شناسهٔ خبر: 29703431 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران | لینک خبر

استیضاح ظریف؛ گام به عقب- تکرارِ راه تکراری

صاحب‌خبر -


جلال میرزایی
عضو فراکسیون امید
در ایامی که کشور با تحریم‌های همه‌جانبه امریکای ترامپ مواجه شده و محافظه‌کاران تندرو در کاخ سفید و وزارت خزانه‌داری امریکا با همراهی عربستان سعودی و سران صهیونیستی مترصد فرصتی برای ایجاد فاصله میان محور تهران- بروکسل با هدف به انزوا کشاندن جمهوری اسلامی ایران  هستند؛ هرگونه تلاش برای به زیر کشاندن ظریف از مسند وزارت خارجه گامی در جهت برنامه‌ها و استراتژی ترامپ است. ظریف از همان روزهای حضورش در وزرات خارجه، نماد دیپلماسی واستراتژی‌اش را بر احیای قدرت نرم ایران در منطقه و جهان گذاشت و با حضور فعال در اجلاس‌ بزرگ جهانی همچون اجلاس داووس و کنفرانس امنیتی مونیخ، ذهن‌ها و تصورات افکار عمومی جهان را نسبت به کشورمان تغییر داد و گفتمان صلح و دیپلماسی را برای حل منازعات ریشه‌دار خاورمیانه مطرح ساخت.
اهمیت و درجه تأثیرگذاری دکتر ظریف زمانی مشخص می‌شود که در دولت‌های نهم و دهم کشور زیر ضرب فشارهای سیاسی و دیپلماتیک امریکا و قدرت‌های مهم جهانی قرار داشت و ایران به عنوان کشوری که در راستای بی‌نظمی خاورمیانه قدم برمی‌دارد؛ شناخته شده بود. باراک اوباما رئیس جمهوری امریکا مفهوم دیپلماسی چندجانبه را به عینه در برابر ایران اجرایی کرد و تقریباً همه قدرت‌های جهانی اعم از دوستان و حتی رقیبان امریکا پشت دیپلماسی اوباما در برابر ایران قرار گرفتند. نتیجه این شد که ایران تقریباً از صحنه دیپلماسی جهانی حذف شد و پژواک صدای دولتمردان ایران از مرزهای داخلی کشورمان بیشتر فراتر نرفت. از سوی دیگر تقریباً موضوع ایران و خطر آن بر امنیت بین‌الملل پای ثابت سخنرانی‌ها و نشست‌های مهم جهانی بود. طی همین سال‌ها بود که در کنفرانس امنیتی مونیخ که یکی از مهم‌ترین نشست‌های جهانی در رابطه با موضوعات امنیتی و نظامی در جهان است، برنامه‌های هسته‌ای ایران به عنوان تهدیدی بر صلح بین‌المللی در نظر گرفته شد. اوباما رئیس جمهوری امریکا با هوشمندی و توانایی منحصر به فردش، ایران را در کلیه ابعاد اقتصادی، سیاسی ایزوله کرد. تحریم‌های دوره سال‌های 2011 تا 2012 گویای همه چیز است. در این دوره همه کشورها به برنامه تحریمی امریکا پیوستند و هیچ کشوری حاضر به خرید نفت از ایران نشد. در بعد سیاسی، جمهوری اسلامی ایران، کمترین حضور و نقش را در دیپلماسی خاورمیانه داشت. منازعات در خاورمیانه که از اواخر2010 آغاز شده بود بتدریج در سال‌های بعد اوج گرفت و کل دولت‌های عربی خاورمیانه را دربر گرفت. در این شرایط قدرت‌های مهم منطقه‌ای نظیر ترکیه، عربستان با پشتگرمی امریکا، گفت‌وگوهای منطقه‌ای را برای حل این بحران‌ها آغاز کردند. جمهوری اسلامی ایران با اینکه بیشترین نفوذ و اثرگذاری را در خاورمیانه به نسبت سایر کشورها داشت، به خاطر مخالفت‌های امریکا، موفق به حضور در نشست‌های موسوم به ژنو که برای حل بحران سوریه برگزار شد؛ نگردید. نکته بسیار جالب این بود که  طی این سال‌ها اگر قرار به حضور هیأت ایرانی در نشست‌های منطقه یا حتی هسته‌ای هم بود، شورای عالی امنیت ملی طرف مذاکره بود و این امر ناخواسته دستگاه وزارت خارجه را  در حاشیه مطلق قرار داد.
