در فیلم چشمان بازِ بسته، یک مرد و همسرش از دهها فراز و نشیب زندگی با یاری یک دست نهانی به سلامت میگذرند ولی باز چالش سختتری رخ میکند تا حقیقتها یک به یک برایشان آشکار شود.
بنگ(ماریجوآنا) با انسان کاری میکند که چشماناش «بازِ بسته» باشد؛ چندان بسته نیست که هستی را هیچ نبیند ولی چندان هم باز نیست؛ ولی با شنیدن سخنان برخی در دامافتادگان بنگ، انسان به این باور نزدیک میشود که در همجواری با این ماده، چشمان انسان کاملا بسته است.
در فیلـم فلسفــی و سایکــتو درام «چشمان باز بسته «EyesWide Shut (ساخته شده از داستان رویا-آرتور شنیتزلر) کارگردان(کوبریک) سایه سنگین بنگ و الکل را بر زندگی دکترهارفورد و همسرش نشان میدهد؛ پیامدهای ماریجوآنا در این فیلم چیزی نیست مگر خشونت(کشتهشدن نیک و ماریِ ایدزی)، شکنندگی عشق، دودلشدن در وفاداری، بالماسکه اغواگرانه صهیونی، ایدز، تیرگیِ چیره بر زندگی، رفتن عشق به قربانگاه اروتیک، فروش دختر از سوی پدر، ولنگاری جنسی بیرون از خانه، پوسیدگی اجتماعی، گفتن بیهوده رازهای مگو، رواننژندی، تنکامگی جانوری، پامالی ارزشها، تنش مدام با خود و جهان، خوره از همپاشیدگی درونی و تباهیِ وفاداری.
زن و شوهر پس از دودکردن ماریجوآنا بیهوده از رازهای مگو میگویند؛ زنی که دکترهارفورد درمانش کرده بود در زیادهروی در مواد روانگردان جان میسپارد. روشن است که با به میانآمدن مواد روانگردان، زندگی یکبار مصرف انسان و کانون خانوادهاش بر تارمویی قرار گیرد و انسان آرزومند کشف حقیقت، در سطحینگری فرو رود و به مرگ معنوی دچار شود.
از شکوه آموزههای عیسی مسیح(ع) در زندگی زن و شوهر فیلم چشمان بازو بسته، تنها یک درخت چراغانی مانده که در پایانههای فیلم، دکترهارفورد(سادهانگار و به پوچی رسیده) لامپهایش را خاموش میکند.
آمریکای پیشتاز
هواپیمایی با فناوری فراصوت، در امریکا در دست ساخت است که دیوار صوتی را بیصدا میشکند. این هواپیما پس از آزمایشهای نخستین تاثیر بر شهروندان، بر فراز شهرهای امریکا به پرواز درخواهد آمد.
بدنه ایکسپلین سبب میشود دو غرشی که هنگام شکستن دیوار صوتی از نوک و دم هواپیماها دمنده(ساطع) میشود همزمان به زمین نرسد، بلکه با ضربههای آرام و پیاپی و ناشنیدنی، رشتهرشته شود؛ ولی هنوز برای بهبود سوخت این هواپیما چارهای نشده و سوخت آن مانند دیگر هواپیماها ویرانگر پوسته اوزون خواهد بود.
ماری جوآنا نیز مانند یک هواپیمای صوتشکن بیصدا در درون انسان به پرواز در میآید و کاربر را به گردش و تماشای ناشناختهها و شگفتیها و همسخنی با ناشناسها میبرد و بیصدا به ویرانگری خود ادامه میدهد.
گیراییِ ماریجوآنا انگار آلوده و غیرآلوده نمیشناسد و همه را به سوی خود میکشد! حتی باراک اوباما رئیسجمهوری پیشین که نوشیدنی الکلی نمینوشد و سیگار نمیکشد، میگوید به گمانش کاربرد ماریجوآنا به نسبت الکل، زیان کمتری دارد؛ ولی همزمان در گفتوگوی با دخترهایش، سفارشاش دوری از این روانگردان سبک است.
او در ادامه سخناناش میافزاید با نگاه به پشتسر و دوران جوانی که گاه سری به ماریجوآنا میزد، اینک آن رفتارش را خوش ندارد. و باور دارد که هرچند تفاوت سیگار با ماریجوآنا این است که اولی سرطانزا و دومی(در اندازه کم) نه تنها بیزیان بلکه داروست ولی انسان میتواند با خوردن زیاد یک دارو نیز آن را برای خود دگردیس به سم کند. و سخنان پایانیاش این است: «با این همه سفارش به جوانان، گرایش به ماریجوآنا نیست.»
