنامه جوان در صفحه نخست خود تیتر «بحران مشروعیت کاسبان کنکور» را برجسته کرد و آورد: مؤسسات کنکور که سال‌هاست در کشور «تشکیلات موازی با نظام رسمی و حاکمیتی آموزش و پروش» راه انداخته‌اند و تمام همّ و غم آنان افزایش سطح حساسیت‌پذیری به قبولی در کنکور و تمرین تست‌زنی است و نه لزوماً افزایش سطح علمی دانش آموزان، این روز‌ها با بحران مشروعیت روبه‌رو شده‌اند، زیرا هم فغان مردم از هزینه‌های میلیونی و کمرشکن این هیولا‌های کنکور و تست‌زنی بلند شده است، هم شخص وزیر آموزش و پرورش و معاونان او از آنچه «مافیای کنکور» می‌نامند، فریادشان بلند است و هم کارشناسان، خطر یک آموزش و پرورش موازی را که مؤسسات کنکور با گردش مالی بیشتر از بودجه آموزش و پرورش به راه انداخته‌اند، گوشزد می‌کنند.

این مافیای مخرب در جدید‌ترین اقدام پس از دیدار با چند تن از علمای قم و مراجع تقلید، گزارش و عناوینی از این دیدار‌ها منتشر کرده‌اند که در راستای مشروعیت بخشی به کتاب‌های کمک آموزشی خودشان است، کتاب‌هایی که با حذف مشق شب از مقاطع مختلف تحصیلی، بی‌فایده می‌شود و درآمد میلیاردی آن‌ها را نابود می‌کند.

بی شک و قطعاً مراجع عظام تقلید با تعیین تکلیف اداره آموزش و پرورش در خارج از حاکمیت و در دست مؤسساتی که نوع عملکردشان نشان می‌دهد جز دغدغه مالی، چیز دیگری در سر نمی‌پرورانند، مخالف‌ا‌ند و باید به این مهم توجه شود که دیدار مدیران این‌گونه مؤسسات که تمامی جامعه از خاص و عام نوع عملکرد آن‌ها را مافیایی و سودجویانه می‌دانند، می‌تواند با هدف کسب مشروعیت از جایگاه رفیع مرجعیت باشد. نگاه مراجع عظام تقلید و علمای قم درباره مشق شب می‌تواند وارد چرخه کارشناسی این موضوع شود، اما نوع بازتابی که این مؤسسات از دیدار خود با مراجع داشته‌اند، نشان می‌دهد که با هدف ر‌هایی از بحران مشروعیت به این دیدار‌ها رفته‌اند.

** دست‌های آلوده در قتل خاشقجی
روزنامه دنیای اقتصاد، عنوان «دست‌های آلوده در قتل خاشقجی» را برای صفحه نخست خود برگزید و آورد: جینا هاسپل، رئیس سازمان سیا روز چهارشنبه در جلسه‌ای با حضور نمایندگان جمهوری‌خواه و دموکرات از مجلس نمایندگان در مورد قتل خاشقجی توضیحاتی ارائه داد. جینا هاسپل به نمایندگان گفته است، به‌رغم اینکه از ارائه توضیحات بیشتر از سوی ترامپ منع شده است اما قانونا مجاز به انجام چنین کاری نبوده و نمی‌تواند درخواست مجلس نمایندگان و سنا را برای حضور و تقدیم اطلاعات در رابطه با این جنایت رد کند.

در بخش دیگری از این سخنان هاسپل خبر داد که سیا پیش از جنایت هم از تلاش‌های صورت گرفته برای سوءقصد به جان خاشقجی اطلاع داشت اما ترامپ و کوشنر به این سازمان اجازه ندادند تا از وی حمایت کرده و مانع قتل او شوند. رئیس سیا در ادامه گفت: از یک سال پیش متوجه شدیم که ولیعهد عربستان از طریق شماری از نیروهای اطلاعاتی عربستانی در حال تعقیب خاشقجی در واشنگتن است، ما تماس‌های آنها را درباره مکان حضور خاشقجی هم شنود کردیم، حتی یک بار قرار بود او را در یک رستوران با یک کلت مسلح به صدا خفه‌کن با شلیک به قلبش از پشت سر بکشند اما ما وارد عمل شده و 3 نفر از اعضای سازمان اطلاعات عربستان را دستگیر کردیم حتی به درخواست ترامپ برای عدم بروز مشکلی بزرگ از اعلام این خبر هم خودداری کردیم.

