به گزارش خبرگزاري آريا؛ امروز حضرت خديجه (س) به خانه حضرت محمد (ص) ميآيد تا يار رسول خدا باشد، نخستين زن مسلمان نام گيرد و مادر بانوي دو عالم حضرت فاطمه سلام الله عليها شود، او ميخواهد در راه دين اسلام و پيامبر خدا همه مال و ثروتش را تقديم کند.
25 بهار از عمر پر برکت رسول خدا (ص) ميگذشت که با بانوي پاکدامن حجاز حضرت خديجه (س) پيمان زندگي مشترک را امضا ميکند.
ابوطالب در مراسم ازدواج پيامبر اسلام و خديجه که در حضور خويلد (پدر خديجه) و عمرو بن اسد (عموي خديجه) برگزار شد، خطبه ازدواج را چنين خواند: «سپاس پروردگار کعبه؛ او که ما را از نسل ابراهيم و فرزندان اسماعيل قرار داد و در حرم امن خود ساکن ساخت. او ما را حاکمان خود قرار داد و به سرزميني که در آن هستيم، برکت بخشيد. فرزند برادر من (محمد بن عبدالله) کسي است که هيچ مردي از قريش همسان و همسنگ او نيست، از همگان برتر است و در بين آفريدگان خداوند همتايي ندارد. او اگر چه مال و دارايي چنداني ندارد، ولي مال همچون سايهاي گذرا و نابود شونده است. آنچه مهم است اين است که او به خديجه اشتياق دارد و خديجه نيز به او مشتاق است. پس او را به ازدواج محمد در آوريد و مهريه او بر عهده من است؛ هر مقدار و هر وقت که درخواست کنيد تقديمتان ميکنم و سوگند به پروردگار اين خانه (کعبه) که محمد (از نعمتهاي خداوند) بهرهاي فراوان دارد؛ دين او همه جا گسترده شده و بينش (نظر) او کامل و بدون عيب است.»
بحارالانوار، ج 16، ص 5 --- مناقب آل ابيطالب الصحيح من سيرة النبي، ج 2، ص 110
پيامبر (ص) 15 سال قبل از هجرت با حضرت خديجه کبري (س) ازدواج کردند.
در احاديث منابع شيعه و اهل سنت آمده است که حضرت خديجه (س) بنت خويلد بن اسد، در دانش و اطلاع به کتب زمان خود معروف بوده است.
او از زنان قريش بوده و علاوه بر کثرت اموال و املاک، به عقل و کياست نيز بر ديگران برتري داشت و در آن زمان او را «طاهره»، «مبارکه»، «سيده نسوان» و «ملکه بطحاء» ميناميدند.
او از کساني بود که انتظار قدوم پيامبر (ص) را ميکشيد و هميشه از علماي آن زمان نبوت آن حضرت را جويا ميشدند.
برخي سن و سال حضرت خديجه (س)، آن بانوي هوشمند و پاک را 26 و 28 سال نوشتهاند، اما مشهورترين ديدگاه، همان است که ايشان به هنگام ازدواج با پيامبر 40 بهار از عمرش ميگذشت که البته برخي بر آن هستند که «حضرت خديجه (س)» پيش از پيمان زندگي مشترگ با پيامبر دوبار ازدواج کرده و همسرانش از دنيا رفته بودند و برخي نيز بر اين انديشهاند که او تا زمان ازدواج با پيامبر (ص) ازدواج نکرده بود.
اين روايتهاي ازدواجهاي قبلي حضرت خديجه با توجه به شأن و جايگاه ايشان به لحاظ مرتبت، خاندان و کمالات ايشان چندان صحيح و متناسب به نظر نميآيد.
