شناسهٔ خبر: 29654049 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

کرباسچی: مبادا آنقدر در بازی دموکراسی افراط کنیم که مردم بگویند صد رحمت به دیکتاتوری

ایرنا نوشت: دبیرکل حزب سازندگی با بیان اینکه اصلاح طلبی اسم مستعار هیچ حزب و گروه سیاسی نیست، گفت: اصلاح طلبی به معنای جدید خود نهضتی است که پس از یک تاخیر 10 ساله ناشی از جنگ تحمیلی شکل گرفت و همه جریان های چپ و راست اصلاح طلب در دولت‌های هاشمی، خاتمی و روحانی کارگزاران هستند.

صاحب‌خبر -

غلامحسین کرباسچی روز پنجشنبه در سومین کنگره ملی حزب کارگزاران سازندگی ایران گفت: ما در هیات موسس این حزب، که از اول هم قرار نبود حزب باشد به این فکر می‌کردیم که کشور نیاز به کار دارد و برای تداوم کار و سازندگی ایران باید جلوی حذف یک جناح (هر جناحی) به وسیله جناح دیگر را بگیریم.
وی ادامه داد: در طلیعه ظهور کارگزاران با قهر جناح چپ و قدرت گرفتن جناح راست این فکر به وجود آمده بود که چپ برای همیشه حذف شده است و راست در یک قدمی قدرت مطلقه است. این تصور و تلقی از سیاست به نظر ما نادرست بود.

دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی افزود: می‌دانید که مرحوم هاشمی در آغاز معرفی دولت خود در سال ۱۳۶۸ اعلام کرد «کابینه من کابینه کار است». وی به شوخی گفته بود که من وزیر سیاسی انتخاب نکردم خودم به جای همه آنها سیاسی هستم! در حالی که معاریف سیاسی کشور از دو جناح در آن کابینه بودند: خاتمی، نوری، معین و... اما همین حرف آقای هاشمی از سوی جناح چپ آن زمان به خصوص لایه‌های جوان‌تر مورد انتقاد واقع شد و به سیاست زدایی تعبیر شد.

اهم اظهارات کرباسچی به شرح زیر است:

* در حالی که یکی از شاداب ترین دوران سیاسی ایران همان دهه ۷۰ بود. این شادابی را می توان در سیاست، فرهنگ، مطبوعات، اقتصاد و جامعه ایران یافت. بحث برانگیزترین فیلمهای سینمایی، رسانه‌های مکتوب و گروه‌های سیاسی در آن دوره شکل گرفت. از روزنامه سلام و نشریه عصر ما و ایران فردا تا همشهری و ایران و مجله کیان و مجله زنان در آن دوره منتشر شدند. مجاهدین انقلاب در همان دوره احیا شد. نطفه جریان ملی مذهبی شکل گرفت و آثار ادبی و هنری برجسته ای از توسط داریوش مهرجویی و بهرام بیضایی تا ابراهیم حاتمی کیا و بهروز افخمی در آن دهه تولید شد.

*چون در آن زمان در بطن کار بودیم چندان رابطه علت و معلولی این پدیده را درک نمی‌کردیم. اما جامعه شناسان معتقدند هر رشد اقتصادی به رشد اجتماعی و در نهایت به رشد فرهنگی و سیاسی منتهی می‌شود و این کلیت مفهوم توسعه را تشکیل می‌دهد. آقای هاشمی بنا به هوش سیاسی خود این رابطه را فهمیده بود هر چند ممکن بود کسی نتواند دقیقا آن را به زبان روشنفکران بیان کند به خصوص که روشنفکران ما هم نوعا چپگرا و چپ زده بودند.

* روشنفکران نمی‌گفتند که چگونه توسعه و سازندگی به تکوین طبقه متوسط منجر می شود و قدرت گرفتن طبقه متوسط هم سبب می شود دموکراسی تقویت شود. نمی‌گفتند که فقر اتفاقا سبب رشد استبداد می شود و اگر به استبداد اشراف نینجامد به دیکتاتوری پرولتاریا هم نمی انجامد. ما کارگزاران را با این فکر ایجاد کردیم که تولید بنای توسعه و توسعه پایه آزادی است و تولید و توسعه فقط با حضور همه افکار و جناح های سیاسی قابل تحقق است. ما در مجلس پنجم مقابل حذف چپ ایستادیم و در مجلس ششم با پدیده حذف راست مخالف بودیم.

*: چپ روی و راست هر دو راه باطل است و ما هرگز در پی تاسیس یک جناح سوم نبودیم و هنوز هم در فکر این کار نیستیم اما همیشه این چپ روی و راست روی است که میانه روی را به شکست می کشاند. دقت کنید که ما با چپ و راست مخالف نیستم. هر جامعه ای نیازمند احزاب سوسیالیست یا محافظه کار است. آنچه بد است چپ زدگی یا راست زدگی و حذف چپ و راست به دست یکدیگر است.
* ما از دولت سازندگی، دوران آقای هاشمی چهره ای آرمانی و رویایی ارائه نمی کنیم. حتما به دهه ۷۰ انتقادات بسیاری وارد است. شاید توجه نداشتن به مفاهیمی چون تامین اجتماعی به عنوان معیار و ملاک عینی عدالت اجتماعی، عدم تفکیک آزادسازی از خصوصی سازی، بی توجهی به برخی رانت‌ها و فسادها و عدم توجه به روشنفکران سیاسی ایرادات آن دوران باشد اما جوهر حرف آن زمان درست بود: راه آزادی از سازندگی می گذرد. تا کار نکنیم حرف بی فایده است.

