شناسهٔ خبر: 29884634 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرنامه دانشجویان ایران | لینک خبر

بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران پیرامون حامیان داخلی لیبرالیسم

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران اعلام کرد: یقینا آنها که اسلامشان نه غزه را بخواهد و نه لبنان، حامی لیبرالیسم باشد و سرمایه داری و توجیه گر استکبار باشد و نافی استقلال، خواستگاهی جز کاخ سفید هم نخواهند داشت

صاحب‌خبر -

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران طی بیانیه ای اعلام کرد: ما به تاسی از پرافتخارترین عضو انجمن اسلامی، مصطفی چمران ایستادن در برابر ظالمان و دست‌گیری از مظلومان جهان را وظیفه خود می‌دانیم و یقینا آنها که اسلامشان نه غزه را بخواهد و نه لبنان، حامی لیبرالیسم باشد و سرمایه داری و توجیه گر استکبار باشد و  نافی استقلال، خواستگاهی جز کاخ سفید هم نخواهند داشت.

در این بیانیه که روز گذشته در زمان برگزاری مراسم سخنرانی قالیباف در دانشگاه تهران قرائت شد، آمده است: « ورق پاره‌های باقیمانده از تاریخ جنبش دانشجویی به خون آلود ترین صفحات خود رسیده است و بار دیگر تقارن زمانی شهادت سه هم کلاسی و یاردبستانی قدیمی مان را یادآور می گردد. رسیدن به شصت و پنجمین سالگرد قیام خون علیه گلوله دانشجویان دانشگاه تهران و جوش و خروش موجود میان دانشجویانی که نیم قرن پس از آن حماسه سازی چشم به جهان گشوده اند منادی زنده بودن آرمان مبارزه با استکبار و استعمار و تلاش برای دست یافتن به ارزش والای استقلال ملی بعنوان مهمترین مطالبه آزادی خواهان در طول تاریخ میهن مان است.

گذار از نیکسون به ترامپ و جابجایی متداوم دولت های ایالات متحده آمریکا به ما آموخت که شخص ستیزی علیه روسای جمهور این قدرت استکباری خود مهمترین و نفاق آلوده ترین حالت آمریکا ستیزی در میان جریانات داخلی ایران بوده است. آمریکا خوب و آمریکا بد، آمریکا معتدل و آمریکا تندرو، آمریکا مذاکره و آمریکا مناقشه و به زبان ساده تر آمریکا اوباما و آمریکا ترامپ؛ ما هیچکدام از این دوگانه ها را به رسمیت نخواهیم شناخت و در استمرار قیام شهادت طلبانه شهدای شانزدهم آذر ستیز خود را نه با هیچ شخصی که با شخصیت خونخوار آمریکا ادامه خواهیم داد و بلندتر از هر زمان دیگر به شبه استکبار ستیزان زمانمان که خود بیشترین نقش را در به چنگ آمریکا انداختن سرنوشت کشورمان داشته اند یادآور می شویم که نه ترامپ ستیزی، نه اسرائیل ستیزی و نه حتی در نسخه سخیف سعودی ستیزی هم آلترناتیوی برای آمریکا ستیزی وجود نداشته و نخواهد داشت؛ و ما آنچنان که بوده ایم با تصویر ذهنی و کاریکاتوری شما از استکبار و استعمار نیز سر ستیز خواهیم داشت.

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران به نمایندگی از جریان دانشجویی مسلمان و عدالتخواه و به حسب مهمترین وظیفه اصلی خود یعنی امر به معروف و نهی از منکر بر خود لازم می داند تا در شصت و پنجمین سالگرد شهادت شهدای شانزدهم آذر 32 و چهلمین سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی سال 57 به بازخوانی مهمترین و عمده ترین ارزش های انقلابی خود پرداخته و با نسبت سنجی آنها با وضعیت موجود هشدارهای لازم را به گوش های غالب ناشنوای مسوولین امر برساند.

ناگفته پیداست که سه ارزش عمده و  والای «استقلال ملی»، «عدالت اجتماعی» و «آزادی سیاسی» را می توان سه ضلع مثلث مبارزات مردم ایران در بیش از یک قرن اخیر دانست که با مرکز ثقل اسلام و اسلام گرایی تمامی آنها در نقطه ای واحد به یکدیگر رسیده و موجب مطالبه عمومی شکل گیری جمهوری اسلامی بعنوان مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی گشته است. ناخرسندانه باید عارض گردیم که امروز در کنار یکدیگر جمع شده ایم تا حجم انبوهی از برآورده نشدن هایی را که چهل سال به انتظارشان ایستاده ایم و خواهیم ایستاد را به آنها که سعی شان در نشاندن ما بر سر جایمان بوده است یادآور گردیم و استمرار مسیر حق در پیش گرفته شده را نیز خاطر نشان سازیم.