تحقيقي درباره ازدواجهاي حضرت خديجه با توجه به منابع تاريخي اين امر را آشکار ميکند: بنابر بعضي روايات تاريخي، خديجه پيش از پيامبر دو بار ازدواج کرده بود: يک بار با عقيق بن عائذ بن عبدالله مخزومي و بار ديگر با ابوهاله تميمي، و از هر کدام فرزنداني داشته است؛ و نيز نقل کردهاند: عايشه تنها همسر باکرهي پيامبر بوده است، اما در برخي روايات ديگر، چنين آمده که خديجه زماني که به همسري پيامبر در آمد، دختري باکره و شوهر ناکرده بود؛ و نيز روايت شده است: تعدادي از سران و بزرگان قريش مانند عقبة بن ابي معيط، ابوسفيان، ابوجهل خواهان ازدواج با خديجه بودهاند، ولي او نميپذيرفته است. اين نشان دهنده آن است که خديجه با چنين موقعيتي در بين اعراب، هيچ گاه تن به ازدواج با دو نفر همانند عقيق مخزومي و ابوهاله تميمي (که چندان موقعيتي در ميان عربها نداشتهاند) نميداده است. از طرف ديگر، در تاريخ، براي خديجه دو فرزند به نام حارث و هند از شوهرش، ابوهاله، ذکر شده است. حارث در اوايل دعوت علني اسلام، شهيد شد (حتي برخي او را نخستين شهيد اسلام ناميدهاند.) و هند همان است که او را در روايات شيعي نيز دايي امام حسن و امام حسين عليهما السلام مينامند. با اين حال احتمال دارد هند فرزند هاله «خواهر خديجه» باشد که پس از مرگ هاله، نزد خديجه و در دامان محمد پرورش يافته باشد.
بحارالانوار، ج 16، ص 22 الصحيح من سيرة النبي ج 2، ص 108 و 121 تا 126
مهر و علاقه خديجه (س) به پيامبر (ص) و مقام معنوي ايشان سبب اين ازدواج بود؛ مهري که بر محور ارزشهاي پاک انساني استوار بود، به طوريکه در زمان خواستگاري از مهر نبوت سؤال کرد که نشان دهنده علم و محبت ايشان نسبت به آل محمد (ص) است.
تجربه موفقي که پيامبر (ص) در تجارت از خود نشان داد، همچنين اعتبار و درستي او، باعث شد توجه خديجه (س) به او جلب شود.
حضرت خديجه (س) 24 سال و يک ماه با پيامبر (ص) زندگي کرد، و تا آن حضرت زنده بود، پيامبر (ص) همسر ديگري اختيار نکرد.
همچنين حضرت خديجه (س) جميع اموال خود را به پيامبر (ص) واگذار کرد.
از احاديث مشهور ميان شيعه و اهل سنت اين حديث است که پيغمبر (ص) فرمود: از مردان گروه زيادي به کمال رسيدند و از ميان زنان فقط 4 زن به کمال رسيدند: آسيه دختر مزاحم، زن فرعون، مريم دختر عمران، خديجه دختر خويلد و فاطمه دختر محمد؛ و در حديث ديگري فرمودند: خداي عز و جل از زنان عالم چهار زن را برگزيد: مريم، آسيه، خديجه و فاطمه؛ و در تفسير عياشي از امام باقر (ع) از رسول خدا (ص) روايت شده که فرمودند: در شب معراج، چون بازگشتم از جبرئيل پرسيدم: اي جبرئيل آيا حاجتي داري؟ گفت: حاجت من آن است که خديجه را از طرف خداي تعالي و از جانب من سلام برساني؛ و در کشف الغمة از علي (ع) روايت کرده که روزي رسول خدا (ص) در پيش زنان خود بود و در اين هنگام نام خديجه برده شد آن حضرت گريست، عايشه گفت: اين چه گريه است که براي پيرزني از بني اسد مي کني؟ حضرت با ناراحتي فرمودند: او هنگامي مرا تصديق کرد که شما تکذيبم کرديد، و به من ايمان آورد وقتي که شما به من کافر بوديد و براي من فرزند زاييد که شما عقيم مانديد. عايشه گويد: از آن پس هرگاه مي خواستم به نزد رسول خدا (ص) تقرب جويم به وسيله نام خديجه تقرب مي جستم؛ و ابن هشام در کتاب سيره از عبد الله بن جعفر بن ابيطالب روايت کرده که رسول خدا (ص) فرمود: من مأمور شدم تا خديجه را به خانهاي از در و لؤلؤ در بهشت بشارت دهم.
نظر شما