شناسهٔ خبر: 29181288 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه رسالت | لینک خبر

يعقوب توكلي، پژوهشگر تاريخ در گفت‌وگو با رسالت:

با تصرف لانه جاسوسي، چشم آمريكا در ايران كور شد

صاحب‌خبر - تسخير لانه جاسوسي در 13 آبان ماه 1358 يکي از مهمترين وقايع تاريخ انقلاب اسلامي است و اين اقدام آنقدر از بعد تاريخي و سياسي داراي اهميت است که امام خميني (ره) از آن با عنوان «انقلاب دوم» ياد مي کنند و مقام معظم رهبري در اين باره فرموده اند: «حرکت دانشجويان براي تسخير سفارت... جلوي تحرّک ابرقدرتِ پُرروي زياده‌خواه آمريکا را در داخل کشور گرفت؛ انقلاب يعني اين.» مشهورترين روايت تاريخي از ماجراي تسخير لانه جاسوسي به اين شرح است: «تسخير سفارت آمريکا در ايران در سال 1358 در حالي رخ داد که تنها 9 ماه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، دانشجويان پيرو خط امام با حمله به سفارت آمريکا در خيابان تخت جمشيد سابق که بعدها طالقاني نام گرفت آن را تصرف کردند. تصرف سفارت آمريکا در تهران و به گروگان گرفتن ۶۶ ديپلمات آمريکايي که از 13 آبان 1358 تا 30 دي 1359 ادامه داشت با پذيرش قرارداد الجزاير از سوي دولت‌هاي ايران و آمريکا به پايان رسيد و سرانجام گروگان هاي آمريکايي در بند دانشجويان آزاد شدند. در جريان اشغال سفارت، کارمندان سفارت تلاش کردند مدارک و اطلاعات محرمانه را از بين ببرند، اما دانشجويان پيرو خط امام توانستند بخش اعظمي از اين اطلاعات را بازيافت کرده و حدود ۷۰ سند محرمانه که نشان دهنده خباثت هاي دولت آمريکا عليه ملت ايران و فعاليت هاي مخفي سازمان اطلاعاتي آمريکا در ايران بود را فاش کنند.» به اين بهانه روزنامه رسالت با يعقوب توکلي، پژوهشگر تاريخ گفت و گو کرده است تا ابعاد مختلف اين واقعه را مورد بررسي قرار دهد. وي در اين گفت و گو گفت: با تصرف لانه جاسوسي چشم آمريكا در ايران كور شد.مشروح گفت و گوي خبرنگار ما با آقاي توكلي را در زير مي خوانيد. *چگونه تسخير سفارت آمريکا اتفاق افتاد و آيا اين اقدام در عرف انقلاب هاي سياسي معمول بود؟ سال 58 و در واقع يک سال بعد از پيروزي انقلاب ايالات متحده آمريکا عليرغم اينکه پيروزي انقلاب اسلامي را به رسميت شناخته بود. توطئه ها و فعاليت هاي ضد انقلابي خودش را ادامه داد و دست پيدا و پنهان ايالات متحده در آشوب هاي منطقه اي و بعضي از کودتاهاي نظامي و درگيري هاي مرتبط با عمليات هاي تروريستي آشکار بود، مهمتر از همه اينکه آمريکايي ها محمدرضا پهلوي را هم به آمريکا بردند و اين مسئله مورد اعتراض ملت ايران بود، يعني آنچه که در اقدام دانشجويان پيرو خط امام صورت گرفت، فرآيند ديدگاه عموم جامعه نسبت به رفتار آمريکايي ها براي انتقال محمدرضا پهلوي به کشورشان بود و ساواکي ها و افسران ارتشي فراري در شهر وان ترکيه توسط سازمان سيا سازماندهي شده بودند از سوي ديگر اقدامات نظامي جدي را عليه امنيت مرزي داخل ترتيب دادند همچنان که گروه هاي تجزيه طلب در مناطق مختلف کشور نظير کردستان و خوزستان ياري رسانده و عمليات شورشگري را هدايت کردند. آنچه که اتفاق افتاد، پاسخ حداقلي به اقدامات ايالات متحده آمريکا بود ضمن اينکه مردم ما نه سابقه تجاوز به کشور و نه اقدام نظامي را نداشته اند. شايد حداقل کاري که در آن زمان و باتوجه به مقدورات و شرايط تاريخي اتفاق افتاد، برخوردي بود که به عنوان اعتراض در حمله به سفارت آمريکا صورت گرفت و اين هم معمول بود و کشورهايي که که مورد ظلم و ستم قرار مي گرفتند گاهي اقدام به دستگير کردن عناصر ظالم مي کردند تا بتوانند صداي خود را به گوش جهانيان برسانند. اين اتفاق در عرف انقلاب هاي سياسي آن زمان رايج بود و اقدامي خلاف عرف انقلابي نبود و برهمين اساس مردم و امام حمايت کردند، همه گروه ها، احزاب و سازمان ها و همه آنهايي که امروزه مدعي نقد اشغال سفارت هستند، اگر تاريخ اظهارنظرهايشان را در مطبوعات آن زمان بررسي کنيد، مي بينيد که از اين اقدام حمايت کرده اند و اين يک مسئله جمعي و اعتراضي ملت ايران در برابر آمريکايي ها بود. *همان که اطلاع داريد، دوبار لانه جاسوسي تسخير شد، يک بار ابتداي انقلاب توسط چريک هاي فدايي خلق و بار دوم توسط دانشجويان، اما چرا تسخير سفارت براي بار اول مورد توجه قرار نگرفت؟ بار اول سازمان چريک هاي فدايي خلق اين اقدام را انجام دادند و درصدد بودند ديدگاه هاي خودشان را به جريان انقلاب تحميل کنند. اين جريان نسبتي با انقلاب اسلامي نداشت. يک سازمان چريکي مسلح بسيار کوچکي که نفوذي هم در بين مردم نداشت، جزء چندهزار عضو و طرفدار و سمپاد که از بين خودشان بود، کسي همراه آنان نبود و به طور طبيعي جامعه به دنبال آنها نرفت و اهداف آنها را پي نگرفت اما وقتي 13 آبان 1358 اين اتفاق افتاد زماني است که مردم ما نسبت به سياست هاي ايالات متحده و انتقال شاه به آمريکا معترض بودند اما به دنبال بازي هاي سازماني و احزاب نمي رفتند ضمن اينکه چريک هاي فدايي به دليل اقداماتي که در مناطق مرزي انجام داده و دست به توطئه هاي سياسي عليه نيروهاي انقلاب زده بودند به هيچ وجه خوش نامي و اعتماد مردم را به دنبال خودشان نداشتند. *به اعتقاد شما چرا تسخير سفارت آمريکا توسط دانشجويان پيرو خط امام آنقدر داراي اهميت بود که امام خميني (ره) از آن با عنوان انقلاب دوم ياد مي کنند؟ تسخير لانه در ادامه روند انقلاب است يعني در مرحله اي از زدايش سلطه آمريکا در ايران که بخشي از اين زدايش به کاهش و حداقل رساندن نفوذ سفارت و بخش ديگر با کور شدن چشمه ها و حلقه هاي نفوذ ارتباط دارد. با اشغال سفارت آمريکا عملا دوشاخه هاي نفوذ آنها از کليدها و پريزهاي جامعه ايران کشيده شد و آمريکايي ها همه گونه ارتباط خودشان را در داخل ايران از دست دادند و راه براي انجام اقدام عليه ايران به حداقل رسيد. آمريکايي ها در اتخاذ تصميمات خود در ايران دچار مشکل و ناهماهنگي شده بودند و حلقه هاي ارتباطي و بدنه جاسوسي شان را در کشور از دست داده بودند. از سوي ديگر آمريکايي ها در انتخابات رياست جمهوري دخالت کرده بودند. سرلشکر آذر برزين در خاطراتش مي گويد که آنها 5 ميليون دلار پول به ما دادند تا براي رياست جمهوري دريادار احمد مدني تبليغ کنيم و به همين صورت آمريکايي ها مبالغ هنگفتي پول به ارتشبد بهرام آريانا و اويسي در شهر وان ترکيه پرداخت کردند و جمع زيادي از افسران نظامي فراري را بسيج کردند و در مناطق مختلف آذربايجان غربي دست به عمليات نظامي زدند و مناطق وسيعي را ناامن کردند. به طور طبيعي اين اقدام زماني صورت گرفت که مردم ايران توانستند چشم آمريکايي ها را در ايران از کار بيندازند و اين مسئله در روند زماني باعث شناسايي طيف گسترده اي از عناصر نفوذي چه نفوذي هاي استراتژيک و چه نفوذي هاي جاسوس شد. من ميان نفوذي ها و استراتژيست ها تفاوت قائل هستم. بعضي از همکاران ايالات متحده استراتژيست هستند و واژه جاسوس در مورد آنها قابل اتلاق نيست يعني کارکرد آنها خيلي بالاتر و گسترده تر از يک جاسوس است، با اين اقدام دانشجويان پيرو خط امام، حلقه ارتباطي آمريکايي ها با جاسوسان و استراتژيست هاي داخل و هماهنگ کننده هاي عمليات آمريکا در ايران دچار انقطاع جدي شد و پايگاه هاي نفوذ آمريکا در ايران براي چند دهه به شدت تضعيف و دچار تزلزل شدند، هرچند معتقدم که دوباره استراتژيست ها و جاسوس هاي زيادي در کشور شکل گرفته اند و از طريق برخي از سفارتخانه ها و مجموعه هاي خاص اين حلقه هاي ارتباط ميان عوامل آمريکايي ها و مزدورانشان برقرار شده است.

نظر شما