شناسهٔ خبر: 29924746 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: بانی فیلم | لینک خبر

طراحان صحنه و لباس از کمبودها و محدودیتهای بازسازی فضای دهه های گذشته در فیلمها و سریالها به بانی فیلم می گویند:

نوستالژی بازی، بدون خلاقیت و امکانات

صاحب‌خبر -

بانی فیلم، گروه سینمای ایران، نصیبه کریمی: طی چند سال اخیر ابراز علاقه و رویکرد سینمای ایران به ساخت فیلمهایی با محوریت وقایع دهه های ۵۰ و ۶۰ و روایت قصه هایی در ژانرهای مختلف در بستر آن سالها، موجب شده تا شاهد فیلمهایی با چنین حال و هوایی باشیم. آثاری که از دریچه ای نوستالژیک و منظری تاریخی یا شبه تاریخی به درام می نگرند و لزوما باید در طراحی صحنه و لباس آنها ضرورتهایی لحاظ شود. ضرورتهایی در القای تصویری باورپذیر از سالهای دهه های ۶۰ و ۷۰ که هنوز تماشاگران از آنها ذهنیت و خاطره دارند و به موقعیت ها و حتی ریزه کاریهایش آشنا هستند. نکته ای که کار طراحان صحنه را بویژه در شرایط حاضر با کمبودها و محدودیتها، دشوارتر نیز می کند.
طراحی صحنه و لباس اصولا از مهمترین عناصر و ارکان در تولید فیلمها و سریال ها به شمار می آید و می تواند نقش تعیین کننده ای در باورپذیری اثر نزد تماشاگران داشته باشد. طراحی خوب و مناسب در یک فیلم و یا سریال می تواند بر غنی بودن آن بیفزاید و بالعکس وجود صحنه پردازی و طراحی نامناسب و رعایت نکردن اصول حرفه ای و هنری در یک فیلم و یا سریال می تواند تا حد زیادی از جذابیت آن کم کند.
بدون تردید هر فیلم و یا سریالی پخش می شود، طراحی دکور و لباس از اولین مواردی است که موجب جلب توجه و جذب تماشاگر می شود بنابراین طراحی مناسب یکی از عناصر کلیدی و مهم در هر فیلم و یا سریالی محسوب می شود.
هنر طراحی صحنه اشاره تیزبینانه ای به واقعیت های بدون چون و چرای زندگی هر جامعه دارد و می تواند با هنرمندی و خلاقیت طراح، تمام داستان نمایش را چه در سینما و تلویزیون و چه در هر نمایش دیگری، در صحنه های بیشمار و بدون ابراز کلمه و سخنی و بدون طول و تفصیلی با وضوح تمام و تنها با یک نگاه درست، برای بیننده طرح و تعریف کند. طراحی صحنه در تولید انواع فیلم های تلویزیونی و سینمایی، برنامه های تلویزیونی، تئاترها و کنسرت ها از کلیدی ترین عوامل می باشد.
در کشور ما معمولاً در بسیاری از فیلم ها و نمایش ها، طراح صحنه مسئولیت طراحی و تهیه لباس بازیگران را نیز برعهده دارد و از او با عنوان طراح صحنه و لباس یاد می شود. در طراحی لباس نیز با کمک متن و مشورت با کارگردان، گریمور و برخی دیگر از عوامل فیلم، مناسب ترین مدل ها، طرح ها و حتی پارچه ها را برای لباس های بازیگران انتخاب کرده و آنها را تهیه می کند. طراح صحنه باید مهارت عالی در طراحی و توان خوبی در سازماندهی، تحمل فشار کاری و انجام به موقع کارها داشته باشد. همچنین داشتن خلاقیت و شم هنری در این کار بسیار مهم است.
خیلی از فیلمسازان کهنه کار معتقدند در فیلمسازی باید حتما از طراح خواست تا طرح را به شما ارایه دهد نه این که درباره جزییات آنچه در ذهن دارد به طور شفاهی توضیح بدهد و حتی در صورت نیاز از استوری بورد هم استفاده کند، چون در این هنر تصویرسازی اهمیت بالایی دارد و گاه طرحها در قالب جملات نمی گنجند و ادا نمی شوند.
بانی فیلم در گزارش امروز خود به ملاحظات فعلی در این عرصه و در ارتباط با تمایل فیلمسازان به ارائه تصویر از دهه های ۶۰ و ۷۰ در گفت وگو با چند چهره فعال پرداخته است.