آزادی گام به گام
چه اوباما بخواهد یا نه، امریکا در این سالها استفادهِ شادیبخش(تفریحی) ماده برانگیزنده ماریجوآنا را در بسیاری از استانهای خود آزاد کرده است البته با بندهایی برای پیشگیری از زیادهروی.
پیش از این استفاده پزشکی ماریجوآنا در بسیاری از استانهای این کشور ناقانونی نبود. بیشتر مردم امریکا خواهان کنار گذاشتهشدن قانون سختگیر برای ماریجوآنای سبک هستند؛ اینک از فروشگاههایی در استان آلاسکا میتوان مانند سیگار، یک انس(۲۸ گرم) ماریجوآنا خرید. جوانان ۲۱سال به بالا بدون هراس از پلیس در خیابانهای این استان بنگ دود میکنند؛ همین قانون، همچو آهنربا جهانگردان را نیز به سوی خود میکشد تا این استان از درآمدزایی ۲ میلیارد دلاری در سال برخوردار شود.
کالیفرنیا نخستین استان برای فروش ماریجوآنا بینسخه پزشک شده است؛ از سال ۱۹۹۶م – مردم برای بیماریهای خود میتوانستند ماریجوآنا تهیه کنند و اینک استفاده سرخوشانه(تفننی) در ماساچوست و اورگان و ورمونت و نوادا و مین آزاد است و در استان کلورادو شمار فروشگاههای قانونی فروش ماریجوآنا از مکدونالد پیشی گرفته است.
دانشمندان امریکایی نیز سالهاست به همان میزان زیانها از سودهای محدودش میگویند؛ البته اگر زیادهخواهی سرکوبنشده درونی انسان بگذارد و مصرف از هفتهای یکبار به هر روز نکشد!
در ادامه همین گرایش به ماری جوآنا است که روز گیاه به وجود آمده است. شهر دنور(ایالت کالورادو) یک روز به نام جشن روز گیاه دارد زیرا در آن شهر استفاده پزشکی و سرخوشانه(تفننی) از ماریجوآنا قانونی است.
شرکت کوکاکولا نیز سرگرم بررسی برای ساخت نوشیدنی با ماریجوآنا است. مادهای که این شرکت از ماریجوآنا برای نوشیدنی خود بهکار میبرد، کانا-بیدیول است که بدون هُنایش روانی، درد بدن را کاهش میدهد.
کانادا پیرو آمریکا
قانون آزادی ماریجوآنا در امریکای دارای هژمونی قدرت، سرانجام هُنایش خود را بر ساختار قانونگذاری دیگر کشورهای جهان خواهد گذاشت. کانادا بر این باور است که قانونیکردن ماریجوآنا کنترلاش را آسانتر میکند و سبب فروکاست بزههای سازمانیافته میشود وموجب کاهش فشار بر پلیس و سامانه قضایی خواهد شد و بهداشت همگانی جامعه را نیرومندتر میسازد.
کشتــزارهای سرپوشیـده ۱۰۰ میلیـون دلاری در ادمونتون کانادا با تولید ۱۰۰ هزار کیلو ماریجوآنا در سال در حال تولید است. آیا کانادای(تولیدکننده، استفادهگر، صادرکننده) در حال دگردیسشدن به افغانستان دوم است؟
جوانان کانادایی از بزرگترین استفادهگران ماریجوآنا در جهاناند؛ سبب بنیادی دولت کانادا به کاشت، پرورش و قانونیکردن فروش ماریجوآنا، استفاده گسترده نیمی از مردم از این روانگردان است؛ در برابر چرای روزنامهنگاران؟ دولت پاسخ میدهد: «مردم میخواهند.» تنها در سال ۲۰۱۵م- مردم نزدیک به ۶میلیارد دلار کانادایی، برای خرید و استفاده شخصی، هزینه ماریجوآنا کردهاند.
کاناداییها در سال ۲۰۱۵م- نزدیک به ۶۹۸ تُن گیاه کانابیس(ماریجوآنا) به ارزش ۷میلیارد دلار کانادا(هرگرم ۱۰دلار) دود کردهاند؛(کاربرد خوراکی اندک بوده است.) و دولت نیز با آن که از مالیات برگردش مالی، درآمدزایی هنگفت داشته، در اندیشه افزایش مالیات بر ۳ مرکز تولید، فروش و مصرف ماریجوآنا است.
