شناسهٔ خبر: 29931233 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهنگ امروز | لینک خبر

نقد در تراز جهانی؛ ترویج تفکر انتقادی در حوزه علوم انسانی

یکی از آفت‌های نقدپژوهی نگاه درجه دوم به مسأله نقد و فرعی قلمداد کردن آن نسبت به یک کار پژوهشی است. نقد به مثابه یک علم و نقد به مثابه یک فلسفه را بایستی جایگزین نقد به مثابه یک ابزار دانست.

صاحب‌خبر -

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ حجت الاسلام سیدحسین حسینی، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی یادداشتی با عنوان نقد در تراز جهانی؛ ترویج تفکر انتقادی در حوزه علوم انسانی نوشته که در ادامه از نظر شما می گذرد:

۱. اهمیت مسأله نقد

مسأله «نقد متون علوم انسانی»، از ضرورت‌های بنیادی در فضای امروز جامعه علمی محسوب می‌شود. در این سالها پاره‌ای از صاحبنظران علوم انسانی به دلیل توجه به موضوع تولید علم و تولید نظریه‌های علمی، از اهمیت مسأله نقد علمی کاسته و به پندار فرعی و ثانوی دیدن مسأله نقد، نظریه‌پردازی را جایگزین نقد دانسته‌اند؛ حال آنکه نه مسأله نقد، مسأله‌ای فرعی و ثانوی است و نه بدون دامن زدن به نقد متون علوم انسانی معاصر، امکان تولید نظریه‌های نو وجود دارد.

یکی از آفت‌های نقدپژوهی، نگاه درجه دوم به مسأله نقد و فرعی قلمداد کردن آن نسبت به یک کار پژوهشی است. «نقد به مثابه یک علم» و «نقد به مثابه یک فلسفه» را بایستی جایگزین «نقد به مثابه یک ابزار» دانست؛ "....نقد علمی، خود، دارای اصالت و هویت مستقلی است. تلقی نقد آن هم صرفاً به عنوان یک مقدمه یا ابزاری برای ورود به دنیای تحلیل یا تبیین یا تولید، نگاهی فرودستانه و خام به هویت و نقش نقد علمی است. تنها در یک نگاه گذرا و ابتدایی می‌توان نقد را مقدمه یک مؤخره برای تولید علم و دانش، به حساب آورد حال آنکه نقد علمی، اصالتاً هم هدف است و هم ابزار، از آن رو که شاخصه‌های یک دانش مستقل با روش‌شناسی خاص، مسأله، موضوع، اهداف، رویکردها، منابع، مبانی، و مبادی ویژه‌ای را در بردارد...»(ر.ک: حسینی، سیدحسین، ۱۳۹۴، نقد در تراز جهانی، تهران، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، جلد اول، ص ۳ و ۴).

۲. نقد نظریه‌های علمی

نکته دوم توجه به اهمیت نقد«نظریه‌های علمی» است چرا که جوهره و ماهیت اصلی ساختمان علوم را، نظریه‌های علمی شکل می‌دهند و اگر در حوزه علوم انسانی بایستی به نقد متون، دیدگاه‌ها، و مکاتب بها داد، پایه و اساس این ساختمان، بر بنیان نظریه‌های علمی استوار است و بدون نقدِ این دست نظریه‌ها، راهی به جریان نقد در حوزه علوم انسانی نداریم.

۳. نقد نظریه‌های جهانی

عطف نگاه به نظریه‌های علمیِ «اصیل و جهانی»، این امکان را فراهم می‌سازد که به جای نقد خُرده نظریه‌ها (که در جای خود لازم هست)، اما به نقد نظریه‌هایی مبادرت ورزیم که ریشه و منشأ صدور نظریه‌های متنوع دیگری بوده و به عنوان «نظریه‌های مادر» در حوزه علوم انسانی معاصر شناخته می‌شوند یعنی نظریه‌های علمی در حوزه علوم انسانی که دارای ویژگی‌های زیر باشند:

الف) در سطح جهانی و در میان صاحب‌نظران ،‌ شناخته شده و دارای شناسنامه‌اند.

ب) در حوزه تخصصی ویژه‌ای، منشأ اثر بوده و توانسته‌اند مطالعات پژوهشی پس از خود را دچار تغییر و تحول ساخته و سبب ظهور و بروز آثار فکری و علمی قابل توجهی باشند.

ج) برخوردار از ایده‌های بدیع، مفاهیم نوآورانه و دارای ادبیات و نظام واژگانی خاص خود است.

