شناسهٔ خبر: 29443343 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آریا | لینک خبر

مقاله/ برنامه ريزي بر پايه سناريو ، چراغ راه يک روابط عمومي موفق

صاحب‌خبر -
خبرگزاري آريا - از آنجا که فعاليت روابط عمومي ها عمدتا خط کش بردار نبوده و هر آن ممکن است وضعيت جديدي پيش روي روابط عمومي سازمان حادث شود فلذا برنامه ريزي بر پايه سناريو اين امکان را به روابط عمومي ها مي دهد که به عنوان چراغ راه براي موفقيت هاي خود در برابر حوادث و رويدادهاي آتي از آن استفاده کنند.
چکيده
سناريونويسي از حوزه سينما و هنر پا به عرصه علوم اجتماعي و مديريت گذاشته و يکي از راهکارهاي مناسب براي آينده نگري ، آينده پژوهي و ترسيم چشم انداز بلند مدت سازمان مي باشد. سناريو نويسي باعث مي شود تا ما از آزمون و خطاهاي بي مورد، اعمال سليقه هاي متعدد و دخالت دادن حب و بغضها و اميال شخصي و گروهي در برنامه ربزي پرهيز کرده و از ميان گزاره ها و راه حلهاي مختلف در مقابل رويکردها و مشکلات احتمالي، بهترين وضعيت و نحوه اقدام را جستجو ، انتخاب و عملياتي نماييم.
برنامه ريزي بر پايه سناريو ( scenario based programming ) ، روشي براي بهبود تصميم گيري در برابر آينده هاي ممکن و محتمل است . از آنجاييکه حوزه روابط عمومي و ارتباطات با دو موضوع انسان و سازمان سر و کار دارد فلذا داشتن يک سناريو در شکل برنامه ريزي شده آن خصوصا در شرکتهاي توليدي و صنعتي ميتواند به بهينه سازي تصميمات و تدوين استراتژيهاي عملياتي سازمان کمک شاياني کندچرا که سناريوها در حوزه برنامه ريزي روابط عمومي، مجموعه اي از مفروضاتي هستند که شيوه هايي را که ممکن است در آينده تغيير و رشد کنند مورد بررسي قرار داده و ساختاري را براي پيش بيني نيازهاي بالقوه و همچنين گزينه هاي احتمالي سياست هاي آينده ارائه دهند.
به بيان ديگر ، از آنجا که فعاليت روابط عمومي ها عمدتا خط کش بردار نبوده و هر آن ممکن است وضعيت جديدي پيش روي روابط عمومي سازمان حادث شود فلذا برنامه ريزي بر پايه سناريو اين امکان را به روابط عمومي ها مي دهد که به عنوان چراغ راه براي موفقيت هاي خود در برابر حوادث و رويدادهاي آتي از آن استفاده کنند و اين امر مسلما صرفه جويي در زمان، انرژي و هزينه ها را براي روابط عمومي ها و سازمانها مي تواند در بر داشته و در دنياي پر رقابت کنوني و در برابر بحرانهاي احتمالي، انعطاف پذيري لازم را به روابط عمومي ها بدهد تا اوضاع را بهتر مديريت نمايند.
از اين رو ، با تجزيه و تحليل تغييرات و پيچيدگيهاي فوق العاده و عدم قطعيت هاي متعدد و درک عميق پيامدهاي احتمالي آنها، ذينفعان مي توانند بهتر درک کنند که چگونه اين نيروها به طور بالقوه بر مقياس کلي توسعه در روابط عمومي و تثيت جايگاه حرفه اي آن در حوزه هاي مختلف سازماني، اجتماعي و اقتصادي تاثير مي گذارد.
راههاي بسياري براي اجراي برنامه ريزي سناريو وجود دارد، اما چند عنصر کليدي وجود دارد که بايد در همه موارد در نظر گرفته شود:
• استفاده از سناريوها براي مقايسه و تحليل تعاملات بين عوامل متعدد.
• تجزيه و تحليل نحوه استفاده از سناريوهاي مختلف که مي تواند بر آينده روابط عمومي تاثير بگذارد.
• شناسايي استراتژيهاي احتمالي که منجر به دستيابي به عناصر مورد نظر در شرايط آينده مورد بررسي قرار مي گيرد.
• مشارکت شاغلان روابط عمومي در طول فرايند.
