کارشناسان در گفتوگو با «حمایت» بررسی کردند
افول آمریکا در پیچ تاریخی نظم نوین جهانی
رسانههای آمریکایی اذعان دارند که قدرت نظامی، اقتصادی و نرم آمریکا رو به افول است. چندی پیش بود که نشریه نیویورکتایمز در گزارشی اعلام کرد که نتایج بررسیهای کمیسیونی دوحزبی در کنگره آمریکا نشان میدهد برتری نظامی جهانی این کشور ازدسترفته است. همچنین گزارش «کمیسیون استراتژی دفاع ملی» نتیجهگیری میکند که ایالاتمتحده به دلیل کاهش برتری نظامی تاریخی خود دچار بحران امنیت ملی شده است. در بعد اقتصادی هم موسسه «پرایس واتر هاوس کوپرز» پیشبینی کرد تا سال ۲۰۳۰ میلادی، آمریکا برتری خود را در حوزه اقتصاد جهانی از دست خواهد داد؛ موضوعی که مقام معظم رهبری سالهاست آن را متذکر شده و زوال آمریکا را یک واقعیت دانستهاند. به همین منظور روزنامه «حمایت» در گفت و گو با کارشناسان این حوزه، شرایط کنونی آمریکاییها را موردبحث و بررسی قرار داد.
صاحبخبر - حسین روزبه، کارشناس مسائل استراتژیک در خصوص چرایی افول همهجانبه قدرت آمریکا به «حمایت» گفت: وقتی صحبت از قدرت یک کشور است شاخص قدرت ملی مدنظر قرار میگیرد در این صورت زیرساختهای قدرت را در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی میتوان بررسی کرد که وجه نرم این قدرت که همان اقتدار است توسط سایر ملتها پذیرفته میشود. حال با در نظر گرفتن این شاخصهها و مقایسه آن با آمریکای سی سال گذشته با این واقعیت روبرو میشویم که آمریکا قدرت سابق خود را ندارد. وی افزود: آمریکا بعد از پایان جنگ جهانی دوم بیرقیب و بلامنازع در عرصه قدرت بینالملل بود که با فروپاشی شوروی دو گروه معتقد بودند که دو مسیر روبروی آمریکا قرار دارد. یک گروه خوشبینها بودند که صحبت از پایان تاریخ اندیشه سیاسی و نظم سیاسی میکردند و معتقد بودند که آمریکا به سرآمد قدرتها تبدیل خواهد شد که فوکویاما نظریه پایان تاریخ را بیان کرد. گروهی هم معتقد بودند قدرت آمریکا در یک فرایند فرسایشی و برخوردی توسط تمدنهای رقیب به چالش کشیده خواهد شد که از این نظریه به برخورد تمدنها یاد میشود. روزبه بابیان اینکه آمریکا بعد از فروپاشی شوروی قدرت تمامکنندگی خود در موضوعات نظم بینالمللی را از دست داد، عنوان کرد: تحولات امنیتی در سطح دنیا بعد از فروپاشی شوروی گسترش و عمق پیدا کرد که قدرتهای نوظهور در ابعاد مختلف رشد کردند و آمریکا توانایی مدیریت یکجانبه و تکرو خود را در عرصه بینالملل از دست داد. در حال حاضر قدرت ملی آمریکا در بعد نظامی توسط جریاناتی که هژمونی آمریکا را در دنیا را برنمیتابد رو به افول است که منطقه غرب آسیا یکی از شاخصهای این افول است. آمریکاییها در همه پروندههای امنیت ملیشان در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه به بنبست راهبردی رسیدهاند. سه رییسجمهور با سه دیدگاه متفاوت هم بوش پسر، هم اوباما و هم ترامپ هر سه در یک موضوع بحث میکنند که مدیریت امنیتی و مدیریت راهبردهای کلان آمریکا در خاورمیانه به بنبست رسیده است. وی افزود: به بنبست رسیدن سیاستهای کلان آمریکا اثرات دیگری نیز در حوزه داخلی آمریکا دارد و اولین حوزه متأثر از این بنبستها حوزه اقتصاد است. جنگهای بیثمر و بیحاصل آمریکا در منطقه 7 تریلیون دلاری را روی دست آمریکا گذاشته است که این عدد را وقتی در کنار اقتصاد بهروز نشده و بدهکار آمریکا میگذاریم ضعف اقتصاد آمریکا را فاش میکند. اقتصاد آمریکا از دو حوزه محل چالش است یک چالش رقابت با چین و حوزه دوم بدهیهای کلان ملی که برخی از این بدهیها ناشی از به بن رسیدن استراتژی های نظامی آنها در عراق و افغانستان و منطقه است. این کارشناس مسائل استراتژیک ادامه داد: وقتی اقتصاد آمریکا دچار بحران شود طبیعتاً کارآمدی نظام سیاسی و مدل حکمرانی آنها محل تردید قرار خواهد گرفت و این محل تردید قرار گرفتن مدل حکمرانی قدرت نرم و سیاسی آمریکا را کاهش خواهد داد. وقتی