به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا، کمال اطهاری در نشست در جستجوی توسعه از دست رفته گفت: تجربه ایران نشان میدهد، این دانش است که ایران را از توسعه دور کرده است. اکنون بیشتر به نوع گویی و نوآوری میپردازیم. حتی نوگویی و نوآوری ما هم بیشتر جنبه ایدئولوژیک دارد و منضبط نیست.
وی در این نشست که به همت گروه علمی جامعه شناسی توسعه و دگرگونی اجتماعی انجمن جامعه شناسی برگزار شد، به موضوع نهادگرایی و عوامل توسعه نیافتگی ایران پرداخت.
اطهاری گفت: بیشتر در فضیلت نهادها صحبت کردهایم و نحوه نهادسازی جزو کمبودهای دانش ماست. همین نقیصه باعث توسعه از دست رفته شده است. این پژوهشگر مسائل توسعه گفت: وقتی انقلاب میشود یعنی ما میخواهیم نهادهای نوین را جایگزین نهادهای قبل کنیم تا سریعتر توسعه را بدست آوریم.
اطهاری با نقد مواجهه روشنفکران رسمی و غیررسمی در مواجهه با توسعه گفت: مساله این است که گفتمان اصلی روشنفکران رسمی و همکار دولت، برنامه توسعه نیست. دسته دیگر روشنفکران بیرون از دولت هم بیشتر نقاد آنها هستند برنامه جایگزین نمیدهند. ما نتوانستهایم مدلهای توسعه را ارائه دهیم و در بین روشنفکران غیررسمی ایدهای برای نهادسازی توسعه نداریم.
وی در ادامه گفت: میبایست گفتمان توسعه را جایگزین گفتمان نقد کنیم. به تعبیر ماکس وبر دولت در بهترین حالت میتواند شایسته سالار باشد و توان ایجاد نوآوری ندارد و برنامه جدید از دل بروکراسی بیرون نمیآید بلکه این ما هستیم که باید تلاش کنیم تا برنامه جدید خلق شود.
این اقتصاددان شهری با اشاره به آسیبهای فقدان برنامه در برنامهریزی شهر تهران گفت: شهر تهران هم اکنون رتبه 92 را دارد برای آینده آن رتبه 118 پیشبینی شده است این تنزل رتبه به دلیل فقدان اقتصاد دانش بنیان و بیبرنامگی است.
«شهر تهران 1.5 میلیارد دلار صادرات داشته در حالی که 15-20 میلیارد دلار ارزبری دارد و به همین دلیل با اندکی تحریم، تکان میخورد و ترامپ جرات تحریم به خود میدهد. برنامه خوب همانند یک مانور نظامی خوب میتواند دشمن را ازت تهاجم منصرف کند. وقتی در برنامههای ما حرفهای کلی زده میشود واقعیت تغییری نمیکند.»
اطهاری ادامه داد: شاخصی بسیاری گویا در توسعه، شاخص پیچیدگی اقتصاد است. در بین کشورهای جهان سوم جزو اولین کشورهایی بودیم که مونتاژ اتومبیل داشت، به همین ترتیب کارخانههای مثل ذوب مس، کارخانه ارج و غیره وضعیت کنونی ما است و نشان از توسعه از دست رفته دارد، نه به خاطر اینکه حسن نیتی در انقلاب وجود نداشت بلکه به دلیل آنکه انقلابیون اهداف داشتند اما فاقد برنامه بودند.
وی ادامه داد: برنامه و راهبردی برای صادرات انتخاب نشد و همه کشورهای جهان سوم، وقتی راهبرد توسعه صادرات را انتخاب میکنند کسی که میخواهد رانت بخورد باید در صادرات مشارکت داشته باشد. اما وقتی راهبرد توسعه محصولات جایگزینی واردات میشود کسی رانتخور میشود که کالاهای با تکنولوژی پایین را به بازار تحمیل میکند.
این پژوهشگر مسائل اقتصادی ادامه داد: وقتی بحث برنامهریزی فضایی به میان میآید، چون برنامهها خارج از چارچوب تقسیمات سیاسی قرار میگیرد با مخالفت نمایندگان روبرو میشود؛ چون نمایندگان میخواهند وعده دهند و حاضر نیستند به برنامه آمایش توجه کنند و همین باعث به وجود آمدن تلههای فضای شده که توسعه را در ایران به عقب رانده است.