عدل و عدالت بعنوان مهمترین ثمره هر قیام الهی و انسانی را می توان شاخصی برای ارزشگذاری تمامی دستاوردهای چهار دهه اخیر جمهوری اسلامی دانست که همانا اگر هدف ازل تا ابد اقامه عدل وجود نداشت هیچ پیامبری نیز مبعوث نمی گردید.
وضعیت غیرقابل قبول در زمینه معیشت مستضعفین و اقشار در معرض ظلم همچون کارگران و کشاورزان به خوبی گواهی می دهد بذر هایی که با نام توسعه اقتصادی در دهه هفتاد کاشته شده بود به خوبی آبیاری گردیده است و حالا در مرحله برداشت قرار گرفته است. محروم شدن بخش عمده جمعیت کشور از امکان رشد و ارتقا و انحصار پیدا کردن امکان پیشرفت و ترقی برای تنها چند درصد از جمعیت کشورمان به خوبی گواه می دهد که سیاست های اقتصادی و برنامه های توسعه ای که با کمترین اعتراض در دهه های متمادی اجرا گردیده اند چه بر سر محروم ترین اقشار جامعه اسلامی ایران آورده است.

تبعیض های ساختاری و قانونی، خصوصی سازی های افسارگسیخته و رانتی، مشروعیت بخشیدن به نابرابری اجتماعی و تضاد طبقاتی، بی اهمیت دانستن جان، آینده و رفاه کارگران، فرصت دادن به نفوذی های اقتصادی و رشد قارچ گونه‌ی آقازاده های تاجر، سکوت در برابر زندگی اشرافی مسوولان، تغییر الگوی مصرفی جامعه ایران در جهت شکل گرفتن مسابقه بی پایان مصرف گرایی، قبول کردن اصول سرمایه داری با پوشش دروغین مذهب و دهها عامل دیگر باعث آن گردیده تا با تاسف و در عین حال عزمی مصمم هشدار دهیم که آنچه بنا گردیده با آنچه که اسلام عزیز خواسته است فاصله ای به اندازه چندین سال نوری دارد.

آیا اکنون زمان آن نرسیده تا مسوولان در پشت درهای بسته اتاقشان هم که شده است برای لحظاتی به این فکر کنند چه شد که کارگران بجای آنکه پیش از خشک شدن عرق جبینشان مزد خود را دریافت کنند پس از اعتراض به پرداخت نشدن حقوقشان شلاق خوردند؟ آیا وقت آن نرسیده است تا یکبار برای همیشه و پیش از آنکه اجل یادآورشان گردد با خود بیاندیشند که مستضعفین وارث چه چیز در این کشور گشته اند؟ امام و پدر عزیزمان خمینی کبیر گفت «مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست، و آنها که تصور می کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانه اند. و آنهایی هم که تصور می کنند سرمایه داران و مرفهان بی درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه می شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می کنند آب در هاون می کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه ، بحث قیام و راحت‌طلبی ، بحث دنیاخواهی و آخرت‌جویی دو مقوله ای است که هرگز با هم جمع نمی شوند. و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.» و حال زمان آن نرسیده است تا اکثریت معتقد به اصول انقلابی با بازخوانی آخرین پیام ها و بیانات از خود سوال کنند که آیا به اندازه تعداد انگشت های دستمان مردی که تا آخر خط پای مبارزه بایستد در میان این لشگر وزیران و وکیلان پیدا می گردد؟

فراموش شدن مهمترین حقوق اولیه شهروندان جمهوری اسلامی از قبیل حق برخورداری از تامین اجتماعی در اصل بیست و نهم، حق آموزش رایگان در اصل سی ام، حق مسکن در اصل سی و یکم و سایر حقوق اولیه و صدالبته فراموش شده مستضعفین ما را بر آن میدارد تا بر مرام آن سه قطره خون تاریخ جنبش دانشجویی از خودمان و آنها بپرسیم که با ابتدایی ترین حقوق این مردم چه برخوردی گردیده است؟ ما حقوق شهروندی مستضعفین را نه بر مبنای تئاتر تماشاگرپسند دولتمردان و تقلیل حقوق فراموش شده به باز شدن یا نشدن درب های استادیوم که از داشتن یا نداشتن هایی که مرز میان مرگ و زندگی را مشخص می کند پیگیری می کنیم.

