شناسهٔ خبر: 29239528 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فردا قدیمی | لینک خبر

نگرانی آیت‌الله طالقانی از انتخاب امیرانتظام در دولت موقت

یکی از مسائل مرتبط با پرونده عباس امیرانتظام، پیشینه و سوابق خانوادگی و مبارزاتی اوست. سابقه‌ای که آیت‌الله طالقانی را نسبت به انتخاب او در دولت موقت نگران کرده بود

صاحب‌خبر -

خبرگزاری تسنیم: عباس سلیمی‌نمین پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در مقاله‌ای تحلیلی که اخیراً منتشر ساخته، به بررسی چیستی و ماهیت عباس امیرانتظام پرداخته است.

عباس امیرانتظام سخنگوی دولت موقت مهندس بازرگان و سفیر وقت ایران در سوئد بود که با افشای اسناد لانه جاسوسی آمریکا و ارتباط با عناصر وابسته به CIA، به حبس ابد محکوم شد، اما بعد از چند سال به خانه‌اش بازگشت و در رفت و آمدهایش مشکلی نداشت.

مقاله سلیمی‌نمین به سؤالات و ابهاماتی که در ماه‌های منتهی به فوت امیرانتظام (درگذشته تیرماه ۹۷) افزایش یافته بود پاسخ داده است. این سؤالات زمانی پیرامون این شخصیت شکل گرفت که برخی دانشجویان تسخیر لانه جاسوسی مدعی شدند اتهاماتی که به امیرانتظام وارد کرده بودند نادرست است و تلاش برای تطهیر چهره وی و بی‌گناه نشان دادن او داشتند.

در سلسله گزارش‌هایی به تشریح بخش‌های مختلف مقاله سلیمی‌نمین می‌پردازد. اولین سری از این سلسله گزارش‌ها درباره پرونده جاسوسی امیرانتظام و ارتباط وی با "ریچارد کاتم" مأمور سفارت آمریکا در ایران بود.

دومین گزارش مربوط به پیشینه و سابقه عباس امیرانتظام است. سابقه‌ای که موجب شده بود تا حتی نهضت آزادی نیز نسبت به انتخاب او در دولت موقت شکایت کند. یکی از تمایزات اصلی عباس امیرانتظام با اعضای قدیمی نهضت آزادی، عدم سابقه روشن خانوادگی و مقید نبودن به مسائل شرعی و مذهبی است. چهره‌های اصلی نهضت آزادی مانند مرحوم مهندس بازرگان، یدالله سحابی، احمد صدر حاج سیدجوادی و... به‌رغم اختلافات سیاسی با نظام جمهوری اسلامی، در گذشته و تا پایان عمر به مسائل مذهبی مقید بودند و در دوران مبارزات انقلابی نیز درصدد بودند تا اتهام ناسازگاری دین و علم را رد کنند.

امیرانتظام حیات سیاسی خود را برخلاف سایران همقطارانش در دولت موقت نه از نهضت آزادی بلکه با حزب زحمتکشان و مظفربقایی (نماینده ادوار ۱۵-۱۷ مجلس شورای ملی و شخصیت مرموز تاریخ معاصر) آغاز کرد. وی در همین زمینه می‌گوید «آن زمان اولین حزبی که در آن فضا و جریانات به‌وجود آمد حزب زحمتکشان بود؛ حزبی که دکتر بقایی، خلیل ملکی و... در آن بودند. با دوستان دبیرستانی به محل حزب می‌رفتیم و سخنرانی‌ها را گوش می‌دادیم». (ناگفته‌های انقلاب ۱۳۵۷، انتشارات خاوران، فرانسه، ص. ۳۴)

پس از آشنایی امیرانتظام با مهندس بازرگان، بازهم به هیچ‌کدام از مسائل مذهبی علاقه‌مند نبوده است و در خاطراتش می‌گوید "بازرگان هم خیلی آدم مذهبی بود و در منزلشان جلسات قرآن داشتند. جلسات احیا می‌گرفتند؛ البته تا آن جایی که من شنیده بودم. البته من هیچ وقت شرکت نمی‌کردم. آقای بازرگان هم دقیقاً می‌دانست که من آدمی نیستم که مانند سایر بچه‌ها در این‌گونه جلسات شرکت کنم. (ناگفته‌های انقلاب ۱۳۵۷، ص. ۹۴)

ضدیت او با مسائل مذهبی موجب شده بود تا با روحانیت مبارز هم مخالف باشد. وی در خاطراتش می‌گوید "من با جامعه روحانیت هرگز تماس نداشتم ... این موضوع تجربه‌ای بود که از پدرم به‌دست آورده بودم. او هیچ‌وقت به آخوند و روحانیت اعتمادی نداشت. (همان، ص. ۴۲).

