به گزارش پنج شنبه خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا ، این جمله بخشی از اظهارات رضا صمیم استادیار پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم است که در نشست «علم و فرهنگ عمومی در ایران» مطرح شد.
کرسی ارتباطات علم و فناوری یونسکو با مشارکت انجمن ترویج علم در ایران این نشست را برگزار کرد.
این نشست در دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. مقصود فراستخواه، رضا صمیم و هادی خانیکی نیز به طرح دیدگاههای خود پرداختند.
صمیم در این نشست گفت : علم برای ما ابزار مرتبط شدن به منابع ثروت است. شرایط تولید دانش فاصله زیادی با نقطه عالی دارد. در سه -چهار سال گذشته متوسط توقف دانشجویان تا مهاجرت 4-5 سال بود اما این عدد الان به یک ماه رسیده است. علت این مساله را سیاسی نمیدانم و به باور من، مسالهای جامعوی است. ما در تاریخ معاصر سه حکومت کاملا متفاوت مشروطه، پهلوی و جمهوری اسلامی را تجربه کردهایم اما در هر سه دوره شاهد فاصله مردم با نظامهای دانش بودیم.
وی در خصوص مفهوم «اجماع معرفتی» گفت: تا اجماع معرفتی وجود نداشته باشد دانش به وجود نمیآید، وقتی از دانش حرف میزنیم باید از آموزش و به وجود آوردن دانش هم سخن بگوییم. وضع ما در آموزش و ترویج قابل قبول است و حتی در تولید دانش، آمارهای مبتنی بر علم سنجی وضع ما را بد گزارش نمیکند هرچند مقداری از این وضعیت ناشی از مقاله سازیهاست که این سال ها دنیا سختگیرتر شده است.
این جامعه شناس در تشریح نظامهای دانشی در تولید تاریخ گفت: دانش در سه نظام اجتماعی، آموزش داده و تولید میشود. یکی نظام های پیشامدرن و سنتی است که در آن همبستگی و پیوند افراد مبتنی بر خون و خانواده است. در این نظامها همزمان با استقرار نظام آموزش، فرآیند تولید نیز اتفاق میافتد. در این نظامها آموزش دانش مبتنی بر منطق آموزش خانوادگی است. در این نوع نظام، میانجی اجتماعی خانواده آموزش دهنده دانش است و آموزش دانش امری خصوصی و تولید دانش هم مبتنی بر نهاد خانواده است.
وی در ادامه گفت: در منطقه سنتی آموزش دانش، لحظه به وجود آمدن دانش، «اجماع معرفتی» رخ میدهد و این اجماع در سطح کلان جغرافیایی اتفاق میافتد. در این نظم توافق آموزش دیدگان و نخبگان ایجاد میگردد.
صمیم در بیان مشکلات نظام سنتی دانش گفت: یکی از دلایل ناکارآمدی این شکل از تولید دانش، تصادفی وغیرقابل پیش بینی بودن آن است. تولید دانش در آن، مبتنی بر لحاظات عاطفی و هیجانی است که نظم مدرن نمیتواند آن را بپذیرد.
امروزه دیگر آموزش به میانجی خانواده شکل نمیگیرد بلکه در عصر جدید، این نهادهای مدنی هستند که نقش میانجیگری تولید دانش را بازی میکنند. به بیانی ساده، نظام اجتماعی جدید تولید و ترویج دانش، دانشگاهها هستند.
وی این باره به تاریخ معاصر ایران اشاره کرد و یادآور شد: دارالفنون مبتنی بر منطق سنتی عمل میکرد. حدود 80 درصد از کسانی که در دارالفنون درس میخواندند از خانواده نخبگان بودند اما مدارس رشدیه به طور کل متفاوت بودند. در مدارس رشدیه تقریبا همه این فرصت را دارند که از آموزش بهره مند بشوند.
صمیم ادامه داد : علم در گذشته برای همه دستیافتنی نبوده است به همین دلیل مقدس دانسته میشده است.
وی به «لحظه گذار به نظام جدید در ایران» اشاره کرد و درباره آن این طور گفت: اگر نفت کشف نمیشد هیچ وقت ایران به نظام جدید تولید دانش ورود پیدا نمیکرد. سال 1312 بازنگری در قرارداد دارسی انجام می شود و پول نفت افزایش چشمگیری پیدا میکند. دولت این امکان را پیدا میکند تا نظامی جدیدی از آموزش را به وجود بیاورد و ما شاهد هستیم که دانشگاه تهران 1313 تاسیس میشود.
این جامعهشناس سپس با اشاره به صاحب نظران و نسل اول اساتید دانشگاه تهران گفت: دعواهای درونی اینها برآمده از تقابل نظم گذشته تولید دانش با اشکال جدید تولید دانش است. به عقیده من، توانایی خلاقیت این افراد درون دانشگاه کاهش پیدا میکند. دانشگاه در ایران بیشتر خود را بر آموزش دانش متمرکز کرده است. ما با دانشگاه وارد فرآیند جدید تولید دانش میشویم. در نظم جامع دانش، آموزش اولویت دارد.
