شناسهٔ خبر: 29948027 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: راه دانا | لینک خبر

اندر احوالات حال ناخوش قالی کرمان؛

عدم رشد صنعت قالی بافی در دستان قالی باف یا سیاست گذاری های غلط دولتی

تعدادی از سرشناسان کرمانی به عدم توجه مسولان در این عرصه گلایه ها دارند و می گویند: بزرگترین مشکل این صنعت از زمانی آغاز شد که دولتی شد و سیاست های غیر تخصصی دولت برای این صنعت آن را رو به کما برد ه است.

صاحب‌خبر -

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از  راه آرمان; تاریخ فرشبافی کرمان به قرنها پیش و قبل از دوران صفویه می رسد. قطعهای از یک تخته فرش بافته شده در این شهر که در موزه حضرت امام رضا علیه السلام در مشهد نگهداری می شود بر سابقه ای لااقل در حد پانصد سال بافندگی در زمینه فرش های گره دار کرمان شهادت می دهد. در روند تاریخی قالیبافی کرمان می توان نقاط اوج و حضیض متعددی را سراغ گرفت بطوریکه هنر قالیبافی کرمان نقطه اوج خود را در زمان صفویه و مرحله حضیض خود را در اوایل دوره قاجاریه، یعنی زمانی که آقا محمد خان قاجار به لحاظ مساعدت اهالی کرمان با لطفعلی خان، دست به کشتار هولناک اهالی آن زد، سپری کرده است.

شهرت و آوازه قالی کرمان بیش از هر چیز به دلیل درآمیزی رنگ و طرح آن است. طرح و رنگ قالی کرمان یکی از نفیس‌ترین، زیباترین، و خوش‌سبک‌ترین بافته‌های جهان به شمار می‌آید به‌طوری که کمتر می‌توان دو قالی از نظر رنگ و نقشه شبیه به هم پیدا کرد.

طراح کرمانی، که با انگشت ماهر و توانای خود همواره زیبایی آفریده است، هیچگاه خود را محدود در چند رنگ و نقش نکرده است و همین بدعت‌ها و نوآوری‌هایش سبب شده تا از رقبای خود پیشی گرفته و در بافت قالی‌های نفیس و زیبا، شهرتی بی‌مانند کسب کند.

مردم کرمان قبل از قالیبافی به کار شال‌بافی می‌پرداختند و در طرح‌های قدیم فرش کرمان جای پای طرح‌های شال‌بافی کرمان هویدا است، اما به تدریج در طرح‌های قالی، تنوع ایجاد شد و طراحان معروفی چون حسین، امیر و احمد شاهرخی کارهای زیبایی خلق کردند که کرمان را از دیگر مناطق بافت متمایز کرد و به تدریج طرح‌های باب بازار خارج از کشور رایج شد و طرح‌های گل‌فرنگ، گلدانی، ظل‌السلطان و تصویری بوجود آمدند به‌طوری که خاندان شاهرخی را از پیشکسوتان هنر طراحی قالی کرمان قلمداد کردند. البته کاظم راد، شکرالله پاک‌گوهر، رضاخان‌زند، محمود ارجمند، محمد سام، حسن رسولی و میرزاعلیرضا مایل از دیگر طراحان مشهور و معاصر قالی کرمان هستند.

از میان تولیدکنندگان بزرگ قدیمی قالی کرمان نیز می‌توان از احمد یزدان‌پناه معروف به دیلمقانی، محمد ارجمند کرمانی، ملقب به سلطان قالی کرمان، برادران رشید فرخی، برادران اژدری و ژان‌تیمویاناکی نام برد و ابوالهادی، فتحی، نصیری و وزیری هم از مهم‌ترین تولیدکنندگان فعلی قالی شهری‌باف استان کرمان هستند.

