شاید آرزوی قلبی عادل در تمام این سالهایی که 90 را روی آنتن میبرده، این بوده است که دن کیشوتوار بر «بیقانونیها» و قانونگریزیها بشورد و زدوبندها را برملا و زیرآبیها را رو کند. البته چنان که افتد و دانی، این نقشپذیری عادل بر خلاف دن کیشوت (که همواره بیشیله پیله و بیهیچ محاسبهای به دل تاریکی میزند) خیلی هم دور از حساب و کتاب نبوده و طبعاً زوایای مختلف را میسنجیده و قضیه را هزاربار سبک و سنگین میکرده. اما با این حال 90 همواره با همه کم و کاستیها و گاه جو زدگیها و تک و توک عوامزدگیها برای فوتبال ایران غنیمت و روزنهای بوده تا هرازگاهی، بارقهای بر گوشه و کنارههای تاریک فوتبال ایران بتاباند. از سوی دیگر، مجریان چنین برنامههایی با این قدمت و سابقه، به مرور زمان برای خود و برنامهشان برندی میسازند که این برند تمام اعتبار خود را از محتوا و روند این برنامهها میگیرد؛ این برند طبعاً مبتنی بر شخصیت و محتوایی است که آرام آرام و به مرور شکل گرفته و تثبیت شده است؛ که اگر جز این باشد، دیگر چه صحبتی میتوان از اعتبار یک برنامه و حتی اعتبار یک رسانه به میان آورد. براین اساس 90 مانیفست نانوشته ای دارد که روی بیرق آن حک شده است. حال باید از آن مدیر یا دیگر مدیران احیاناً تازه از راه رسیدهای که شمشیر را برای این برنامه از رو بستهاند و قصد تخته کردن آن را دارند، بپرسیم، اخوی! هدف شما به زیر کشیدن و لگدمال کردن این «بیرق» است یا به زانو درآوردن «بیرق دار»؟ مردم سالاری و احترام به حقوق شهروندان و.... مسائلی از این دست، پیشکش؛ صراحت و شفافیت در مواردی مثل این، حداقل انتظاری است که میتوان از رسانه ملی داشت تا در توقف برنامهای که میلیونها بیننده دارد و مورد اعتماد نسبی آنهاست، از خود نشان دهد.
حذف عادل فردوسیپور برای دومین هفته حاشیههای بسیاری به همراه داشت
تا اطلاع ثانوی، بیخیال قانونگرایی!
عادل فردوسیپور طی این سالهایی که 90 را تهیه و اجرا کرده، سعی خودش را کرده است تا تکههای پازل این برنامه را بهگونهای کنار هم بچیند که نقشی از عدالت و قانون مـــــــداری را پیش چشم تماشاگرانش به نمایش بگذارد.
صاحبخبر -
∎
نظر شما