شناسهٔ خبر: 29921853 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

زنانی که بلوط می چینند

خرم آباد - ایرنا - تردید آسمان در باریدن یا نباریدن بعد از سه روز بارش بر سقف پلاستیکی کپری که زلیخا و خانواده اش در آن زندگی می کنند برای لحظاتی ضرب می گیرد؛ مادر برای چیدن بلوط به صحرا رفته و زلیخا تنها پای چراغ نفتی در حالیکه سرش را میان کف دو دستش فشار می دهد نشسته است.

صاحب‌خبر -

درب چوبی کپر کنار زده می شود و مهمانانی ناخوانده ای برای بار دوم به خانه شان می روند؛ در حالیکه سادگی و صداقتی همراه با خوشحالی و ذوق زدگی راستینی در کلامش پیداست می گوید؛ شما آمدید!
راه و رسم دلنشین برگرفته از اصالت روحیه ایلیاتی و عشایری در پذیرایی از مهمان هنوز هم در وجودش باقیست و با اینکه اکنون دچار بیماری اعصاب و روان است و تحت درمان و دارو قرار دارد اما می گوید؛' حیف که مادرم خانه نیست وگرنه بخوبی از شما پذیرایی می کرد.'
زلیخا ، دختری جوان که دچار بیماری اعصاب و روان است و در یکی از روستاهای معمولان لرستان زندگی می کنند؛ مادر بطور مداوم باید از او مراقبت کند و آنگاه که برای گذران زندگی و برای چیدن بلوط همراه با سایر اهالی روستا به صحرا می روند مسئولیت مراقبت از او را به پسرش میلاد می دهد.
میلاد نوجوانی سرشار از مهربانی که گاه ناتوان از نشان دادنش است و همراه با غرور، تندی و تلخی برگرفته از سن و محیطی که در آن به سر می برد ؛ قطعا صبوری که باید در برابر حرف ها و حرکات گاه به گاهی زلیخا که ناشی از بیماری اعصاب و روان است را ندارد.
مادر خانه به اعتبار ذات مادرانه خود ، همراه و همنشین بهتری برای زلیخا است که البته شرایط سخت زندگی او را وامی دارد که همیشه هم کنار دختر بیمارش نباشد.
سیما زن همسایه که او نیز از درد کلیه و کمر و سر می نالد ، می گوید من هم باید برای چیدن بلوط به صحرا می رفتم ولی درد امانم را بریده است و توان رفتن به کار را ندارم.
سیما زنی حدود 60 ساله نشان می دهد که هنوز هم می توان ردپای زیبایی و جوانی را بر سیمای او دید می گوید : ما 'مردمانی کم جز' هستیم و در واقع منظورش این است آنها مردمانی فقیر هستند می گوید پسرش در خانه بیکار است و مدام سردرد دارد و پیش سید هم برده ایم ولی او همیشه سرش درد می کند.
به مانند هر انسانی که با حرف زدن گویی حالش بهتر می شود سیمایی که از درد و بیماری مدام می نالید اندکی بعد از گرم صحبت شدن و شنیدن اینکه تو هنوز هم زیبا و جوانی و برخی دردها در این سن می تواند طبیعی باشد با روحیه و خنده ای واقعی می گوید ؛ من به عمه ام رفته ام و برخی می گویند تو اگر در جای بهتری زندگی می کردی چه بودی؟!
این گفته سیما در واقع تاییدی است بر اینکه سختی ها و حتی دردهای فیزیکی برگرفته از زندگی های کوچک و بدون ارتباط روستاهای دورافتاده است که آن سختی ها را با اندکی تغییر و تنوع و توجه بیشتر توسعه روستایی را با محوریت زنان و دختران می توان تعدیل کرد.
سیما از دوران پررونق اقتصادی زندگی کوچ نشینی می گوید که حالا دیگر خبری از آن رونق نیست زیرا گله ای که تمام سرمایه آنها بوده است را خرج بیماری خود، همسر و ازدواج پسرانش کرده اند.
فرزانه زن جوان همسایه که او به جمع زنانه زیر کپر پیوسته است درانتظار تولد نوزادش است ولی درگفته هایش دلواپسی و نگرانی هایی وجود دارد که جامانده از تولد فرزند اولش است؛ زمانیکه امکان زایمان طبیعی را نداشته است و بعد از آن فرزندش دچار اختلال و مشکلات حرکتی شده است.
زلیخا، سیما، فرزانه، تاج دولت مادر زلیخا و بسیاری زنان و دختران روستاهای دورافتاده هر کدام حکایتی و دردهایی از محرومیت و فقر را که قطعا بر پیکر زنان و دختران سنگین تر است را بر دل دارند.
زندگی مردمان این روستا (روستای میان تاکان معمولان) و بسیاری روستاهای دورافتاده لرستان بر پایه کشاورزی محدود و کمتر از کفاف معیشتی آنهاست و برای جبران کمی و کاستی های این زندگی گاه به چیدن بلوط و هیزم روی می آورند.
روز از نیمه گذشته است و آسمان تردیدش را کنار می گذارد و مجالی به خودنمایی آفتاب می دهد تا زنانی که به صحرا رفته اند با آرامش و امنیت بیشتری به خانه بازگردند.
گویی مردم این دیار بلوط اولین و آخرین پناهشان است؛ بلوطی که گذشتگان آنها را از مهلکه مرگ نجات داده است آن زمان با آن نان می پختند امروز و نسل امروز همان گذشتگان نیز به نحوی دیگر زنده ماندن و زندگی خود را مدیون آن می دانند و این همان سخاوت طبیعت است که لطفش دائم است و بقول حافظ بزرگ ' ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست.'