د) از مرجعیت علمی برخوردار بوده و مورد رجوع اهل فن قرار گیرد.

ﻫ) و مهم‌تر اینکه، واجد یک نظام منطقی قابل دفاع و ساختار علمی هماهنگی باشد.

۴. نقد علمی و روشمند

اهمیت نقد علمی روشمند به جای نقدهای ذوقی و سلیقه‌ای از آنجا ناشی می‌شود که امروزه مطالعات نقدپژوهی حوزه علوم انسانی کشور، با فقدان‌هایی روبرو است؛ یا این مباحث در میان صاحبنظران و در مراکز دانشگاهی و مجامع پژوهشی رونق چندانی ندارد و هنوز قدر و شأن بایسته خود را پیدا نکرده و یا با آسیب‌های جدّی همراه است که از جمله مهم‌ترین آنها، آفت جایگزین نمودن نقدهای ذوقی و غیرعلمی به جای نقد علمی است.

اگر نقد را از سنخ ارزیابی و داوری همراه با تفکیک نقاط اشتراک و اختلاف و تحلیل نقاط قوت و ضعف پیرامون یک پدیده بدانیم(ر.ک:حسینی، سیدحسین ، مقاله نقد و پژوهشگری، ۱۳۸۹، نشریه علمی ـ تخصصی کرسی اندیشه، ستاد نهضت تولید علم و کرسی‌های نظریه‌پردازی ،‌شماره۹)؛ می‌توان نقد علمی را تحلیل و ارزیابی نقاط قوت(امتیازات) و ضعف(کاستی‌ها) یک اثر علمی (اعم از یک پارادایم یا دیدگاه یا نظریه یا متن علمی مانند کتاب، مقاله، یادداشت و طرح پژوهشی) در ابعاد شکلی (ظاهری) و محتوایی (باطنی) آن با توجه به معیارهای خاص علمی دانست(ر.ک. حسینی، سید حسین، ۱۳۹۵،مقاله آسیب‌شناسی چگونگی نقد متون در حوزه علوم انسانی، نشریه علمی پژوهشی پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه‌های علوم انسانی، شماره ۴۴).

بر این بنیان، یکی از محورهای مهم نقدپژوهی ، تمرکز و اندیشه پیرامون ویژگی‌های متمایز نقد علمی است.

۵. مؤلفه‌های نقد علمی

نقد علمی را می‌توان با مؤلفه‌هایی، از نقدهای غیرعلمی ، بازشناخت و متمایز کرد؛ از جمله:

الف) نظام‌مندی نقد: شامل هدف، نظم، مسأله، استدلال، تحلیل و وضوح.

ب) برخورداری نقد از الگو و مدل: ساختار دانشی ـ عملیاتی براساس روشمندی خاص.

ج) جامع‌نگری: در برابر تک بُعدی و یک سونگری.

د) نگاه انتقادی: در برابر نگاه‌های آموزشی و غیر تحلیلی.

ﻫ) اِبتنای فلسفی: دارای عمق نظری و فلسفی.

و) تخصص مداری: اختصاص به حوزه خاصی از علوم.

ز) خلاقیت و پویایی: افق گشایی در مرزهای دانش

ح) حفظ آداب اخلاقی نقد: در برابر نقدهای ژورنالیستی ، سیاسی و اجتماعی.

 پاره‌ای از این مؤلفه‌ها در مقدمه کتاب «نقد در تراز جهانی» (ر.ک. نقد در تراز جهانی، جلد اول، ص ۲ و ۳)؛ و مقاله «تحلیل الگوی مفهوم نقد علمی» (ر.ک. حسینی، سیدحسین،۱۳۹۷، تحلیل الگوی مفهوم نقد علمی، دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشهای عقلی نوین، شماره ۴) مورد اشاره قرار گرفته است.

۶. نقد در تراز جهانی

بر این اساس، کتاب دوجلدی «نقد در تراز جهانی» ، اختصاص به نقد نظریه‌های مطرح علوم انسانی در عرصه جهانی پیدا کرده که حاصل سالهای مسئولیت نویسنده این سطور در «شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی» است (ر.ک: حسینی ، سیدحسین، ۱۳۹۲، برنامه و رویکردهای شورای بررسی متون، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی).