وازگان کليدي: آينده پژوهي – سناريو نويسي – برنامه ريزي بر پايه سناريو – روابط عمومي
حتما بخوانيد: تفکر مبتني بر سناريو و آينده روابط عمومي
مقدمه
آينده بعنوان يک عينيت مستقل، واقعيت ندارد، زيرا به مقطعي از زمان اشاره مي کند که هنوز فرا نرسيده است و تنها زماني وجود خواهد يافت که زمان "حال "شده باشد .تشخيص عدم وجود" جهان آينده"، پيش شرط اساسي و اوليه شناخت آن است . بنابراين، از آنجا که" آينده " و " جهان آينده " هيچ يک وجود ندارند، نمي توان آنها را بررسي و مطالعه کرد؛ ولي مي توان ايده هاي مربوط به چگونگي شکل گيري جهان آينده را مطالعه کرد بنابراين، وقتي ما " آينده را مطالعه مي کنيم "، در واقع " ايده هايي را مطالعه مي کنيم که جهان آينده را تعريف مي کنند"، ايده هايي که عمدتا براساس ادراک ما از جهان گذشته و حال شکل گرفته است و شامل باورهاي ما در مورد چگونگي تغيير آنها و ساخت آينده اي متفاوت است.
آيا امکاني براي آگاهي يافتن از آينده براي ما وجود دارد؟ در مورد آينده نميتوان با قطعيت اظهارنظر کرد اما انسان ميتواند در سرنوشت آينده تأثيرگذار باشد. در اين ميانه دانشي زاده ميشود که کوشش ميکند با پيش بيني عوامل اثرگذار در تغييرات آينده به صورتي دوگانه، مهار تغييرات را در دست گرفته و جامعه را براي اين تغييرات آماده کند. آينده پژوهي فراتر از پيش بيني است و ادعاي پيشگويي ندارد. آينده پژوهي هنر شکل دادن به آينده است، به آن شکل که آينده را ميخواهي . کساني که اين دانش را در دست دارند اکنون به آينده جهان به دلخواه خود، شکل ميدهند. ميتوان کشورها و جوامعي را ديد که نتوانستند خود را با تحوّلات سازگار کنند و از اين جهت از هم فروپاشيدند. آنها ذات تغيير را درست نشناختند. آينده شناسي از اين منظر دانش شناخت تغييرات است. شناخت آينده از حياتي ترين علوم مورد نياز هر انساني است.
آينده پژوهي يک حوزه ي پژوهشي نسبتا جديد است که قلمروي آن، همه عرصه هاي معرفت نظري و تکاپوهاي عملي آدمي را در مي نوردد و نتايج حاصل از آن مي تواند تأثيرات گسترده اي در هر يک از اين عرصه ها داشته باشد . هرچند که هر نوع پيش بيني مي تواند غلط از آب درآيد، ولي اين مطلب نبايد باعث شود که تلاش علمي و عقلاني براي مطالعه آينده صورت نگيرد و برنامه ريزي فقط بر اساس تجربه هاي قبلي يا سليقه هاي شخصي انجام گيرد . آينده پژوهان با اتکا به اين آموزه ي فلسفي که " آنچه قابل تصور است، امکانپذير است " ، مي کوشند از ميان همه امکانات موجود تا آنجا که قوه ي تخيل خلاقشان اجازه مي دهد شمار زيادي از حالات را تصور کنند. آنگاه از ميان حالات ممکن، آينده هاي محتمل را مشخص سازند و سپس از ميان اين احتمالات، مطلوبترين آن ها را توصيه نمايند.
مباني نظري:
سناريونگاري
سناريونگاري پس از بحران نفتي دهه 1933 ميلادي و با درک پيچيده تر شدن جهان و از بين رفتن قطعيت ها، عموميت بيشتري يافته است.در واقع، پس از بحران انرژي در سال 1930 و در پي استفاده موفقيت آميز شرکت نفتي شل از روش سناريونگاري که اين شرکت را قادر به پاسخگويي موثري به اين بحران ساخت، از اين روش استقبال گسترده اي شد.استفاده روزافزون از اين روش بدين دليل است که سناريوها، پيچيدگي هاي جهان واقعي را در نظر مي گيرند و بينش هاي جايگزين درباره آينده را با ترتيب منطقي از رويدادها بازنمايي مي کنند. در مجموع، سناريوها تصاوير آينده هايي باورپذيرند که ترتيب منطقي رويدادها را نشان مي دهند.کاربرد سناريوها متنوع است؛ سناريوها مي توانند به عنوان اطلاعاتي) دروندادهايي ( باشند که بر اساس آنها بحث هاي پانل صورت مي پذيرد.همچنين، مي توان سناريوها را به مثابه ابزارهايي براي تنظيم مباحثات پانل ها به کار گرفت يا شيوه اي براي عرضه نتايج ) ناظمي و قديري1031 ).