شور مردم، نامزدهای انتخاباتی را انگیخته که از ابزار قانونیکردن ماریجوآنا در همه استانها(ایالت) به سود خود سخن برانند. ماریجوآنا در کانادا ابزاری شده است برای ایجاد فرصتهای شغلی؛ کنشوران خریدوفروشهای آنلاین و تحویل دم در خانه به تکاپو افتاده اند. در کشور ماریجوآنا(کانادا) هنوز هم داشتن این ماده روانگردان یا فروشاش برای جوانان با سن و سال کمتر از ۱۸ قدغن است؛ ولی ۵ گرم برای آنان نیز پیگرد قانونی ندارد.
دولت میگوید گناه از ما نیست که با آز میکوشیم با قانونگذاری، درآمدزایی کنیم، بلکه این ماریجوآنا است که بازار پرسود غیرقانونی آن رو به گسترش است و با بیزبانی درخواست «قانون» دارد.
گستره جریان روانگردان
حتی در بریتانیا که ماریجوآنا قدغن است، گستردهترین در میان روانگردانهاست. اینک دولتهای غرب، خراج هنگفتی بر تولید و فروش ماریجوآنای آزاد میبندند؛ از آنجاییکه این روانگردان را نمیتوان مانند هروئین یا مورفین(جوهرتریاک) با سرنگ وارد بدن کرد، سببشده دولتهای جهان ماریجوآنا را رواج دهند که از آسیبهای سنگین هروئین و مروفین بکاهند.
آنان میپندارند آزادی ماریجوآنا که صدها میلیون تن در جهان از آن بهره میبرند(یا آلوده به آناند) خود-به-خود دامنه بزه، قاچاق جهانی و آسیبهای اجتماعی وابسته به آن را فرو خواهد کاست.
با آزادی ماریجوآنا هم فروشگاههای فروش این ماده در شهرها پدیدار شدهاند و هم “کلینیک”هایی که درمان با معجزه ماریجوآنا را در کُرنا میدمند. اما پاداندیشان(مخالفان) قانونیشدن ماریجوآنا نیز زیادند زیرا به آسیبهایی پی بردهاند که این ماده به حافظه و مغز میزند و سبب آشفتگی روانشناختی(اسکیزوفرنی پارانویا- بدگمانی)میشود؛ ولی در کشورهایی که قانون، سرسختانه جلوی ماریجوآنا ایستاده است، ماریجوآنای ساختگی(تقلبی) از جوانان جان میگیرد.
آزادیِ بندی به نام روانگردان
یا روانگردانها آزادیاند یا زندانی دیگر؟ تاکنون آلاسکا، آرژانتین، استرالیا، بلژیک، کامبوج، کانادا، کلورادو، کلمبیا، کاستاریکا، کرواسی، اکوادور، استونی، ایتالیا، جامائیکا، مکزیکو، نپال، کره، اروگوئه، پاکستان، پرو، پرتغال، روسیه، اسپانیا، اوکراین، واشنگتن دیسی و واشنگتن استئت) به سبب خواست گروهها، ماریجوآنا را آزاد کردهاند، هرچند با محدودیتهایی مانند: برای هریک تَن، نگهداری تنها یک بوته ماریجوآنا در بلژیک؛ یا استفاده از ماریجوآنا تنها در خانه شخصی در آرژانتین؛ و در سرزمین آلاسکا اگر سنوسال خواهان بیش از ۲۱ باشد داشتن و دودکردن تنها ۵۰۰ گرم ماریجوآنا قانونیست. سیاست روز بیشتر کشورها بر تحمل این ماده روانگردان سبک است.
داروی معجزهگر
ماریجوآنــا تنهــا روانگـــردان نیســت؛ ۱۰ هزارسال است که از این گیاه، کنفhemp برای تهیه پارچه گرفته میشود. با گرمایش زمین، در میان کشتکاران، گرایش به ماریجوآنا بیش از پنبه شده است زیرا به نسبت پنبه رشد بیشتر و آب و کود کمتری نیاز دارد و بینیاز از سم است؛ اینک کشتزارهای بسیار بزرگ ماریجوآنا با هدفهای صنعتی در کانادا و چین وجود دارد برای تهیه کلاه و پالتو و نیز ساخت کاغذ، پلاستیک، رنگ و تولید غذای پرندگان.
ماریجوآنا دارو هم هست و نوازش مهربانانه هورمونهای آرامبخش سیستم پاراسمپاتیک بدن را بلد است؛ ماده(تی.اچ.سی) در گل و برگ ماریجوآنا سبب سرخوشی میشود و به درمان یا آرامش بیمار مصروع کمک میکند، آسم را کاهش و ام.اس و میگرن را تا اندازهای درمان میکند و داروی آرامبخشیست برای شیمیدرمانیها.
