شناسهٔ خبر: 29350388 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه رسالت | لینک خبر

نگاهي به نمايش رستم وسهراب

شگفتي‌اي بر صحنه تالار وحدت

صاحب‌خبر - سيد علي تدين صدوقي کاري از گروه نمايش درماني معلولين آسايشگاه کهريزک به نويسندگي وکارگرداني : مير کمال مير نصيري در بروشور نمايش اين جمله به چشم مي خورد " ما نخواسته ايم او بازيگرشود ، بلکه خواسته ايم بودنش را براي خود و براي ديگران اعلام کند ..." وچه نيکو و چه حرفه اي وچه انديشمندانه وهنرمندانه اين دوستان عزيز موجوديت خويش را بر پهنه صحنه تئاتر به همگان اعلام کردند. آفرين ودست مريزاد به همت و پشتکار والايتان.بايد گفت تئاتر درماني مقوله اي نيست که در قرن اخير به تئاتر اضافه شده باشد . اين خصيصه تئاتر وهنرهاي نمايشي از همان ابتدا با آن بوده است . مگر همذات پنداري وکاتارسيس ناشي از آن که به پالايش روح و جسم و روان و درون مخاطب مي انجامد نوعي درمان نيست ؟ پس اين خصوصيت يعني درمان به صورت ذاتي و ماهوي از همان ابتدا با هنر ارزنده و شريف تئاتر بوده و در طول قرن ها از آن استفاده شده است . شايد بتوان گفت در قرن اخير با توجه به پيداش علمي به نام روانشناسي و پيشرفت و تاثير گذاري آن در سطوح مختلف به خصيصه درمان گري تئاتر توجه بيشتري شده و روي آن وابعاد مختلفش توسط روانشناسان و جامعه شناسان و هنرمندان تئاتر کار شده وبه عنوان درماني موثر و مدرن مورد استفاده وتوجه قرار گرفته است ارسطو اولين شخصي بود که جذابيت اين هنر نمايشي را مورد تحليل و بررسي قرار داد و گفت: «زماني که آدميان گرد هم مي‌آيند تا نمايشي را تماشا کنند، ناخواسته با قهرمانان نمايش پيوند مي‌يابند و همان‌طور که بازيگران در صحنه نمايش با ناملايمات سرنوشت به پيکار مي‌پردازند، تماشاگران نيز در پيکاري دروني درگير مي‌شوند که از خلال اين فرآيند مفهوم همسان‌سازي يا همذات‌پنداري شکل مي‌گيرد و نتيجه آن پالايش و صيقل يافتن روح تماشاگران است. پس بايد گفت که تئاتر خصلتي درمانگر و تسکين‌دهنده دارد. اگرچه تصور عمومي از تئاتر، اجراي نمايش بر صحنه و براي تماشاگر است اما واقعيت اين است که از حدود دهه سوم قرن بيستم، شکل ديگري از نمايش پا به عرصه گذاشت که تماشاگر در آن جايي نداشت. نمايشي که ابداع آن را به ابتکارات خاص «مورنو» نسبت مي دهند. " مورنو " روانشناسي شيفته نمايش بود که در فلسفه، جامعه شناسي و مذهب نيز مطالعاتي عميق داشت و صاحب نظر بود. او پي برد که هنر نمايش ظرفيت هاي مهمي براي هدف هاي روانشناختي دارد و به دنبال آن دست به ابداع تمرين و بازي هايي نمايشي زد که منجر به ايجاد شاخه خاص در نمايش شد. شاخه اي که امروز با عنوان کلي «نمايش روانشناختي» (سايکودرام) شناخته مي شود. نمايش رستم و سهراب کاري از گروه " نمايش درماني معلولين آسايشگاه کهريزک است " مير کمال مير نصيري کارگردان نمايش رستم و سهراب از سال 79 تا کنون با موسسه خيريه کهريزک به طور مدام وتمام وقت همکاري مي کند او در سال 79 گروه نمايشي معلولين آسايشگاه کهريزک را بنا نهاد وکاري سخت ودشوار وچالش برانگيز وخداپسندانه وانساني وبسيار حساس وتخصصي را با معلولين کهريزک شروع کرد ويک تنه به سوي طوفاني از