سناريونگاري به طور مشخص به منظور پرداختن به چندگانگي و پيش بيني ناپذير بودن آينده طراحي شده است.مزيت اين روش، توانايي شناخت آينده هاي درازمدت بسيار متفاوت با امروز و همچنين سناريوسازي براي انتخاب راهبردهايي بر پايه اين شناخت است. سناريونگاران از طريق فرايندهاي گروهي و مشارکتي، داستان هايي درباره آينده درازمدت مي آفرينند.به جاي يک داستان منفرد، سناريونگاران مجموعه اي از داستان هاي مکمل و در عين حال کاملا متفاوت تهيه مي کنند.
تاريخ استفاده از واژه "سناريو" به دهه 1930 باز ميگردد. اگرچه از اين زمان از واژه سناريو در ادبيات سياسي استفاده ميشد اما به عنوان روشي نظام مند و سيستماتيک شناخته نميشد. سناريوها، دقيقا مانند آنچه که در سينما انجام ميشود، به اين خاطر مورد استفاده قرار ميگيرند، تا داستاني را به صورت کاملا قابل درک، تصويرسازي نمايند. سناريوها نگاهي از دريچه و منظري خاص به آينده است، که در اين نگاه به آينده، داستان داراي سازگاري منطقي است و اتفاقاتي خارج از عقلانيت در آنها اتفاق نميافتد .
واژه سناريو از دنياي تأتر و سينما گرفته شده و بر روايت داستان و نيز نقشهاي بازيگران دلالت دارد. اما در مبحث سناريونگاري مي توان آن را به صورت داستانهاي مربوط به آينده هاي باورکردني متعدد، که يک دولت، سازمان يا شرکت احتمالا با آنها مواجه خواهد شد، تعريف کرد. سناريوها به صورت نموداري و به صورت پويا و متحرک، جريان تحول و پيدايش دنياي آينده را نمايش مي دهند. سناريوها موجب تمرکز و توجه ما بر روي نقاط انشعاب مسير آينده و رويدادهاي بالقوه در اين مسير ميشوند. به کمک تصميم گيري برپايه آينده هاي بديل و آزمون استراتژيهاي پيشنهادي در شرايط مختلفي که سناريوها معرفي ميکنند، براي مواجهه باعدم قطعيتهاي آينده، آمادگي بيشتري کسب ميکنيم.
تعاريف سناريو
تعاريف متعدد و متفاوتي درباره سناريو و سناريونگاري وجود دارند. مثالهايي از تعاريف مطرح شده توسط افراد صاحبنظر در اين زمينه به شرح ذيل مي باشند:
مايکل پورتر: سناريو، ديدگاهي است با سازگاري دروني و محتوايي نسبت به ) آنچه که در آينده ميتواند رخ دهد.) پورتر، 1331)
پيتر شوارتز : سناريوها ابزاري براي نظم دهي به ادراک يک فرد درباره محيطهاي بديل آينده است که تصميمهاي فرد در آن محيطها گرفته خواهند شد.) شوارتز، 1331).
گيل رينگلند: سناريوها بخشي از برنامه ريزي استراتژيک ميباشند که به عنوان ) ابزاري براي مديريت عدم قطعيت آينده استفاده ميشود. ) رينگلند، 1333 ).
ميشل گوده و روبلا: سناريوها توصيف موقعيتهاي آينده و رويدادهاي ممکن در آن موقعيتها هستند، به گونه اي که شخص بتواند از موقعيت کنوني خود به سوي آينده هاي بديل حرکت کند. سناريوها شيوه اي هستند که نتايج پيش بيني ها را به صورتي منسجم و متقاعد کننده ارايه ميدهند. )گوده و روبلا، (1336.
وارفيلد: سناريو داستاني از وضعيتها، امور، يا پيشرفتهاي ممکن در گستره زمان آينده است .
پيير واک: سناريوها به مديران براي ساختاردهي عدم قطعيتهاي آينده کمک ميکنند ) واک، 1331).
