شناسهٔ خبر: 29924158 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرنامه دانشجویان ایران | لینک خبر

بیانیه جریان عدالتخواه استان کهگیلویه درباره مجمع دانشجویان شهر شیراز

جریان مردمی عدالتخواه استان کهگیلویه و بویر احمد معتقد است که عدالتخواهی بدون حکمت و عقلانیت و کانونیت امام بعنوان محوری ترین عنصر تمدن اسلامی، معلوم نیست سر از کجا در بیاورد همانگونه که امام بدون عدالت امام نیست و مشروعیتی ندارد.

صاحب‌خبر -

خبرنامه دانشجویان ایران: جریان مردمی عدالتخواه استان کهگیلویه و بویراحمد پیرامون دعوت مجمع دانشجویان عدالتخواه شهر شیراز از رهبری معظم انقلاب جهت حضور در دانشگاه شیراز و پاسخ به سوالات دانشجویان با انتقاد از این نامه بیانیه ای تفصیلی منتشر کرده است:

بسم الله الرحمن الرحیم
بنظر می رسد توسعه ی مرزهای دانش و دسترسی آسان به اطلاعات و گسترش دایره ی شناختِ پراکنده ی انسان ها در باره ی موضوعات گوناگون، منحصر به رشد عرضی و کمیِّ علوم بوده است و بعلت عدم تمرکز و خلاء وجود حکمت بر فراز علوم بعنوان همان گمشده ی اهل ایمان، خبر چندانی از عمق و احاطه و کیفیک دانش ورزی و حقیقت یابی نیست و هر چه هست در دایره ی کمیات است و بس.

توسعه ی مرزهای دانش، رشد معلومات گوناگون آدمی، بی مرزشدن ارتباطات انسان در نظام پیوسته ی جهانی، کافی نبودن پاسخ های کلی سوالات، درهم تنیدگی سیاست و اقتصاد و فرهنگ و جامعه و حاکمیت ها در عین انفکاک موضوعی مشخص، و و جود تکثر ایدیولوژی ها و الگوهای گوناگون برای بهزیستی زندگی آدمی، ضرورت دقت بیشتر و لحاظ ‌کردن ظرافت ها و حکمت های بالغه را در پرداختن به مسائل جدی تر جامعه را بر همگان روشن می کند.

امروز، هم ریشه ها و دلایل صدور اغلب رفتار ها و انتخاب و تصمیم های انسان، تک علتی نیستند و همینطور درهم تنیدگی ابعاد گوناگون زندگی بشکلیست که عمومِ مسائل جدی و اساسی زندگی انسان ها بویژه در جامعه ی دینی بومی ما با گستردگی اقوام و خرده فرهنگ ها و شرایط خاص کشور، با نگاه تک ساحتی و عدم احاطه ی بر ابعاد پیرامونی آن پدیده و یا مساله بویژه وقتی در حوزه ی مسائل حکومتی و اجتماعی سیاسی بحث می شود، جز خسارت نتیجه ای نخواهد داشت.

تک بعدی نگریستن، عدم اطلاعات لازم پیرامون یک مساله، فقدان جامع نگری و عدم تشخیص اولویت ها و مسائل اصلی در جامعه ی پرمسئله ی ما موجبات وارد آمدن خسارت های جدی به کشورمان شده است.

اینکه نقد همه ی مسئولین و پرسشگری از آن ها از رهبری تا پایین ترین سطح مدیریت نظام، مورد تاکید ائمه ی هدی، امام راحل ( ره) و رهبری انقلاب بوده است و نه تنها فاقد ایراد است ، بلکه وظیفه ی شرعی و قانونی تمامی آحاد ملت است، کاملا صحیح می باشد و اساسا ً تنها علمدار نهی از منکر اجتماعی و سیاسی و مطالبه گری صریح و شجاعانه ی از مسئولین در طول سه دهه ی اخیر رهبری انقلاب بوده اند.

