از سینما تا کتابفروشی سعی میکنند برنامههای خاص این روز را برنامهریزی و اجرا کنند. سعی میکنند هم چهرههای مشهور را دعوت کنند هم مردم عادی را خوشحال کنند. یکجوری شبیه تورهای نویسندگان در سراسر جهان اما یک تور همگانی برای همه نویسندهها با شرکت مردم در شهرهای مختلف. این برنامه پیشنهادی برای رونق کتابفروشیها در روزهایی که خلوت هستند؛ در شرایطی که گره گرانی کاغذ، تحریمها و... بر زندگی مردم افتاده در عین حال روزی همراهی بین دولت و کتابفروشان است، تا کارگزاران فرهنگی دولت به میدان بیایند و یارانه کتاب را مستقیمتر در اختیار کتابفروشیها قرار دهند برای همین تخفیفی بیست درصدی برای کتاب بزرگسالان و بیست و پنج درصد برای کودکان در نظر گرفته شد. این کتابگردی البته یک فرقهایی با دیگر ادوار دارد. همین چند وقت پیش بود که سرکرده قاچاقچیان کتاب با کمک اتحادیه ناشران و کتابفروشان و معاونت فرهنگی و... دستگیر شد. حجم کتابهای کپی که براساس کتابهای حدود سی ناشر تهیه شده بود تقریباً حدود 10 برابر تیراژ هرکدام از آنان بود. برخی از مخاطبها وقتی عکسهای منتشر شده از انبارهای قاچاق را در شبکههای اجتماعی میدیدند با تعجب این سؤال را مطرح میکردند که واقعاً این همه کتاب خوانده میشود؟ پس چطور ناشران مدتهاست تیراژهای 500 تا 1500 تایی کتابهایشان را چاپ میکنند. به روایت برخی از همان ناشران که آثارشان در بین نسخههای قاچاق بود، فروششان در این مدت به طور محسوسی بهتر شده است. به شخصه خیلی مشتاقم بدانم که آیا در روز کتابگردی هم فروش بیشتر از سالهای قبل خواهد بود یا نه؟ با توجه به اینکه این روزها واقعاً در بدترین شرایط اقتصادی در این چند سال گذشته قرار داریم اما این برنامه مخالفان روشنفکری دارد که معتقدند این پویش یک رفتار پوپولیستی است. کسی با یک روز کتابخوان نمیشود. کسی علاقهمند به فرهنگ نمیشود. حتی معتقدند که مبارزه با قاچاق کتاب هم در جهت مبارزه با کتابهایی است که بهدلیل سانسور امکان ارتباط با مخاطبها را پیدا نمیکنند. این روشنفکران شاید درست میگویند اما همه ما نوعی امکان روشنفکر بودن را نداریم. من بهعنوان یک مادر و بهعنوان یک روزنامهنگار هنوز به این دلخوشیها امیدوارم. وقتی اخبار آخرین تحقیقات منتشرشده جهانی را میخوانم که به نتیجه رسیدند، رابطه والدین و کودکان متأثر از علاقه کودکان به گوشیهای هوشمند دچار بحران شده است. بهعنوان مادر میبینم و ایمان دارم فرزندی که با کتاب انس دارد خلاقتر است تا کودکی که در تبلتش غرق است. میبینم کودکی که کتاب را در دست میگیرد مهربانتر و کم تنشتر از کودکی است که اینترنت تبلتش برای لحظهای قطع نمیشود. میبینم و میدانم کودکی که کتابها را انتخاب میکند، داستان میخواند و تجربه شخصیتهای داستانی را دنبال میکند، کنجکاویاش از کودکی و نوجوانی درگیر گوگل و ویکی پدیا برای یافتن موضوع تحقیق درسی بیشتر است. همین دلخوشیهای کوچک مثل رفتن به کتابفروشی، ایستادن در صف خرید کتاب، دیدن نویسندهها و دیدن افرادی که با صحبت از کتاب هیجان زده میشوند، فرصتی عالی است.
به انگیزه از راه رسیدن «روز کتابگردی»
روشنفکران این مطلب را نخوانند
در پنجمین سال برگزاری روز کتابگردی به ابتکار احمد مسجدجامعی، حالا دیگر این روز به یک آیین و عادت بدل شده است. قرار از قبل مشخص است؛ پنجشنبه آخر هفته کتاب و کتابخوانی. هم مسئولان میآیند و هم مردم. دیدارها تازه میشود.
صاحبخبر -
∎
نظر شما