با توجه به تعاريف مطرح شده سناريو، مي توان وجه اشتراک تعاريف فوق الذکر که اجماع نسبي روي آن وجود دارد را به اين صورت بيان کرد که :
سناريو ، ابزاري است براي توصيف آينده و براي مواجهه با عدم قطعيت موجود در محيط.
آينده ذاتا غير قابل پيش بيني و شناخت است. اما نکته متناقض اين است که اگر يک غيب گو يا فال گير آينده شومي را براي سال بعد زندگي شما پيش بيني کند سريعا دست به کار شده و با تغيير برنامه زندگي و انتخاب هاي خود از وقوع چنين آينده اي جلوگيري مي کنيد. مشابها اگر يک پزشک به يک جوان سيگاري تصاوير تاسف برانگيز افراد مسن و مبتلا به بيماري هاي تنفسي و قلبي را نشان دهد آن گاه شايد اين فرد جوان با ترک سيگار از رخداد چنين آينده هولناکي جلوگيري کند. در واقع آينده غير قابل شناخت است اما به کمک دانش ناقص خود مي توانيم سهمي در شکل بخشيدن به آن داشته باشيم. ما مي توانيم رخداد هاي آينده را به صورت غير متحمل و محتمل و همچنين مطلوب و نامطلوب تقسيم بندي کرده و سپس اقداماتي انجام دهيم تا احتمال رخدادهاي مطلوب افزايش يابد.
يا برعکس از ظهور رخدادهاي محتمل اما نامطلوب جلوگيري کنيم. افرادي که دارائي هاي خود را بيمه مي کنند و کساني که هنگام رانندگي از کمربند ايمني استفاده مي کنند، عملا از اين الگوي فکري بهره مي جويند. روش برنامه ريزي بر پايه سناريو بر خلاف برخي روش هاي آينده پژوهي هيچ ادعايي درباره پيش بيني قطعي و مطمئن آينده نمي کند. در عوض در برنامه ريزي برپايه سناريو با استفاده از اطلاعات موجود و همچنين واقعيت هاي برگرفته از علوم طبيعي، جامعه شناسي، اقتصاد و غيره چندين داستان منطقي و منسجم درباره جهان آينده تدوين مي شود.
حتما بخوانيد: سه نکته کاربردي در باره سناريوها
با استفاده از اين سناريوها مي توان استراتژي هاي پابرجا را پيدا کرد، يعني استراتژي هايي که صرف نظر از اينکه کدام يک از داستان هاي مذکور در آينده رخ خواهند داد، عملکردي خوب و رضايت بخش داشته باشند. پابرجايي استراتژي ها فقط در صورتي محقق مي شود که هر يک از سناريوها با ديگر سناريوها تفاوت اساسي و چشمگير داشته باشند. به کمک سناريوهاي اساسا متفاوت و مکمل مي توان به تقريب خوبي از آينده واقعي (يعني چيزي که نهايتا اتفاق مي افتد) دست يافت. الزام تدوين سناريوهاي اساسا متفاوت گاهي اوقات موجب مي شود که برخي داستان هاي ناخوشايند و حتي اغراق آميز درباره آينده نوشته شوند. اما بايد توجه کرد که با کاربرد اين سناريوها مي توان هنگام تدوين استراتژي هاي پابرجا ، فرضيات کليدي را بهتر و عميق تر آزمود. علاوه بر اين، از طريق سناريوهاي متفاوت مي توان نيروهاي پيشران کليدي و تاثير گذار در آينده را شناسايي کرد.
به طور خلاصه برنامه ريزي بر پايه سناريو شامل چند مرحله است:
نخست ، موضوع تصميم گيري شفاف مي شود. موضوع تصميم شايد محدود و نسبتا کوچک باشد، مثلا تصميم گيري درباره بازاريابي براي يک محصول خاص و شايد بسيار گسترده و بزرگ باشد، مثلا تصميم گيري استراتژيک درباره جايگاه آينده يک سازمان، يک شرکت يا حتي يک کشور. فهم و درک صحيح عملکرد تصميم هاي شکل دهنده به آينده مستلزم شناسايي نيروهاي پيشران کليدي است.