اما، نکته ی اساسی اینجاست که این وظیفه ی دینی را می توان با هر روشی، بدون تحلیل دقیق و رصد جامع صحنه ی مسائل کشور، بدون درک اولویت ها و بی توجهی به مطالعه ی کامل منظومه ی سخنان رهبری و مطالبات ایشان و عملکردشان و تعیین نسبت دقیق میان امام جامعه _ مسئولین_ اراده ی عمومی” یا ظرفیت اجتماعی ملت و یا آمادگی فکری مردم” و تحرک نخبگانی و عملکرد مسئولین و نخبگان و مردم به انجام رساند؟

سوال اساسی اینجاست که آیا صِرف اینکه‌ رهبران دینی، نهی از منکر حاکمان را ” حتی خودشان را” واجب شمرده اند، ما جایز هستیم در هر موقعیتی و با هر شیوه ای و بدون درک اولویت های زمانی و ارتباط ضابطه مند مساله ی مورد نظر با سایر مسائل جاری کشور و ثوابت و متغیرهای موثر، اقدام به پرسش و تجمع و هر شیوه ای دیگر از مطالبه کنیم؟

آیا جهان پیرامون ما فقط شامل پستوی ذهنیمان و مسئول مورد پرسش است و بس.؟

آیا هیچ عامل دیگری را نباید در نظر آورد و لحاظ کرد؟

آیا دوستان در خلاء زندگی می کنند؟

آیا صِرف اینکه مطالبه ی عدالت در جهت تقویت انقلاب است، موظفیم با هر روش نامناسب، تند و خشنی به انجام این اصل اساسی بپردازیم؟!

آیا حرکت هایی چون تجمع مقابل قوه قضائیه و مطالبه ی شدید از آن ها همواره و در هر شرایطی منجر به تقویت نظام می شود؟

قطعیست که پاسخ هر دو منفیست. گاهی تجمع منجر به تقویت نظام می شود و گاهی تضعیف. بستگی به شرایط دارد.

این مصادیق و چندین مثال تجربه ی شده ی دیگر نشان دهنده ی این نکته ی ظریف است که ما نمی توانیم در فضای خلاء و بر اساس گزاره هایی نهادینه شده در پستوی ذهنمان به کنش اجتماعی و سیاسی بپردازیم و عوامل گوناگون موثر را نادیده بگیریم و تصور کنیم تکلیفمان را بدرستی انجام داده ایم‌.

با این مقدمه ی مهم و اساسی، مطالب زیر را پیرامون دعوت نامه ی دور از حکمتِ یاد شده تقدیم می کنیم

همانگونه که ذکر شد انتقاد و پرسش از زمامداران جامعه اسلامی امریست واجب و ضروری که استثنایی هم ندارد و آنانکه به مجرد طرح پرسش از رهبری چنان بر آشفته می شوند و فریاد وا اسلاما سر می دهند که گویی در حکومتی دیکتاتوری با رابطه ای متصلب، خشک و یکطرفه و بدون برگشت میان امام جامعه و ملت تنفس می کنند که مردم حق هیچگونه مراوده ی مستقیم و گفتگوی صریحی را با امام‌خویش ندارند به همان میزان به ولایت لطمه می زنند که دو گروهی دیگر.

گروهی که نه شناختی از منظومه ی فکری امام جامعه دارند که اساساً مطالعه ی جامعی از سخنان و دغدغه هایشان ندارند و نه دغدغه ای برای فهم دقیق مسائل دارند بلکه رندانه می خواهند بار تمام کم کاری ها و مشکلات و عقب ماندگی ها را بدوش رهبری بگذارند و ایشان باید بار بخشدار و شهردار و قاضی شهر و وکیل و وزیر و استاد حوزه و دانشگاه را هم بدوش بکشد و ذهن افراد جامعه نیز متوجه مقصران اصلی نگردد.

گروه سوم کسانی اند که راه را اشتباه رفته اند مسیر را گم کرده اند. با دو گروه اول تفاوت دارند. اینان نه نقد رهبری و نهادهای زیر مجموعه ای ایشان را توجیه می کنند و نه باری بر می دارند. نه مکملند و نه توجیه گر ولیکن برایند برخی تحرکاتشان تضعیف نظام است.

اینان توجیه گر نیستند ولیکن نه مکملند و کاری می کنند و باری بر می دارند و نه توجهشان به این نکته ی مهم و اساسی جلب می شود که همانگونه که اصل یک حرکت مهم است، شیوه و موقعیت و اصول آن حرکت نیز مهم است و جامع باید نگریست.