در گذشته که مراکز قالیبافی کرمان در اختیار تجار و خوانین روستاها بود، کودکان را از پنج سالگی، اجیر ارباب‌ها می‌کردند و آنها را بدون حامی رها می‌کردند تا به قولی، قالیباف شوند.
بافت قالی و قالیچه که در روستاها بیشتر به عهدة زنان و دختران است در کارگاه‌های شهری حرفه‌ای است که بافندگان زن و مرد به آن می‌پردازند. دختران و پسرانی که در کنار دارهای قالی هزاران هزار گره را با انگشتان هنرمند خود در دل تارهای قالی جای می‌دهند و سرانجام به علت شرایط سخت کاری و محیط‌های نامناسب و غیربهداشتی کارگاه‌ها، به بیماری‌هایی چون کم‌بینایی، رماتیسم و جهاز تنفسی مبتلا می‌شوند.

به‌طور کلی قالی‌های کرمان را می‌توان به دو گروه شهری‌باف و عشایری‌باف تقسیم کرد که شهر کرمان مهم‌ترین مرکز عرضه قالی‌های شهری‌باف و سیرجان مهم‌ترین مرکز عرضه فرش‌های عشایری هستند.

قالی‌های راور

قدیمی‌ترین نوع قالی کرمان به «قالی راور» مشهور است که تاریخچه بافت آن به سال ۱۸۶۶ میلادی برمی‌گردد قالی آن در بازارهای داخل و خارج از شهرت بی‌مانندی برخوردار است، به‌طوری که قالی‌های مرغوب و استثنایی کرمان را به نام «قالی راور» می‌شناسند.

به غیر از راور و شهرهای رفسنجان و ماهان که در آن‌ها قالی‌هایی برابر با الگوهای بافت کرمان در سبک طرح‌های گلدار بافته می‌شود، در سایر شهرهای این استان از جمله سیرجان، شهر بابک، زرند و بردسیر نیز قالیبافی به شکل دیگری انجام می‌شود. در تمامی این مناطق از پشم مرغوب برای بافت قالی‌های درجه یک استفاده می‌شود و تار و پود تمامی تولیدات از نخ پنبه‌ای است این قالی‌ها عموماً دو پوده بافته می‌شوند و فقط در منطقه راور گاهی قالی‌های بسیار مرغوب سه‌پوده تولید می‌شود.

از مهم‌ترین رنگ‌های مورداستفاده در قالی کرمان می‌توان به رنگ‌های لاکی سیر و روشن، بِژ، عنابی، مِسی، آبی سیر و روشن، سُرمه‌ای، صورتی و سبز سیر و روشن اشاره کرد و به‌طور متوسط در هر قالی بین ۱۵ تا ۳۰ رنگ به کار می‌رود.

قالی‌های ایل‌باف

در کرمان ایل‌های بزرگی وجود دارد که شهرت قالیچه‌های آنان از شهرت زیادی در داخل و خارج از کشور برخوردار است. این ایل‌ها عبارتند از: ایل افشار، ایل پیچاقچی، ایل جبال‌بارزی، ایل منهی، ایل لرها و اعراب.
ایل افشار طایفه‌هایی از ایل ترک‌زبان هستند که در بیشتر خاک ایران از جمله آذربایجان و کرمان پراکنده‌اند. افشاری‌های کرمان از طایفه افشاری‌های آذربایجان هستند که در زمان شاه‌طهماسب صفوی به نواحی کرمان کوچ کردند.

مهم‌ترین مراکز بافت قالیچه‌های افشار عبارتند از: شهر بابک، سیرجان، بافت، رابر، نواحی غرب جیرفت، بیلوردی، اسعدی، بیلری، کوتلو، سرآباد، دشتاب، پاریزی، ده‌شتران و دحلج. طرح قالیچه افشار به‌طور کلی شکسته است.

زیباترین نگاره‌ای که در آنها به کار می‌برند نقش مرغ است که به آن نقشه مرغی نیز می‌گویند یا نقش ترنج بر متن ساده و درختانی که گاه از گلدان سر برآورده‌اند و پرندگانی که بر روی این درختان نشسته‌اند.