***
کیوان مقدم:
ورود به دکورهای تکراری،نوعی خود ویرانی است
کیوان مقدم می گوید: اگر به معماری تهران امروز نگاه کنیم تمام آثار قدیمی به طور طبیعی از بین رفته و کمبود لوکیشن در فضاهای تهران یک آسیب جدی به فیلم ها می زند.
طراح صحنه فیلم در نوبت اکران «درساژ» در پاسخ به این سوال که با توجه به افزایش علاقه فیلم و سریال سازان به ساخت آثاری درباره دهه های ۵۰ و ۶۰ طی سالهای اخیر، طراحان صحنه و لباس برای ساخت دکور مناسب و فضاسازی غیرمصنوعی با چه مشکلاتی مواجه هستند، به بانی فیلم گفت: فکر می کنم ایجاد فضاهای ثابت بابت دکور که ماندگاری هم داشته باشند جریان ساخت فیلم ها را تسهیل می کند. یعنی در هر فیلم و سریالی که دکوری ویژه دهه های ۵۰ و ۶۰ ساخته می شود، باید در حفظ آن هم کوشش شود تا در سایر پروژه ها هم به نوعی از آن استفاده شود. اگر چه دکور یک پروژه شاید مناسب استفاده کامل در کار بعدی نباشد، ولی در هر حال می توان با اعمال تغییراتی از آن بهره برد تا هزینه ها هم کمتر شود.
او ادامه داد: کمبود لوکیشن در فضاهای تهران یک آسیب جدی به فیلم ها می زند. وقتی ما یک فیلم یا سریال تاریخی در دهه های ۵۰ و ۶۰ کار می کنیم، در بررسی معماری تهران درمی یابیم تمام این آثار به صورت طبیعی از بین رفته است و معماری ها تغییر کرده و به راحتی نمی توان از فضاهای عادی حاضر استفاده کرد. برعکس وقتی به کشورهای اروپایی بروید، مثلاً در ایتالیا تمام خانه های ۵۰۰ ساله شان حفظ شده، ولی در تهران خانه های ۵۰ سال پیش هم حفظ نشده اند.
طراح صحنه فیلم در نوبت اکران «سوءتفاهم» در پاسخ به این سوال که شهرک های سینمایی تا چه حدی می توانند نیازهای فیلمسازان در این باره را برطرف کنند و آیا این رجوع مکرر به لوکیشن ها باعث تکراری شدن و ضربه زدن به حس تماشاگر نمی شود، افزود: شهرک های سینمایی نمی توانند آنقدری خلاها را جبران کنند. مخصوصاً درباره کارهای بسیار جدی و پروژه هایی که سعی می کنند کارشان متفاوت تر باشد ورود به دکورهایی که به نوعی تکراری است، نوعی خود ویرانی است. حالا با تغییراتی در حد جزئی شاید این اتفاق میسر باشد. در کل اما فایده چندانی ندارد و هر دکور مخصوص همان کاری است ک هبرایش ساخته شده.
طراح صحنه فیلم «تابستان داغ» درباره اینکه خاطره خاصی از کمبود امکانات در حوزه بازسازی فضاهای دهه های ۶۰ و ۷۰ و یا اینکه طراحی و ایده خاصی در کار بخصوصی داشته که بیشتر دیده شده باشد، بیان کرد: اساساً کار طراحی صحنه و اتفاقی که به هر حال از نقطه تصور و تجسم به اجرای ایده می رسد و فیلمبرداری می شود، خوشایند طراح است. اینکه الان به شما بگویم چه فیلمی را آماده کرده ام و آن ایده برای من جذاب بوده، چیز دور از ذهنی نیست. معمولاً در کارهای تاریخی بیشتر این برایم جذاب بوده که یک ایده اصلی در ذهن و فیلمنامه بوده و بعد به اجرای اصلی رسیده است.
***
محمدرضا شجاعی:
استفاده مکرر از شهرک سینمایی در فیلمها ملالت زاست
محمدرضا شجاعی اعتقاد دارد: الزاماً اینکه یک شهرک سینمایی به عنوان چیزی که از قبل ساخته شده و همه فیلم ها و سریالها مدام از آن استفاده کند، خیلی وضع مطلوبی ایجاد نمی کند.
طراح صحنه فیلم «تنگه ابوقریب» در پاسخ به این سوال که با توجه به افزایش علاقه فیلم و سریال سازان به ساخت آثاری درباره دهه های ۵۰ و ۶۰ طی سالهای اخیر، برای ساخت دکور مناسب و فضاسازی غیرمصنوعی با چه مشکلاتی مواجه هستید، به بانی فیلم گفت: مشکل طبیعتاً به وضع بودجه و شکل ایده آل های تهیه کننده و کارگردان برمی گردد. یعنی متاسفانه بعضی اوقات سطح نگاهشان را تقلیل به چیزهایی حداقلی می دهند. در درجه دوم امکانات و بودجه مطرح است. امروز مشکل خیلی خاصی در بحث اجرا وجود ندارد و بیشتر بحث سر کیفیت مطلوب است که اگر به مشکل برمی خوریم سر این دو مقوله مذکور است. یا مطالبه ها منطقی، جالب، جذاب و به روز نیست و یا اینکه امکانات به اندازه آن مطالبات وجود ندارد.