تفکرات و عقاید امیرانتظام را باید در پیشینه وی جستجو کرد. عباس امیرانتظام با نام خانوادگی روافیان (که در دهه سی این نام را تغییر داد) فرزند میرزا یعقوب رفوگر است و در سال ۱۳۱۱ در تهران متولد شد.

پدر و عموی وی طبق گفته‌های بسیاری از افراد وابسته به فرقه ضاله بهائیت بودند. جلال‌الدین فارسی از مبارزان انقلابی به نقل از شهید مهدی عراقی به سابقه خانوادگی امیرانتظام اشاره می‌کند و می‌نویسد "مرحوم حاج مهدی عراقی که امیرانتظام را از سال‌ها پیش می‌شناخت می‌گفت: او پسر یعقوب روافیان است و نماز نمی‌خواند".

از جمله دیگر افرادی که نسبت به گذشته امیرانتظام حساسیت زیادی داشت، مرحوم شهید محمد منتظری بود. وی در گفتگویی با روزنامه الانباء می‌گوید "عباس امیر انتظام یهودی‌الاصل بنام عباس روافیان فرزند یعقوب روافیان است که نام عباس را به عنوان تبرک از نام عباس افندی رهبر بهاییان برای او انتخاب کردند. "

نگرانی آیت‌الله طالقانی از انتخاب امیرانتظام در دولت موقت

شهید محمد منتظری در دادگاه امیرانتظام

اصغر جمالی‌فر از دوستان نزدیک شهید منتظری نیز در گفتگویی می‌گوید "خدا به او (محمد منتظری) بینش و نعمتی داده بود که پس از برخورد با یک فرد، با مشاهده هر حرکت او، به شخصیتش پی می‌برد. یکی از این موارد، عباس امیر انتظام، سخنگوی دولت موقت و معاون بازرگان، بود. شهید منتظری با یکی دوبار برخورد با او، صراحتا اعلام کرد"او یهودی و جاسوس است"... یکی از کارمندان اداره ثبت نزد او آمد و گفت: "این فردی که خود را امیرانتظام معرفی کرده، عباس روافیان، فرزند میرزا یعقوب است! "

این پیشینه و سال‌ها سکونت در خارج کشور و عدم فعالیت انقلابی موجب شد تا به محض ورود وی به مسئولیت‌های اجرایی، نگرانی‌های زیادی را برانگیزد. مسائلی که حتی اعضای نهضت آزادی نیز نگران بودند.

عباس سلیمی‌نمین در مقاله تحقیقی خود به بخشی از خاطرات عزت‌الله سحابی فرزند یدالله سحابی اشاره کرده و می‌نویسد: «یکی از مسائلی که آن روز‌ها بر سر زبان‌ها بود و بحث ایجاد می‌کرد حضور آقای مهندس امیرانتظام در دولت موقت به‌عنوان سخنگوی دولت بود. این امر موجب اعتراض و دلخوری و حساسیت تعداد زیادی از دوستان شده بود. این اعتراضات بیشتر به‌دلیل آن بود که افراد، آقای امیرانتظام را عضو نهضت نمی‌دانستند و در دوران انقلاب و پیش از آن نیز سال‌های زیادی از وی دور بوده و ایشان را از فعالان و مبارزان علیه رژیم شاه نمی‌دانستند... مرحوم طالقانی هم نسبت به این امر حساس شده بود، به‌ویژه آن‌که مهندس امیرانتظام در یکی از مصاحبه‌های خود در آن روز گفته بود که انقلاب دیگر تمام شده....... به هر صورت در جلسه‌ای که در منزل فریدون، برادرم، با حضور مرحوم طالقانی و مرحوم قطب‌زاده و تعداد دیگری از دوستان نهضتی خارج کشور و سایر اعضای نهضت در داخل (به‌غیر از اعضای دولت) تشکیل شد، درباره سوابق آقای امیرانتظام بحث شد و گفته شد که ایشان مرداد سال ۱۳۴۰، از نهضت رفته و دیگر هیچ تماسی با نهضت نداشته... در آن روز ما اعلامیه دادیم و در آن اعلام داشتیم که آقای امیرانتظام عضو نهضت نیست...