وی همچنین در خصوص تعارضات میان نظام سنتی تولید دانش و جریان های متاخر تولید و ترویج دانش گفت: کنکور ما را دارای نوعی نهاد مدنی در قالب نظم جدید تولید دانش میکند. 75 درصد از خانوادههای ایرانی ترجیح میدهند فرزندانشان در شهرخودشان درس بخواند؛ این نشان از مقاومت شکل سنتی تولید دانش در برابر اشکال نوین آن است.
صمیم با اشاره به تحولات فضای مجازی و دنیای دیجیتال گفت: سومین شکل دانش، با میانجی شبکههای اجتماعی است. این شبکهها آزادی فوق العاده غیرقابل تصوری را به وجود آورده است. ما اکنون با این نظام دانش روبرو هستیم در حالی که هنوز مراحل قبل را به درستی عبور نکردهایم.
«نظام الگوریتمی دانش، نظام دیجیتال تولید دانش کلاس درس را بی معنا کرده است؛ در کشور ما هنوز نظم قبلی مستقر نیست و اما با پیامدهای نظام دیجیتال تولید دانش روبرو هستیم. این وضعیت ناسازگار ناهمزمانی دو نظام تولید دانش در ایران، فجایعی را به بار آورده است. در نظام الگوریتمی دانش، همه حضور دارد و تودههای مردم می توانند از دانش تغییر دهد. »
این جامعه شناس یادآور شد: فردی که آموزش می دهد باید خود را با مخاطبانش تطابق دهد و استاد دیگر مدرس نیست بلکه یک سلبریتی است و مساله او نمایش دادن خودش هست. نظام سنتی دانش در ایران همیشه با سیاستگذار چالش داشته است . منتها نظام الگوریتمی دانش سیاست را دور میزند چرا که امکان تسلط مالی وجود ندارد.
وی در پایان گفت: ما به لحظه تولید و خلق دانش نرسیده ایم. هرچه تولید می کنیم شکل دست دومی از تولیدات است. برای تولید باید یکی از این نظام ها را مستقر کرده و وارد کنیم.
** خانیکی: ارتباطات جدید علم مبتنی بر تعامل
هادی خانیکی به عنوان آخرین سخنران این نشست، در سخنانی کوتاه گفت: شفیعی کدکنی (محمدرضا ، نویسنده و شاعر متولد 1318) نقدی را به ساختارها مطرح میکند، او می پرسد چه چیزی در دوره طلایی اسلامی وجود داشت که از آن عارفان و شاعران و متفکران دست اول بیرون میآمدند که همه اینها در سطح جهانی در فراز هستند.
«وی در نهایت میگوید، باید ببینیم اینها ذیل چه ساختار بزرگتری قرار داشتند که همه این نیروها را به ترازی بالاتر می برد. چون ساختارها در اوج بودند، لذا محصولات آنها هم در اوج قرار میگرفتند.»
وی ادامه داد: ساختار، ساختارها آزادی خرد و قدرت عقل بود. وقتی ابوریحان بیرونی می خواهد ببینید زمرد چشم اژدها را کور می کند یا نه، این کار به تجربه به آزمون میگذارد.
این استاد دانشگاه سپس به تشریح دوران قاجاریه پرداخت و گفت : منابع و متونی که در گزارشهای علمی در دوره قاجار نوشته میشدند، بیشتر مبتنی بر گفتههای سوم شخص غایب یا گمان و خواب است. یعنی این گفتهها استوار بر خرد نیست.
وی سپس به طرح یک مساله و ایده پرداخت و گفت: باید بپرسیم علم چگونه در جامعه عمومیت پیدا میکند؟ سیاستگذاری علم چگونه است؟ چرا استادی که با نهادهای مدنی ارتباط دارد، شان و مرتبه علمی اش بالا تلقی نمیشود؟ چرا استادی که این رفتار و مواجهه را با حوزه افکار عمومی داشته باشد، متهم به ژورنالیسم می شود.
این استاد ارتباطات در ادامه گفت: اگر بخواهیم علم در جامعه محترم شمرده شود باید این تعاملات گسترده تر شود. ارتباطات جدید علم مبتنی بر گفت و گو و تعامل است؛ ارتباط گران علم مترجم علم هستند. با جامعه کمتر انتقادی برخورد می کنیم و باید نقد شود تا کالای خرد در جامعه موضوعیت داشته باشد. دانشگاهی شدن جامعه به سمت تفکر و نقد برود.
**ب.ل**1601**
رضا صمیم: نظام دیجیتال، تولید دانش کلاس را بی معنا کرده است
تهران-ایرنا- نظام دیجیتال تولید دانش کلاس درس را بی معنا کرده است؛ درکشور ما، هنوز نظم قبلی مستقر نیست، اما با پیامدهای نظام دیجیتال تولید دانش روبرو هستیم.
صاحبخبر -
نظر شما