مشکل بسیاری از جوانان کسب رضایت خانواده برای ازدواج با همسر دلخواهشان است.. ازدواج به معنای وصلت دو جوان نیست بلکه وصلت دو خانواده مطرح است و چه بسا والدین نقش بسزا و مبرهنی در سازگاری و سعادت زندگی مشترک زوجین دارند. جلب رضایت والدین از مهمترین شروط لازم برای شروع زندگی مشترک محسوب میشود.
«نیما میگوید: سه سال است دختری را دوست دارم که بسیار باوقار، با نجابت، خانم و اهل زندگی است، اما مادرم به شدت با ازدواج ما مخالفت میکند، جالب است بدانید تنها دلیل عدم رضایت مادرم آن است که این دختر را به لحاظ موقعیت اقتصادی و اجتماعی در سطح ما نمیبیند چرا که خانواده ایشان از سطح مالی پایینی برخوردارند و در پایین شهر سکونت دارند. بارها به خانواده دختر پیشنهاد داده ام که من خواهان دخترشان هستم، اجازه وصلت دهند، اما نه دختر و نه خانواده اش رضایت نمیدهند و شرط ازدواج را جلب رضایت مادرم عنوان میکنند!»
تحقیقات نیز نشان داده است که عدم رضایت هر دو والدین درباره ازدواج فرزندانشان، باعث میشود ۸۸ درصد زوجها از رضایت زناشویی پایینی برخوردار باشند و نظر منفی یکی از والدین درباره آینده ازدواج، تقریبا میزان رضایت را به ۷۳ درصد میرساند این در حالی است که نظر مثبت والدین درباره ازدواج باعث میشود ۸۵ درصد زوجها سطح بالایی از رضایت را در ارتباطات خود نشان دهند.
به واقع، جوانان هم اذعان دارند که گوش دادن به تجارب و عقاید والدین بسیار سودمند است، اگر چه ضروری نیست با همه عقاید آنان موافق باشند، اما درک توصیههای مهم والدین در تصمیم گیریهای مهمی، چون ازدواج عاقلانه است. چه بسا بسیارند جوانان نادمی که بعد از وصال به معشوقه شان، از مسیر رفته پشیمانند و احساس ندامت میکنند و روزی هزاران مرتبه خود را سرزنش میکنند که چرا به حرف والدین شان گوش ندادند و امروز، مجبورند بسوزند و بسازند و یا مهر طلاق را یدک بکشند.
گاهی انتخاب عاقلانه است
امروزه فضای سنتی ازدواج تا حد بسیاری تغییر کرده و اکثر جوانان، ترجیح میدهند، خود، راجع به ازدواج تصمیم بگیرند و انتخاب گر شریک زندگی شان باشند، اگرچه انصافا نیز، گاهی ملاکهای سنجیده و واقعی تری هم برای ازدواج مطرح میکنند و بسیار منطقیتر و عاقلانهتر از والدین شان تفکر میکنند؛ اما با این حال، با توجه به فرهنگ کشور ما، عدم موافقت خانوادههای یکی از طرفین بر ازدواج، زوج جوان را هم امروز و هم در فرداها با مشکلاتی مواجه میسازد.
تحمل سختیهای بسیار وصال از یک سو و قطع ارتباط با خانواده از سوی دیگر، باعث میشوند نه تنها جوان بطور کاملا ناخودآگاه در ارتباط با اطرافیانش دچار تنش شود بلکه تجربه احساسات نامساعدی، چون اضطراب، استرس و احساس گناه بر زندگی شخصی و زناشویی وی نیز، اثرات منفی خواهد گذاشت.
پدر و مادرها تا کجا نظر بدهند؟!
“تو باید با شخص مورد نظر ما ازدواج کنی”، ” این فرد شایستگی، حضور در خانواده ما را ندارد”، تو حق نداری با فرد مورد نظرت به فلان دلیل ازدواج کنی”، ” فرد انتخابی تو مورد پسند و علاقه من نیست” و…؛ جملات آشنایی هستند که هر پدر و مادری به هنگام مواجه با فرد انتخابی فرزندشان، آنها را بیان میکنند. آیا تا کنون به اثرات منفی این جملات، بر ذهن و روان فرزندانتان اندیشیده اید؟!
نافرمانی و تضادورزی، ایجاد کینه و کدورت، فاصله گرفتن از یکدیگر از حداقلترین اثرات منفی این جملات بر فرزندان است. پس بر والدین واجب است، علیرغم عدم رضایت، همگام با درک شرایط احساسی و هیجانی فرزندشان، در گزینش کلمات و عبارات سخنانشان، حسن انتخاب داشته باشند و مطلبی بر زبان جاری نسازند که موجب سوختن دل عاشق فرزندشان شود.