*دموکراسی یک کالای لوکس و تشریفاتی نیست که ما یک سال را صرف ترتیبات برای انتخاب شهردار تهران کنیم و نتوانیم ثبات اجرایی و اداری در اداره یک شهر که مردم با هزار امید آن را به ما سپرده اند به وجود آوریم. زمان به سرعت سپری می شود. دموکراسی برای ما طریقیت دارد یعنی ابزار کار آمدی ماست. من به صراحت می گویم چه در سطح نظام جمهوری اسلامی، چه در سطح دولت و قوه مجریه و چه در سطح جبهه اصلاحات فقط و فقط با کارآمدی است که می‌توان مشروعیت نظام، دولت و جبهه اصلاحات را نزد مردم حفظ کرد.

* دموکراسی بازی تقسیم قدرت نیست. هدف از سیاست ورزی هم بازی انتخاباتی نیست. هدف از انتخابات اداره کشور و خدمت به ملت است. مبادا آن قدر در بازی دموکراسی افراط کنیم که مردم بگویند صد رحمت به دیکتاتوری این خطری است که در انقلاب مشروطیت پس از یک دوره بیست ساله هرج و مرج به یک دوره بیست ساله دیکتاتوری انجامید.

*آن چیزی که امروز در اثر چپ روی و سیاست زدگی (نه چپ گرایی و سیاست ورزی) در حال تکوین است دموکراسی نیست؛ آنارشیسم است و آنارشیسم بزرگترین خدمت را به توتالیتاریسم می کند و در واقع آنارشیسم جاده صاف کن توتالیتاریسم است. ما در مقدمه منشور سازندگی سند مواضع کارگزاران سازندگی ایران نوشته ایم اگر چه اساس حکومت باید بر رضایت جامعه باشد و گرچه استقرار حکومت باید با انتخاب ملت صورت گیرد اما تداوم مشروعیت حکومت فقط با رضایت جامعه از عملکرد دولت ممکن است. بر این اساس سیاستمداران نباید تنها به انتخابات یا دیگر فرایندهای مشارکت سیاسی فکر کنند بلکه با توجه به اصول حکمرانی خوب باید کشور را به صورتی اداره کنند که کارآمدی دولت‌ها موجب تداوم و توسعه مشروعیت حکومتها شود.

*حرف ما پس از دو دهه همان است که بود: «کار». زمانی احزاب کارگری، «کار» را فقط در نیروی کارگری خلاصه می کردند اما خطاب ما به کار آفرینان است. تا کارآفرین نباشد کارگر نیست و تا کارگر نباشد کار آفرین نیست. همه ما در برابر تولید و توسعه و ترقی و تعالی کشور مسئول هستیم همه ما چه در نظام چه در دولت چه در جبهه اصلاحات که از مردم رای می گیریم باید به مردم پاسخگو باشیم، هر کسی به قدر خویش. مردم نمی پذیرند که ما به ضرب و زور استدلال و تبلیغات آنها را به پای صندوق رای بیاوریم بگوییم با همین قانون و با همین حاکمیت امکان کار وجود دارد. اما وقتی در دولت، مجلس و شهرداری قدرت را در دست گرفتیم بگوییم «نمی گذارند کار کنیم.»

*من جناح مقابل را تبرئه نمی کنم. اما ما مقاومت آنها را می‌شناختیم که وارد این میدان شدیم. ما قدرت خود را می شناختیم که وارد این میدان شدیم. ما تجربه دولت مرحوم هاشمی و خاتمی را داشتیم که به دولت روحانی رای دادیم. پس عذری پذیرفته نیست. دبیرکل حزب سازندگی گفت: اصلاح طلبی اسم مستعار هیچ حزب و گروه سیاسی نیست. اصلاح طلبی به معنای جدید خود حرکتی و نهضتی است که پس از یک تاخیر ده ساله ی ناشی از جنگ تحمیلی و در امتداد انقلاب اسلامی از دهه ی ۷۰ برای بازسازی و نوسازی ایران شکل گرفت و همه جریان های چپ و راست اصلاح طلب در دولت های هاشمی و خاتمی و روحانی کارگزاران هستند.

* ما باید هم به ملت و هم به حاکمیت کارآیی و کارآمدی خود را اثبات کنیم و با عدد و رقم و براساس معیارهای عینی و مادی به مردم ثابت کنیم که هدفمان از سیاست ورزی و انتخابات، خدمت به ملت است و نه انتخابات برای انتخابات و سیاست برای سیاست...

۲۱۴۲۱۹

نظر شما