ابعاد نظامی، سیاسی و هویتی قدرت ملی آمریکا در هر سه ضلع محل چالش و تردید قرار گیرد و کارآمدی خود را از دست بدهد خروجی آن وارد جامعه آمریکا خواهد شد و در حقیقت بحرانهای اجتماعی رخ خواهد داد که نمونه آن را در سالهای قبل شاهد بودیم. شکافهای عمیق اجتماعی جایی سرباز میکند و رویدادی مثل جنبش تسخیر والاستریت را به وجود میآورد. این جنبش نمونهای از وضعیت پیش روی آمریکا در حوزه اجتماعی است. وی افزود: سر باز کردن این جنبشها باعث خواهد شد آمریکا اقتدار خود در داخل را از دست دهد از مجموع همه این روندها آمریکا رو به افول قرار میگیرد. این افول، آمریکا را در مسیری قرار میدهد که در حال حاضر صحبت بر سر احیای آمریکا نیست بلکه صحبت بر سر مدیریت روند افول آمریکا است و اینکه این افول را با چه سرعتی مدیریت کنند. برخی معتقدند سرعت این افول بسیار زیاد است و برخی دیگر معتقدند این افول در بعضی حوزهها و با سرعت کم است اما نقطه اشتراک نظر هر دو گروه این است که افول آغازشده و رو به گسترش است. روزبه در خصوص پیشبینی آینده سیاسی آمریکا عنوان کرد: ترامپ آخرین رییسجمهور آمریکای مقتدر است و روند افول آمریکا در عرصه بینالملل سرعت بیشتری خواهد گرفت و چالشهای بزرگتری پیش روی آنها خواهد بود. آمریکا نمیتواند ادعاهای جهانی و انگارههای بنیادین هویتی خود را در سراسر جهان همانند گذشته ادامه دهد. عدمحمایت و عدم توسعه انگارههای بنیادین خودبهخود سرعت افول آمریکا را بیشتر از قبل خواهد کرد. در آینده نزدیک و در بازه زمانی دهساله آمریکا یکی از چند قدرت دنیا و یکی در کنار همه و نه یکی مافوق همه خواهد بود. آمریکا گرفتاری مالی گسترده دارد امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا نیز بر این باور است برای بررسی روند افول قدرت آمریکا باید بازه زمانی چند دهه گذشته را موردبررسی قرار داد. بر این اساس دو نکته را باید در نظر داشت یک اینکه موارد و مصداقها و دلایلی که قدرت ملی آمریکا رو به کاهش بوده و دیگر اینکه قدرتهای نوظهور در جهان جایگاه برتری آمریکا را به چالش میطلبند. وی درخصوص کاهش توان ملی آمریکا عنوان کرد: در حوزه اقتصادی آمریکا از یک کشور بستانکار به یک کشور بدهکار تبدیلشده و دچار مشکلاتی چون کسری بودجه گسترده، بدهی عمومی بسیار وسیع و کاهش بهرهوری و مشکلات اجتماعی نظیر اختلاف طبقاتی نژادی است. در عرصه سیاسی نیز نقش و نفوذ و اقتدار آمریکا در حوزههای مختلف به چالش طلبیده شده و بسیاری از کشورها و متحدانش با ابزار زور و ارعاب تن به تبعیت از آمریکا نمیدهند. ابوالفتح افزود: با ظهور قدرتهای بزرگ، چین بهعنوان یکی از رقیبان، جایگاه آمریکا را بهعنوان ابرقدرت اقتصادی دنیا تصاحب خواهد کرد. همچنین روسیه نیز در تلاش برای رسیدن بهنوعی برابری نظامی با آمریکا است. نفوذ دلار نیز در مناسبات بینالمللی رو به کاهش است مجموع این عوامل چشمانداز آمریکا را رو به افول نشان میدهد. انتخاب مردم و نخبگان آمریکا در سال 2016 نشان میدهد که اگر مسیر گذشته بخواهد طی شود سرعت افول آمریکا بیشتر خواهد شد و امیدوار هستند که رفتارهای ترامپ و سیاستهای ملیگرایانهای که در پیشگرفته این افول را به تعویق بیاندازد البته گروهی دیگر در آمریکا معتقدند سیاستهایی که ترامپ در پیشگرفته اتفاقاً به این مسیر سرعت میبخشد و آمریکا را بیشازپیش در مسیر افول قرار میدهد مگر اینکه آمریکاییها تجدیدنظر کنند و به سیاستهای گذشته بازگردند. دنیا در فکر رهایی از بند دلار محمدحسن قدیری ابیانه، کارشناس مسائل استراتژیک و عضو شورای بینالملل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز درخصوص روند رو به رشد افول قدرت آمریکا عنوان کرد: سایت آمریکایی www.usdebtclock.org بدهیهای لحظهای آمریکا را مشخص میکند. وضعیت لحظهای اقتصاد آمریکا در قسمت بدهی فدرال آمریکا رقمی حدود 21هزار و 750میلیارد دلار را نشان میدهد یعنی معادل 