طراح صحنه فیلم «بادیگارد» در پاسخ به این سوال که شهرک های سینمایی تا چه حدی می توانند نیازهای فیلمسازان در این باره را برطرف کنند و آیا این رجوع مکرر به لوکیشن ها باعث تکراری شدن و ضربه زدن به حس تماشاگر نمی شود، افزود: قطعاً شهرک های سینمایی کمک خیلی خاصی به ما نمی کنند. یکی از مشکلات فیلمسازان این است که دوست ندارند در لوکیشن های تکراری کار کنند. بهتر آن است پلاتو و زیرساخت فراهم باشد و در اختیار فیلمسازان قرار بگیرد تا نسبت به خود قصه و میزانسنی که دارند، طراحی و ساخت دکور انجام شود. الزاماً اینکه یک شهرک سینمایی به عنوان چیزی که از قبل ساخته شده و همه فیلم ها و سریالها مدام از آن استفاده کند، خیلی وضع مطلوبی ایجاد نمی کند.
طراح صحنه فیلم «ایستاده در غبار» درباره اینکه خاطره خاصی از کمبود امکانات در حوزه بازسازی فضاهای دهه های ۶۰ و ۷۰ و یا اینکه طراحی و ایده خاصی در کار بخصوصی داشته که بیشتر دیده شده باشد، بیان کرد: خاطره خاصی ندارم، ولی به هر حال بیشتر نیاز به پشتیبانی بابت امکاناتی هست که برای بازسازی فضای آن دهه داریم. امروز اگر آکسسوار و اقلام حرکتی مثل انواع خودروها به جهت پشتیبانی در اختیار پروژه ها قرار گیرد، کار ما خیلی راحت تر می شود. اگر اینها در اختیار پروژه ها باشد،چون دکور را در هر وضع و شرایطی می شود درست کرد، کار با سرعت بیشتری پیش می رود. ولی اگر خودروی خاصی از دهه های ۵۰ و ۶۰ مورد نیاز باشد که خیلی راحت گیر نمی آید و امکان ساختش هم نیست، کار سخت و حتی شاید غیرممکن می شود.
***
امیرحسین حداد:
سالهاست مخاطب را کور فرض می کنیم!
امیرحسین حداد طراح صحنه و لباس، عدم شناخت کافی از دوره های دهه ۵۰ و ۶۰ را از جمله کاستی های فعلی حوزه طراحی صحنه در تاریخ معاصر می داند و معتقد است: هم طراح و هم کارگردان باید به یک زبان مشترک در تصویرگری آن دوره برسند.
طراح صحنه فیلم «قاتل اهلی» در پاسخ به این سوال که با توجه به افزایش علاقه فیلم و سریال سازان به ساخت آثاری درباره دهه های ۵۰ و ۶۰ طی سالهای اخیر، برای ساخت دکور مناسب و فضاسازی غیرمصنوعی در حال حاضر با چه مشکلاتی مواجه هستید، به بانی فیلم گفت: به نظرم مشکل از عدم عدم زبان مشترک بین عناصر اصلی پروژه (کارگردان، تهیه کننده،طراح و فیلمبردار)همچنین عدم آشنایی با ویژوال افکت، پُست پروداکشن، لنز شناسی و حتی رنگ شناسی… در بخش هایی که دکور خیلی در آن دخالتی ندارد، موجب القای این شبهه می شود که طراحی صحنه و دکور ضعف دارد. باید بیشتر در زمینه های فنی پیشرفت کنیم و قدمهایی رو به جلو برداریم تا با کمک این فنون خلاهارا جبران کنیم.
او ادامه داد: وقتی می خواهیم از منظری یک دوره تاریخی را نشان دهیم، همه گروه های تولید باید در شکل گیری نتیجه ای درست دخیل باشند. همکاری و تعامل کارگردان، طراح صحنه و فیلمبردار موجب می شود فضاسازی دقیقی صورت بگیرد. در هر حال عدم شناخت از تکنولوژی سینمایی باعث می شود ما همیشه دچار سرگیجه از نوع بدسلیقگی دچار شویم.
