شناسهٔ خبر: 28960089 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

یک اقتصاددان در گفتگو با «جام جم آنلاین»:

شریعتمداری سیستم رانتی و بدون نظارت را راه اندازی کرد

بیژن عبدی اقتصاددان گفت: آقای شریعتمداری حاضر نشد افشاگری کند که این ارز را به چه کسانی اختصاص داده، وی عملکرد ناموفقی در این مدت داشته است.

صاحب‌خبر -
بیژن عبدی در رابطه با رفتن شریعت‌مداری از مسند وزارت صمت و پیشنهاد وی برای وزارت کار و همچنین عملکرد آخوندی و استعفا وی با خبرنگار جام‌جم آنلاین به گفت‌وگو نشست، که شرحی از این گفتگو در زیر آمده است:

- آقای عبدی عملکرد آقای شریعتمداری را در یک سال گذشته که بر مسند وزارت صمت نشسته بودند را چگونه ارزیابی می کنید، و فکر می کنید که ایشان گزینه مناسبی برای وزارت کار، رفاه و امور اجتماعی باشند؟
با رفتن افراد هم هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد، زیرا کسانی که جای اینها می‌آیند نه برنامه جدید دارند و نه یک خط مشی خوب و درستی. آقای شریعت‌مداری عملکرد ناموفقی در این مدت داشته است، چه در بخش حمایت از صنعت و چه در بخش کنترل و چه در تخصیص ارز که در نهایت هم مشخص نشد چه میزان بود و به چه کسانی داده شد، قرار بود فقط کالاهای ضروری وارد شود اما خودرو و موبایل و کالاهای غیرضروری وارد شد.

آقای شریعتمداری یک سیستم کاملا رانتی را راه اندازی کرد

آقای شریعتمداری حاضر نشدند افشاگری کنند که این ارز را به چه کسانی اختصاص دادند. و یک سیستم کامل رانتی و بدون نظارت را راه‌اندازی کردند، البته دولت آقای روحانی از زمانی که آمد با طرح نظارت بر واردات که تحت عنوان شبنم بود به شدت مخالفت کرد و هیچ سیستم جایگزینی هم برای آن قرار نداد. این که سیستم جایگزینی را در بسیاری از موارد تعیین نکردند در مورد وزیر مسکن هم صادق بود، وزیر مسکن هم همین امر را ادامه داد و طرح مسکن مهر را مزخرف خواند اما خودش هیچ طرح جایگزینی برای این موضوع نداشت. در نفت هم همین طور بود، طرح‌هایی مانند کارت سوخت را چیزهای بیخود اعلام کردند و گفتند هزینه‌بر است و به درد نمی‌خورد و الان دوباره به این طرح رو آوردند.

اگر انتقادات نسبت به دولت گذشته را صحیح بدانیم که هر چه در دولت گذشته انجام شده غلط بوده است، همان اشتباهات به مراتب بسیار اولی تر الان دارد انجام می‌شود، چه در مورد حجم واردات و چه در مورد قیمت ارز. آن زمان قیمت ارز از هزار تومان به 3 هزار تومان رسید، زمین و آسمان فریاد کشیدند که "این اثر تورمی داشته پدر مردم را درآورده و اقتصاد را متزلزل کرده و رکود آورده است".

الان ارز 3 هزار تومانی حدود 15 هزار تومان، یعنی 5 برابر شده است، تحریم‌ها همه برگشته است و حتی داروهای مورد نیاز وارد نمی‌شوند، به طوری که بسیاری از بیمارستان‌ها در آستانه ورشکستگی قرار گرفته‌اند، مجموعه اینها نشان می‌دهد این سیاست‌ها ادامه همان سیاست‌های غلط است و بنابراین محکوم به شکست است.

- آقای رحمانی را که برای وزارت صنعت انتخاب شده اند تا چه حد می شناسید و فکر می کنید گزینه مناسبی هستند؟

من شناختی نسبت به ایشان ندارم اما معتقدم که این جا به جا شدن آدم‌ها تنها یک کار سوری است شاید بتواند از نظر روانی جامعه را تسکین دهد اما واقعیت این است که هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد. از آدم‌هایی هم که جدیدا ورود پیدا می‌کنند هیچ برنامه شفاف و روشنی نشنیده‌ایم، باید صبر کنیم در روزی که می‌خواهند رای اعتماد بگیرند ببینیم آیا برنامه‌ای دارند یا خیر.

قابل پیش‌بینی است که افراد جدید هم هیچ برنامه‌ای نداشته باشند زیرا ظاهراً دولت هیچ برنامه‌ای برای مقابله با این شرایط ندارد و همه چیز را رها کرده است تا ببیند چه خواهد شد و به امید این است که چه اتفاقی در دنیا حادث می شود، مثلا دموکرات‌ها رأی می‌آورند یا خیر، در حقیقت دولت دنبال آمال و آرزوهایی تخیلی هستند.
- آیا دلیل خاصی دارد که جا به جا شدن افراد را چندان مؤثر نمی دانید؟

مجموعه مدیریت فکری که در این دولت حاکم است همان آقای نیلی و گروه ایشان است، و این‌ها سالیان سال از دوره دولت سازندگی آقای هاشمی تا امروز بوده‌اند، حتی با وجود این که دولت از نظر سیاسی جابه‌جا شده و آقای احمدی‌نژاد آمد اما باز هم خط فکری همین جریان حاکم بوده و وضعیت اقتصاد را تا امروز و به اینجا کشانده است.

