به گزارش سرویس فرهنگی ایسکانیوز ،هر جنگی پیامدهایی از خود به جا می گذارد که ممکن است تا سال ها و حتی دهه ها تداوم داشته و آثار مخرب آن دامن نسل های بعد را هم بگیرد. ابعاد و جوانب این پیامدها البته متنوع و متعدد است که بررسی هر کدام از آنها می تواند سوژه یک مستند باشد. فارغ از تعلفات انسانی، هر جنگی می تواند محیط زیست و طبیعت و جغرافیای کشورها را تهدید کند یا به منابع طبیعی آنها آسیب بزند. شاید در این میان بیش از هر چیزی این تخریب های انسانی جنگ باشد که سویه غیر انسانی آن را برملا می کند. مستند «تاخیر، انکار، آرزوی مرگ برای تو»به کارگردانی و تهیهکنندگی گریگوری لاوت که از شبکه پرس تی به مناسبت سالروز حمله آمریکا به افغانستان به روی آنتن رفت مبتنی بر همین رویکرد به بررسی برخی آثار منفی باقی مانده از حمله آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ بر روی سربازان آمریکایی پرداخته است. لاوت تلاش کرده تا در این مستند که محصول سال 2017 است ضمن اشاره به مشکل دفع زباله بهعنوان مشکل عمده آمریکا در آغاز جنگ افغانستان و عراق، تبعات باقی مانده از حل این مشکل در سربازان آمریکایی را مورد بحث و بررسی دهد.
به عبارتی دیگر در این مستند آثار مخرب جنگ در یک رابطه درهم تنیده و چرخشی از طبیعت به انسان مورد بازنمایی قرار گرفته است و مصداقی از این معناست که دود جنگ به چشم کسانی می رود که آتش آن را برافروخته اند!
آنچه که در این مستند هولناک تر از هر چیزی به نظر می رسد این است که نشان می دهد آمریکا برای حل این مشکل اقدام به حفر چالههای بزرگ برای سوزاندن زبالههای به جا مانده از ارتش آمریکا کرده بود و هر گونه زباله از لاستیک و پلاستیک تا زبالههای بیمارستانی، مدفوع انسانی و اعضای بدن در این چالهها سوزانده میشد بدون اینکه آنها به پیامدهای بهداشتی و خطری که این کار برای سلامت انسان ها حتی سربازان خود دارد بیاندیشند. مستند ساز مستقیم به سراغ قربانیان این اقدام رفته و تلاش می کند برای ادعای خود شاهد عینی داشته باشد. در واقع مستند ساز به گفتوگو با چند تن از سربازانی که مامور سوزاندن این زبالههای خطرناک در چالههای نامناسب بوده و به دلیل قرار گرفتن در معرض مواد سمی ناشی از این کار به سرطان مبتلا شدهاند پرداخته و جزییات این امر را از زبان آنها بازگو میکند تا ثبت با سند برابر شود و سویه استنادی مستند با ارجاع مستقیم به شکل مستحکمی صورت بندی شود.
در این مستند همچنین عدم پذیرش مسئولیت این اتفاق به رغم وجود ادلههای فراوان از سوی دولت آمریکا با هدف شانه خالی کردن از پرداخت هزینه چند میلیارد دلاری برای معالجه و غرامت این سربازان مورد نقد و بررسی قرار میگیرد. این بررسی فارغ از اینکه تاکیدی بر عدم پاسخگویی و مسئولیت پذیری بانیان جنگ هست، سویه حقوقی و مالی سوژه را نیز برجسته کرده و تامین منافع اقتصادی را به عنوان یکی از عناصر مهم در معادلات جنگ افروزانه مورد تاکید قرار می دهد.
در همین راستا عملکرد نامناسب شرکت کی بی آر به عنوان پیمانکار مسوول امحای زبالهها و عدم پاسخگویی دیک چنی معاون جرج بوش و مدیرعامل سابق این شرکت در زمینه سهل انگاری صورت گرفته و مشکلات ایجاد شده از دیگر مواردی است که در این مستند مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
در واقع مستند با پرداختن به عدم پاسخگویی و مسئولیت پذیری طراحان جنگ در قبال پیامدهایی آن، عمق بیشتری به وجوه جنایتکارانه آنها بخشیده و در پس آن نقدی معترضانه به سیاست های جنگ طلبانه آمریکا می کند. فارغ از اهمیت سوژه، روایت سوژه و زاویه دیدی که مستندساز برای پرداخت به سوژه انتخاب کرده درخور تامل است. اینکه برای نفی یک امر کلان و در اینجا سیاست های جنگ طلبانه از معلول به علت برسیم. به این معنا که پیامدهای یک جنگ نابرابر مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد تا در نهایت فلسفه جنگ به پرسش و چالش گرفته شود.
آنچه که مخاطب از تماشای این مستند دریافت می کند صرفا یک سری اطلاعات درباره پیامدهای دفع زباله های ناشی از جنگ نیست بلکه به خود جنگ و انگیزه های بانیان آن فکر می کند و قربانیان جنگ به گواهی برای این مدعا بدل می شوند. اگرچه این مستند معنای وسیع تری از جنگ و قلمرو آن را نیز به تصویر می کشد و به ابعادی از تخریبات جنگ می پردازد که شاید کمتر به آن فکر می کنیم. ضمن اینکه این مستند به خوبی نشان می دهد که قربانیان جنگ لزوما طرف مقابل و آنچه دشمن می پنداریم نیست و نیروهای خود و سربازان جبهه به ظاهر پیروز هم می توانند قربانیان جنگ محسوب شوند. این مستند گواه عینی بر این مدعاست که آمریکا در جنگ با افغانستان و بالطبع آن در جنگ های دیگر بیش از هر چیز سربازان خود را قربانی سیاست های جنگ طلبانه اش می کند.
نویسنده : رضا صائمی
نظر شما