به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری قدس (قدسنا) ، دکتر وفیق إبراهیم تحلیلگر برجسته عرب در یادداشتی نوشت: در آمریکا مردم به انتخابات نگرشی کاملا داخلی دارند، آنها در جریان رای دادن تنها بر اساس رضایتمندی از مسائلی نظیر مالیات ها، شغل، بازار کار، میانگین بیکاری و تورم تصمیم گیری می کنند، برای آنها مسائل بین المللی و جهانی گویی در سیاره دیگری می گذرد و هیچ ارتباطی به آنها پیدا نمی کند.

در همین راستا بود که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا تلاش های فراوان و استثنایی را به کار برد تا بر اساس همین نگرش مردم آمریکا، آرای آنها را به سوی خود جلب نماید.

ترامپ فشارها بر همه کشورهای جهان را افزایش داد، میان دوست و دشمن تفاوتی نگذاشت و به مردم وعده داد که رکود اقتصادی را از طریق حذف همه هزینه های اضافی خارجی که آمریکا برای تقویت جایگاه امپراتوری اش در جهان می پردازد، جبران خواهد کرد. همچنین رئیس جمهور آمریکا تاکید می کرد که میزان باج گرفتن  از کشورهای مختلف را در راستای افزایش قدرت آمریکا، بیشتر خواهد کرد.

وفیق إبراهیم در ادامه با اشاره تفاوت‌های مناطق جنوبی و شمالی آمریکا از لحاظ خاستگاه سیاسی که شمالی ها دارای گرایش های دموکرات (با سابقه جنگهای استقلال و آزادی بردگان) و در مقابل جنوبی ها دارای گرایش جمهوری‌خواهی (با سابقه راستگرایی  افراطی و  نژادپرستی علیه سیاهان و خارجی) بوده اند، تاکید کرد : ترامپ تلاش کرد از همه این تعارض‌ها میان سفیدپوستان با سیاهان و مهاجران و اتباع آمریکای جنوبی و مرکزی مانند مکزیک برای پیشبرد اهدافش استفاده کند، وی حتی تلاش کرد که از این اختلافات برای تحریک بیشتر افکار عمومی علیه مسلمانان و دیگر ادیان استفاده کند، و با استفاده از همه امکانات پژوهشی  رسانه ای و تصمیم سازی در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره پیروز شود تا در نهایت در انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 نیز پیروز باشد.

آیا ترامپ از نتیجه انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره دچار احساس شکست شده؟ بدون شک وی شکست سختی خورده است... چه آنکه با وجود بهبود وضعیت جمهوریخواهان در مجلس سنا، مجلس نمایندگان را از دست داده است تا مانع جدیدی را در برابر اجرای سیاستهای دیوانه وار خود ببیند، حالا ترامپ دیگر نمی تواند به روند پیش از برگزاری انتخابات میان‌دوره‌ای باز گردد و در برابر هر تصمیمش دیوار مخالفت داخلی و البته خارجی (همچون گذشته) را می بیند.

در این شرایط می توان گفت که جنگ داخلی در آمریکا میان ترامپ (به عنوان رهبر جریان جمهوریخواهان) با دموکرات‌ها با قدرت آغاز شده، جنگی که در انتخابات ریاست جمهوری 2020 به اوج خود می رسد.

أما سوال اصلی این است که آیا در این کمتر از دو سال باقیمانده از دوران ریاست جمهوری ترامپ، این تحولات به ناکامی سیاست خارجی تهاجمی وی منجر می شود؟

نگاه اول معتقد است که ترامپ با وجود همه مشکلات به سیاست های پیشین خود ادامه می دهد، تا از این فرصت برای استفاده از آرای حامیانش در انتخابات 2020 بهره برداری کند.

اما نگاه دوم تحولات اخیر رخ داده صحنه سیاسی را عامل کشیدن ترمز ترامپ در مسائل داخلی و خارجی می دانند، به ویژه اینکه دموکرات‌ها علاوه بر داشتن رسانه ها و روابط عمومی فراگیر از روابط بسیار خوبی باکشورهای جهان بهره مندند.

حزب دموکرات می تواند با بهره گیری از قشر بزرگ طبقه میانه جامعه، همچنین روابط دوستانه اش با اروپا در شرایطی که چین، ترکیه، کره جنوبی و ژاپن نیز از سیاست‌های ترامپ نارضایتی دارند، فشارها علیه وی را بیشتر و بیشتر کند.

بر همین اساس است که رئیس جمهور آمریکا باید از شدت سیاست‌های تهاجمی خود در داخل و سیاست‌های جنون آمیزش در مسائل خارجی بکاهد، وی مجبور است که از شیوه دموکرات‌ها برای سرقت منابع جهان استفاده کند، روشی با بهره مندی از اصول دیپلماسی که حداقل کرامت کشورهای  غارت شده در آن حفظ می شود. آیا این تحولات بر جهان عرب نیز تاثیر گذار است؟ بلی، در پرونده یمن در آینده نزدیک شاهد طرح گفتگوهای سیاسی برای برقراری آتش‌بس طولانی مدت خواهیم بود، درباره عربستان سعودی سیاست‌های تند دموکرات‌ها و برخی جمهوریخواهان موجب دست کشیدن ترامپ از حمایت از بن سلمان ولیعهد سعودی می شود.

در سوریه و عراق نگاه‌های متنوع حاکم مانع عقب نشینی سریع نیروهای آمریکایی و تقویت جایگاه کردها در مذاکرات سیاسی، همچنین تغیر نام گروه‌های تروریستی در سوریه و عراق می شود، همچنین این تحولات موجب عدم تشدید بحران در مساله ایران به ویژه تحرک به سوی جنگی با نتایج غیر قابل پیش بینی می شود، در واقع باعث بازگشت پرونده ایران به دوران تفاهمات اوباما با تهران می شود. سوال این است که آیا ترامپ در برابر این روند جدید تحمیلی بر سیاست‌هایش سرخم می کند؟ مرد دیوانه‌ آیا در دو سال آینده شاهد عقب نشینی دوباره امپراتوری آمریکا و تقویت سیستم چندقطبی در جهان خواهد بود...

انتهای پیام /م. ت/22