شما به عنوان والدین یک جوان، هرگز نباید به گونهای رفتار کنید که فرزندتان احساس کند، هیچ ارادهای از خویش ندارد، به جرأت بپذیرید تصمیم گیرنده نهایی در امر ازدواج، فرزندتان است چه بسا ایشان مسئولیت یک عمر زندگی را در پیشرو دارد و بی گمان تنها کسی تا آخر بار این مسئولیت را به دوش میکشد که خود از ابتدا انتخاب گر است.
به واقع بهترین رفتار این است که به جای دخالت در کار فرزندتان، فضایی را ایجاد کنید که ایشان بتواند راجع به انتخاب و عواقب آن اندیشه کند؛ نظر موافق و یا مخالف خود را با ذکر دلایل مطرح نمایید، اما در نهایت، تصمیم گیری و مسئولیت انتخاب را بر عهده فرزندتان بگذارید، به دیگر سخنان او سعی کنید تعصبات خود را کنار بگذارید و منطقی برخورد کنید.
اگر شخص مورد نظر فرزندتان شرایط مورد نظر را دارد، او را بپذیرید و در شناخت هر چه بیشتر و عمیقتر آن فرد، یاری گر فرزندتان باشید، بی تردید همراهی شما با فرزندتان، دقت نظری را به همراه خواهد داشت که در صورت مواجهه با مشکلاتی در امر ازدواجشان، سریعتر میتوانید اعلان خطر نمائید و بدون از بین رفتن حرمتها و احترام فی مابین، فرزندتان را از ادامه مسیر منصرف گردانید.
جوانان، با مخالفت شدید والدین چه کنند؟
اگر مخالفت والدین تان جدی است و رضایت بر این امر را محال میدانید، با درایت پیش بروید؛ سعی کنید به جای قهر و جنگ از در دوستی و صمیمیت وارد شوید. بی تردید جلب حمایت و اعتماد آنان، تضمین کننده سعادت آینده مهمترین انتخاب زندگی تان خواهد بود. بهتر است احساسات لطیف و هیجانات موقت این دوران را کنار بگذارید و اندکی از موضع عقل هم به این موضوع توجه کنید؛ بدون پیش داوری و قضاوت نادرست از سخنان والدین تان، دل به حرفهایشان دهید و دلایل مخالفت هایشان را بشنوید
چه بسا ممکن است شما مو ببیند و آنان پیچش مو! بی گمان همه پدرو مادرها سعادت و خوشبختی فرزندانشان را میخواهند و اگر امروز ساز ناسازگاری مینوازند قطعا دلیلی جز آزار و اذیت شما دارد، اگر چه شاید برخی از دلایل مخالفت، منطقی نباشد، اما قطعا بپذیرید ناآگاهی و عدم شناخت آنان از مسائل روز، موجب اختلاف نظر است و لاغیر؛ بنابراین، برای مواجه با منطق والدین تان پیشنهاد میکنیم صحبتهای آنان را با فرد معتمد، دلسوز، آگاه و مدبر درمیان بگذارید و نظرات آنها را هم بشنوید.
اگر آنها نیز، هم عقیده والدین تان بودند، حتما در انتخاب و تصمیم خود تجدید نظری داشته باشید، اما در صورت موافقت آنان با نظر شما، صبر پیشه کنید و به کمک مشاوری امین در جهت جلب رضایت والدین تان گام بردارید، بی شک، دیگران معتمد و امین، بیش از شما میتوانند، فضای صحبت را بازتر کرده و دل والدین تان را بر این امر نرم کنند.
اینجا حق دارید، خودتان تصمیم بگیرید
اگر چه دل کردن، کاری بس سخت و دشوار است، اما توصیه اکید ما بر این است که بدون رضایت والدین، هرگز تن به ازدواج ندهید، مگر آن که دلیل موجهای بر انجام این امر داشته باشید. مثلا، اگر مادری صرفا به دلیل تنهایی خویش، اما و اگرهای بسیاری دارد و مانع از ازدواج جوانش میشود، در چنین مواقعی، جوان جایز است بدون توجه به سخنان مادر، برای ازدواج خویش تصمیم بگیرد، البته ناگفته نماند که بهتر است با رعایت تمامی جوانب احتیاط پیش برود و با مشورت گرفتن از ریش سفیدان و عاقلان از درستی تصمیم خویش مطمین شود.
منبع: ایران ناز
∎
نظر شما