طنزیم
روز سخت
صاحبخبر - هومن جعفری یعنی بدترین روز برای نوشتن طنز روزی است که هیچ سوژهای نداریم غیر از مسابقهای که قبل از تمام شدنش باید ستونت را رد کنی! الان که این ستون نوشته میشود بازی پرسپولیس و السد یک بر یک مساوی است. بنده هم که نمیدانم و علم غیب ندارم نتیجهاش سرانجام چه میشود. بر و بچههای صفحهبندی هم اصرار دارند که سریعتر تکس بیاید و کار را تمام کنند و بروند منزل که حق هم دارند. حالا شما خودت را بگذار جای من. روز بازی است. دو تا دانه سوژه طنز نوشتن هم نداریم. همین الان سوژه داغ از ورزشگاه رسید. یک خانمی که در ورزشگاه کار گویندگی انجام میدهد قبل از بازی اعلام کرده ماه هم امروز پرسپولیسی است و سرخ شده! ما تازه الان فهمیدیم چرا با ورود برخی به ورزشگاه مخالفت میشود! یک مقدار الان موضوع برای ما بازتر شد! توصیه به مدیر شبکه سوم سیما قصه برنامه نود و مدیر جدید شبکه سوم سیما به جاهای جالبی کشیده شده. دوستان برای دومین هفته برنامه نود را هم پخش نکردند و هفته بعد هم که اربعین است و برنامه پخش نمیشود. برای سه هفته اهالی فوتبال هر سوتی و گافی دادند نادیده و ناشنیده میماند. حالا برای هفتههای بعد پیشنهاد میکنیم برنامه نود بدون عادل و با حضور یامینپور یا مجری این مدلی پخش شود ببینیم موفقیتی در پروژه حذف عادل صورت میگیرد یا نه. اگر توانستید یک برنامهای درست کنید که مردم زنگ نزنند به روابط عمومی صدا و سیما، مبارکتان باشد. اگر نه هم یک جلسه آشتیکنان برگزار کنید و ماجرا را ختم به خیر کنید. دیگر هم سمت برنامههای پرطرفدار نروید. دو کلام از تاتا تاتا مارتینو مربی معزول تیم ملی آرژانتین و بارسلونا که چند وقت پیش با لگد از تیم ملی و بارسا بیرون انداخته شده بود، در مصاحبهای تاکید کرده: من از مسی حرفشنوی نداشتم و این حرفها دروغ است. استاد البته راست میگوید. مسی شخصا ترکیب و تعویضها را به او نمیداد. هرچه مدنظرش بود را به تدارکات تیم منتقل میکرد و او هم زحمت انتقالش به مقصد را میکشید. خلاصه اینکه اگر تاتا میگوید من از مسی حرفشنوی نداشتم دروغ نمیگوید. فقط راستش را هم نمیگوید. عواقب شراکت با پسر بزرگان یک تشکری هم داشته باشیم از سعید معروف بابت اینکه ضربالمثل معروف الاغی که بالای پشت بام رفته بود ملانصرالدین را برای توصیف مدیریت فدراسیون به کار برد. البته تشکر از بابت حسن کارشان نیست بلکه از این جهت است که ایشان به شیوه کاملا حرفهای نشان داد که داشتن لابی و شراکت با پسر بزرگان چقدر میتواند اعتماد به نفس آدم را ببرد بالا. آن برادر بزرگواری که پسرش شریک تجاری جناب معروف است، میتواند کلاهش را بگذارد بالا!∎
نظر شما