انواع مختلف نيروهاي پيشران کليدي بايد مد نظر قرار گيرند. نيروهاي پيشران شايد جنبه فناوري داشته باشند، مثلا رشد دسترسي به اينترنت و اطلاعات. شايد جنبه اقتصادي داشته باشند، مثلا گسترش و تقويت تجارت بين المللي و جهاني شدن کسب و کار. شايد جنبه اجتماعي داشته باشند، مثلا رشد بي رويه جمعيت، تغيير باورها، نظام هاي ارزشي و سبک زندگي مردم. و نهايتا شايد جنبه سياسي داشته باشند، مثلا جابجايي قدرت بين احزاب رقيب و يا تصويب قوانين و ضوابط جديد. پس از شناسايي همه نيروهاي کليدي بايد آندسته عواملي را که به احتمال زياد ثابت باقي مي مانند جدا کرده و نيروهاي باقي مانده را جزو عوامل نامعين و داراي عدم قطعيت به حساب بياوريم. به طور کلي در هر سناريو عوامل ثابت و عوامل نامعين هر دو نقش مهمي ايفا مي کنند. اما گروه عوامل نامعين بايد مورد توجه ويژه قرار گيرد.
برخي تصميم هاي امروزي فقط در صورت تحقق يک يا دو مورد از سناريوهاي آينده، خوب عمل مي کنند. در واقع اگر آينده برخلاف انتظار کنوني ما رخ دهد، آنگاه تصميم هايي که متناسب با آينده هاي مورد انتظار اتخاذ شده اند، تاسف برانگيز خواهند بود. نکته ديگر اين است که در روش برنامه ريزي برپايه سناريو فقط بر تصميم هاي اوليه تمرکز نمي کنيم بلکه با تاکيد بر انعطاف پذيري و انطباق پذيري تصميم هاي خود را به صورت مستمر با شرايط تغيير يافته محيطي تطبيق مي دهيم. اصلاح و تغيير مستمر اقدامات و برنامه ها بهترين عکس العمل دربرابر شرايط به شدت متغير محيطي به شمار مي رود. همچنين به کمک برنامه ريزي برپايه سناريو مي توان علائم هشدار و نشانگر بروز يکي از سناريوها را به موقع شناسايي کرد.
هرمان کان و موسسه هادسون
تاريخ استفاده از واژه ي "سناريو" به دهه ي 1940 باز مي گردد. اگرچه از اين زمان از واژه ي سناريو در ادبيات سياسي استفاده مي شد اما به عنوان روشي نظام مند و سيستماتيک شناخته نمي شد. توسعه سريع سناريونويسي به عنوان ابزاري کارآمد در تصمي م گيري به سال هاي پس از جنگ جهاني دوم و فعاليت هاي هرمان کان 1 باز مي گردد. در سال 1945 ، و دقيقا پس از جنگ دوم جهاني، موسسه رند 2 تاسيس گرديد. رند موسسه اي وابسته به نيروي هوايي ايالات متحده آمريکا بود ، که به عنوان يک انديشگاه، اين نيروي نظامي را تغذيه ي فکري مي کرد.
پژوهش عملياتي 3 شايد شناخته شده ترين روش يا حوزه اي است که توسط اين موسسه ابداع گرديد، و امروزه به عنوان واحدي درسي در بسياري از رشته هاي دانشگاهي مانند مهندسي صنايع و مديريت تدريس مي گردد .هرمان کان با استفاده و بهره گيري از مفهوم سناريو در فيلم ها، روش سناريونويسي و برنامه ريزي بر پايه ي سناريوها را در رند ابداع نمود. پس از مدتي رند از نيروي هوايي جدا شد و به صورت مستقل اداره گرديد .
در اين خلال موسسه هاي بسياري نيز از رند زاييده گرديد . موسسه هايي که تعدادي از آن ها در ظهور مفاهيم جديد نقشي به سزا داشتند . موسسه هادسون 4 از جمله اين سازمان هاست. در سال 1961 هرمان کان به اتفاق ماکس سينگر 1 و اسکار روبهاسن 2 موسسه ه ادسون را در نيويورک تاسيس کرد . کان به اتفاق همکارانش تلاش کرد که ديدگاه هاي بدبينانه گروه هاي چپ گرا مانند باشگاه رم 3 را به چالش بکشاند. موسسه هادسون اشخاص برجسته اي مانند "دانيل بل 4" جامعه شناس، ريموند آرون، فيلسوف و روشن فکر سياسي فرانسوي، و رالف اليسون 5 نوسينده کتاب کلاسيک " مرد نامريي" را استخدام کرد . کان پس از جدايي از رند و تاسيس موسسه هادسون، روش سناريونويسي و برنامه ريزي بر پايه ي سناريوها را توسعه بخشيد و از اين روش در بسياري از پروژه هاي نيروي هوايي ايالات متحده آمريکا استفاده نمود.
