سرمقاله
بلیت جام ملتهای آسیا را کنسل کنید
صاحبخبر - حمیدرضا عرب Hamidreza Arab اختلافهای چشمگیری میان برخی کارشناسان فوتبال ایران با سرمربی تیم ملی وجود دارد که این وضعیت نشاتگرفته از رفتارهای گاها تنشزای کارلوس کیروش ودستیارانش است. سرمربی تیم ملی در همه سالهایی که سکان هدایت تیم ملی را در دست داشته، هیچگاه تعامل مناسبی با مربیان و کارشناسان داخلی برقرار نکرده و حتی در انتخاب دستیاران خود نیز همواره گزینههای خارجی را در اولویت قرار داده است که این قبیل تصمیمها دوری و فاصله او را با عوامل فوتبال ایران بهطرز چشمگیری افزایش داده است. اصولا کیروش در محیط کاری تنها منافع خودش را در نظر میگیرد که شاید چنین خصیصهای بیش از همه عوامل، موجب دوریاش از کارشناسان و مربیان داخلی و رسانهها شده است. اینکه کیروش در میان اغلب مربیان و پیشکسوتهای فوتبال ایران و حتی رسانهها از محبوبیت برخوردار نیست یک حقیقت ملموس و انکارناپذیر است، اما سرمربی تیم ملی مسوولیت جایگاهی را برعهده دارد که برای همه ایرانیها خط قرمز محسوب میشود و تاریخ ثابت کرده مخالف و موافق در بزنگاهها به حمایت از تیم ملی میپردازند، کما اینکه دیدیم در جام جهانی فوتبال عملا اینگونه بود. شاید کیروش نیز با آگاهی از حس عمیق دلبستگی سرسختترین مخالفانش نسبت به تیم ملی هیچگاه در رفتارهای خود تغییر ایجاد نکرده و بر همان رویه همیشگی حرکت کرده است. کیروش نیک میداند که همه مخالفانش در زمان لازم به حامیان تیم ملی بدل میشوند و بههمین دلیل نه رفتارهایش را تعدیل کرده و نه اینکه در راستای نزدیکی بیشتر با اهالی فوتبال ایران قدمی برداشته است. اتفاقات اخیر در حوزه تیم ملی که منجر به مصاحبههای تازه از سوی برخی پیشکسوتها علیه کیروش شده، اما عمیقا آینده تیمی که قرار است در جام ملتهای آسیا طلسم 44ساله قهرمان نشدن فوتبال ایران را بشکند به مخاطره انداخته است و سهلاندیشی است که تصور کنیم این هجمههای کنترلنشده اخیر که علیه سرمربی تیم ملی و حتی دستیارانش به راه افتاده، در آینده تیم ملی تاثیری بهوجود نخواهد آورد. شاید کوبیدن کیروش و به تمسخر گرفتن تعداد تماشاگران در بازی اخیر تیم ملی مقابل تیم ترینیداد و توباگو برای برخی جریانها جذاب باشد و کارشناسان فوتبال ایران بتوانند بهواسطه استقبال اندک تماشاگران، کیروش را تحت فشار قرار دهند، اما این فشارها بیش از آنکه تاثیری در رویه کیروش داشته باشد، میان مردم و تیم ملی فوتبال ایران دوری ایجاد خواهد کرد. پیشکسوتهای فوتبال ایران که خود باید در این مواقع باتجربه عمل کنند و در گفتارشان همه جوانب را در نظر بگیرند، با تحلیلهای سطحی میکوشند استقبال اندک در بازی با ترینیداد را به رفتارهای کیروش با برانکو یا رسانهها ارتباط دهند در حالی که در گذشته نیز به یاد داریم که در بازی تدارکاتی تیم ملی اندک تماشاگرانی به ورزشگاه رفتهاند و این وضعیت تنها مختص به کیروش هم نیست و مربیان ایرانی ملی نیز همین شرایط را گاها در بازیهای تدارکاتی ملی تجربه کردهاند. بازی با ترینیداد قطعا در یک روز سخت بارانی و هوای سرد تهران نمیتوانست جذابیت آنچنانی برای تماشاگران داشته باشد و تردیدی نیست اگر در زمان بهتر و با رقبایی نامدارتر بازی تدارکاتی ترتیب داده میشد بدون شک تماشاگران بیشتری به ورزشگاه آزادی میرفتند. اینکه تعداد اندک تماشاگران در بازی با ترینیداد را به دوری مردم با تیم ملی مرتبط بدانیم و از آن حظ کنیم هرگز با منش ایرانیها همخوانی ندارد و تجربه ثابت کرده حتی در شرایط سخت سیاسی و اقتصادی نیز تماشاگران برای حمایت از تیم ملی به ورزشگاه میروند و تیم ملی را حمایت میکنند. بنابراین، این تحلیلها نهتنها چاره کار نیست و نمیتواند رفتارهای کیروش را در مواجهه با اهالی فوتبال ایران و رسانهها تغییر دهد، بلکه بیش از همه به تیمی لطمه وارد خواهد کرد که قرار است بهزودی در یکی از مهمترین تورنمنتهای تاریخ خود حضور یابد. انتقاد از کارلوس کیروش در واقع در مسیر غلطی قرار گرفته و تیم ملی را در فاصله دو ماه تا آغاز جام ملتهای آسیا در فضایی کاملا نگرانکننده قرار داده است. برخی کیروش را به نقد میکشند و با نیش و کنایه رفتارهایش را عمیقا مورد انتقاد قرار میدهند که در بسیاری از موارد به ناحق هم نیست وکیروش نیز بسیاری از اصول اخلاقی مدنظر ما را رعایت نکرده و فدراسیون فوتبال نیز همواره در موضع بیتفاوتی بوده، اما آیا با این فضا میشود به موفقیت در جام ملتهای آسیا امیدوار بود؟ این جریان در حال لگدمال کردن اعتبار و جایگاه عمومی تیمی است که تا بازیهای جام ملتهای آسیا فاصلهای ندارد.∎
نظر شما