چراغ سبز نشان دادن به خصوصی سازی آموزش در سطح آموزش و پرورش و پولی شدن آموزش دولتی در سطح آموزش عالی حتی عمده دانشگاه های برتر دولتی که دانشجویانش همواره پیشرو حرکت های ضد تبعیض اجتماعی بوده اند را محل رفت و آمد فرزندان یک اقلیت چند درصدی کرده است. رشد روزافزون مدارس غیردولتی منجر به طبقاتی شدن بیش از پیش ساختار آموزش در کشورمان شده است و حاصلی جز پرورش پهلوان پنبه ای فرزندان اغنیا در رقابت ناعادلانه با فقرا نداشته است. آنها که به نام انقلابی گری و پسوند اسلامی ساختن برای این مدارس میراث نامیمون آموزش پولی در ذبح حقوق محرومین را توجیه می کنند یقینا هنوز الفبای انقلاب اسلامی را نیز پاس نکرده اند.

طرح پرسروصدا تحول سلامت به هدف اصلی خود یعنی پیروزی دولت ناکارآمد، خسته و وامانده مستقر در انتخابات سال 96 رسید و امروز دیگر هیچکس شهامت پرسش از سرنوشت آن را ندارد و حتی آن مراجعی که کارویژه سیاسی شان تایید تصمیمات دولتمردان است هم دیگر سخن از سرنوشت بیمه هایی که هر لحظه بیم ورشکستگی شان می رود، بیمارستان های دولتی ای که بیمه شدگان را حواله به بیمارستان های خصوصی می دهند و صدالبته امپراتوری پزشکانی که حقوق های نجومی شان به صدها میلیون تومان نیز نرسید به زبان نمی آورند.

در حوزه مسکن و حق سرپناه بعنوان اولیه ترین شرط حیات اجتماعی انسان ها، وزارت پنج ساله اش بر عهده شخصی بود که جز تحقیر محرومان نه عرضه ای از خود نشان داد و نه عرصه ای را فتح باب کرد. نه تنها از بدو آغاز به کار دولت نولیبرال تدبیر و امید تا به امروز هیچ اقدامی در جهت تامین مسکن اجتماعی نشده است که تمام تلاش ها برای آزادسازی هرچه بیشتر بازار به نفع مالکان و به بهای بی نوا سازی اجاره نشینان بوده است. در شرایطی که به گفته وزارت مسکن و شهرسازی حداقل 2میلیون و ششصد هزار مسکن خالی در کشور وجود دارد که وارد کردن آنها به سمت معادلات مسکن باعث افت شدید قیمت مسکن و البته ضرر احتکارگران منزل میشود با چه پیش فرضی جز رعایت منافع چند درصد ثروتمند جامعه «سامانه ملی املاک و اسکان» در جهت شفافیت این امر و اخذ مالیات از خانه های بی سکنه علیرغم گذشت دو سال از مصوبه مجلس شورای اسلامی شکل نگرفته است؟

باور ما این است که در زمینه عدالت اجتماعی، مبارزه با نابرابری و دست یافتن به جامعه ای برابر که قله ثروت در یک‌سو و دره های فقر در سوی دیگر جلوه نمایی نکند نخستین شرط به کرسی نشاندن کسانی است که عدالت را شرط پیشرفت و نه مانع آن بدانند. یقینا تا زمانی که دولت مردان جمهوری اسلامی به اشرافیت و ثروت نجومی شان مفتخر باشند و مشکلات مردم را با «خودت بمال»، «خب» و «به جهنم» پاسخ گویند و در زمینه سیاستگذاری اقتصادی بی عدالتی را شرط اولیه توسعه بپندارند، در مجلس شورای اسلامی نمایندگان از سلاح استیضاح برای گرفتن سهم بیشتر از وزارتخانه ها استفاده مخرب کنند و در قوه قضائیه پرونده تخم مرغ دزدها در کسری از ثانیه و با حضور دوربین های انبوه صداوسیما رسیدگی گردد اما با گذشت سالها هنوز سرنوشت پرونده برادران روسای سه قوه و معاون اول رئیس جمهور به جایی نرسد نمی توان چشم امیدی به عدالت و رفع محرومیت داشت.

در زمینه استقلال ملی بعنوان نخستین و پررنگ ترین ثمره انقلاب اسلامی و صدهاهزار شهید جان بر کف که با پذیرفتن منطق سرخ عاشورا جان خود را فدای آن کردند شاهد آن هستیم که طرح های زنجیره ای و تعهدات الزام آوری که ناقض این اصل حیاتی هستند به شکلی سلسله وار در حال تصویب و تایید بهارستان نشینان و پاستور نشینان است.