دو خانواده در بریتانیا(کالدول و دینگلی) بر این باورند که توانستهاند با روغن ماریجوآنا بیماری صرع پسرانشان را تا اندازه زیادی کاهش دهند. ماریجوآنا میتواند به کاهش آسیب ترومای روحی، پارکینسون، اماس، دل بههم خوردگی و نگرانی کمک کند و بدخوابی و بیاشتهایی را بکاهد؛ دریافتهای هنری را افزایش دهد؛ شور نوشتن در انسان بیانگیزد و کمکاش کند برای اندیشیدن به یک ابژه که تمرکز بگیرد و ایماژهای زیبایی(تصاویر رویایی)به ذهن بیاورد.
هنگامی که ماده پُرکنش ماریجوآناTHC به مغز میرسد دوپامین آزاد و حس خوش و شاد به انسان وجانوران دست میدهد.
مهربانی و خوشرویی و آرامش و بیاسترسشدن و آسودگی اندیشه و نوآوری و فلسفیاندیشیدن و فوران انرژی مغزی و انگیختگی احساسات و بدن لَخت و آسوده و ناپدیدی سردرد و اشتها انگیزی و آگاهی و هوشیاری از دیگر خوبیهای ماریجوآنا است.
هرکس این پاراگرافها را بخواند، خواهد پنداشت که من هوادار آزادی ماریجوآنا هستم! نه اینگونه نیست؛ و سخن این است که همین ماریجوآنا(گراس) که درمانکننده است، در زیادهرویهایش دل بههم خوردگی پدید میآورد و در پی آن سرفه و آسم و پریشانی اندیشه و تشنج و هراس و سردرد و سرگیجه. با همه معجزهها(به گفته برخی) باز ماریجوآنا یک مار سمیست و در کنار آرامشهای ظاهری خود مانند یک گربه نمکنشناس به حافظه و مغز چنگول میکشد.
حمید تیموریزاد- روانپزشک: «گیاهان همیشه در زندگی انسان نقش بدوخوب داشتهاند. پزشکان بزرگی مانند سقراط، ترکیباتی از تریاک را برای بیماریهای گوناگون جسمی و روانی سفارش میکردند. اُتانازی(هومرگ) در برخی کشورها قانونی است و بیماران بیدرمان را با مواد مخدر دوزبالا از درد بیشتر رهایی میدهند(میکشند.)»
«دانشمندان اما آن اندازه که از سود گراس میگویند از زیاناش سخنی به میان نمیآورند و انسان میماند که باور کند آیا این دود معجزهگر است و (برخلاف دود سیگار سرطان زا) هم شفای سرطان است و هم شادی سالم و هم آرامبخش دردها؟ اگر اینگونه است جا دارد به کاشفاش نوبل پزشکی بدهند.»
«ولی ماریجوآنا یعنی خوابآلودگی، سردرگمی و اسکیزوفرنی. این روانگردان پس از سالیان، روانپریشی میآورد و جالب آن که یک ماریجوآنای با THC ملایم، دارویی برای روانپریشی است.»
«در استفادهکنندگان نشانگانی از آز، کمخوابی، دگردیسی خوی و رفتار، زودرنجی و بیقراری دیده میشود. این گیاه همچنین به پاشش رابطه عاطفی با همسر و فرزند میانجامد. این گیاه یا توتون سیگار، چنگارزا است و اگر ماریجوآنا به تنهایی پیچیده شود سرطانی در میان نخواهد بود ولی باید احتمال برونشیت و بیماری شش را داد.»
«به همریختن حافظه و این که فلان خاطره کی رخ داده برای کاربر روشن نیست، کاربر این گیاه، جملات چندثانیه پیش خود را به یاد نمیآورد یا در برابر سخن و پرسش همسرش، فقط خیره میماند؛ یک شی پیشپا افتاده از دید او شاهکار است و یک رخداد ساده مانند شکستن لیوان، فاجعه. این همه، فازهای منفی ماری جوآنا است.»
«نخست ماریجوآنا تپش قلب میآورد و احساس سرخوشی و کمی آرامش؛ و پس از ۳۰ دقیقه، انسان را در خود فرو میبرد و خروش مغزی و اندیشه و پارانویا؛ و سرانجام پس از چندساعت گرسنگی، خستگی و کاهش انرژی است که خواهد آمد. پیامد فیزیکیاش نیز سرخی چشم، افت فشار و خشکی دهان است و واکنش آنیِ کاربر به انگیزندههای بیرونی بسیار تند است.»
علی درویشی
نظر شما