نقد و پرسش از رهبری انقلاب، نهادهای ذیل ایشان و سایر زمامداران ضروری و تکلیف است ولیکن باید روشمند و بر اساس ساختارهای قانونی موجود حق پرسشگری آحاد مردم از جمله جریان دانشجویی تحقق پیدا کند و گرنه در صورت نهادینه شدن چنین رویه ای، جامعه دچار تشتت و بی نظمی خواهد شد.

نکته ی مهم دیگر این جماعت، بی توجهی به نتیجه و برآیند نهایی یا همان خروجی حرکت است.اینان متوجه نیستند که حق را آنگونه باید مطالبه کنیم که باطل از فریاد حق طلبانه ی ما تغذیه نکند و آنگونه باطل را باید کوبید که حق بهره مند گردد نه باطلی دیگر.

گروه اول نمی خواهند از دایره ی فهم متحجرانه ی خویش بیرون بیایند، گروه دوم ولایت فقیهی را می خواهند که رضاخانی عمل کند و پاسداشت جمهوریت در آن بی معنا باشد، و گروه سوم مشکلشان این است که نمی دانند چگونه فریاد کنند ” غیر روشمند و بدون توجه به ساختار” و بر که بشورند و اولویت و اصل کدامست؟

گروه سوم که نویسندگان دعوت نامه ی یادشده هستند متاسفانه متوجه نیستند که چگونه موازنه ی واضح و بدیهیِ پرسشگر و پاسخگو را در فضای اجتماعی و سیاسی کشور بر هم زده اند.

ریشه ها و منشا های شکل گیری وضع موجود و متهمان ردیف اول بسط فساد اقتصادی و تکثیر ژن های خوب و عقب ماندگی عدالت با انجام چنین تحرکاتی از سوی برخی دوستان گروه سوم، انگشت اتهام عمومی جامعه را به سوی مقصدی اشتباه هدایت می کنند.

دوستان غافل ما گویی فراموش کرده اند که چه از لحاظ کمی ” تعداد دیدار صمیمانه و صریحانه ی رهبری با دانشجویان و اقشار گوناگون مردمی” و چه از لحاظ کیفی” ارائه ی تندترین و صریح ترین انتقادات به رهبری و نهادهای زیر نظر ایشان” بیشترین دیدارهای مردمی و مستقیم و بلاواسطه را رهبری معظم با ملت ایران داشته اند و یکی از دلایل فهم واقعی و عینی مشکلات کشور توسط ایشان، تداوم همین دیدارهای بی نظیر در طول سالیان گذشته بوده است؟

آیا اگر تاکیدات رهبری در دهه ی ۷۰ مبنی بر خطر و هشدار شکل گیری طبقه ی مرفه مدرن زائیده در شکم جمهوری اسلامی را نخبگان و مسئولین و جریان عمومی حزب الله نادیده می گیرند و امروز شاهد نفوذ روزافرونشان در ساختارهای سیاسی و و اقتصادی هستیم، مشکل از رهبریست؟

آیا اگر دوراندیشی اقتصادی رهبری را در آمادگی کشور برای وجود اراده لازم جهت بستن چاه های نفت در دهه ۷۰ دنبال می کردند، امروز این حجم از وابستگی به نفت و امکان تحریم نفتی وجود می داشت؟

اگر تذکر و تشر رهبری در تاریخ ۱۴/۲/۷۹ پیرامون ممانعت از حقوق ها، پاداش ها و دریافتی ها ی غیرقابل توجیه و غیر قابل فهم” بعنوان نمونه” برخی افراد اجرایی می شد، امروز حرف و اثری از فیش های نجومی بود؟

اگر تاکیدات، گفتمان سازی ها، جریان سازی ها و مطالبات رهبری پیرامون نظریه پردازی، قانون نویسی، تعیین الزامات اجرایی و گفتمان سازی عدالت توسط نخبگان و نمایندگان و دولت و قوه قضاییه و فعالان اجتماعی و فرهنگی صورت می گرفت، رهبری ناچار می شدند در اسفند ۹۶ بخاطر عقب ماندگی در موضوع عدالت از ملت عذر خواهی کنند؟

