ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا اگرچه خود نیز انتقاداتی نسبت به صحبتهای محمدجواد ظریف دارد اما باز هم موضعی متفاوتتر از سایرین دارد. او هم تبعات برخی بیانات دکتر ظریف از بعد خارجی را قابل توجه میداند و هم برخوردهایی که با او در بعد داخلی صورت میگیرد را نادرست و مضر میخواند.
صحبتهای آقای ظریف در مورد پولشویی پیش از اینکه از سوی ایشان مطرح شود، از سوی مقامات دیگری هم عنوان شده بود. دلیل این حساسیتها و هجمههای فراوان نسبت به اظهارات وزیر امور خارجه چیست؟
در خصوص طرح بحث پولشویی چند موضوع قابل تفکیک است که باید در صحبتهای دکتر ظریف مورد توجه قرار بگیرد. نخست اینکه آیا در کشور پولشویی داریم یا خیر؟ بر فرض اگر هم داریم وزیر امور خارجه ما میتواند یا جایز است که در مورد آن حرف بزند یا نه؟ و اینکه میتوانیم کسانی را که منتقد تصویب لوایح تأمین مالی تروریسم هستند مدافعان پولشویی بدانیم یا نه؟ آیا این کار به لحاظ اخلاقی و انسانی و حتی سیاسی جایز است؟ البته اینکه موضوع پولشویی را قبلاً مقامات دیگری هم مطرح کردهاند، بحث جداگانهای را میطلبد. جایگاه وزیر محترم امور خارجه با وزیران دیگر متفاوت است. وزیر خارجه کسی است که فرمایشات ایشان مورد استناد بیشتری قرار میگیرد. این نکته را باید همواره توجه داشت. صحبتهای رئیس جمهوری و وزیر امور خارجه در صدر توجه مقامات خارجی قرار دارد.
به جنبه دومی که در خصوص مبحث پولشویی مطرح شده و شما هم به آن اشاره کردهاید بپردازیم. این جمله که «خیلیها از پولشویی منفعت میبرند» برای خیلی از سیاسیون گران تمام شده است. اگر بخواهیم این حرف دکتر ظریف را نادرست بدانیم، پس چرا خیلی از همین هجمهکنندگان به دکتر ظریف از منتقدان تصویب لوایح مبارزه با تأمین مالی تروریسم هستند؟
نمیخواهم وارد محتوای FATF و دلایل منتقدان و مخالفان آن شوم. آن موضوع جداگانهای است. فقط میخواهم به این نکته توجه کنید که آیا درست است کسانی را که منتقد تمامیت FATF یا بخشی از محتوای آن هستند موافقان پولشویی بدانیم؟ این یک اتهام بسیار بزرگی است. اگر دقت کرده باشید در زمان تصویب برجام هم این اتفاق رخ داد.
صرف نظر از محتوای برجام -که بحثی در مورد آن ندارم چون در همان زمان هم به منتقدان لقب کاسبان تحریم یا عقب افتاده و مخالفان تجدد داده میشد- آیا میتوان به کسانی که منتقد تمام آن یا بخشی از آن بودند هم انتقاد داشت؟ در مورد FATF و یاCFT ممکن است که تمام دلایل موافقان آن کاملاً درست باشد -که موضوع دیگری است- اما اجازه نداریم به منتقدان بگوییم که شما موافق پولشویی هستید. همچنان که منتقدان این لوایح هم اجازه ندارند به موافقان آن بگویند که شما هم غربگرا و عوامل بیگانه در کشور هستید. همچنان که نگفتند و فقط به دلایلی که خودشان میدانند انتقاد دارند. دلایلشان چه درست باشد و چه غلط من وارد محتوا نمیشوم ولی اینکه بخواهند منتقدان را با دلایل متعدد مورد انتقاد قرار بدهند، درست است؟ درست است بگوییم از عدم شفافیت و پولشویی منفعت میبرید؟ یعنی بخشی از نمایندگان مجلس که با بخشی از لوایح مبارزه با تأمین مالی تروریسم مخالف هستند، میخواهند که پولشویی کنند؟ چه کسانی موافق پولشویی هستند؟ کسانی که به گونهای با قاچاقچیان همکار باشند و پول را از راه نامشروع درمیآورند. آیا واقعاً اینگونه است؟ چطور نباید کسی روی این اتهام حساس باشد.