یکی از تصمیماتی که در سال ۱۳۹۰ به جهت رشد و ارتقاء فعالیت‌های این شورا گرفتیم، حرکت به سوی نقد متون علمی حوزه‌ علوم انسانی با دامنه‌های فراملی و جهانی بود. این تصمیم برآمده از مجموعه گفتگوهای علمی ـ اجرایی رؤسای گروه‌های شورا بر محور ضرورت نقد نظریه‌های علمی مطرح حوزه علوم انسانی در سطح جهانی بود. عطف توجه به نظریه‌های علمی از سویی و ضرورت رسالت شورا در تمرکز بر بررسی و نقد متون علمی از سوی دیگر، مجموعه مذاکرات را به سمت اهمیت و ضرورت نقد متون علمی علوم انسانی در سطح جهانی هدایت کرد. در آن سالها این پیشنهاد را مطرح کردم که؛ پس از تجربه چندین ساله پیشین شورا در نقد و داوری متون درسی دانشگاهی، اینک زمان مناسبی است تا به سمت نقد و بررسی نظریه‌های علمی روی آوریم و در توجیه طرح این مسأله ، به این نکته توجه دادم که متون علمی، برآمده و مبتنی بر نظریه‌های علمی هستند و تحلیل امر پسینی بدون توجه به مبانی پیشینی روا نیست. طرح این مسأله مورد توجه قرار گرفت و نتیجه مذاکرات به سمت ضرورت نقد متون علمی حاوی نظریه‌های جهانی در حوزه علوم انسانی منتهی شد.[در طول سالهای ۹۰ تا ۹۵ تعداد ۴۰۰ کتاب در تراز جهانی در گروههای تخصصی این شورا مورد نقد و بررسی قرار گرفت و این در حالی بود که تعداد ۵۰۰۰ متن اصلی و کمک درسی دانشگاهی در روند نقد و بررسی، در اختیار استادان و صاحبنظران قرار داده شد؛ اما متاسفانه زمینه و شرایطی که با زحمات طاقت‌فرسا برای رشد و ارتقاء این مجموعه فراهم شده بود، از سال ۹۵ و با ادامه مدیریت جدید به کندی گرایید. درخصوص فرآیند نقد و بررسی متون، ر.ک: نقد در تراز جهانی ، جلد اول، ص ۷ و نیز: «نمودار فرآیند نقد» که توسط نویسنده این سطور تهیه و در سایت شورا درج شده است].

نتیجه تجربه نخست پس از سه سال ، به صورت دو جلد کتاب با عنوان «نقد در تراز جهانی» توسط انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شد. درآن مجلدات، تعداد۴۵ مقاله از ۱۱ گروه تخصصی انتخاب، و تصمیم بر آن شد که مقالات گروه‌های مختلف در کنار یکدیگر جای داده شود.

۷. روش‌شناسی نقد

کاری که در آن دور پس از جمع‌آوری مقالات استادان ناقد و البته با صرف وقت بسیار انجام دادم این بود که در پایان هر مقاله‌ای، فصلی تحت عنوان «تحلیل نقد» افزوده و طی دو بخش؛ مروری بر «امتیازات نقد» و «کاستی‌های نقد» صورت گرفت. هدف این بود که به روش‌شناسی نقد دامن زده و به اجمال، تحلیل متدیک روش نقدِ ناقد مورد توجه قرار گیرد. آنچه در این هدف مبنای عمل بود، مؤلفه‌ها و شاخصه‌های نقد کتب براساس اصول و ضوابط فرم‌های نقد و بررسی بود. بنابراین به جای نقد محتوایی و تخصصی مقالات، به نقد متدیک و روشی آنها پرداختم. از آنجا که نقد متدیک، الزاماً قَسیم نقد علمی محسوب نمی‌شود، پس این امکان وجود داشت که نوشته و مقاله‌ای، مصداق مقاله علمی باشد اما در عین حال نقدهای جدّی متدیک بر آن وارد باشد و در نتیجه ، مصداق «مقاله نقد» محسوب نشود. از سوی دیگر تشویق و ترغیب نویسندگان و منتقدین به توسعه جریان «نقدِ نقد» (با راه‌اندازی سایت شورا به همراه سامانه نقد نقد در سال ۱۳۹۱)، یکی دیگر از این اهداف بود. در فاز بعد و در انتهای جلد دوم آن مجموعه (ر.ک: نقد در تراز جهانی، جلد دوم ، ص ۹۱۷ ـ ۹۵۵) به تحلیل محتوای بخش «تحلیل نقد» مبادرت کردم تا از دل جداول مربوط و جمع‌بندی‌ها، بتوان به اصول راهنمای جدیدی برای تنظیم مقالات نقد متون و کتب در تراز جهانی دست یافت و نهایتاً طی ۳۱ مورد، جمع‌بندی شد(ر.ک: همان، ص ۹۳۱). این فرآیند، زمینه و تجربه‌ای را فراهم کرد تا در سال ۱۳۹۴ بتوانم به تهیه «اصول راهنمای تنظیم مقالات نقد» (ر.ک: حسینی، سیدحسین، ۱۳۹۴، اصول راهنمای تهیه مقالات نقد، تهران، انتشارات شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی) برای نشریه علمی پژوهشی «پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه‌های علوم انسانی» مبادرت ورزم تا شاهد درج «مقالات پژوهشی نقد» با تعریف و ویژگی‌هایی علمی باشیم.