به اين ترتيب روش سناريونويسي از بخش دفاعي و نظامي ظهور يافت . توضيح معروف هرمان کان در مورد سناريو را نبايد از ذهن دور داشت که سناريو " تفکر در مورد غير قابل فکر کردني 6 است".
کان کتابي را با نام "درباره جنگ گرماهسته اي 7" به نگارش درآورد، کتابي به شدت تاثيرگذار، که شايد جهان را از نبردي خون بار ديگر رهانيد. اين کتاب شروع جنگ هسته اي ديگري را به تصوير مي کشيد.
در سال 1960 که تنش هاي جنگ سرد پس از بحران اسپوتنيک و صحبت درباره " شکاف موشکي" بين آمريکا و شوروي به اوج خود رسيد، هرمان کان کتاب " درباره جنگ گرما هسته اي" را منتشر کرد. اين کتاب که در واقع بذر "روش برنامه ريزي برپايه سناريو ها 8" را در خود داشت فرماندهان نظامي و مقامات سياسي آمريکا و شوروي سابق را عميقا تحت تاثير قرار داد . اين فرماندهان فهميدند که چگونه تغييرات آينده و بروز يک جنگ گرما هسته اي مي تواند صدها ميليون نفر را به کام مرگ بفرستد. امروزه دولت ها و شرک تهاي موفق از روش " برنامه ريزي برپايه سناريوها"، که توسط هرمان کان پايه گذاري شد، به منظور درک بهتر احتمالات آينده و کشف گزينه هاي پيش رو، با وسعت زيادي استفاده مي کنند. در اين کتاب واژه ي " سناريونگاري" معادل واژه ي " برنامه ريزي بر پاي هي سناريو ها" در نظر گرفته شده است .
کان در نظريه پردازي خود به دو اصل بحث انگير تکيه کرده بود:
نخست اينکه جنگ هسته اي آشکارا امکان پذير بود ، چرا که ايالات متحده و شوروي سابق ، زرادخانه هاي بزرگي ا ز سلاح هاي هسته اي در اختيار داشتند، که به سمت يکديگر هدف گرفته بودند.
دوم اينکه مانند هر جنگ ديگري، اين جنگ نيز مي توانست برنده و بازنده داشته باشد.
کان معتقد بود که بر خلاف سناريوهاي متداول که شروع جنگ هسته اي را نشانگر روز قيامت و پايان جهان مي دانستن د، اگر صدها ميليون نفر کشته شوند يا " فقط" دو سه شهر بزرگ نابود شوند، حيات انسان ادامه خواهد يافت، درست مانند زماني که " طاعون سياه " در قرن چهاردهم جمعيت اروپا را به شدت کاهش داد. برخي از عواقب جنگ هسته اي شايد به مراتب هولناک تر از چيزي باشند که تا کنون بشر شاهد آن بوده است، يا حتي آن را تجسم کرده است، و برخي نيز خيلي بدتر از بقيه خواهند بود . صرف نظر از اينکه چقدر تخريب هاي ناشي از جنگ هسته اي فاجعه بار خواهند بود، بايد گفت که کساني که زنده مي مانند به هر حال " به مرده ها حسادت نخواهند ورزيد!"، در غير اين صورت اصلا تفکر درباره ي بازدارندگي هسته اي لزومي نخواهد داشت.
کان تاکيد مي کرد که اگر آمريکا يي ها هيج تمايلي براي پذيرش عواقب جنگ هسته اي ندارند، نبايد تمايل خود را براي حمله هسته اي صراحتا اعلام کنند . به بيان ديگر در صورت نبود يک عزم قاطع و فارغ از محدوديت، براي فشردن دکمه ي حمله ي هسته اي، همه اقدام ها و استقرارهاي نظامي صرفا يک بلوف استادانه خواهد بود.
سناريوها تشريح آينده هاي بديل هستند. سناريوها داستان ها، تصاوير و يا طرح هايي درباره ي چگونگي آشکار ش دن آينده هستند . داستان هايي که تشريح کننده ي گستره اي از گذرگاه ها از زمان حال به آينده هستند.تمرکز کليدي سناريوها، عدم قطعيت ها است . هدف سناريوها، تشخيص و شناسايي عدم قطعيت هاي اصلي و تاثير گذار بر تصميم هاي راهبردي پيش روي يک سازمان است . تصميم هايي که پيامدهاي آن ها در سناريوها مشخص شده و در مقابل ، عدم قطعيت هاي آينده ارزيابي مي شوند.