با این حال ولیعهد عربستان به تلاش‌های خود برای قتل خاشقجی ادامه داد و گروهی از سازمان اطلاعات عربستان متشکل از حدود 35 نفر از افسران زبده این سازمان را مامور این کار کرد اما تصادفا آنها موفق به انجام این کار نشدند، زیرا او دو شب را در یک خانه نمی‌خوابید و هر بار در منزل یکی از دوستانش شب را به صبح می‌رساند. در بخش دیگری از سخنان هاسپل آمده است: بعد از مدتی یک سرمایه‌دار بزرگ عربستانی خود را به خاشقجی نزدیک و با او طرح دوستی ریخت و به او گفت که از مخالفان سیاست‌های ولیعهد محمد بن سلمان است و می‌خواهد از او حمایت کند و از آن زمان هم از او حمایت مالی کرد.

** لهجه هویت ملی
روزنامه خراسان در گزارشی با عنوان «لهجه هویت ملی» در ارتباط با بی‌‎رغبتی جوان‎ترها به لهجه داشتن، نوشت: رفتار تلویزیون در این زمینه، بازتابی از رفتار جامعه است منتها برنامه‎ریزان و سیاست‎گذاران در رادیو و تلویزیون باید قدری نسبت به رفتارهای‎شان آگاه‎تر باشند. آن‎ها در این سال‌ها نه‎تنها دید جامعه را نسبت به لهجه‎ها اصلاح نکرده‌اند که حتی لهجه‌ها و گویش‌ها را بیش از پیش به حاشیه‌ رانده‌اند. هربار کسی در تلویزیون با لهجه حرف زده، یا آدم توسری‎خوری بوده است یا دیگران به او واکنش ترحم‌آمیز و احساسی نشان داده‎اند که «آخی. چه بامزه حرف می‎زنی.» درحالی‎که لهجه‌ آدم‌ها اصلا امر آخی‎برداری نیست، طبیعی‌ترین شکل حرف زدن است؛ این برخورد اشتباه به‎نظرم از نپرداختن به لهجه‎ها بدتر است.

«مجیدطامه» پژوهشگر زبان‎های ایرانی، روند روبه‎زوال گونه‎های زبانی را نگران‎کننده می‎داند و می گوید: این موضوع یک وظیفه ملی است. ما باید در خانواده با لهجه حرف زدن را جا بیندازیم. شعر و موسیقی، از مهم‎ترین چیزهایی هستند که زبان را زنده نگه می دارند. در کتاب‎های درسی، سرفصلی به اسم ادبیات محلی داریم ولی آموزگارها نادیده‎اش می‎گیرند؛ آن‎ها می‎توانند از دانش‎آموزان بخواهند به گونه زبانی خودشان مطلبی بنویسند. همچنین باید بار منفی مقایسه بین زبان و گویش را کم رنگ کنیم؛ یعنی مردم فکر نکنند اگر فلان گونه زبانی را گویش می‎گوییم و گونه دیگری را زبان، قصد توهین داریم. تمام گونه‎های زبانی ارزشمند و همگی از یک ریشه هستند و هیچ برتری به یکدیگر ندارند؛ اگر این دید را تقویت کنیم، می‎توانیم به کند شدن روند روبه‎زوالِ گونه‎های زبانی امیدوار باشیم.

** هجمه ناحق
روزنامه قانون در صفحه نخست خود را به عنوان «هجمه ناحق» اختصاص داد و نوشت: شنیدن تفاسیر مختلف با لحن‌های گوناگون درباره یک واژه مشخص به نام منافع ملی، همواره فضای کشور را به سمتی برده که سیاست‌های کلان در اذهان عمومی را به بازیچه‌‌ای برای کشمکش جریان‌های سیاسی مبدل شده است. در همین حال بعد از پایان نمایشی به نام تصویب برجام امروز شاهد آن هستیم که عده‌ای با به زبان آوردن واژه‌ای انگلیسی به نام FATF که گاهی تلفظ آن را نیز درست بیان نمی‌کنند، همواره آن را تکفیر می‌کنند یا آنکه از ویژگی‌های آن برای مردم سخن می‌گویند.