شما دوستانی که ظاهراً حافظه ی تاریخیتان کمی رو به افول می گراید، شاید به یاد داشته باشید که تنها مسئولی که پرچم عدالتخواهی را در اوج پرداختن همه ” مسئولین و خواص و…” به مسائل فرعی بلند کردند و جریان سازی پیرامون آنرا همچنان ادامه می دهند، و جریان جوان انقلابی و دانشجویی را برای زنده نگه داشتن آن سر خط کردند، موانع پیاده سازی عدالت را تشریح کردند و وظایف هر کس را احصا کردند و حتی یک دهه را بنام پیشرفت و عدالت نام نهادند و نشست های تخصصی عدالت را پایه گذاری کردند، رهبری انقلاب بودند‌.

رهبری در نظام دینی نمی توانند جلوتر از ظرفیت اجتماعی ، باورهای عمومی مقطعی و اراده ی ‌مردم حرکت کنند و اگر نخبگان ظرفیت ساز ی نکنند، تاثیرگذاری رهبری نمی تواند زیاد باشد؟

آیا ما برای اثرگزاری حداکثری رهبری ، ظرفیت های اجتماعی و جهت گیری های درست را مهیا کرده ایم؟

آیا نباید انگشت اتهام و سوال به سمت افراد و جریاناتی برود که جهت گیری های درست رهبری را دنبال نکرده اند؟

تجربه به ما اثبات کرده است که هرگاه مطالبات و خواسته های رهبری انقلاب عملی شده است، کشور رو به جلو حرکت کرده است و هرگاه غفلتی نسبت به آن صورت گرفته است و یا عکس آن عمل شده است، درجا زدیم و یا عقب ماندیم‌.

در گفتمان سازی های رهبری پیرامون جنبش تولید علم و نهضت نرم افزاری و بسط و توسعه هسته ای، نخبگان لبیک گفتند و ظرفیت اجتماعی هم پای کار آمد ، لذا کشور رشد کرد.

در موضوع عدالت و اقتصاد‌مقاومتی، نخبگان نظریه پرداز، مسئولین و فعالین انقلابی پای کار نیامد، کشور درجا زد‌.

شما که برخی مواقع نمی دانید کجا، که را، کِی و چگونه مطالبه و سوال کنید، در توجیه و تبیین توده های مردم حول مساله بسیار مهم اقتصاد مقاومتی اقدامی کرده اید؟

حال نباید اولویت اصلی را در پیگیری عملکرد مسئولین وجریاناتی دانست که مطالبات وتصمیمات مهم رهبری را جهت گره گشایی از مسائل کشور معطل نگه داشته اند؟

نباید خویشتن را مورد سوال جدی قرار داد؟

جریان مردمی عدالتخواه استان کهگیلویه و بویر احمد معتقد است که عدالتخواهی بدون حکمت و عقلانیت و کانونیت امام بعنوان محوری ترین عنصر تمدن اسلامی، معلوم نیست سر از کجا در بیاورد همانگونه که امام بدون عدالت امام نیست و مشروعیتی ندارد.

جریان عدالتخواه معتقد است عقلانیت و حکمت الهی به ما می آموزد که تکمیل نظام و بار برداشتن بهترین و موثرترین شیوه ی ممکن برای پیشبرد اهداف جمهوری اسلامیست.

در پایان توصیه و نصیحت خیرخواهانه ی ما به بخشی از دوستانی که چنین نامه نگاری هایی را تدارک دیدند، حرکت بر مدار حکمت و اتخاذ رویکردی جامع نگرانه است و بنحوی رفتار نکنند که حرف و عمل ” ولو درست و برحقشان” آن ها نه تنها مکمل برای کشور نباشد بلکه تضعیف کننده باشد و مسببان و متهمان وضع موجود را در موضع طلبکار بنشاند و بر اثر گم کردن راه، نسبت به حماقت شما لبخند تمسخر آمیز زنند.

او خواهد آمد
به امید ظهور عدالت گستر گیتی
جریان مردمی عدالتخواه استان کهگیلویه و بویراحمد

نظر شما