با وجود این که در دور اول این تجربه جمعی، شیوه‌نامه ‌مختصری(ر.ک: حسینی، سیدحسین و هاشمی، سید ضیاء،۱۳۹۰، شیوه‌نامه نقد و تحلیل آثار و کتب در تراز جهانی، تهران، انتشارات شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی) فراهم شد و در اختیار گروه‌های تخصصی قرار دادیم، و در آن شیوه‌نامه از منتقدین آثار خواسته شده بود پاره‌ای اصول، ویژگی‌ها و قالب‌های خاص ارائه نقد را مورد توجه قرار دهند؛ اما به دلیل تجربه نخستین، همه نقدهای وارده در یک سطح و اندازه نبود و اختلافاتی با یکدیگر داشتند که به پاره‌ای از نواقص و کاستی‌های آنها در بخش «تحلیل نقد» کتاب دوجلدی نقد در تراز جهانی و در پایان هر مقاله، اشاره شده است.

قرار بر این بود که در تجربه دوم، به دلیل کثرت مقالات و عناوین متعدد انتخابی آثار، هر گروه، عهده‌دار تنظیم و آماده‌سازی مجموعه ویژه خود شود و در عین حال مبنای تهیه مقالات نقد، اصول راهنمای نقد متون جهانی باشد (که در انتهای کتاب نقد در تراز جهانی بدان اشاره رفته است)، اما با کناره‌گیری بنده، این کار نیز ادامه پیدا نکرد!

بدین‌سان ملاحظه می‌شود که از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵، تنها در این قلمرو کاری، پنج تجربه جمعی جدید را پشت سر گذاشتیم که هریک، زمینه‌ساز دیگری بود و توانست، مجموعه فعالیت‌ها را به سوی "ترویج تفکر انتقادی در حوزه علوم انسانی" پیش برد؛ این تجربه‌ها شامل مواردی چند است:

۱. تهیه و تنظیم فرم نقد و بررسی کتب جهانی(ر.ک: نقد در تراز جهانی، فرم نقد و بررسی کتب جهانی)؛

۲. تهیه شیوه‌نامه نقد و تحلیل آثار و کتب در تراز جهانی(ر.ک: شیوه‌نامه نقد و تحلیل آثار و کتب در تراز جهانی)؛

 ۳. انتشار مجموعه دوجلدی نقدنامه در تراز جهانی(ر.ک: نقد در تراز جهانی )؛

 ۴. تهیه اصول راهنمای نقد متون جهانی(ر.ک: همان، ص ۹۳۱)؛

و ۵. تهیه و تنظیم اصول راهنمای مقالات نقد به همراه فرم ارزیابی ویژه مقاله نقد(ر.ک: اصول راهنمای تهیه مقالات نقد).

اما در قلمروهای کاری دیگر این شورا در سالهای مسئولیتم، فعالیتهایی صورت گرفت که کلیت آنها شامل این محورها می‌شوند: انتشار مجموعه کتب نقدنامه‌های تخصصی ملی و جهانی، نقد کتب و متون علوم انسانی، انتشار نشریه علمی پژوهشی، چاپ مقالات نقد، تألیف کتاب و منابع درسی، چاپ یادداشت‌های انتقادی، برگزاری جلسات تخصصی نقدو بررسی متون، برگزاری همایش، کارگاه و نشست‌های علمی، راه‌اندازی شبکه نخبگانی علوم انسانی، راه‌اندازی سامانه نقد و ایجاد فضای نقد علمی، ارسال داوری‌های علمی به مؤلفین و ناشرین(ر.ک: برنامه و رویکردهای شورای بررسی متون).

نظر شما