فقر منطقه ای در سیستان تشدید شده است و جای مثل عسلویه با آلودگی و فقر بالا دست و پنجه نرم میکند. ما فکر میکردیم با انقلاب قرار است اقتصاد جزیرهای آبادان را از بین ببریم اما خود دوباره تلههای فضایی ایجاد کردهایم. اما تنها دولت مقصر نیست؛ جامعه دانشگاهی و روشنفکران غیررسمی هم دخیل هستند .
**اقتصاد ایران نئوفئودالیسم است
اطهاری ادامه داد: اقتصاد ایران نئوفئودالیسم است؛ آمارها و ارقام کافی در این باره وجود دارد تا این ادعا را ثابت کند. وقتی جامعه را خوب نشناسیم به جنگ با اشباح میرویم. من باور ندارم حکومت ایران نئولیبرال است؛ حکومت فعلی ایران همانقدر نئولیبرال است که حکومت ناصرالدین شاه نئولیبرال است.
وی ادامه داد: رانت حاصل از زمین، در 10 سال گذشته 50 میلیارد بوده و ارزش اضافی حاصل از بخش صنعت هم 50 میلیارد بوده است ؛ اگر بخشی از رانتی که در زمین تولید میشده به سمت تشکیل سرمایه در بخش صنعت میرفت دچار این وضعیت نمیشدیم و به سمت اقتصاد دانش میرفتیم.
اطهاری با اشاره به پیامدهای فضای رانتی در اقتصاد گفت: رانت بازی مجموع منفی را ایجاد میکند. این تنزل در محیط زیست فقط نشان این است که بازی مجموع منفی است چون رانت منافع را میکشد و از کشور خارج میکند.
اطهاری با نقد فضای روشنفکری ایران گفت: حرفهای انتزاعی را جایگزین بحثهای جدی کردهایم؛ در شاخه اقتصاد سیاسی ماندهایم و وارد اقتصاد توسعه نشدهایم؛ نهادسازی و نهادگرایی رابطه توسعه و رشد را با نهادهای سیاسی نشان میدهد؛ اقتصاد توسعه باید جزو دروس همه دانشکدههای علوم اجتماعی باشد.
وی با تبیین چیستی واژه وابستگی به مسیر در توسعه گفت: توسعه اصولی دارد و نهادهای مشترکی دارد؛ محل تلاقی جامعهشناسی و اقتصاد این مقوله وابستگی به مسیر است. تجربه کنونی کنونی ما از توسعه نشان میدهد وابستگی به مسیر اتفاق نیافتاده است. مخاطب من روشنفکران غیررسمی در سالیان اخیر است که سیتسم دولت دچار کژکارکردی شده است و از درون نمیتواند خود را اصلاح کند و از بیرون هم به مسائل توجهی نمیکند.
وی ادامه داد: نهادها برای ساماندهی حرکتهای بشر مهم هستند. گیدنز نهادها را روابط تکرار شونده بشری میدانند. ساماندهی دولت برای توسعه مهم است و البته دولت به همان اندازه میتواند برای توسعه مضر باشد؛
وی با طرح سوالی مبنی بر اینکه نهادها چگونه ساخته میشوند، پاسخ داد: هر وقت هزینه مبادلاتی بالا رود، نهادها تغییر می کنند، اول شما باید واقعیت متصوره داشته باشید، مثلا اتحاد جماهیر شوروی، مارکس دستگاه متصوره را داد و لنین آن را عملی میکند و نهادهای جدید به وجود میآید. در این دستگاه متصوره باید بگویید سیستم جدید چه مشکلی دارد و راه حل مشکل را بیان کند!
وی در ادامه گفت: کشورهای جهان سوم نمی توانند کار کنند چرا که نهادهای خودجوش زمان بر هستند. ما نمیتوانیم از توسعه دست برداریم.
اطهاری با نقد فضای روشنفکری غیررسمی کنونی به مقایسه آنها با دوره مشروطه پرداخت و گفت: روشنفکران مشروطه چطور توانستند رضاشاه را قانع کنند که توسعه را پیش ببرد؟ گویا آنها آمادگی برای نهادسازی داشتند! ما چریک شدیم و دگرگونی واقعیات متصوره ما خیلی دور از ذهن بود.
ب.ل**1601**
در نشست گروه علمی جامعه شناسی توسعه مطرح شد
توسعه از دست رفته از نگاه یک پژوهشگر اقتصادی
تهران- ایرنا - پژوهشگر اقتصادی دانش را جدیترین عامل توسعه دانست و گفت: باید قبل از آنکه دیر شود دانش لازم را برای توسعه بدست بیاورم.
صاحبخبر -
نظر شما