**15 درصد جمیعت معمولان تحت پوشش کمیته امداد هستند
رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) بخش معمولان با اشاره به اینکه یکهزار و 700 خانوار از حمایت های اجتماعی این نهاد برخوردار هستند گفت: جمعیت این خانوارها سه هزار و 500 نفر شامل 1400 خانوار معیشت بگیر و 300 خانوار بصورت موردی است که در واقع می توان گفت 15 درصد جمعیت این بخش تحت حمایت هستند.
کرم مرادی به سیاست های ایجاد اشتغال برای متقاضیان دریافت تسهیلات اشتغالزایی اشاره کرد و افزود: اعتبار تخصیصی به بخش معمولان بالغ بر چهار میلیارد و 700 میلیون ریال است که سهم اعتبارات روستایی وعشایری از صندوق ملی چهار میلیاردریال ومابقی از اعتبارات بانک ها تامین می شود.
وی به مشارکت مردم بخش معمولان در حمایت مادی از برنامه های فقر زدایی این نهاد اشاره کرد و افزود: خیرین و نیکوکاران از ابتدای سالجاری تاکنون 10 میلیاردو 633 میلیون ریال به این نهاد در سرفصل های زکات، صدقات، طرح اکرام ایتام، طرح محسنین،مرکز نیکوکاری کمک کردند.
بنا بر گفته جاسم محمدی فارسانی مدیرکل کمیته امداد لرستان هم اکنون بین 9 تا 10 درصد جمعیت استان تحت پوشش کمیته امداد قرار دارند.

**نگاه جامعه شناس و ضرورت توسعه روستایی
رئیس انجمن جامعه شناسی لرستان در این خصوص می گوید: مسایل اجتماعی اعم از فقر، افسردگی ، مشکلات روحی و روانی اعضای خانواده ،اعتیاد و عدم حمایت های لازم دولتی برای کاهش مشکلات خانوادگی ، کم دانی و باورهای خرافه ای زنجیره ای عمل نموده و باعث زوال انسجام خانواده ها می شود تا جایی که نمیتوان علل خاصی برای فروپاشی بعضی از خانواده ها ذکر کرد.
مجتبی ترکارانی گفت: علاوه بر این وجود افراد دارای مشکل روانی در خانواده و عدم حمایت های درمانی و مراقبتی باعث شده که این فرد به صورت فرسایشی بقیه اعضای خانواده را نیز دچار مشکلات روحی نماید.
ترکارانی می گوید؛ چنین وضعیتی وقتی با فقر و دوری از امکانات درمانی و رفاهی همراه می شود انتخاب های افراد خانواده را به شدت محدود می کند به طوریکه فرد نمی تواند برای رهایی از چنین مشکلاتی چه باید انجام دهد ؛حتی گاهی امکان استراحت در اتاق دیگری را هم ندارند(بخاطر اینکه همه در یک اتاق یا کپر هستند) بنابراین چنین چیزی باعث قفل شدن انتخابهای مناسب می شود.
رئیس انجمن جامعه شناسی لرستان اظهار داشت: نکته دیگر در مورد یکنواختی و تکراری بودن روند زندگی در روستاها است ؛ در گذشته بخاطر زنده و پویا بودن محیط روستا ، وجود اشتغال پایدار و معناداری و امیدواری زندگی روستاییان و عشایر برای جوانان انگیزه برای بودن آنها در روستا وجود داشت.
وی افزود: ولی امروز به مدد ارتباطات و بالارفتن سطح انتظارات جوانان ، آنان روستا را برای برآورده کردن آرزوهای خود کوچک می بینند ؛ بنابراین اگر توان مهاجرت داشته باشند عزم رفتن می کنند و گرنه با نارضایتی روزگار می گذرانند.
این جامعه شناس گفت: یاس و ناامیدی و غلبه مشکلات روحی وروانی وناتوانی از تغییر در زندگی را دربین جوانان بخصوص زنان را می توان عاملی برای ابتلای آنها به بیماری اعصاب و روان دانست.
به گفته وی متاسفانه در روستاها مراکز حمایتی برای مداخله در بحران های خانوادگی واجتماعی وجود ندارد و خانواده های روستایی دارای مشکل بی پناه در مقابل بحران ها وارد یک فرایند فرسایشی شده وبه مرور کل خانواده از هم پاشیده می شود.
وی افزود: در این میان زنان وسالمندان قربانیان اصلی این حوادث هستند اگرچه مردان تا حدی می توانند خود را از ماجرا دور کنند و تنش های خانوادگی را در بیرون تخلیه کنند.