حوادث گام برداشت والبته به ياري حضرت دوست وهمت وپشتيباني مسئولين ومديران وهيئت امنائ کهريزک والبته تلاش سخت وخستگي ناپذير معلولين ، تئاتر درماني که يکي از درمان‌هاي موفق در سراسر دنياست را به صورت جدي شروع نمودند واز اين رهگذر به اجراي چندين نمايش به همراه معلولين عزيزي دست پيدا کردند . معلوليني که حالا هرکدام تئاتري هايي حرفه اي شده اند که مي توانند خود منشأ تعليم وتربيت در اين گونه از تئاتر باشند . تا بدانجا که اين معلولين عزيز در سال 82جشنواره تئاترمهر آيين را بنيان نهادند که ويژه معلولين کشور است .بايد گفت تئاتر درماني به صورت شگفت انگيزي تاثيرات مهم ودرماني وشفا بخشي جسمي وروحي بسيار مثبتي را روي معلولين گذاشته و مي گذارد . به طوري که اين عزيزان با صفا وپر تلاش اميد واعتماد به نفس و پيروزي وتلاش را براي همه به عينه وعملي معني کرده ونشان داده اند که انسان اين اشرف مخلوقات هرگز نبايد يءس ونا اميدي را در خود راه دهد وهرگز معلوليت وناتواني مانع از انجام هيچ‌کاري نمي شود و نخواهد شد . اين دوستان هنرمند نشان دادند، که توان انجام کار وهنر سختي چون تئاتر را دارند وبا افراد سالم هيچ تفاوتي ندارند . بلکه در اين عرصه ودر پهنه زندگي از آنان پرتلاش تر و پر اميد تر و با روحيه ترند . اين دوستان جمله " تئاتر عين زندگي است " را عملا براي همگان معني کردند ودر صحنه تالار وحدت به منصه بروز وظهور رساندند .اين عزيزان نه تنها پشتکار را معنا کردند بلکه کار گروهي وجمعي را که در کشور ما از نقصان برخوردار است به خوبي وبه درستي نشان‌مان دادند. خواندن معمولي و درست شاهنامه وايضا داستان رستم وسهراب خود به تنهايي سخت ودشواراست چه برسد به حفظ واجراي دراماتيک وتئاتري آن با رعايت تمام عناصر و وجوه نمايشي وتکنيکي اي که در تئاتر است . اين دوستان به‌صورت حرفه اي نمايش رستم سهراب را در تالار وحدت به روي صحنه بردند تا بيان هايي خوب ودرست با حس و تحول حسي دراماتيک وبا حرکات و ميميک تئاتري با آکسان گذاري هاي صحيح والبته خلاقيت دراجراء هريک از شخصيت ها .اين عزيزان به واقع پيروزي وغلبه بر مشکلات را با تمام محدويت‌هايي که دارند براي همه ما معنا کردند وبه تمامي بر صحنه تالار وحدت نشان دادند وبه آن جان بخشيدند . من هرگز اين اجراء تئاتري ودراماتيک را از خاطر نخواهم برد و باعث افتخارم است که حضرت دوست اين توفيق را عنايت فرمود تا اجراي تئاتري ودراماتيک اين عزيزان هنرمند و حرفه اي عرصه نمايش وتئاتر کشور را ببينم . از مسئولان مي خواهيم که موجبات ادامه اجراي اين دوستان را در تالار وحدت يا سالن اصلي تئاتر شهر هرچه زودتر فراهم آورند تا همگان امکان ديدين اين نمايش پربار را داشته باشند . البته با حمايت ها وپشتيباني هاي لازم به خصوص از سوي ارگان‌ها وسازمان هاي ذي ربط مانند صدا وسيما وشهرداري و... به استاد مير کمال ميرنصيري که زحمات شبانه روزي طاقت فرسايي را متحمل شده اند وبه گروه نمايش درماني معلولين آسايشگاه خيريه کهريزک وهمه کساني که اين دوستان را ياري کرده اند خسته نباشيد گقته واميد روزي را مي کشيم که اين عزيزان در خارج از کشور ودر فستيوال هاي بين المللي شگفتي بيافرينند . ان‌شااله

نظر شما