پس هجمههایی را که به وزیر امور خارجه میشود درست میدانید؟
خب آن هم غلط است و این هم غلط است.
ولی بحث مخالفت با لوایح مبارزه با تأمین مالی تروریسم جدی است آن هم در شرایطی که وزیر امور خارجه که رئیس دستگاه دیپلماسی هستند از ضرورت تصویب آن در ایران میگوید ولی انگار خیلیها در این زمینه منافع ملی را نادیده گرفتهاند...
تمام تلاشم این است که هیچگونه اظهارنظری در مورد افای تی اف نکنم. شاید خودم هم جزو موافقان تصویب آن باشم. در مورد حواشی حرف میزنم و وارد مسائل کارشناسی نمیشوم. با هر تعریفی که بخواهید به منافع ملی نگاه کنید نمیتوانید بگویید کسانی که موافق این لوایح هستند منافع ملی را رعایت میکنند و منتقدان برخلاف آنها اقدام میکنند. شما چه تعریفی میخواهید از منافع ملی داشته باشید؟ هر تعریفی که بخواهید در این مورد داشته باشید منتقدان هم با تعبیر حفظ منافع ملی آن حرفها را میزنند. مشکل بر سر تعریف نیست بر سر تشخیص منافع ملی است. موافقان میگویند اگر این لوایح تصویب نشود، فشارهای بانکهای بینالمللی بر کشور بیشتر خواهد شد. کسانی هم که منتقد هستند میگویند که اتفاقاً اگر تصویب شود، فشار توسط سیستمهای اطلاعاتی خارجی روی کشور بیشتر خواهد شد و هیچگونه منافعی هم برای ما نخواهد داشت. من نمیگویم استدلالهای آنان درست هست یا نیست؛ فقط میگویم که در تشخیص منافع ملی دچار اشتباه شدهاند. خواهش میکنم که یک بار دیگر به چهار سال قبل بازگردید. در آن زمان برخی از منتقدان در برخی از بندهای برجام اشکالاتی را وارد میدانستند. در آن زمان میگفتید که آنها خارج از منافع ملی حرف میزنند الان دقیقاً همان بندها در اجرا با مشکلاتی روبهرو شدهاند. پس دیگر نمیتوانید آن حرفهای گذشته را بزنید و بگویید که آنها اشتباه میکردند. الان میبینید که آنان داشتند درست میگفتند.
اما منافع ملی ایجاب میکرد که در آن زمان برجام با هر کم و کاستی که داشت تصویب میشد. مثل شرایطی که الان FATF و CFT دارند...
البته بنده هم معتقدم که همین برجام با همان ترکیب در همان زمان میبایست تصویب میشد و شد. اما نمیتوانیم با قاطعیت بگوییم که اینها موافق منافع ملی هستند و آنها مخالف منافع ملی. یک کدام از دو طرف در تشخیص منافع ملی دچار اشتباه شدهاند یا موافقان یا مخالفان. نباید هر کدام از طرفین به طرف مقابل اتهام بزند و بگوید شمایی که موافق و مخالفی بهدلیل این است که کاسب هستی. این اتهامات دور از انصاف سیاسی است.
تبعات چنین برخوردی با وزیر امور خارجه یک کشور قطعاً با برخورد موافقان و مخالفان نسبت به یکدیگر فرق دارد...
درست است. هم تبعات برخی بیانات جناب دکتر ظریف از بعد خارجی مورد توجه است و هم برخوردهایی که با ایشان در بعد داخلی صورت میگیرد جای بحث دارد. هر دو تای آن مضر است. هم اینکه آقای دکتر ظریف بخواهند مسائلی را بفرمایند از بعد خارجی میتواند مورد سوءاستفاده قرار بگیرد و هم اینکه جایگاه وزیر امور خارجه کشور در این شرایط بخواهد ضعیف شود قابل قبول نیست. به تعبیر دیگر باید دقت و سعه صدر بیشتری در بیان صحبتها معطوف شود که نه مورد سوء استفاده غرب قرار بگیرد که ما آسیب ببینیم و نه از داخل هجمههایی صورت بگیرد که جایگاه وزیر امور خارجه مورد خدشه قرار بگیرد. هیچ کدام خوب نیست.
نظر شما