** نگاه علمی به توسعه مناطق محروم روستایی وجود ندارد
یک جامعه شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی نیز در این خصوص به خبرنگار ایرنا گفت: در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران خدمات گسترده ای به اقصی نقاط مناطق روستایی به ویژه در زیرساخت های راه، برق، مدرسه سازی انجام شده اما بازهم شاهد بازتولید فقر در روستاهای محروم هستیم.
بهنام فروتن افزود: مناطق محروم روستایی نیازمند یک مدل توسعه ای تلفیقی درون زا و برون زا با الگوگرفتن از کشورهای توسعه یافته و یا طراحی الگوی ملی برای توسعه پایدار روستاها و نگهداشتن ساکنان در مناطق محل سکونت با رویکرد جلوگیری از مهاجرت به کلانشهرها و آسیب های مرتبط با آن هستند.
این جامعه شناس خصوصیت مشترک ساکنان مناطق محروم و روستایی را میزان اندک سطح درآمد و مصرف سرانه، سطح زندگی در حد امرار معاش، اشتغال اکثریت نیروی کار به بخش دامپروری سنتی، وجود بیکاری جوانان، کمبود سرمایه لازم و پائین بودن سرمایه گذاری عنوان کرد.
وی افزود: از دیگر خصوصیات فقر می توان به رشد زیاد و سریع جمعیت به دلیل بالا بودن نرخ موالید، تغذیه ناکافی برای افراد در سنین مختلف، نسبت بالای کودکان، درصد بالای بی سوادی و ترک تحصیل کودکان و نوجوانان به علت هزینه های سنگین، نداشتن نوآوری و خلاقیت در تولید و ایجاد اشتغال اشاره کرد که همگی از عوامل موثر در بازتولید فقر هستند.
این پژوهشگر مسائل اجتماعی گفت: نخستین وظیفه دولت ، طراحی و پی ریزی اصول بنیادی مناسب سرمایه گذاری های زیربنایی مادی مانند جاده، شبکه حمل و نقل، شبکه ارتباطات و زیرساخت های اجتماعی همچون تعلیم و تربیت همگانی، بهداشت عمومی، آموزش مهارت های زندگی، حمایت از گروه های آسیب پذیر و محروم (مبارزه با فقر)، حمایت از محیط زیست(قطع جنگل) با ایجاد دستیابی به انرژی مدرن و ارزان قیمت مانند گاز، ایجاد اشتغال های ارزان و زنجیره ای متناسب با ظرفیت منطقه و ایجاد بستر مناسب بازاریابی و فروش محصولات با تسهیلات ارزان قیمت است.
وی افزود: در بعد توسعه اجتماعی نیز باید اقداماتی همچون، بالا بردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینه های فقرزدایی، تغذیه، بهداشت، مسکن، اشتغال، آموزش و چگونگی گذراندن اوقات فراغت با رعایت مشارکت مردمی و مطالعه بوم شناختی و پژوهش صورت گیرد.

**نکته پایانی
بهداشت و درمان و آموزش مهارت های زندگی به ویژه برای زنان روستایی و کودکان حیاتی است شاید توسعه روستا با افزایش آگاهی زنان سرعت بیشتری بخود بگیرد.
1920/6060

نظر شما