شناسهٔ خبر: 29889341 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: اعتدال | لینک خبر

نام‌های رایگان در فوتبال ایران!

در حالی که در فوتبال ایران ساده‌ترین و طبیعی‌ترین راه‌های درآمدزایی برای باشگاه‌ها بسته است، در فوتبال دنیا قواعد تجارت مدرن منجر به جدیدترین شیوه‌های پول‌سازی می‌شود.

صاحب‌خبر -
در حالی که در فوتبال ایران ساده‌ترین و طبیعی‌ترین راه‌های درآمدزایی برای باشگاه‌ها بسته است، در فوتبال دنیا قواعد تجارت مدرن منجر به جدیدترین شیوه‌های پول‌سازی می‌شود.

به گزارش اعتدال، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: فوتبال یک تفریح یا ورزش ساده نیست، بلکه یک تجارت وسیع است که اگر الفبای آن را بدانی، می‌توانی سرگرمی و لذت را در کنار پول‌سازی تجربه کنی و به یک سود همه‌جانبه برسی. این البته کشف جدیدی نیست، اما هر از گاهی مصداق‌ها و اتفاقات جدید باعث می‌شود مخاطبان یاد این اصل کلی بیفتند. به‌عنوان مثال اخیرا قراردادی که بین باشگاه بارسلونا با یک شرکت داروسازی به نام «گریفولس» منعقد شده، سروصدای زیادی در حوزه اقتصاد فوتبال به وجود آورده است.

براساس این قرارداد، مقرر شده باشگاه اسپانیایی به مدت ۲۰ سال نام ورزشگاه خانگی‌اش یعنی نیوکمپ را به برند مزبور اجاره بدهد و در ازای آن ۲۰ میلیون یورو دریافت کند. این یک شیوه بسیار رایج در دنیای فوتبال است و بسیاری از باشگاه‌های مشهور جهان با اجاره دادن نام ورزشگاه خانگی‌شان به شرکت‌های مختلف، دست به درآمدزایی می‌زنند. در حال‌ حاضر منچسترسیتی، آرسنال، بایرن‌مونیخ و... از جمله باشگاه‌هایی هستند که تن به این ایده تجاری داده‌اند. حالا بارسلونا هم به این جمع اضافه می‌شود و البته ورود بارسا به این حوزه به‌خصوص از آن حیث جالب توجه است که این باشگاه تا دو دهه قبل حتی اسپانسر روی پیراهن هم نمی‌پذیرفت و آن را منافی اصول و شئوناتش می‌دانست، اما امروز قواعد تجارت در دنیای مدرن فوتبال، بارسلونا را هم به‌طور کامل در خودش هضم کرده است. حالا تصور کنید فوتبال ایران که در مسیر دریافت شناخته‌شده‌ترین حقوقش مثل حق پخش تلویزیونی هم با مشکلات اساسی مواجه است، کی می‌تواند به این سطح از اقتصاد مترقی و اصطلاحا «گرفتن کره از آب» دست پیدا کند؟

شاه‌کلیدی به نام ورزشگاه اختصاصی

وقتی بسیاری از راه و روش‌های درآمدزایی در دنیای مدرن فوتبال را مرور می‌کنیم، به شاه‌کلیدی به نام «ورزشگاه اختصاصی» می‌رسیم. واقعیت آن است که استادیوم اختصاصی به مثابه خانه هر باشگاه، علاوه بر اینکه بخش مانایی از هویت تیم را تشکیل می‌دهد، سرمنشأ بسیاری از درآمدهای جانبی نیز خواهد بود. الان تیم‌هایی مثل پرسپولیس و استقلال با وجود بهره بردن از بیشترین تعداد تماشاگر، به‌ دلیل در اختیار نداشتن ورزشگاه خانگی قادر به درآمدزایی قابل‌توجه از حضور این هواداران نیستند. آنها برای برگزاری هر بازی در ورزشگاه آزادی باید بیش از صد میلیون تومان اجاره‌بها بپردازند و در مکانیزم بلیت‌فروشی هم با چند واسطه شریک شوند. این درحالی است که اگر آنها ورزشگاه خانگی داشتند، هیچ‌کدام از این مشکلات وجود نمی‌داشت.

به علاوه بسیاری از باشگاه‌های محبوب دنیا در ورزشگاه خانگی‌شان اقدام به تاسیس موزه، نگهداری اقلام و المان‌های خاطره‌انگیز و عناوین و جام‌های قهرمانی می‌کنند که امکان بازدید روزانه از آنها در کنار حضور و تصویربرداری در ورزشگاه خالی فراهم است و هواداران می‌توانند با پرداخت پول، از این موزه‌ها دیدن کنند. تصور کنید اگر پرسپولیس یا استقلال چنین محلی در اختیار داشتند، بازدید از آن چقدر می‌توانست برای هواداران و خانواده‌های‌شان - مخصوصا وقتی از راه دور به تهران سفر می‌کنند- خاطره‌انگیز باشد. چند سال پیش مهدی مهدوی‌کیا توپ طلای آسیایی‌اش را به موزه باشگاه هامبورگ آلمان سپرد، درحالی‌که اگر پرسپولیس موزه مطمئنی داشت، کیا می‌توانست جایزه فردی نفیس‌اش را در اختیار این باشگاه بگذارد. در حال‌ حاضر حتی تکلیف بسیاری از جام‌های فتح‌شده توسط پرسپولیس هم روشن نیست و گفته می‌شود علی پروین در منزل شخصی‌اش از آنها مراقبت می‌کند!

اجاره نام لیگ

طبیعی است که وقتی تیم‌های محبوب ما ورزشگاه اختصاصی ندارند، در نتیجه قادر به اجاره دادن اسم آن هم نیستند. در عین حال اما در اروپا بسیاری از کشورهای صاحب فوتبال در بازه‌های چند ساله اقدام به اجاره دادن نام لیگ‌های سراسری‌شان می‌کنند و درآمد حاصل از این محل را با فرمول‌های مختلف بین باشگاه‌ها تقسیم می‌کنند. اوایل دهه نود قرار شد در ایران هم‌چنین اتفاقی رخ بدهد و حتی قرارداد همکاری با یکی از اپراتورهای تلفن همراه هم بسته شد، اما پس از مدتی انتقادها بالا گرفت و قرارداد مسکوت ماند. دلیل انتقادها این بود که لیگ برتر ایران به نام «خلیج‌فارس» مزین شده و برخی عقیده داشتند اجاره دادن عنوان لیگ باعث تحت‌الشعاع قرار گرفتن این اسم ارزشمند خواهد شد.

هرچند واقعا این دو مساله می‌توانست از هم تفکیک شود و نیازی نبود عنوان تجاری را با نام اصلی و معنوی تورنمنت یکی بگیریم. جالب اینجا است که در آن مقطع بیشترین مخالفت‌ها از سوی مجلس صورت گرفت؛ نهادی که کمک ریالی به ورزش قهرمانی را هم ممنوع کرده و البته تاکنون در احقاق حقوقی مثل حق پخش تلویزیونی هم ناموفق بوده است. در مجموع به‌نظر می‌رسد برخی دوستان محترم در ادوار مختلف مجلس راه‌های بستن درآمد بر فوتبال را به خوبی می‌دانند، اما هیچ بن‌بستی را برای تزریق پول به این حوزه باز نمی‌کنند و هیچ مانعی را از سر راه باشگاه‌های نگون‌بخت برنمی‌دارند!

نظر شما