ایرناپلاس: بهعنوان مقدمه تحلیل خود را از آرایش سرزمینی نیروها در جنگ یمن ارائه کنید. این نیروها بهلحاظ نوع آرایش، وزن و جایگاهی که بهلحاظ استراتژیک در فضای سرزمینی یمن دارند، به چه شکلی قابل تقسیمبندی هستند؟
زارعی: یمن بهطور کلی در دو قسمت قابل تقسیم است: یمن جنوبی و یمن شمالی. یمن جنوبی شامل شش استان از استانهای یمن است که از نظر مساحت تقریباً سهچهارم یمن را در خود جای داده است. از نظر جمعیتی چیزی حدود شش میلیون نفر در این شش استان سکونت دارند. از نظر مذهبی عمدتاً بیش از 95 درصد شافعی هستند و در طول تاریخ اخیر، در شصت - هفتاد سال اخیر این منطقه با مرکزیت عدن صاحب دولت بوده است و در یک مقطعی که یمن جنوبی و یمن شمالی متحد شدند، درواقع حکومت مستقل را از دست دادند و به حکومت دولت مرکزی در صنعا تن دادند. این منطقه در تصرف نیروهای مختلفی است که امروزه تحت عنوان محور ائتلاف سعودی- امارات شناخته میشوند.
در عین حال در این منطقه چند نیروی نظامی و شبهنظامی مشغول فعالیت هستند و در اینجا یک نیروی بومی وجود دارد که خود نیروی بومی به دو بخش تقسیم میشود: یک بخش نیرویی است که به جریان یمن قدیم مربوط میشود، که اصطلاحاً به آن «هراک جنوبی» گفته میشود. هراک جنوب در حال حاضر به صورت خیلی محدود در جنگ علیه انصارالله مشارکت دارد، ولی عمده نیروها، نیروهای یمن جنوبی هستند. اینها درواقع حالت نسبتاً خاموش دارند و غیرفعال هستند. بافت عشیرهای و قبیلهای یمن سبب میشود که عشیرهها و قبیلهها برای خودشان دستههای مسلح یا شبهمسلح داشته باشند. بنابراین یمن جنوبیها یا گروههای موسوم به هراک در متن خودشان دستههای نظامی دارند.
ایرناپلاس: وضعیت نیروهای طرف مقابل انصارالله به چه ترتیب است؟
زارعی: معارضین انصارالله در متن خودشان به دو قسمت تقسیم میشوند: یک قسمت نیروهای متعلق به آقای «منصور هادی» است که درواقع بخشی از ارتش سابق را تشکیل میدهند. استعداد اینها در جنگی که فعلاً نقطه گرمش استان حدیده است، چیزی در حدود سه تیپ است. بخش دیگری از نیروهای معارض بومی، نیروهایی هستند که تحت عنوان حزب «الاصلاح یمن» شناخته میشوند، که درواقع نیروهای وهابی- اخوانی هستند. یعنی ریشههای اخوانی دارند. در عین حال اینها به وهابیها وابستگی دارند و از نظر تفکر هم بهنوعی سلفی- وهابی بهحساب میآیند. اینها عمدتاً در دو استان یمن استقرار دارند: یکی استان «مارب»، که یک استان مرکزی و حساس از نظر تأمین انرژی برای یمن است، که الان تقریباً در اختیار حزب اصلاح است. دیگری استان «تعز» که البته بهطور کامل در اختیار حزب اصلاح نیست، ولی بخش عمده این استان الان در تصرف این حزب است. درواقع در جنوب میتوانیم بگوییم جدیترین مخالفان انصارالله را بهلحاظ قدرت نظامی و توان رزمی همین جریان تشکیل میدهد.
جدای از اینها در حال حاضر استان «مهره» در یمن که به مرز عمان متصل است، در اختیار عربستان سعودی است و عربستان در بنادر این استان استقرار پیدا کرده و نیروی نظامی آورده است. بخش قابلتوجهی از یگانهای ارتش عربستان در اینجا قرار دارند و بخشی در اختیار امارات است که بهطور خاص باید به استان «حضرموت» اشاره کنیم که پهناورترین استان یمن از نظر مساحت بهحساب میآید که این در اختیار امارات است. البته اماراتیها در عدن هم دارای موقعیتهای نسبتاً مهمی هستند.
استعداد یگانهای متعلق به سعودی تقریباً چهار تیپ است و استعداد نیروهای امارات در اینجا تقریباً در حد سه تیپ نیروی رزمی است. این وضعیت کلی و عمومی امنیتی جنوب است، در عین حال این نکته را هم باید اضافه کنم که در اینجا یک گروه معارض دیگر تحت عنوان حزب الشریعه فعالیت میکند و اینها درواقع همان داعشی ها و القاعده هستند که تحت عنوان انصارالشریعه این جا فعالیت میکنند. اینها هم عمدتاً در شمال استان «حضرموت» متصل به مرزهای عربستان سکونت دارند. این ترکیب کلی وضعیت نیروهای مسلح معارض انصارالله در یمن است که مساحت زیادی را پوشش میدهند. البته جمعیتی که پوشش میدهند چیزی در حدود یکچهارم جمعیت یمن است.