435برابر درآمد سالانه نفتی ایران و این در حالی است که بدهی دولت، شرکتها و مردم آمریکا بیش از 71هزار و 585 میلیارد دلار است چیزی بیش از 1430 سال درآمد نفتی ایران یعنی از زمان بعثت اگر هرسال بهاندازه درآمد ایران کنار گذاشته میشد این معادل بدهی دولت فدرال آمریکا است؛ و سالانه 2000 میلیارد دلار بر بدهی دولت آمریکا اضافه میشود. وی ادامه داد: آمریکا بحرانهای اقتصادی خود را با چاپ دلار و به هزینه سایر کشورها جبران میکند اما گسترش تحریمهای مالی آمریکا سایر کشورها را به این فکر انداخته تا خود را از بند دلار در عرصه تجارت جهانی آزاد کند. برخی کشورها مثل روسیه، چین، هند و ایران به مبادله تجاری با ارز ملی خود روی آوردهاند. اروپاییها نیز یورو را به وجود آوردند و دیگر کشورها به دنبال مکانیزمی برای ایجاد پول مشترک برای رهایی از وابستگی به دلار هستند. برخی کشورها مثل ایران و ونزوئلا برای فروش نفت بهغیراز دلار روی آوردهاند. از بین رفتن انحصار دلار بهعنوان پول تجارت جهانی ضربه مهلکی به اقتصاد آمریکا میزند و خطر آن برای آمریکاییها از خطر اصابت بمب اتم بیشتر است. این عضو شورای بینالملل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تأکید کرد: اقتصاد جهانی از غرب به سمت شرق و از تکقطبی به سمت چندقطبی در حال حرکت است. آمریکا مدتها است روند افول خود را طی میکند و این روند در جهان محسوس شده بهنحویکه مردم آمریکا نیز آن را احساس کردهاند. ترامپ نیز با استفاده از همین احساس مردم آمریکا یعنی افول قدرت جریان بازگشت به قدرت قبل را مطرح کرد. قدیری ابیانه افزود: هرچند سیاستهای اقتصادی ترامپ در برخی زمینهها ازنظر اقتصادی به نفع آمریکا است اما این منافع موقت است و درعینحال آمریکا موقعیت رهبری خود را در دوران ترامپ ضعیف شده میبیند. قدرت نرم آمریکا بهشدت رو به کاهش است و امروز کاخ سفید و رسانههای آمریکایی به استهزا و افشای یکدیگر روی آوردهاند. مقامات اروپایی در مورد کاخ سفید از عبارات تمسخرآمیزی استفاده میکنند که قبلاً حتی در مورد شوروی هم به کار نمیبردند. تکبر ترامپ و تحقیر همپیمانانش حتی موجب اتخاذ مواضعی مثل مواضع مقامات اروپایی حتی رییسجمهور فرانسه شده که آنها باید خود را از وابستگی نظامی به آمریکا خلاص کنند. بنابراین هم قدرت نرم، هم قدرت اقتصادی آمریکا در حال افول است و اما در مورد قدرت نظامی اخیراً کمیسیون استراتژی دفاع ملی آمریکا ارزیابی کرده است که آمریکا حتی در جنگ با چین و روسیه نمیتواند به پیروزی برسد و بهطور همزمان نمیتواند با دو کشور درگیر شود. وی گفت: شکستهای نظامی آمریکا در افغانستان و عراق همچنین شکست رزیم صهیونیستی در مقابل حزبالله و حماس و از سوی دیگر؛ شکست عربستان در قبال یمن عقلای ارتش آمریکا را به این نتیجه رسانده که نمیتوانند از حربه نظامی در هر جا استفاده کنند و خود ترامپ بارها اعلام کرده که بیش از 75500 میلیارد دلار از جنگ افغانستان و عراق ازدستدادهاند بدون اینکه حاصلی داشته باشد. همچنین بسیاری از تجهیزات نظامی آمریکا فرسوده است و قابلاستفاده نیست. واقعیت این است که آمریکا ازنظر نظامی همان قدرت سابق را ندارد و روزبهروز مجبور میشود پایگاههای نظامی بیشتری را در نقاط مختلف دنیا کمحجمتر و یا تعطیل کند با قاطعیت میتوان گفت آمریکای امروز بهمراتب ضعیفتر از آمریکای 40 سال پیش است. این کارشناس مسائل استراتژیک افزود: در حال حاضر در یک پیچ تاریخی به سر میبریم که این پیچ تاریخی دوران تغییرات از جهان تکقطبی و دوقطبی به جهان چندقطبی است که یکی از این قطبها، قطب اسلامی رو به شکلگیری است. در صورت عبور امن از این دوره تاریخی موقعیت ایران و جهان اسلام در نظم نوین جهانی همچنان ارتقا خواهد یافت که حتی تصور آن اکنون میسر نیست. در حقیقت همانطور که حضرت امام فرمودند این قرن، قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین است.∎
نظر شما