طراح صحنه فیلم «ساعت پنج عصر» در پاسخ به این سوال که شهرک های سینمایی تا چه حدی می توانند نیازهای فیلمسازان در این باره را برطرف کنند و آیا این رجوع مکرر به این لوکیشن ها باعث تکراری شدن و ضربه زدن به حس تماشاگر نمی شود، افزود: ما سالیان سال است مخاطب را کور فرض می کنیم! بارها شده سریال های عظیمی را کار می کنند و دکوری که برای آن ساخته و بارها دیده شده، باز هم از سوی دیگر پروژه ها به آن رجوع می شود؛ اغلب هم با همان میزانسن و ودکوپاژ،همان دیدگاه و شکل مشابه تردد سیاهی لشکرها! این ضعفی است که عمومیت دارد. در این میان تهیه کننده ای که وارد این ضلع از تولید و روایت قصه می شود، باید درک کند این فیلمنامه احتیاج به یک پروداکشن ویژه دارد. چنین شیوه ای تا در حدی در سریال «سرزمین کهن» (کمال تبریزی) رعایت شد، ولی همچنان کافی نیست و باید حرفه ای تر و کامل تر عمل کرد.
***
آیدین ظریف:
طراح صحنه باید از دکورهای تکراری آشنایی زدایی کند
آیدین ظریف معتقد است: درصد محدود و معدودی از فضاهای شهری باقی مانده اند که به اندازه تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسند و این برای طراحی صحنه مشکل ساز است.
طراح صحنه فیلم «دارکوب» در پاسخ به این سوال که با توجه به افزایش علاقه فیلم و سریال سازان به ساخت آثاری درباره دهه های ۵۰ و ۶۰ طی سالهای اخیر، طراحان صحنه و لباس برای ساخت دکور مناسب و فضاسازی غیرمصنوعی با چه مشکلاتی مواجه هستند، به بانی فیلم گفت: درباره طراحی صحنه بزرگترین مشکلی که وجود دارد اینکه هنوز احیاناً بعضی از دوستان و تصمیم گیرندگان نمی خواهند بپذیرند که بین دهه های۵۰ و ۶۰ با دهه ۲۰ و یا لوکیشنهای شهرستانی تفاوتهای زیادی وجود دارد و طراحی دکور باید در گذر از نگاه سازنده اثر و متناسب با فضای روایت به اجرا برسد. متاسفانه امروز با اینکه درصد محدود و معدودی از فضاهای شهری که به اندازه تعداد انگشتان یک دست هم نیستند، به شکل تاریخی باقی مانده اند، اما فقط تعداد محدودی خانه قدیمی وجود دارد که هنوز باقی مانده که آنها هم سال به سال کم می شوند. یعنی احیاناً فیلمی که ما ۳ سال پیش در همین خانه ها کار کرده ایم اگر امسال به سراغ لوکیشنشان بروید، دیگر وجود ندارند. در واقع بخش بغرنج ماجرا اینجاست که فضاهای شهری که الان از دست رفته، عملاً وجود ندارد. مرحوم حاتمی دکور محدودی در شهرک سینمایی ساخت که آنها هم به واسطه چندین مشکلی که دارند امکان استفاده ندارند و یا به جهت استفاده زیاد، تکراری شده اند. حالا یا به اندازه کافی در مرحله ساخت از جهت امکان طراحی میزانسن کارشناسی نشده بودند و یا پروژه هایی که قبلا آنجا کار کرده اند، خیلی دست شان بازتر بوده که می توانستند در آن فضاها هر ایده ای را عملی کنند و حالا پروژه هایی که می خواهند کار کنند آن توان و قوه را ندارند و گرفتار محدودیت هستند.
طراح صحنه فیلم «سیانور» در پاسخ به این سوال که شهرک های سینمایی تا چه حدی می توانند نیازهای فیلمسازان در این باره را برطرف کنند و آیا این رجوع مکرر به لوکیشن ها باعث تکراری شدن و ضربه زدن به حس تماشاگر نمی شود، افزود: این بستگی به رویکرد طراح و در عین حال کارگردان دارد که چطور بخواهد ببیند و از این فضا استفاده کند. ضمن اینکه طراح هم باید تلاش کند یک ذره آشنایی زدایی صورت دهد. همان طور که گفتم، به واسطه اینکه دکورها در شهرک سینمایی به اندازه کافی کارشناسی نشده اند، مخصوصاً اگر بخشی از قصه را در فضای رئال و شهری بگیریم، حتماً آن بخشی که در شهرک فیلمبرداری می کنیم نامتناسب با سایر بخشهای فیلم یا سریال خواهد بود.

نظر شما