نکته‌ای که در این بین احساس می‌شود، موضع‌گیری‌های متفاوت افرادی است که هر کدام به عنوان مقامی از مسئولان جمهوری اسلامی فعالیت می‌کنند ولی به نوعی واکنش نشان می‌دهند که گویی بررسی این مسائل در میان افرادی خارج از شاکله نظام جمهوری اسلامی بررسی می‌شود.

سیاست‌های کلان ایران هیچگاه توسط شخص یا یک قوه تایید و رد نمی‌شود بلکه در مسائل مختلف ارکانی هستند که به عنوان تصمیم‌گیر نهایی پا به عرصه می‌گذارند و حرف آخر را می‌زنند و اینکه عده‌ای بخواهند با بازی‌های سیاسی فضا را به سمتی بکشند که انگشت اتهام تنها به سمت دولت باشد و با خلط مبحث مسائل مختلف را با یکدیگر گره بزنند، اقدام مناسبی نیست و مردم بانیان این وضعیت را به خوبی درک می‌کنند و در زمانی که نیاز باشد به همه جریان‌های مقصر پاسخ خواهند داد. در موضوع FATF نیز اگر دولت، مجلس، قوه‌قضاییه، مجمع تشخیص و ... نظر مساعدی دارند و فقط به گونه‌ای القا شود که دولت بر اجرای و تعهد به آن اصرار دارد، اقدامی ناشایست است.

** چگونه صنعت پتروشیمی با خصوصی سازی نادرست لقمه لقمه شد؟
روزنامه مردم سالاری در گزارشی با انتشار عنوان «چگونه صنعت پتروشیمی با خصوصی سازی نادرست لقمه لقمه شد؟» نوشت: «92 درصد سهام پتروشیمی‌ها در دست نهادهایی است که 6 وزیر در آن نهادها مدیریت دارند. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ساتا و زیر مجموعه‌های ارتش و سپاه، وزیر دارایی، وزیر نفت، وزیر صمت و همچنین وزیر آموزش و پروش، از جمله وزرایی هستند که مدیران پتروشیمی‌ها را مشخص می‌کنند. متولیان واحدهای پتروشیمی، خود دولتی‌ها هستند! سوال این است که آیا منافع سازمانی نامعقول بر منافع ملی اولویت دارد؟ بنابراین دولت منتقد وزرای خود است.»

این بخشی از سخنان غلامحسین نجابت مدیرعامل اسبق شرکت ملی صنایع پتروشیمی در پاسخ به انتقادات دولت از مجموعه‌ی پتروشیمی‌ها است. او می گوید: «در هر زمانی و در هر زمینه‌ای که منافع فردی، سازمانی و گروهی بر منافع ملی ترجیح داده شد، قطعا با مشکل مواجه می‌شویم. در زمان جنگ، مردم می‌رفتند و شهید می‌شدند. اما باز هم عده‌ای بودند که منافع خودشان را بر منافع ملی ترجیح می‌دادند و سوء استفاده می‌کردند.»

وی در ارتباط با نرخ خوراکی که در اختیار پتروشیمی‌ها قرار می‌گیرد، گفت: رانت به معنای سوء استفاده از بیت‌المال است. اما قیمتی که برای پتروشیمی‌ها در نظر گرفته شده، مصوبه مجلس است. بنابراین پتروشیمی‌ها خودشان در پی رانت نیستند. مجلس این نرخ را تصویب کرده است. نرخ گاز متانی که در اختیار پتروشیمی‌ها قرار می‌گیرد نسبت به نرخی که در اختیار نیروگاه‌ها، منازل و ... قرار می‌گیرد بیشتر است. این تصمیم نیز مصوب مجلس است. مجلس با در نظر گرفتن و ایجاد شرایط مناسب جهت سرمایه‌گذاری و همچنین با در نظر گرفتن نرخ خوراک در منطقه، این تصمیم را اخذ کرده که خوراک را با قیمت کمتری در اختیار پتروشیمی‌ها قرار دهند.

پژوهشم**2059**9131

نظر شما