شناسهٔ خبر: 29519993 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه حمایت | لینک خبر

دکتر سیدهادی سیدافقهی

شاخص پیروزی در یمن

صاحب‌خبر - حدود 20 روز پیش، «جیمز متیس»، وزیر امور خارجه آمریکا به سعودی‌ها یک ماه مهلت داد تا جنگ یمن را به شکلی آبرومندانه فیصله دهند. این در حالی است که ائتلاف عربستان و متحدانش قریب به 4 سال است برای کسب پیروزی‌های حداقلی تقلا می‌کنند و هنوز نتوانسته‌اند که اولین هدف خود یعنی شکستن مقاومت را محقق سازند. انصار الله، کمیته‌های مردمی و ارتش یمن اکنون در موقعیتی هستند که به‌راحتی و در کمترین زمان قادرند نقاط راهبردی و بسیار حیاتی عربستان و امارات را با پهپادهای دورپرواز و موشک‌های نقطه زن، هدف قرار دهند. این پیروزی البته به‌سادگی به دست نیامده و به بهای مقاومت همه مردم یمن حاصل‌شده است. ائتلاف سعودی، مستأصل از به‌زانو درآوردن انصار الله، مردم و غیرنظامیان را هدف قرار داد و جنایاتی نظیر موشک‌باران اتوبوس مدرسه کودکان یمنی، حمله به مراسم عزا و عروسی و بازارها را رقم زد. سبعیت سعودی‌ها در این مدت آن‌چنان عمیق بود که صدای همه دنیا را درآورد و سران کشورهای اروپایی فروشنده سلاح به آل سعود را مجبور کرد که ارسال تسلیحات به ریاض را متوقف کنند. قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد سعودی نیز کمک شایانی به رسوا شدن جنایات پدرجد تروریست‌ها کرد. اگر همه جهان چند دهه کار قوی رسانه‌ای می‌کردند تا نشان دهند عربستان یک حکومت قرون‌وسطایی است که منتقدان و مخالفانشان را تکه‌تکه می‌کند و اساس و بنیانش با خونریزی، قتل و شکنجه عجین شده است، یقیناً به‌اندازه تراژدی کنسولگری عربستان در ترکیه در مفتضح نمودن و بر ملأ کردن باطن خبیث کودک کشان سعودی مؤثر نبود. لذا اگر امروز در اطراف‌واکناف دنیا بگردیم و از مردم بپرسیم که رژیم سعودی چگونه حکومتی است، بدون تردید همه از توحش عربستان سخن خواهند گفت. با اینکه مردم یمن سال‌ها تحت کشتار و قحطی بی‌سابقه قرار داشتند، کسی صدای مظلومیت آن‌ها را نمی‌شنید ولی ماجرای خاشقجی موجب شد تا پرده‌های غفلت از برابر چشم جهانیان کنار رود و متوجه قتل‌عامی که در یمن به راه افتاده شوند. به همین دلیل، آمریکا و اروپا از ترس فجایعی که پس از قتل خاشقجی در یمن برملا شده، چاره‌ای جز وادار کردن ریاض به خاموش کردن آتش جنگ ندارند. اما سؤال اینجاست که جنگ‌افروزانی که از گرسنگی کودکان و کشتار آن‌ها برای رونق اقتصاد نظامی خود بهره می‌بردند، آیا یک‌شبه متحول شده‌اند و بدون هیچ چشمداشتی به دنبال صلح در یمن هستند؟! قطعاً این‌گونه نیست. مکان رسمی اجلاس‌های بین‌المللی پیرامون بحران‌های جهانی مانند سوریه در وین، ژنو یا سازمان ملل بوده است اما برای اولین بار شاهدیم که محل گفتگوهای به‌اصطلاح صلح یمن به سوئد منتقل‌شده است. آیا در پس این اقدام، هدفی نهفته تا دست علیل سازمان ملل را از جنگ یمن قطع کند و حالت «نه جنگ نه صلح» را برقرار نماید؟ چرا مهلت 30 روزه به عربستان داده‌شده؟ نگارنده معتقد است که این مهلت 30 روزه، چراغ سبز آمریکا برای تشدید عملیات نظامی در جنگ یمن است تا در این مدت هر غلطی که می‌خواهند انجام دهند، چراکه پس‌ازاین مدت، به دلیل فشار افکار عمومی باید کار یمن یکسره شود. این گمانه البته مورد تأیید سید مقاومت هم قرار گرفت و ایشان هم تصریح کردند که این بازه زمانی، برای فشار آوردن حداکثری و تشدید عملیات نظامی ائتلاف کذایی عربستان برای کسب امتیاز در فرایند سیاسی معین‌شده است. قرینه این گزینه، بمباران، حملات شدید و گسترده ائتلاف سعودی به الحدیده است که درنتیجه آن، 40 هزار نیرو به این شهر حمله کردند. ذکر این نکته بجاست که بدانیم اروپایی‌های گربه‌صفت عابد نشده‌اند، بلکه پرستیژ حقوق بشری آن‌ها به دلیل حمایت از کشوری که خبرنگاران را به مسلخ می‌برد و جنگ خونین چندساله در یمن به راه انداخته است به خطر افتاده و خواستار پایان آن با اخذ حداکثر امتیاز از طرف مقابل هستند. یکی از امتیازاتی که آل سعود با طراحی غربی‌ها به دنبال آن هستند، بحث آتش‌بس و محتوای آن است. انگلیسی‌ها طرحی هفت ماده‌ای را به این منظور به شورای امنیت پیشنهاد کردند که زهر و عسل در آن باهم آمیخته بود. بندهای زهرآلود این طرح در برقراری آتش‌بس بدون قید و شرط، عقب‌نشینی انصار الله از صنعا به صعده و استقرار دولت عبد ربه منصور هادی قرار دارد، درحالی‌که پشت دولت وی موسوم به «دوله الشرعیه»، عربستان و امارات پنهان‌شده‌اند. سعودی‌ها و حامیانش خود را به نفهمی زده‌اند و به‌گونه‌ای حق‌به‌جانب از آتش‌بس سخن می‌گویند که گویی انصار الله و ارتش یمن بودند که شبانه‌روز، مناطق مسکونی را زیر آتش خود گرفته و سرمست از تسلیحات اهدایی آمریکا، مدعی فتح و ظفر سه‌هفته‌ای بودند! متجاوزان باید بدانند که انصار الله دست برتر را در معادلات دارند، تا به این مرحله شکست‌خورده‌اند و بعدازاین نیز در عرصه سیاسی با ناکامی مواجه خواهند شد. چنانچه از یک زاویه دیگر به این موضوع نگاه کنیم، درخواهیم یافت که شدت گرفتن توطئه‌ها و جنگ‌ها در جهان اسلام زمانی آغاز شد که آل سعود، روابط پیدا و پنهان خود را با رژیم صهیونیستی کلید زد؛ رژیمی که بر اساس برخی شواهد و قرائن موثق، مشارکت فعال نظامی – اطلاعاتی در جنگ یمن داشت. دقیقاً بیش از سه سال از زمان دیدار مقامات سعودی و صهیونیستی می‌گذرد و در طول این مدت، مسابقه‌ای پرشتاب بین کشورهای حاشیه خلیج‌فارس برای عادی‌سازی روابط با تل‌آویو به راه افتاده است. برخی گزارش‌ها حتی حاکی از این است که در دوره پادشاهی ملک عبدالله، مراودات پشت پرده عربستان و اسرائیل آغازشده بود که با این حساب، جنگ خانمان‌سوز سوریه و حمله داعش به عراق را هم می‌توان به تحریک سعودی‌ها توسط صهیونیست‌ها مرتبط دانست. چراکه این دو رژیم کودک کش، در یک نقطه مشترک با یکدیگر تلاقی معناداری دارند و آن، اختلاف‌افکنی بین امت واحده، مبارزه با جبهه مقاومت و خارج کردن مسئله فلسطین از اولویت جهان اسلام است. ازاین‌رو، هفته وحدت که در آن قرار داریم، فرصت خوبی است تا در کنار برگزاری جشن‌های این ایام، به صهیونیسم‌شناسی نیز پرداخته شود زیرا این غده سرطانی، عامل بسیاری از تفرقه‌ها، فتنه‌ها و جنگ‌هایی است که در طول هفتادسال گذشته در منطقه رخ‌داده است. به‌بیان‌دیگر، وحدت واقعی در مبارزه با صهیونیست‌ها تبلور پیدا می‌کند و به همین دلیل، هر جا که شعار «مرگ بر اسرائیل» شنیده نمی‌شود، باید احساس خطر کرد و هوشیار بود. و بالاخره اینکه، پیروزی جنبش‌های مقاومت در سوریه، عراق، لبنان، یمن، بحرین و ... گام‌های بزرگی به سمت ریشه‌کن شدن فتنه‌های قومی و مذهبی و یکپارچه کردن جهان اسلام است و تا زمانی که خطر صهیونیسم و خیانت ارتجاع منطقه در برقراری روابط با اسرائیل وجود دارد، مقاومت پابرجاست و تا آخرین گام برای تخریب کاخ ظلم اشغالگران قدس از پای نخواهد نشست.

نظر شما