در حالی که این صنعت در کرمان و جهان جایگاهی بسیار یافته است و از گذشته تا حال جزو تنها میراثی از گذشتگان است که هنوز جهانیان خواهان آن هستند اما در کرمان مسولان دولتی نتوانسته اند این مهم را برای آیندگان حفظ کنند .

تعدادی از سرشناسان کرمان به عدم توجه مسولین دراین عرصت گلایه ها دارند به طور مثال خواجه حسینی صادر کننده و تولید کننده قالی کرمان بیان کرد :  بزرگترین مشکل این صنعت زمانی آغاز شد که دولتی شد و سیاست های غیر تخصصی دولت برای این صنعت آن را رو به  کما برد گرچه چند سالی است که این صنعت دوباره با حضور شرکت فرش و ستاد عتبات کرمان احیا شده است اما اگر دولت دست از سر این صنعت بر می داشت بی شک این عرصه سریعتر رشد می کرد .

وی ادامه داد :  در حالی که دانشجویان زیادی دراین عرصه اموزش می بیننداما متاسفانه یک چین از قالی را هم نمی توانند بر روی دار سوار کنند  لذاچطور می توان به رشد این صنعت امیدوار بود  در حالی که در گذشته این صنعت مهارت اموزی می شد و اکثر افراد از نوجوانی کنار یک استاد کار آموزش میدیدند و صد البته از ریسندگی تا رنگ و بافندگی همه در یک خانه انجام می شد اما اکنون این  صنعت تنها به بافت خلاصه شده است لذا خلاقیت در تنوع و رنگ را از قالی باف گرفته است

این پیشکسوت ادامه داد : ای کاش دولت این عرصه را به متخصصان واگذار می کرد و تنها جنبه حمایتی این صنعت را بر عهده می گرفت که  سبد حنمایتی اش می تواند شامل حمایت واحد های تولیدی و رنگرزی ، تامین مواد اولیه ، حمایتمالی و تسهیلات برای ایجاد کارگاههای قالی بافی باشد نه نوع اجرا و بافت قالی کرمان .

حسینی نژاد مدیر کل صنعت ، معدن و تجارت کرمان نیز به عدم موفقیت مسولان دولتی در  تولید قالی و صادرات آن نیز اذعان کرد و گفت : در استان کرمان هنوز یک کنسرسیوم صادراتی و. تولیدی متشکل از قالی بافان ، طراحان ، فروشندگان فرش ، تولید کنند گان ریس و پشم  و صادر کنند گان وجود ندارد لذا با تمام تلاش هایی که صورت گرفته هنوز ناموفق بوده ایم

گذرچه صحبت های مدیر کل صنعت کرمانی حاکی از آن است که حرف پیشکسوتان صنعت فرش کرمان بسیار درست است و دولتی عمل کردن این صنعت را نابود ساخته است اما این دلیل نمی شود که دولت  به عنوان یک نهاد اجرایی از زیر بار این صنعت شانه خالی کند و اشتباهات خودش را که به این صنعت سبب لطمه گردیده است جبران نکند .

گرچه خواجویی معاون بازرگانی سازمان صمت کرمان نیز عدم رونق فرش کرمان در صادارت را نبود طرحهای جدید عنوان می کند اما  گروهی از طراحان فرش کرمان معتقدند قالی کرمان تنها نقشی است که هنوز طرح آن قدیمی نشده است و خواهان خود را در جهان دارد و صد البته هرچه ریز باف تر باشد طرفداران بیشتری دارد اما اینکه این قشر در برنامه های حمایتی دولت اعم از تامین اجتماعی و تسهیلات زود بازده  جایی ندارند سبب شده است که این صنعت نیز رو به افول رود و نقش های قدیمی همه در دانشگاهها بایگانی گردیده و حتی قالی بافان نیز به آن دسترسی ندارند تا دوباره بتوانند آنان را از نو بافته و احیا کنند.

طراحان فرش کرمان برای مدعای خود این مثال زیر را آورده اند .

