شناسهٔ خبر: 28953436 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: تقریب | لینک خبر

استاد تاریخ اسلام تشریح کرد

پیاده روی اربعین؛ تجربه حیات طیبه با لبیک به سبک زندگی حسینی

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به تاثیر پیاده روی اربعین بر سبک زندگی زائران، تاکید کرد: این گردهمایی عظیم در واقع لبیک به سیره و سبک زندگانی حضرت سیدالشهداء(ع) و تجربه حیات طیبه است.

صاحب‌خبر -
به گزارش  خبرگزاری تقریب، پیاده روی اربعین را باید یک فرصت دانست، فرصتی نه تنها برای خودسازی که برای جامعه سازی و تمدن سازی؛ وقتی خیل عظیم عاشقان حسینی لبیک گویان به سوی کربلا حرکت می کنند، اقتدا به یک هدف متعالی کرده اند که عبارت است از معرفی فرهنگ حسینی و اهداف قیام عاشورا و همچنین تسری دادن سبک و سیره سیدالشهدا(ع) به زندگی تا زیر پرچم و بیرق حضرت اباعبدالله(ع) بتوانند زندگی مبتنی بر رضایت حضرت حق داشته باشند.

از این رو و در راستای بررسی تاثیر پیاده روی اربعین در سبک زندگی و تمدن سازی با حجت الاسلام «قاسم خانجانی»، استاد تاریخ اسلام و عضو هیات علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به گفت وگو پرداخته ایم که در ادامه حاصل آن به حضورتان تقدیم می شود:

 
پیاده روی اربعین چه سبکی از زندگی را به نمایش می گذارد و چقدر این روش و منش که در جریان این گردهمایی عظیم شاهد هستیم، نزدیک به حیات طیبه ای است که در قرآن از آن یاد می شود؟

 

 مبنا، پایه و اساس بحث حیات طیبه که در قرآن مطرح شده بر محور خداپرستی و وحدانیت است، یعنی فرد جز ذات خداوند متعال را در زندگی موثر نداند، البته واسطه و ابزارها یک بحث طبیعی است ولی منشا اثر بودن و اینکه اثر اصلی در زندگی از ناحیه خداوند متعال است، موضوعی محسوب می شود که در حیات طیبه و نگرش توحیدی به عنوان یک اساس مطرح شده است.

 

در پیاده روی اربعین جلوه های متعدد و متکثری را چه میان میزبانان و چه میان افرادی که از ملیت های مختلف در این گردهمایی حضور یافته ­اند می­بینیم که برگرفته از همین نگاه توحیدی است و تنها برای رضایت خداوند بدون در نظر گرفتن وجه و امتیازی انجام می شود. به بیان دیگر، موقعیت های اجتماعی، سن و سال، جنسیت و عوامل دیگر هیچ دخالتی در این اجتماع ندارد و افراد با داشتن مناصب مهم اجتماعی و شرایط اقتصادی کاملا متفاوت، همه و همه فقط می خواهند که در این مسیر سهمی داشته باشند و آنچه اهمیت دارد نگاه واحدی است که در میان همه این افراد مشترک است.

 

اگر پیاده روی اربعین و اثرات آن را به سبک زندگی تعمیم دهیم، به چندین مساله می رسیم. نخست آنکه حضور  چندروزه در این دنیا که به نوعی اسم آن را می شود زندگی گذاشت، محل ظهور و بروز بسیاری از رفتارها، منش ها و کردارهایی است که در زندگی دیگران نیز تاثیر دارد.

 

در جریان پیاده روی اربعین شاهد اخلاق و رفتاری متفاوت هستیم، به نوعی همه همدل هستند. اگر این رویکرد را به کلیت زندگی تعمیم دهیم آن وقت جامعه تبدیل به گلستان می شود. یعنی همین نگاه در زندگی فردی و اجتماعی افراد در نقاط مختلف اعم از روستا، شهر و کشورهای مختلف جاری و ساری شود، در این صورت شاهد شکل گیری حیات طیبه هستیم.

 

این همدلی و همراهی که بدون دخالت دولت ها و به صورت کاملا مردمی و خودجوش در پیاده روی اربعین حاکم می شود، ناشی از چیست؟

 

شاید یک دلیل آن باشد که افراد به دنبال اثبات برتری خود در جریان پیاده روی اربعین نیستند. در این مسیر حتی ممکن است که فرد برتر از دیگری هم باشد ولی به هیچ روی به دنبال آن نیست که این مساله را به رخ دیگران بکشد و همه خودشان را کوچک ترین می بینند و این بسیار نگاه متعالی و ارزشمندی است که اگر در زندگی فردی و اجتماعی افراد در هر جایی که هستند تسری پیدا کند، خواهیم دید که منازعه و مرافعه و مسایل اختلاف برانگیز به حداقل ممکن می رسد.

 

وقتی به سیر حرکت و رفتار زائران در پیاده روی اربعین توجه می کنیم، می­بینیم که اصلا کوچکترین منازعه ای وجود ندارد و  این جمعیت میلیونی و عظیم هیچ درگیری و کشمکشی ندارند و اگر اختلاف جزئی هم پیش بیاید به دلیل شرایط خاص و همدلی که با یکدیگر دارند، زود آن را حل می کنند.

 

افراد سعی می کنند جای بهتر را به دیگری  بدهند، تلاش همه آن است که در راحتی و آسایش دیگری سهیم باشند، این موارد به عینه در جریان پیاده روی اربعین دیده می شود. بنابراین لازم نیست کسی در مورد ایثار سخنرانی کند، ایثار در جریان زیارت اربعین کاملا مشهود است. تسری این رفتارها در سبک زندگی نورانیت را در جامعه افزایش می دهد.

 

به بهانه حضور در برنامه پیاده روی اربعین، بسیاری از افراد رفتارشان تغییر می کند، چگونه می توان این تغییر روش و منش را در سایر ایام سال داشت؟

 

یادآوری نوع رفتارها در جریان پیاده روی اربعین و آنچه که در طول آن زمان میان زوار جاری و ساری بود می تواند یک الگو باشد، یعنی همه به خاطر امام حسین(ع) حرمت نگاه می­ دارند، برخورد تند و پاسخ خشن به یکدیگر نمی ­دهند تا مورد رضایت خداوند و امام حسین(ع) قرار گیرند.

 

طبیعتا اگر این مبنای فکری در دوره های دیگر زندگی وارد شود و هر فردی با خودش بگوید جز در جهت رضایت خداوند متعال گام بر نمی­ دارم، در این صورت در سایر ایام زندگی نیز این رفتار تبدیل به عادت برای او می شود.

 

به نظرتان حفظ این مکتب چه قدر می تواند در ساخت تمدن اسلامی موثر باشد؟

 

اگر رفتار افراد بر اساس رسیدن به رضایت خداوند متعال شکل بگیرد و پس از آن که این رفتار شکل گرفت تبدیل به یک عادت و فرهنگ عمومی بشود که همگان این چنین فکر و رفتارشان را با این معیار تنظیم کنند در حقیقت بخش مهمی از تمدن اسلامی که شامل فرهنگ عمومی افراد جامعه است بر همین اساس شکل خواهد گرفت و اگر چنین شود به طور طبیعی بسیاری از زیر مجموعه­ های فرهنگ و تمدن نیز بر این اساس پایه گذاری و نهادینه خواهد شد و آن زمان است که ما می­ توانیم ادعا کنیم که دارای تمدن اسلامی با همه شاخصه ­های آن هستیم و ان شاءالله همین فرهنگ عمومی زمینه ­ساز تمدن نوین اسلامی بشود.

نظر شما