نگاهی به رفتارهای عجیب کیروش و دستیارانش
این گروه خشن
صاحبخبر - کیروش و تیم همراهش میخواهند در صدر اخبار باشند، میخواهند در فوتبال ما توجهات تنها به آنها باشد. آنها عصبیاند، هنر سازش ندارند، حتی هنر پنهان کردن مقاصدشان را. خیلی آشکار خود را تنها عناصر با اهمیت فوتبال ایران میدانند. از این زاویه میشود به تحلیل رفتارهای اخیر آنها نشست. در هفته اخیر آنها پس از مدتها از حاشیه به در آمدند و دوباره درمتن اخبار قرار گرفتند، اما اخباری نهچندان خوشایند. غایب فینال میتوان گفت فینال لیگ قهرمانان آسیا مهمترین بازی برگزارشده در فوتبال ایران در سالهای اخیر بود. مهمترین مسئولان فوتبال جهان و آسیا در آزادی بودند اما خبری از کیروش نبود. کسی تردید ندارد که اگر غیر از برانکو کسی دیگر روی نیمکت پرسپولیس بود کیروش این فرصت را از دست نمیداد. او عاشق دیدار با اصحاب قدرت است، افسوس که کینهاش از برانکو آنقدر عمیق بود که عطای این دیدارها را به لقایش ببخشد. کیروش نیامد، اما غرابت کار تا بدانجا بود که عادل فردوسیپور هم کمی هم ژست انتقادی بگیرد و از کیروش انتقاد کند. مشتهای گرهخورده حاشیههای فینال به همین جا ختم نشد. گویا شاهدان میگفتند که دستیار کیروش پس از باخت پرسپولیس، همچون یک هوادار ژاپنی خوشحالی کرده است. شاهدان آنقدری معتبر بودند که نشود داستان را یک بازی رسانهای دانست. مساله این است: شما میتوانید بهعنوان یک هوادار طرفدار هر تیمی باشید اما وقتی بهعنوان یک مربی در کشوری کار میکنید منطقا و حتی شاید اخلاقا ابراز خوشحالی از باخت تیمی از این کشور صحیح نیست، آن هم در مقابل 80هزار تماشاگر. اینجاست که میگوییم این جماعت حتی حفظ ظاهر هم نمیکنند. این گروه خشن پس از بازی دوستانه ایران و ترینیداد و توباگو و در تونل ورزشگاه آزادی اوسیانو کروز، دستیار اول کارلوس کیروش تاب سوال خبرنگار را نمیآورد و به او حمله میکند، نه حتی حمله کلامی یا نوعی پرخاش معمولی؛ حمله فیزیکی. تصاویر هم همهچیز را ضبط کردهاند. جالب آنجاست که اتفاقات متعاقب نشان میدهد داستان فقط یک عصبانیت گذرا نبوده است. ظاهرا حتی چند دقیقه بعد هم آقای کروز میخواستند از اتوبوس پیاده شده و کار ناتمام را تمام کنند. حالا خیلیها که در این سالها، شاید نیندیشیده و بدون چون و چرا از کیروش حمایت میکردند در عجبند از این حجم از پرخاش، بیملاحظگی و البته بیادبی. تیم ملی را چه میشود؟ گویا تصور دهشتناک رفتن از تیم ملی کیروش و تیمش را بدجور عصبانی کرده است، قرارداد خوب، بدون نظارت، مرخصیهای بسیار. آن هم در شرایطی که مربیان طراز اولی در دنیا تیم ندارند. این وسط میماند سرنوشت تیم ملی که هیچگاه آرامشی ندید. همیشه در آستانه مسابقات خود کیروش داستان و حاشیه جدیدی میسازد. برای چندمینبار امیدواریم که کیروش حداقل این بار تیم ملی را بر هر چیزی ارجحیت دهد.∎
نظر شما