شناسهٔ خبر: 28951996 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: ایلنا | لینک خبر

مقصر ناکامی رئال مادرید کیست؟

گل مارسلو که تنها التیام‌بخش شکست مقابل لوانته بود، به ناکامی 482 دقیقه‌ای رئال مادرید در زدن گل پایان داد.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایلنا، بزرگترین باشگاه دنیا در این فصل سه بازی از 9 بازی اول فصل لالیگا را باخته که آخرین آنها شکست دو بر یک شنبه مقابل لوانته بود. با تنها یک امتیاز از 4 بازی زنگ خطر در سانتیاگو برنابئو به صدا در‌آمده است. شایعه شده که خولن لوپتگی کمتر از پنج ماه پس از انتصاب شغلش را از دست می‌دهد. ولی مقصر این ماجرا کیست؟

 

آیا لوپتگی مقصر است؟

لوپتگی پس از استعفای غیرمنتظره زیدان به رئال پیوست و این تصمیم منجر به برکناری‌اش از تیم ملی اسپانیا در آستانه جام جهانی روسیه شد. رئال با مربی جدید شروع خوبی نداشت و در سوپرجام اروپا 4 بر دو مغلوب اتلتیکو مادرید شد. با آمار ضعیف 5 برد از 12 بازی می‌توان حدس زد که بازیکنان توجه زیادی به خواسته‌های این مربی ندارند.

بازیکنان جواب نداده‌اند و خوب بازی نمی‌کنند. نمایش همه آنها پایین‌تر از متوسط است. کافی است عملکرد این هفته واران در خط دفاع را در نظر بگیرید. مودریچ، آسنسیو، مارسلو و دیگران هم ضعیف بوده‌اند.

لوپتگی به جای اینکه مانع گل خوردن رئال شود و دفاع تیمش را بسازد، همچنان به یک سبک بازی اصرار دارد. او از خط دفاعش می‌خواهد که خیلی بالا بازی کند و در بازی مقابل لوانته هم مهاجمان حریف توانستند در فضای پشت این دفاع بارها به توپ برسند. او نتوانسته جلوی شروع‌های ضعیف تیمش را بگیرد. در این فصل 89 درصد گل‌های خورده رئال مادرید در نیمه اول بوده.

سزار منوتی، سرمربی مشهور آرژانتینی عقیده داشت که مربی پول می‌گیرد تا تیمش بتواند موقعیت گل بسازد. گل زدن بخشی از وظیفه بازیکنان محسوب می‌شود. از این نظر لوپتگی می‌تواند ادعا کند که تیمش مقابل لوانته سه بار به تیر دروازه زده و 34 ضربه داشته که 15 تای آنها در چارچوب بوده، در حالی که لوانته دو ضربه به چارچوب داشت که هر دو گل شد.

با این حال خط حمله مادرید کیفیت و زهر کافی ندارد. بر خلاف آمار بالای ضربه به چارچوب، فرصت‌هایی که آنها می‌سازند به ندرت خطرناک است. وقتی زیدان فهمید که باشگاه خواسته او را برآورده نمی‌کند (تزریق خون جدید به تیم و فروش بیل) تصمیم به جدایی گرفت. مشکلات رئال تا حدودی مشخص بود و می‌توان لوپتگی را از این نظر مقصر دانست که چرا این چالش را پذیرفته.

او تابستان گذشته خواهان بازیکنان جدیدی بود؛ ویلیان خوزه، مهاجم رئال سوسیه‌داد و یک هافبک میانی برای جانشینی کواچیچ که به چلسی رفت. هیچکدام از اینها فراهم نشد و او مجبور شد با آنچه دارد پیش برود.

با این حال او بارها تاکید کرده که به تیم فعلی اعتماد دارد، ولی سوال این است که آیا مادرید هم اعتماد مشابهی به لوپتگی دارد؟

 

بازیکنان چطور؟

در این فصل رئال در 9 بازی لیگ تنها 13 گل زده. همین که دقایق گل نزدن تیم به لطف یک مدافع چپ به پایان رسید، در حالی که بیل، بن‌زما و ماریانو، سه مهاجم تیم درون زمین بودند، گویای همه چیزی است.

تعدادی از بازیکنان تیم نتوانسته‌اند انتظارات را برآورده کنند. آسنسیو از این نظر یک مورد ویژه است. امید زیادی به اوج‌گیری این هافبک تهاجمی وجود داشت، ولی او در هفته‌های اخیر نتوانسته انتظارات را برآورده کند. بن‌بمان شروع خوبی داشت، ولی در چند بازی گذشته دوباره گل زدنش متوقف شد. مصدومیت‌های عضلانی گاه و بیگاه بیل هم مانع پیشرفت این مهاجم است.