زماني سناريوها در ساختار دهي به عدم قطعيت ها به مديران کمک مي کنند که ( 1) اساس آن ها بر روي تحليل بي عيب و نقص واقعيت بنا شده باشد و ( 2) بتوانند فرض هاي تصميم سازان سازمان درباره ي چگونگي عملکرد آينده و به عبارتي ديگر الگوهاي ذهني آن ها نسبت به واقعيت را به چالش بکشند.
هدف سناريوها گسترش شفاف تفکر و غلبه بر محدوديت هاي الگوهاي ذهني درباره ي آينده است . به همين دليل فرايند توسعه ي سناريوها اهميت يکساني در مقايسه با خود سناريوها دارد.
سناريوها زماني که محيط فعاليت بيروني براي يک سازمان پيچيده و توام با عدم قطعيت بوده و تصميم هاي کليدي با پيامدهاي بلندمدت در ميان باشد ، بيشترين کارايي را دارد. به طور معمول محيط هاي پيچيده شامل عوامل غيرقابل تعيين هستند که تغييرات ساختاري جزء عدم قطعيت ها بوده و سيستم حلقه هاي بازخورد پيچيده و بغرنج دارد. تفکر سيستمي که سعي در شناسايي چگونگي رفتار سيستم ها و گرايش آن ها به سمت بازخوردهاي غير قابل پيش بيني است . قسمت مهم تفکر سناريويي است . براي موقعيت هايي که متغيرها، قابل شناسايي و تعيين بوده و تصم يم ها با پيامدهاي کوتاه مدت مد نظر است، سناريوها خيلي مفيد نيستند.
حتما بخوانيد: افق آينده‌پژوهي راهبردي و سناريو
سناريو ها به عنوان محصول:
مهيا کننده ي الگو هاي ذهني منسجم آينده هستند.
فرض هاي کليدي و صريح مي سازند.
مديران را مجبور به تفکر درباره ي آينده هاي بديل مي کنند.
بافتي براي توسعه و به آزمون کشيدن گزينه هاي راهبردي يا سياست گذار يها مهيا مي کنند.
باعث افزايش درک و فهم درباره ي محيط بيروني مي شوند.
وسيله اي براي ارتباطات در درون سازمان مهيا مي کنند.
عدم قطعيت ها و ريسک هاي موجود در تصميم گيري ها را برجسته مي کنند.
سناريوها به عنوان فرايند:
باعث تشويق تفکر راهبردي و سيستمي مي شوند.
محلي براي تشريک ديدگاه هاي مختلف و مربوط به تمام قسمت هاي سازمان مهيا مي کنند.
باعث ظاهر شدن ديدگاه هاي غير معمول و ايده هاي جديد مي شوند.
محرک ارتباط درون سازماني هستند.
باعث تشويق يادگيري و سازگاري باتغييرات مي شوند.
سناريوها در واقع درک آينده هاي مختلف در زمان حال است. ايده ي اصلي بر اين اساس استوار است که بذرها و جوانه هاي آينده، در دنياي امروز وجود دارند، به شرط آن که ما بتوانيم آن ها را درست و به موقع شناسايي کنيم. با استفاده از اين ايده ساده در تدوين سناريوها، چالش اصلي ما شناسايي بذر تحولات، تفسير اهميت و پيش نگري مضامين مربوط به آينده ي آن ها است.
سناريوها به عنوان ابزاري براي برنامه ريزي
همانطور که تاکنون مشخص شده است، سناريونگاري روش بسيار موثر و مفيدي براي برنامه ريزي ميان مدت و بلندمدت در شرايط با عدم قطعيت است . اين روش به سازمان ها کمک مي کند که علاوه بر تهيه ي برنامه ريزي هاي متعدد براي رويداده اي غير مترقبه، جهت گيري درستي نسبت به سير رويدادهاي آينده داشته و بنابراين موضوعات مهم و درستي را در کانون توجه خود قرار دهند . اما بايد در نظر داشت که سناريونگاري صرفا ابزاري براي برنامه ريزي نيست . در واقع سناريوها ابزاري موثر براي يادگيري نيز هستند . با تفکر درباره سناريوهاي آينده، سازمان ها نسبت به منطق تغييرات، نيروهاي پيش ران، بازيگران کليدي و عوامل کليدي و موثر در محيط فعاليت خود درک بهتري کسب کرده و پتانسيل تاثير گذاري خود را بهتر تشخيص مي دهند.