**چیزی شبیه به بسیج در جمهوری اسلامی
ایرناپلاس: وضعیت شمال یمن به چه ترتیب است؟
زارعی: وضعیت شمال برخلاف جنوب که هر قسمت آن در اختیار یک کشور یا یک گروه است، منسجمتر است. اولا شمال از نظر مساحت چیزی در حدود 25 درصد مساحت کل یمن را پوشش میدهد، ولی از نظر جمعیت در حدود 75 درصد جمعیت یمن را شامل میشود. چراکه محل سکونت یمنیها عمدتاً یمن شمالی است. در نظر داشته باشیم که استانهایی مثل حضرموت، مهره، شبوه، بیضاء و امثال اینها گرچه استانهای پهناوری هستند، اما در مجموع بهلحاظ سرزمینی، سرزمینهای بی آب و علفی است که امکان زندگی بسیار سخت است. به همین دلیل جمعیتها به سمت یمن شمالی کشیده شدهاند. در یمن شمالی سه نیرو وجود دارد که اینها در یک مجموعه مشترک فعالیت میکنند، که فرمانده واحدی دارند. یک گروه خود انصارالله است که یک جریان منسجم تشکیلاتی دوره دیده مجهز به تکنولوژی روز در حوزه نظامی و امنیتی هستند و بار اصلی جنگ یمن بر دوش اینهاست. عدد اینها را من دقیق نمیدانم، ولی آنقدری است که توانسته چهار سال جنگ را اداره کند. علیرغم اینکه طرف مقابل دستش کاملاً برای اجرای بسیاری از اقدامات و سیاستها باز بوده است.
گروه دوم کمیتههای مردمی هستند. کمیتههای مردمی وابسته به انصارالله هستند. درواقع چیزی شبیه به بسیج در جمهوری اسلامی بهحساب میآیند. بنابراین سپاهی با یک عدد معین وجود دارد که در کنارش بسیج با عدد دیگری تشکیل شده که قابل قبض و بسط است. این دسته دوم که تحت عنوان کمیتههای مردمی فعالیت میکنند، دو مأموریت اصلی دارند. مأموریت اولشان اداره شهرهاست که امنیت را در روستاها و شهرها برقرار میکنند که اینها نیروهای بومی همان منطقه هستند که بهصورت داوطلب و البته گسترده در این کمیتهها حضور پیدا میکنند، آموزش میبینند، تجهیز میشوند و سازماندهی میشوند. بعد در محلات و استانها به کار گرفته میشوند. کار دومی که اینها برعهدهشان است، پشتیبانی رزمی از انصارالله است که در جبههها، مثل حضور بسیج در جبهه، حضور دارند و درواقع دوشادوش انصارالله مشغول جنگ با نیروهای متجاوز ائتلاف هستند.
دسته سوم ارتش یمن است که بخش اعظمی از ارتش باقی مانده است، و اینها در مسیر و در ائتلاف با انصارالله کار میکنند. اینها هم چند تیپ و لشکر را شامل میشوند، یعنی حداقل چهار، پنج لشکر هستند که در اینجا فعالیت میکنند.
**ائتلاف هم پذیرفته که بدون قبول موجودیت انصارالله امکان گفتوگو وجود ندارد
ایرناپلاس: وضعیت انصارالله در مقابل نیروهای ائتلاف سعودی بهلحاظ نظامی به چه ترتیب است؟
زارعی: تجربه جنگی نشان داده است که این کمیتهها و خود انصارالله و ارتش توانستهاند واقعاً بهنحو عجیبی در مقابل یک ائتلاف جهانی، چهار سال مقاومت کنند و امروز کار به جایی رسیده است که هم آمریکاییها، هم اروپاییها و هم سازمان ملل و اخیراً خود نیروهای موسوم به ائتلاف اظهار میکنند که بدون مذاکره و قبول موجودیت انصارالله و بدون قبول استقلال یمن امکان گفتوگو وجود ندارد. اینها محصول کارهای همین جریاناتی است که من خدمت شما توضیح دادم.
