ولی آمریکاییها و بریتانیاییها نمی خواهند اعتراف کنند که ایجاد رژیم “اسرائیل” در سرزمین “فلسطین”، ثبات خاورمیانه را متزلزل ساخته و اعراب را علیه یهودیان تحریک کرده است. با کمک آمریکاییها و بریتانیاییها بود که “اسرائیل” در پی جنگ ۱۹۶۷م. زمینهای فلسطینی بیشتری را به اشغال خود درآورد. هر بار که فلسطینیها برای نبرد و بازپس گیری زمینهای غصب شده خود به پا خاستند، بریتانیاییها و آمریکاییها به یاری “اسرائیل” شتافتند تا در برابر اعراب بایستد. به همین دلیل است که هنوز راه حلی برای نزاع خاورمیانه و کاستن از شدت دشمنی مسلمانان نسبت به “آمریکا” و “انگلیس″ بدون رسیدن به حل منصفانه مشکل “فلسطین”، پیدا نشده است. تا زمانی که ستم موجود اصلاح نشود مسلمانان به حملات خود در سراسر جهان ادامه خواهند داد و چه بسا حمله ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱م. علیه مرکز تجارت جهانی نیز یکی از این حملات باشد، گو اینکه دراماتیکترین و بزرگترین آنها به شمار میرود. حتی حملات چندی در “بریتانیا” و تلاشهایی نیز برای ساقط کردن هواپیماهای “اسرائیل” در آفریقا صورت گرفته است. سفارتخانه های “آمریکا” در “کنیا” و “تانزانیا” هم منفجر شدند و مرکز تفریحی “اندونزی” در جزیره بالی هم دو بار مورد حمله قرار گرفت و به کشته شدن شماری استرالیایی و آمریکایی انجامید.
در “مالزی” هم خیزش مسلحانهای که جماعت “کمک” به راه انداخت با ناکامی روبرو شد ولی “جنبش مسلحانه مالزی” یک عضو مجمع یکی از ایالتها را ترور کرد و چند بانک را مورد دستبرد قرار داد و در چندین مکان نیز بمبهایی منفجر ساخت و شماری از فعالانش دستگیر و بازداشت شدند و یک یا دو نفر از کارشناسان مواد منفجرهاش، سر از “اندونزی” به سود گروههای رادیکال اسلامی در آوردند. هنوز هم عناصر این گروهها، دور از دسترس عدالت هستند. “مالزی” نسبت به چنین حملاتی در حال حاضر در امان است ولی خشم جوانان مالایایی و ناخشنودی آنها به شکل ملموسی در پی حملات آمریکا به “افغانستان” و “عراق”، رو به افزایش گذاشته است.
شاید بتوان همه حملات گروههای رادیکال اسلامی را “تروریستی” توصیف کرد ولی این کار، آنها را متوقف نخواهد کرد. گروههای رادیکال اسلامی ـ از نظر شماری از مسلمانان ـ انتقام جویان از تجاوزهای آمریکا علیه کشورهای اسلامی هستند. از نظر شمار زیادی از مسلمانان، تروریستهای حقیقی آمریکاییها و بریتانیاییها هستند زیرا با بمباران و گشودن آتش و موشک پرانیهایی که به اجرا میگذارند، در سطح گستردهای وحشت به میان مردم افکنده اند. یک پژوهش از سوی دانشگاه “جان هاپکینز″ “ایالات متحده آمریکا” خبر از کشته شدن ۶۵۰ هزار عراقی بر اثر اشغال آمریکاییها میدهد. در آن زمان و حتی اکنون نیز “عراق” ۶۵۰ هزار سرباز [نظامی] نداشته است، لذا میتوان نتیجهگیری کرد که اکثریت این کشتهها و هزاران نفر دیگری که مجروح شدهاند، غیرنظامی هستند. بنابراین از نظر صدها و هزاران نفری که کشته و مجروح و دچار آسیبهای جدی جسمی و روحی شدهاند، این آمریکاییها هستند که تروریستند.
جنگی که میان گروهی که قائل به مشروعیت قدرت دولت است با گروهی که ناگزیر و برای دفاع از فلسطینیهای ضعیف و رانده شدهای که کشوری ندارند در جریان است، با پیروزی یک طرف به پایان نمیرسد ولی میتوان در صورتی که “آمریکا” و “بریتانیا” به سرسختیهای “اسرائیل” پایان دهند، آن را به پایان رساند. مسئله “فلسطین” حل شود، جهان روی صلح و امنیت بیشتری خواهد دید ولی همه تقصیرها را به گردن دین اسلام گذاشتن، ما را به هیچ جا نخواهد رساند.
ادامه دارد
نظر شما