روی کار آمدن دولت یازدهم و به تبع آن حضور محمدجواد ظریف در رأس دیپلماسی کشور، روحی دوباره به وزارت خارجه و سکانداری این نهاد در مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی داد. ایران برای اولین بار در نشست‌های بین‌المللی ژنو 2 حضور یافت. از سوی دیگر پرونده هسته‌ای از شورای عالی امنیت ملی به دستگاه وزارت خارجه انتقال یافت و با مدیریت دکتر ظریف و یاران سیاسی‌اش، برجام به امضا رسید. سوای  پیامدهای منفی و مثبت برجام بر اقتصاد و امنیت ملی کشورمان، آنچه غیرقابل انکار است اینکه ایران در سایه هوشمندی تیم جدید دیپلماتیک توانست فضای تخاصم آمیز جهانی نسبت به ایران را با منطق مذاکره و دیپلماسی به دوستی و همکاری تغییر دهد.
شاید مخالفان ظریف امروز مدعی این باشند که ایران کماکان در تیررس تحریم‌های امریکاست اما باید گفت که مسأله تحریم‌های امریکا نسبت به ایران موضوعی فراتر از برجام دارد و این دشمنی ریشه‌ای ایدئولوژیک دارد که حل آن فراتر از توان ظریف است. از سوی دیگر باید واقعیت‌ها را هم دید. در کمتر موردی می‌توان یافت که اتحادیه اروپا رویکردی مخالفت جویانه در برابر امریکا بگیرد. اتحادیه اروپا با مبنا قرار دادن دوازده گزارش جامع آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران را کشوری متعهد به برجام می‌داند و در این مسیر تلاش‌هایی نیز از جمله برقراری ساز و کار مالی جداگانه و از سوی دیگر تشویق شرکت‌ها و بانک‌های متوسط دولتی به تبادل ارتباط با ایران برای حفظ برجام انجام داده‌اند.
مخالفان امروز ظریف باید با در نظر گرفتن واقعیت‌ها و فرصت‌های ممکن دست به قضاوت در رابطه با عملکرد ظریف بزنند و مهم‌تر از همه آلترناتیو ممکن چیست و چه اقدامی بهتر از شرایط کنونی قابل انجام دادن است. باید در نظر داشت که در دوره‌های گذشته کشور در همین شرایط مشابه به سمت مسیری اشتباه و پرهزینه رفت. رویکرد به شرق در دوره گذشته پیامدی جز صرف هزینه و هدر رفت بیت‌المال عایدی برای کشور نداشت. پروژه‌های سرمایه‌گذاری در کشورهای بولیوی، ونزوئلا و کشورهای تازه کشف شده در قاره آفریقا چه سودی برای اقتصاد کشورمان در پی داشت؟! حداقل در دوره صدارت دکتر ظریف این سال‌ها، منابع ملی کشور ما بی جهت هدر نرفته است. دکتر ظریف که استاد روابط بین‌الملل است و در مجلات معتبر علمی همچون «فارین افرز» مقاله منتشر می‌کند، بیش از هر کس دیگری متوجه واقعیت‌ها در روابط بین‌الملل و ماهیت قدرت در این سیستم است. عمده تلاش‌های ظریف بر همین منطق به سمت عادی سازی روابط کشورمان با قدرت‌های مهم اروپایی، چین، روسیه و هند بوده است. ظریف به خوبی می‌داند که برای مقابله با امریکا، مسیری جز تقویت پایه‌های روابط سیاسی و اقتصادی با قدرت‌های نوظهور اقتصادی وجود ندارد. این در حالی است که در دوره های گذشته به غلط، مسیر دیپلماسی در کشورمان برای خنثی کردن سیاست‌های امریکا به سمت تقویت روابط سیاسی با قدرت‌های ضعیف رفت که امروز خیلی از این کشورها در آفریقا و امریکای لاتین گرفتار بحران‌های عدیده سیاسی و اجتماعی هستند. بدین رو ضروری است که پیشگامان استیضاح ظریف با عطف به واقعیت‌ها و تجربه گذشته به قضاوت بپردازند. برای همین هم است که خوشبختانه نگاه سایر جناح‌ها (اصولگرایان معتدل، مستقلین و فراکسیون امید) به آقای ظریف مثبت بوده و وی را ناخدایی مطمئن برای حفظ کشتی دیپلماسی کشورمان از طوفان ترامپ می‌دانند.

نظر شما