آمریکایی که فرش ایرانی را حفظ کرد / مدیران موزه ایی که  چون معاون بازرگانی کرمان آن را بی ارزش دانسته و چوب حراج بر آن زدند

 

موزه کورکوران درآمد چند میلیون دلاری‌اش از فروش این قالی کرمان که متعلق به دوران صفویه می باشد  را مدیون یک نفر است:  ویلیام کلارک، سرمایه‌دار و سناتور آمریکایی. گفته می‌شود ویلیام کلارک،سناتور مونتانا حدود سال ۱۹۰۰ میلادی این فرش را در سفر خودش به اروپا از یک تاجر در پاریس این قالی متعلق به دوران صفویه یعنی ۳۵۰ سال قبل را خریده  و آن را با خود به آمریکا برده است. اما نکته مهمی که کارشناسان درباره این فرش می‌گویند نگهداری درست  آن به ویژه از سوی کلارک است.

در حالی که ایرانی‌ها به انداختن فرش‌ زیر پایشان عادت دارند این میلیاردر آمریکایی با فهمیدن ارزش هنری فرش به خوبی از آن حفاظت کرده بود و کارشناسان می‌گویند حتی یکبار هم کسی پایش را روی آن نگذاشته است.  او با دست داشتن در صنعت راهسازی و بانکداری فردی ثروتمند بود و بین سال‌های ۱۸۸۴ تا ۱۸۸۸ خانه‌ای بزرگ با ۳۴ اتاق برای خود و خانواده‌اش داشت.

ویلیام کلارک در سال ۱۹۲۵ هم می‌توانست این فرش را  فروش برساند اما آن را به همراه فرش‌های دیگرش به موزه  کورکوران اهدا کرد تا از آنها پس از مرگش حفاظت شود. زمانی که او در سن ۸۸ سالگی درگذشت یکی از ۵۰ مرد ثروتمند آمریکا بود.  کلارک شاید اما فکرش هم نمی‌کرد که ۸۸ سال پس از مرگش موزه مورد اعتماد او برای کسب درآمد، آثار هنر ایران به حراج بگذارد به فرد نامشخص به قیمت ۱۲۰ میلیارد تومان (۳۳ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار ) بفروشد .

اما اینکه چرا این صنعت رو به افول رفت دلایل مختلفی در ان دخیل هستند که اولین دلیل آن عدم حمایت از قالی بافان و نگاه ویژه به این صنعت بود زیرا دولت در دوره ای از تاریخ قالی بافی را صنعتی کثیف و فرش کرمان را آلوده معرفی کرد و سبب شد ترس از بیماری هم خرید و هم بافت ان را حالت تعلیق درآورد  لذا اکنون فرش تبریز با نقش و طرح کرمانی در حال بافت است و کم کم جای خود را در بازارهای جهانی باز خواهد کرد اما کرمانی ها همچنان در خواب بسر برده و اکنون قالی خود را بهدست اصفهانی هاو شاهرودی ها سپرده اند تا آنان برایشان ببافند

زمانی که پته کرمان بر بازوی افغان ها د رحال اوج گرفتن است به زودی روزی خواهد رسیدکه کل ایران قالی باف کرمانی شوند و با بازاریابی های قوی خودشان و حمایت مسئولان استانی خود راه صادرات را  در دل جهان باز خواهند کرد واز نام قالی کرمان تنها  چند تصویر و نقش بیشتر باقی نخواهد ماند

لذا د راین زمان تنها دولت می تواند این عرصه را به بخش خصوص واگذار نماید و از قالی بافان کرمانی همچون یک صنعتگر حمایت نموده و  اور ا در خانه خویش به خدمت بگیرد و این صنعت همچون گذشته رشد یابد امید است روزگاری این صنعت به اوج خود برسد وزنان کرمانی همچون گذشته در کنار خانه و خانواده هنرمندانه دار قالی را با عشق و جان بافته و آنر ا نقشی نو زنند .

انتهای پیام/

نظر شما