الان هم تفکر همان افراد حاکم است، همان تفکر که اقتصاد نوکلاسیک است، اقتصادی که در ظاهر دارای الفاظ قشنگی است و می‌گویند اقتصاد بازار و اقتصاد آزاد است ولی در واقعیت اقتصادی رها شده، بی قاعده و شلخته و بدون نظارت و کنترل است که هر کسی هر کاری می‌خواهد انجام می‌دهد و نظارتی هم در آن وجود ندارد. اسم این را بازار آزاد می‌گذارند، یعنی بازار آشفته‌ای که هر کسی هر کاری می تواند بکند تا شاهد وضعیتی این چنینی باشیم که هستیم.

- نظرتان در مورد عملکرد آقای آخوندی و استعفا ایشان در چنین زمانی که در وضعیت آشفته بازار مسکن قرار داریم چیست؟

آقای آخوندی هم از نگاه من همین است. خروجی عملکرد آقای آخوندی در 5 سال چه بود؟ ایشان قول داده بود با سیستم‌های جدیدی که نصب کرده‌اند هیچ حادثه‌ای رخ نمی‌دهد اما فارغ از سوانحی بسیار تلخ که در دوره ایشان اتفاق افتاد از جمله ماجرای غم‌انگیز قطار که کلی کشته داد، وعده‌های دیگری از جمله هواپیما دادند و گفتند ما از طریق فاینانس هواپیما می‌خریم. مشابه همان هواپیمایی را که در داخل می توانستیم تولید کنیم با کیفیت پائین‌تر از ایتالیا وارد کردند و خیلی هم خوشحال بودند، در بخش مسکن هم که مشخص است چگونه است.

مجلسی که در خط دولت باشد شریک جرم محسوب می شود

البته مجلسی هم که در خط دولت باشد شریک جرم محسوب می‌شود. مجلس نمی‌تواند الان خود را مبرا بداند، تمام نمایندگان مجلس هم در تمام اتفاقاتی که برای مردم رخ داده شریک و سهیم هستند و باید پاسخگو باشند. ممکن است در فضاهای سیاسی و رای اعتماد بتوانند جان سالم به در ببرند اما در پیشگاه خدا با ضایع کردن اموال عمومی، از بین بردن فرصت‌ها، ناامید کردن مردم، از بین بردن فرصت‌های سرمایه‌گذاری و غیره باید پاسخگو باشند و نمی‌توانند فرار کنند.

به نظر می‌رسد دولت فعلی هیچ برنامه شفافی برای خروج از این بحران ها ندارد و باید منتظر وضعیت بدتر از این هم باشیم، باید صبر کنیم و ببینیم افرادی که معرفی می‌کنند چه برنامه‌ای ارائه می‌دهند. من پیش‌بینی می‌کنم چون تیم تفکر هیچ تغییری نداشته است و همان تفکر آقای نیلی است هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد و باز هم همان بحث رهاسازی اقتصاد پیش خواهد آمد.

حرف‌های آقای نیلی چه چیزی غیر از این مسائل بوده است؟ این تفکر اقتصاد نوکلاسیک که به صورت ناقص و بدون توجه به مبانی اقتصادی و به صورت مفهوم خیلی خام در کشور ما اجرا شد، خشن‌ترین و بی رحم‌ترین نوع سرمایه‌داری بود که ممکن بود در جهان شکل گیرد. این تفکر که دولت هیچ نظارتی نداشته باشد و یا حداقل باشد و بخش خصوصی که افراد خاص با رانت خاص هستند، وارد شوند و مردم و تولیدکنندگان هم نباشند، این افراد هم دست باز داشته باشند و هر کاری می‌خواهند انجام دهند، این‌ها تفکر آقای نیلی و اقتصاد بازار آزاد است.

تفکرات آقای نیلی و همفکرانش در اقتصاد ریشه دوانده است و هر دولتی وارد شود اگر تیم قوی نداشته باشند چه بسا این افراد را در خود حل می‌کنند

الان در نرخ ارز هم آقای همتی همین حرف را بیان می‌کند و می‌گوید اجازه دهید در بازار ثانویه قیمت ارز تعیین شود. این چه معنی دارد؟ بازاری که عرضه کننده اصلی‌اش دولت، شرکت‌های دولتی و شبه دولتی هستند، است و پتروشیمی و دولت است که ارز را عرضه می‌کنند، صادرکنندگان هم افرادی هستند که به قدرت و همین دولت وصل هستند، منابع ارزی هم در اختیار این افراد است. تقاضای عمده هم شرکت های عمده که می‌خواهند مواد اولیه وارد کنند و شرکت‌های دولتی محسوب می‌شوند. در نتیجه هم عرضه و هم تقاضا در فضایی تعیین می‌شود که نه ویژگی‌های بازار آزاد را دارد و نه تعریف بازار آزاد بر آن حاکم است.

تفکرات آقای نیلی و همفکران ایشان اقتصاد ما را به اینجا رسانده است و بدتر از این هم خواهد کرد، مگر این تیم کامل از فضای اقتصاد کشور حذف شود که خیلی سخت است چون اینها ریشه دوانده‌اند و هر دولتی وارد شود اگر تیم قوی نداشته باشند چه بسا این افراد را در خود حل می‌کنند. همانند اختاپوسی که همه چیز را در خود حل می‌کند.

نظر شما