نتيجه گيري
برنامه ريزي بر پايه سناريو ميتواند به عنوان چراغ راه يک روابط عمومي موفق قلمداد شود . ماهيت و جنس کار در حوزه روابط عمومي به گونه اي است که خط کش بردار نميباشد . به بيان ديگر يک کارشناس روابط عمومي نميداند که فردا وقتي در محل کار خود حاضر ميشود چه مسائل و مشکلاتي ممکن است حادث شده باشد يا بوجود بيايد چرا که اساسا ما دو جور پيامد داريم : پيش بيني شده و پيش بيني نشده . پيامدهاي هاي پيش بيني شده را ميتوان برايش راه حل داشت و دفترچه و چک ليست درست کرد و هرگاه که به مشکلي برخورد کرديم دفترچه دستورالعمل را باز کرده و راه حل مربوطه را نيز استخراج نماييم و بکار ببنديم . اما ماهيت کار روابط عمومي ها کم و بيش از نوع پيامدهاي پيش بيني نشده است . در ماجراي اخير درگذشت تاسف انگيز مدير عامل فقيد سازمان تامين اجتماعي که در اثر سانحه تصادف در شمال کشور رخ داد ملاحظه ميشود که مثلا قرار بوده که ايشان مطابق برنامه زمانبندي شده و تصميمات قبلي در روز شنبه 26 آبان ماه 1397 در فلان مراسم حضور يابند . خوب تا اينجاي کار ، بخش رويدادهاو پيامدهاي پيش بيني شده است اما ناگهان خبر تصادف و فوت مدير عامل محترم به گوش ميرسد و اين همان بخش پيامدهاي پيش بيني نشده است . در اينگونه موارد به دليل ماهيت موضوع و رويداد ما داراي يک جزوه و چک ليست و دستور العمل خاصي نيستيم که آنرا ورق بزنيم و ببينيم که چه بايد کرد . تمام محاسبات و يافته ها و بافته هاي ما ناگهان به هم ريخته و ميبايست بنا بر مقتضيات زمان و مکان تصميم گيري و اقدام نماييم . از اين رو سناريو نويسي اين امکان را به روابط عمومي ها ميدهد که با طراحي وضعيتهاي مختلف کاري و ترسيم وقايع احتمالي بتوانند تا حد امکان راه ها و روشهاي مقابله با رويدادهاي پيش بيني نشده را تبيين و خود را آماده نگاه دارند .
منابع
تفکر ارزشي: راهي به سوي تصميم گيري خلاق، ناشر زبان اصلي انتشارات دانشگاه هاروارد، انديشکده صنعت وفناوري 􀂃، تهران 1380
برنامه ريزي پابرجا براي يک قرن: رويکردي نو در برنامه ريزي استراتژيک براي صد سال آينده، ناشر زبان اصلي ، تهران 1385 انديشکده صنعت و فناوري RAND Corporation
انقلاب جهاني تکنولوژي: روندهاي جهاني در بيوتکنولوژي، نانوتکنولوژي، تکنولوژي مواد و هم افزائي آنها با 􀂃
رياست جمهوري، دفتر ، RAND Corporation تکنولوژي اطلاعات تا سال 2015 ، ناشر زبان اصلي
، کميته مطالعات سياست تکنولوژي، ، تهران 1385 همکاري هاي فناوري
نوانديشي براي هزاره نوين: مفاهيم، روش ها، و ايده هاي آينده پژوهي، موسسه آموزشي و تحقيقاتي صنايع دفاعي، مرکز مطالعات و برنامه ريزي استراتژيک، تهران 1378
يادگيري براي هزاره نوين، چالش هاي آموزش در قرن بيست و يکم: مرکز آينده پژوهي علوم و فناوري تهران 1385
گوهري فر، مصطفي .ارائه تصوير آينده سازمان با استفاده از برنامه ريزي سناريو: مورد مطالعه مرکز آمار ايران، پايان نامه کارشناسي ارشد.دانشگاه تربيت مدرس، تهران.
ناظمي، امير و روح اله قديري آينده نگاري از مفهوم تا اجرا، مرکز صنايع نوين، تهران.
Alexander, W., & Serfass, R. (8991). Creating and analyzing your organization’s quality future. Quality Progress, 18(7), 18–13.
فصلنامه علوم مديريت ايران، سال دهم، شماره 83 ، تابستان 4831
http://ayandehpajoohi.blog.ir/post/

نظر شما