شکست حقارت بار مذاکرات هسته ای و تجربه نامیمون برجام که تا ابد بعنوان سندی در حقانیت آمریکاستیزی و استقلال طلبی جریان اصیل دانشجویی خواهد بود به خوبی به ما آموخت که عینک غربگرای دولتی که به دنبال کدخدا ده می گشته است دزد قافله را به او نشان داده است و در این میان ناگزیر به گفتن این هشدار هستیم که همان تصویب کنندگان بیست دقیقه ای برجام امروز جلودار تصویب لوایح استعماری جدیدی هستند که آینده این آب و خاک را به پیوند منافع بدخواهانمان در خواهد آورد. ما همانگونه که گفتیم و مزد صداقتمان را با بزدل، بیسواد، بی شناسنامه، تازه به دوران رسیده و ترسو خطاب شدن گرفتیم باز هم می گوییم و از فحاشی رئیس جمهور ترسی به دل نداریم پس بدانید و بدانند بدترین قضاوت های تاریخ برای آنان بوده که استقلال ملی کشورشان را به مخاطره انداخته اند. آینده این بیراهه در خوش بینانه ترین حالت ممکن دچار شدن به سرنوشت برجامی است که حالا هیچکس حاضر به قبول مسئولیت آن نیست.

در زمینه حق مشارکت و اعتراض سیاسی آنچه بیش از همه موجب تاثر جریان دانشجویی مسلمان شده است برخورد ظالمانه صورت گرفته با اعتراضات کارگری و به حق کارگران هپکو آذراب و هفت تپه است. برخورد با مظلوم و امان دادن به ظالم از یکسو و سرکوب کردن دادخواهی مردم بجای پیگیری وضعیت معیشتی شان اثرات جبران ناپذیر زیادی برای نظام اسلامی که داعیه حمایت از مستضعفین را داشته است بوجود خواهد آورد.

بحران ناکارآمدی و عدم توانایی در استفاده از ظرفیت های بالقوه اجرایی موجب آن گردیده است تا بخش عمده ای از فضای مدیریتی کشور به اشغال کسانی درآید که در کل حیات سیاسی شان غیر از ایجاد شکاف میان حکومت و ملت در جهت کسب آرایی که از این رهگذر می آید هنر دیگری نداشته اند. آنها که سالیان سال مدعی آن بودند که در صورت نبود نظارت استصوابی و فیلتر شورای نگهبان می توانند انقلاب مدیریتی ایجاد کنند اکنون حاصل لیست های تَکراری شان عدم توانایی در انتخاب شهرداری است که جز پرداختن حقوق کارمندان، پروژه ای هم به پیش نبرد. آنها که شعارشان عبور از مدیریت جهادی و رسیدن به مدیریتی علمی بود حالا راهکارشان به واردات مدیر برای مدیریت و گران کردن شهر برای مقابله با حاشیه نشینی شده است.

آنچه گفته شد قطره ای از دریای مطالبات دلسوزانه و صدالبته بی پروای انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران بود که در راه اصلاح آنها استوارترین حامی هر جریان انقلابی خواهد بود و در راه مبارزه با آنها با حرام دانستن هرگونه مصلحت سنجی بی مورد و نگاه قبیله ای به فعالیت خود ادامه خواهد داد. یقینا هر مسیری جز بازگشت به اهداف و ارزش های انقلابی و اسلامی آنچنان که تا به حال نیز نمایان گشته است محکوم به شکست می باشد.

آنچه که در پایان اشاره به آن را لازم می دانیم پایبندی بر آرمان فراموش ناشدنی فلسطین، آزادی قدس و همراهی با همه نهضت های آزادی بخش جهان که منادی عدالت و آزادی هستند می باشد. یقین می دانیم که راه سرخ شهیدان تاریخ که رسواگران حقیقی ظالمان بوده اند امتداد خواهد یافت و خون های مظلومین تاریخ با سرچشمه قیام حسینی سد ابلیسان زمانه را خواهد شکست و دنیایشان را با خود خواهد برد.

ما نیز به تاسی از پرافتخارترین عضو انجمن اسلامی، مصطفی چمران ایستادن در برابر ظالمان و دست گیری از مظلومان جهان را وظیفه خود می دانیم و یقینا آنها که اسلامشان نه غزه را بخواهد و نه لبنان، حامی لیبرالیسم باشد و سرمایه داری و توجیه گر استکبار باشد و  نافی استقلال، خواستگاهی جز کاخ سفید هم نخواهند داشت.»

انتهای پیام/                                                                   

نظر شما