با همه اینها عملکرد رئال به‌عنوان یک مجموعه است که بیش از همه هواداران را نگران می‌کند. به نظر می‌رسد آنها علاقه زیادی به پس گرفتن توپ ندارند و وقتی هم این کار را می‌کنند، حرکت و جابه‌جایی کافی ندارند. آیا این ناشی از خستگی ذهنی است یا خیال آنها راحت است که این روند تنها با تغییر مربی متوقف خواهد شد؟

 

چرا هواداران از پرز ناراضی‌اند؟

هواداران فعلا اعتراض زیادی به لوپتگی ندارند، شاید به این دلیل که شرایط او را درک می‌کنند. ولی در مورد فلورنتینو پرز، رییس باشگاه اینطور نیست. در نظرسنجی روزنامه آس، 85 درصد معتقد بودند که مقصر بحران فعلی پرز است.

تقریبا همه می‌دانند که پس از استعفای زیدان، لوپتگی گزینه اول پرز نبود. پوچتینو، سرمربی تاتنهام، آلگری، سرمربی یوونتوس، ناگلزمان، سرمربی هوفن‌هایم و کونته، سرمربی سابق چلسی همه به دلایل مختلف به درخواست پرز پاسخ منفی دادند و بعد از آن بود که او سراغ لوپتگی رفت. پرز گاه و بیگاه از لوپتگی حمایت می‌کند، ولی همه می‌دانند که کار او تمام است و تنها زمان برکناری او تعیین نشده. بعد از بازی با ویکتوریا پلژن یا بعد از ال‌کلاسیکوی یکشنبه؟

پرز تا حد زیادی باید سرزنش شود، چرا که خواسته‌های لوپتگی را برآورده نکرد. کورتوا، دروازه‌بان و اودریوزولا، مدافع راست تنها خریدهای تابستانی بودند. وقتی رونالدو جدا شد، واضح بود که تیم بیش از هر چیز نیاز به گل دارد. پرز گمان می‌کرد که بن‌زما، بیل و وینیسیوس جونیور، جوان برزیلی می‌توانند این جای خالی را پر کنند، ولی او اشتباه می‌کرد.

او تنها مایل به جذب نیمار یا امباپه است که با سیاست کهکشانی او همخوانی دارند و بقیه فکر او متوجه پول زیادی است که برای بازسازی ورزشگاه نیاز دارد. پرز نمی‌خواست برای خرید بازیکنی مثل آزار پول خرج کند. با این حال تیم رونالدو و کواچیچ را از دست داده بود و پیش از آن هم دانیلو، موراتا و پپه رفته بودند، بدون اینکه کسی جانشین آنها شود.

پیش از آنکه هواداران بخواهند لوپتگی را بابت نتایج لالیگا سرزنش کنند، باید بدانند که این شرایط جدیدی نیست. قهرمانی اروپا در فصل گذشته شکاف‌های آشکار تیم در لالیگا را تا حدودی پوشاند. فراموش نکنیم بارسلونا با 17 امتیاز اختلاف نسبت به رئال قهرمان لالیگا شد.

آیا زیدان در صورت قهرمان نشدن تیم در اروپا می‌توانست شغلش را حفظ کند؟ فکر نمی‌کنم و مهمتر از آن زیدان هم چنین تصوری نداشت.

 

آیا مشکل جایگزین نکردن رونالدو است؟

گاهی نیاز به گلزنی دارید که حتی در روزهای بد هم شما را به پیروزی برساند. رونالدو برای رئال حکم چنین بازیکنی را داشت که حالا در تیم دیده نمی‌شود. ولی آیا رئال برای بردن تیم‌هایی مثل آلاوز، لوانته و زسکا مسکو نیاز به بازیکنی مثل رونالدو دارد؟ به نظرم نه. آنها فصل قبل 94 گل زدند که 26 تای آنها را رونالدو زد و 22 تای آنها بعد از ژانویه زده شد. مهمتر از آن 44 گلی بود که این تیم در لالیگا خورد، دو برابر گل‌های خورده اتلتیکو مادرید و 15 گل بیشتر از بارسا. شکاف‌ها از قبل در این تیم وجود داشت.

تیم‌های لالیگا این فصل به دلیل توزیع عادلانه‌تر حق پخش تلویزیونی شرایط مالی بهتری دارند. آلاوز و اسپانیول فعلا در بالای جدول هستند، چیزی که قبلا قابل تصور نبود.

پس از شکست مقابل لوانته جلسه‌ای بین پرز و لوپتگی برگزار شد. رییس باشگاه همچنین جلسه جداگانه‌ای با سرخیو راموس، کاپیتان تیم داشت.

با توجه به بازی در لیگ قهرمانان و ال کلاسیکو، احتمالا فعلا تغییری اتفاق نمی‌افتد، ولی تضمین نمی‌دهم که او خیلی روی این نیمکت دوام بیاورد.

شاید هم درباره ناکامی رئال خیلی بزرگنمایی شده. باید به فصل 01-2000 برگردیم، زمانی که آنها در شروع فصل همین قدر امتیاز داشتند. ولی در پایان فصل آنها با هفت امتیاز اختلاف نسبت به لاکرونیا برای بیست و هشتمین بار قهرمان شدند.

مترجم: آرمن ساروخانیان

نظر شما