آقای امیرانتظام در خاطرات خود اشاره‌ای به این مطلب نموده است که در سال ۵۷ روزی در خیابان به‌طور اتفاقی... مهندس بازرگان را دیده است و با هم صحبت‌هایی داشته‌اند و از آن پس با ایشان همکاری نموده است. به هر حال انتشار این اعلامیه مورد اعتراض و گله‌مندی اعضای دولت موقت قرار نگرفت!». نیم قرن خاطره و تجربه، خاطرات مهندس عزت‌الله سحابی، جلد دوم، انتشارات خاوران، پاریس، سال ۱۳۹۲/۲۰۱۳ م، صص ۸ ــ ۹۷)

نگرانی آیت‌الله طالقانی از انتخاب امیرانتظام در دولت موقت

"مرحوم طالقانی هم نسبت به این امر حساس شده بود، به‌ویژه آن‌که مهندس امیرانتظام در یکی از مصاحبه‌های خود در آن روز گفته بود که انقلاب دیگر تمام شده... "

سیدمحمدمهدی جعفری از اعضای نهضت آزادی نیز در خاطراتش در این زمینه می‌نویسد: آقای امیرانتظام که سخنگوی دولت بود، سخت مورد انتقاد ما بود. ایشان مسائل ابتدایی اسلامی و مکتبی را نمی‌دانست... ما از مهندس بازرگان انتقاد کردیم و گفتیم: "شما چرا چنین کسی را به‌عنوان سخنگوی دولت تعیین کرده‌اید؟ سخنگوی دولت کیست؟ چه‌سابقه‌ای در مبارزه دارد؟ "... امیرانتظام در نهضت مقاومت ملی بود و در اوایل تشکیل نهضت آزادی هم عضو بود، اما بعداً به آمریکا رفت و کار خاصی هم تا انقلاب نکرده بود. پس از مشورت با آیت‌الله طالقانی ما بار دیگر بیانیه‌ای در نقد عملکرد امیرانتظام با امضای نهضت آزادی صادر کردیم و در آن گفتیم که آقای امیرانتظام... اصلاً فرد مناسبی برای سخنگویی دولت انقلاب نمی‌باشد. به‌دنبال فشار ما مهندس بازرگان ناچار شد امیرانتظام را از معاونت نخست‌وزیری بردارد و به‌عنوان سفیر ایران در سوئد تعیین کند... پس از مدتی شنیدیم که در سوئد نیز ایشان همان تشریفات دوره سلطنتی را اجرا کرده و مثلاً با کالسکه به حضور پادشاه سوئد بار یافته... ما به‌هرحال با دولت مهندس بازرگان بر سر آقای امیرانتظام توافقی نداشتیم». (همگام با آزادی، خاطرات شفاهی دکتر سیدمحمدمهدی جعفری، جلد دوم، نشر صحیفه خرد، سال ۱۳۸۹، صص ۹‌ــ ۴۹۸)

با توجه به اظهارات اعضای نهضت آزادی و سایر شخصیت‌های انقلابی، عباس امیرانتظام -صرف‌نظر از پیشینه خانوادگی و تردید در پایبندی‌اش به اسلام- حتی به عقاید نهضت آزادی نیز نزدیکی نداشت و اعضای این تشکل اگرچه بعد از دستگیری و محاکمه وی، از او دفاع کردند، اما حتی امیرانتظام را برای مسئولیت گرفتن در پست سخنگویی دولت موقت مناسب نمی‌دانستند و علیه او بیانیه صادر می‌کردند.

نظر شما