ایرناپلاس: تجربه انقلاب اسلامی چه تأثیری بر وضعیت مقاومت در یمن دارد؟
زارعی: یمن در پرتو جریان انقلابی که از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران راه افتاد و بعد در فرصتهای بعدی با رویدادهایی مواجه شد. انقلابهای عربی و قضایایی که از سال 1389 در کشورهای عربی مثل مصر، تونس و لیبی و خود یمن بهوجود آمد، تحت تأثیر این انقلابها و جشنهای انقلابی و قبل از آن تحت تأثیر انقلاب ایران و شکست ائتلاف نظامی علیه ایران راه افتادند و جلو آمدند. به همین مناسبت هم در متن این جریان اعتقاداتی نهفته است. در این نگرش انقلابی، یک باورهایی مبتنی بر مقاومت و رسیدن به نتیجه وجود دارد. این نکته بسیار مهم است که ممکن است شما بگویید من بر اساس تکلیف کاری را انجام میدهم و کاری هم به نتیجه ندارم. یک موقع نگاه این است که ما تکلیف داریم کاری را انجام دهیم و در عین حال در متن آن، اعتقاد به پیروزی هم هست. انقلاب ایران اعتقاد به پیروزی را در منطقه ما نهادینه کرد. یعنی اسلام آمده، قرآن آمده، اعتقاد به مقاومت و تکلیف به مقاومت را اعلام کرده است و انقلاب ایران به مقاومت ما در برابر فشار، رسیدن به پیروزی را کاملاً ممکن معرفی کرده است. این خیلی جاذبه ایجاد میکرد برای کسی که زیر فشار قرار دارد که یک طرف ظلم آمریکا، ظلم سعودی، ظلم حکومت مرکزی، ظلم فقر و فساد و ظلم جهل است که یک ملت را احاطه کرده است و این ملت میخواهد اینها را بشکند و به بیرون نگاه میکند و میبیند که نمونه موفقی هم وجود دارد.
**امارات و عربستان، برنده و بازنده؟
ایرناپلاس: ارزیابی شما از دستاوردهای طرفین مخاصمه یعنی عربستان و امارات در این جنگ چیست؟ بسیاری از تحلیلگران بازنده اصلی را سعودی میدانند و امارات را جریانی میدانند که به برخی از اهداف خودش رسیده است. آیا تفاوتهایی بین دستاوردهای عربستان و امارات وجود دارد؟
زارعی: دستاوردهایی وجود دارد، اما من میخواهم به این نکته اشاره کنم که در جنگ پیروز چه کسی است و شکستخورده چه کسی است؟ یکی ممکن است تصور کند که برای پیروزی حتماً باید طرف مقابل از بین برود . بله اگر یک کشوری، دولتی، ملتی یا گروهی به جایی حمله کردند، پیروزی آنها فقط در صورتی است که طرف مقابل از بین رفته باشد یا ضعیف شده باشد. اما برای طرف مقابل، پیروزی این است که جلوی این اتفاق را بگیرد. یعنی نیروی انقلابی از بین نرود و ضعیف نشود. این پیروزی جریانی است که به آن تهاجم شده است. در اینجا دستاوردهایی که میشود برای عربستان، آمریکا، امارات، فرانسه و انگلیس که به جریان سعودی- اماراتی در این جنگ کمک کردند، درواقع شاخصهایی را در نظر گرفت به چند مسئله باید اشاره کرد: یک دستاورد برای عربستان و امارات این است که جلوی حرکت جریانی را تا حدی سد کرده، که برای نیروی مهاجم یک دستاورد بهحساب میآید.
یک دستاورد دیگر سعودیها این است که سعودی آمده و یک بحران امنیتی طولانی را ایجاد کرده است و عملاً عربستان و بلکه منطقه را وارد دالان تاریکی کرده است که سرنشینان این ترن ناگزیرند به این لوکوموتیوران اعتماد کنند. چون چاره دیگری ندارند. وارد تونلی شدهاند، یک ترن است و یک لوکوموتیوران که باید به آن اعتماد کنند و با بداخلاقیش کنار بیایند و حتی اگر حرفهای نباشد، باید با او کنار بیایند و ریسکش را بپذیرند. یعنی عملاً سعودیها آمدهاند و یک مسئله امنیتی را ایجاد کردهاند که به تناوب به هر مخالفی که میخواهد حرفی بزند، بگویند عربستان در مرز خطر است.
گفتوگو از سیدعمادالدین محمودی
**اداره کل اخبار چندرسانهای**ایرناپلاس**
در گفتوگو با سعدالله زارعی تشریح شد -1
جزئیات آرایش و توان نیروهای فعال در میدان نبرد پیچیده یمن
تهران - ایرناپلاس- موضوع جنگ یمن و تحولات نظامی و سیاسی در این کشور از موضوعات و مسائل غامض در مناسبات منطقه است. در گفتوگو با سعدالله زارعی کارشناس مسائل منطقه، درباره آخرین تحولات یمن به گفتوگو نشستهایم.
صاحبخبر -
نظر شما